لیست همه وسایل نظافت در انگلیسی + مواد شوینده و بهداشتی
وسایل نظافت در انگلیسی (مواد شوینده و بهداشتی به انگلیسی)
در زندگی روزمره، آشنایی با نام وسایل نظافت و مواد شوینده به زبان انگلیسی نهتنها برای یادگیری زبان، بلکه برای مهاجرت، سفر، خرید اینترنتی یا کار در محیطهای بینالمللی ضروری است. در این مقاله، فهرست کاملی از ابزارهای نظافت، افعال کاربردی مرتبط و اصطلاحات رایج انگلیسی در زمینه بهداشت و تمیزکاری را همراه با ترجمه و مثالهای واقعی گردآوری کردهایم. این راهنما به شما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف بهدرستی از واژگان مربوط به نظافت استفاده کنید.
فهرست مطالب

لیست کامل وسایل نظافت به انگلیسی (با ترجمه فارسی)
در این بخش با مهمترین وسایل نظافت و تمیزکاری به زبان انگلیسی آشنا میشوید. اگر به دنبال یادگیری واژگان پرکاربرد خانهداری، شستوشو و نظافت به انگلیسی هستید، این لیست کاربردی به شما کمک خواهد کرد.
| English Term | معنی فارسی | توضیح کاربردی |
|---|---|---|
| Dish towel | حوله ظرفخشککن | برای خشککردن ظروف پس از شستوشو استفاده میشود. |
| Iron | اتو | برای صافکردن لباسهای چروک. |
| Ironing board | میز اتو | سطح مخصوص برای اتوکشی لباس. |
| Scrub brush | برس/فرچه | برای ساییدن لکهها روی زمین یا سطوح سخت. |
| Cloth / Rag | پارچه / کهنه | برای گردگیری یا تمیزکاری. |
| Sponge | اسفنج | وسیلهای نرم برای شستن ظروف یا سطوح. |
| Laundry detergent / Soap | شوینده لباس | پودر یا مایع مخصوص شستن لباس. |
| Bleach | سفیدکننده | برای ضدعفونیکردن و لکهگیری استفاده میشود. |
| Liquid soap | صابون مایع | برای شستن دست یا ظرف. |
| Rubber gloves | دستکش پلاستیکی | محافظ دست در هنگام تمیزکاری. |
| Trash can | سطل زباله | برای جمعآوری زبالهها. |
| Broom | جارو | برای جاروکشی کف زمین. |
| Dustpan | خاکانداز | برای جمعکردن زباله پس از جاروکشی. |
| Mop | تی | برای شستن و تمیزکردن کف زمین. |
| Squeegee / Squeegee mop | شیشه خشککن / تی آبگیر | برای جمعکردن آب از روی سطوح. |
| Hose | شلنگ | برای شستوشوی حیاط یا ماشین. |
| Bucket / Pail | سطل | برای حمل آب یا مواد شوینده. |
| Laundry basket | سبد لباس چرک | برای جمعکردن لباسهای شستهنشده. |
| Washing machine | ماشین لباسشویی | دستگاه شستوشوی اتوماتیک لباس. |
| Recycling bin | سطل بازیافتی | برای جداسازی زبالههای قابل بازیافت. |
| Oven cleaner | تمیزکننده فر | اسپری یا محلول مخصوص تمیزکردن اجاق گاز و فر. |
| Trash bags | کیسه زباله | برای انداختن زباله داخل سطل. |
| Disinfectant wipes | دستمال ضدعفونیکننده | برای تمیزکردن سطوح آلوده یا پر تماس. |
| Furniture polish | واکس مبلمان | برای برقانداختن و نگهداری سطوح چوبی. |
| Vacuum cleaner / Hoover | جاروبرقی | دستگاه مکنده برای تمیزکردن فرش و کف. |
| Vacuum cleaner bag | کیسه جاروبرقی | مخزن جمعآوری گرد و خاک در جاروبرقیهای کیسهدار. |
| Glass cleaner | شیشه پاککن | مایع تمیزکننده برای پنجره و آینه. |
| Cleanser | پاککننده | مواد شوینده قوی برای سطوح سخت. |
| Steel-wool soap pads | سیم ظرفشویی | برای تمیزکردن قابلمهها یا لکههای سخت. |
| Dishwasher | ماشین ظرفشویی | دستگاه اتوماتیک شستوشوی ظروف. |
| Dishwashing liquid / Washing-up liquid | مایع ظرفشویی | برای شستن ظروف با دست. |
| Dusting handkerchief / Duster | دستمال گردگیری | برای گرفتن گرد و غبار از روی وسایل. |
| Microfiber mop | تی میکروفایبر | برای تمیزکردن کف با جذب بالا. |
| Carpet sweeper | جارو نپتون | جارو بدون برق برای تمیزکردن فرش. |
| Steam cleaner | دستگاه بخارشوی | برای ضدعفونی با بخار داغ. |
| Rechargeable vacuum cleaner | جارو شارژی | جاروبرقی کوچک و قابل حمل بدون سیم. |
| Robotic vacuum cleaner | جاروبرقی رباتی | دستگاه هوشمند برای نظافت خودکار. |
| Floor cleaner | شوینده کف | مایع مخصوص تمیزکردن سطوح کف. |
| Dishcloth | دستمال ظرفشویی | برای شستن یا خشککردن ظروف. |
| Dish drainer | آبچکان | محل قرار دادن ظروف شستهشده برای خشکشدن. |
| Kitchen roll | دستمال کاغذی آشپزخانه | برای تمیزکاری سریع در آشپزخانه. |
| Tea towel | حوله آشپزخانه | برای خشککردن دست یا ظروف. |
| Oven cloth | پارچه فر | برای گرفتن سینیهای داغ از فر. |
| Lint remover | پرزگیر | برای برداشتن پرز یا موی حیوانات از لباس. |
| Soap water | آب و صابون | ترکیب پایه برای شستوشوی عمومی. |
| Air purifier | دستگاه تصفیه هوا | برای پاکسازی هوای محیط از آلودگی. |
| Stepladder | نردبان کوچک | برای دسترسی به نقاط مرتفع هنگام نظافت. |
| Chemical trigger sprayers | اسپری پاککننده شیمیایی | بطری اسپری مواد شوینده. |
| Soap scum remover | تمیزکننده جرم صابون | برای پاککردن رسوبهای صابونی در حمام. |
وسایل نظافت در هتل به انگلیسی (با ترجمه فارسی)

هنگام اقامت در هتلها، آشنایی با نام وسایل نظافت و بهداشتی به انگلیسی میتواند در برقراری ارتباط با کارکنان هتل و رفع نیازهای روزمره بسیار مفید باشد. در ادامه، فهرستی از مهمترین وسایل نظافت در هتلها به زبان انگلیسی را مشاهده میکنید:
| English Term | معنی فارسی | توضیح کاربردی |
|---|---|---|
| Face cloth | حوله صورت | حولهی کوچک مخصوص خشککردن صورت. |
| Hand towel | حوله دست | حولهی کوچک برای خشککردن دستها. |
| Bath towel | حوله حمام | حولهی بزرگ برای استفاده پس از دوش گرفتن. |
| Bath mat | پادری حمام | برای جلوگیری از خیسشدن کف حمام پس از دوش گرفتن. |
| Toilet bowl | کاسه توالت | بخش اصلی توالت که آب در آن جمع میشود. |
| Toilet seat | نشیمنگاه توالت | قسمتی از توالت که برای نشستن استفاده میشود. |
| Toilet paper | دستمال توالت | دستمال کاغذی برای استفاده در سرویس بهداشتی. |
| Plunger | لولهبازکن | ابزار رفع گرفتگی لوله یا چاه توالت. |
| Toilet bowl cleaner | تمیزکننده کاسه توالت | مایع یا ژل مخصوص شستوشوی داخل توالت. |
| Bathroom vanity | روشویی حمام | کابینت و سینک مخصوص شستوشوی دست و صورت. |
| Tiles | کاشی | پوشش سرامیکی کف و دیوارهای حمام. |
| Shower curtain | پرده حمام | برای جداکردن فضای دوش از بقیه حمام. |
| Shower head | سردوش | بخشی از دوش که آب از آن خارج میشود. |
| Faucet | شیر آب | کنترلکننده جریان آب در روشویی یا دوش. |
| Shower cap | کلاه حمام | برای جلوگیری از خیسشدن موها هنگام دوش گرفتن. |
| Air freshener | خوشبوکننده هوا | اسپری یا دستگاهی برای از بینبردن بوی نامطبوع. |
| Cart / Trolley | چرخ دستی | مورد استفاده کارکنان خدماتی برای حمل وسایل نظافت. |
| Rag | کهنه / تکهپارچه | برای تمیزکردن سطوح یا گردگیری. |
| Microfiber cloth | پارچه میکروفایبر | پارچه نرم و جذبکننده برای نظافت بدون پرز. |
| Duster | گردگیر | وسیلهای برای پاککردن گرد و غبار از روی وسایل. |
| Mop | تی | برای شستن و خشککردن کف زمین. |
| Steam cleaner | بخارشوی | دستگاهی برای تمیزکردن سطوح با بخار داغ. |
| Multi-use | چندکاره | برچسبی روی بعضی وسایل که نشان میدهد کاربردهای مختلفی دارند. |
| Non-toxic | غیر سمی | برچسبی روی مواد شوینده که نشاندهنده ایمنبودن آنها است. |
| Bleach | سفیدکننده | مادهای قوی برای ضدعفونی یا پاککردن لکهها. |

لیست مواد شوینده و وسایل نظافت به زبان انگلیسی
| English Term | ترجمه فارسی | مثال انگلیسی | ترجمه فارسی مثال |
|---|---|---|---|
| Cleaning bucket | سطل وسایل نظافت | I placed all the materials I purchased today in the cleaning bucket. | تمام موادی که امروز خریدم را در سطل نظافت گذاشتم. |
| Disinfectant cleaner | پاککننده ضدعفونیکننده | You should use disinfectant cleaner instead of ordinary products. | باید از پاککننده ضدعفونیکننده به جای محصولات معمولی استفاده کنید. |
| Glass cleaner | شیشهپاککن | Clean the windows with a glass cleaner for better clarity. | برای وضوح بیشتر، پنجرهها را با شیشهپاککن تمیز کنید. |
| Soap scum remover | تمیزکننده رسوبات صابون | Would you buy me a box of soap scum remover? | میتونی برای من یک بسته تمیزکننده رسوب صابون بخری؟ |
| Chemical trigger sprayers | اسپری شیمیایی | Use chemical trigger sprayers to clean burnt oil stains. | از اسپریهای شیمیایی برای تمیزکردن لکههای روغن سوخته استفاده کن. |
| Toothbrushes (old) | مسواکهای قدیمی | Use old toothbrushes for narrow areas. | از مسواکهای قدیمی برای نواحی باریک استفاده کن. |
| Vacuum cleaner for carpets | جاروبرقی مخصوص فرش | I clean carpets with a vacuum cleaner for carpets. | من فرشها را با جاروبرقی مخصوص فرش تمیز میکنم. |
| Microfiber mop | تی میکروفایبر | I use a microfiber mop to clean windows without streaks. | من از تی میکروفایبر برای تمیزکردن پنجره بدون رد استفاده میکنم. |
| Laundry bags | کیسه حمل لباس | I carry dirty clothes in laundry bags. | لباسهای کثیف را در کیسه لباس حمل میکنم. |
| Microfiber dust mitt | دستکش گردگیری میکروفایبر | I use a microfiber dust mitt because of sensitive hands. | بهخاطر حساسیت دست، از دستکش گردگیری میکروفایبر استفاده میکنم. |
| pH-neutral floor cleaner | شوینده کف با PH خنثی | I use a pH-neutral floor cleaner to protect my health. | برای حفظ سلامتیام از شوینده کف با PH خنثی استفاده میکنم. |
| Dish towel | حوله ظرف | Lay washed items on a dish towel to dry. | ظروف شستهشده را روی حوله ظرف قرار دهید تا خشک شوند. |
| Iron | اتو | The iron scorched the shirt. | اتو پیراهن را سوزاند. |
| Ironing board | میز اتو | She was ironing her blouse on the ironing board. | او روی میز اتو، بلوز خود را اتو میکرد. |
| Scrub brush | فرچه | Scrub the floor with a scrub brush. | با فرچه کف را بساب. |
| Cloth / Rag | پارچه / کهنه | The waiter held a tray and a starched cloth. | پیشخدمت سینی و یک پارچه نشاستهای در دست داشت. |
| Sponge | اسفنج | This sponge doesn’t soak up water well. | این اسفنج بهخوبی آب را جذب نمیکند. |
| Laundry detergent / Soap | شوینده لباس | I ran to the store to buy laundry detergent. | برای خرید شوینده لباس به مغازه رفتم. |
| Bleach | سفیدکننده | They used bleach to disinfect the sink. | آنها از سفیدکننده برای ضدعفونی سینک استفاده کردند. |
| Liquid soap | صابون مایع | Leave the wool in water and liquid soap overnight. | پشم را یک شب در آب و صابون مایع بگذارید. |
| Rubber gloves | دستکش لاستیکی | I need rubber gloves to clean the house. | برای تمیزکاری خانه به دستکش لاستیکی نیاز دارم. |
| Trash can | سطل زباله | The trash can was full of soda bottles. | سطل زباله پر از بطری نوشابه بود. |
| Broom | جارو | She is sweeping with a broom. | او با جارو در حال جارو کشیدن است. |
| Dustpan | خاکانداز | I broke a cup – do you have a dustpan? | فنجانی شکستم – خاکانداز داری؟ |
| Mop | تی | He mopped the floor with a mop. | او با تی زمین را تمیز کرد. |
| Squeegee mop | تی آبگیر | The cleaner put down the squeegee mop. | نظافتچی تی آبگیر را کنار گذاشت. |
| Hose | شلنگ | He washed the car with a hose. | او با شلنگ ماشین را شست. |
| Bucket | سطل | I filled the bucket with water. | سطل را از آب پر کردم. |
| Laundry basket | سبد لباسشویی | Put your socks in the laundry basket. | جورابهایت را در سبد لباس بگذار. |
| Washing machine | ماشین لباسشویی | Our neighbors let us use their washing machine. | همسایهها اجازه دادند از ماشین لباسشوییشان استفاده کنیم. |

افعال و عبارات کاربردی برای وسایل و کارهای نظافتی در زبان انگلیسی
| عبارت انگلیسی | معنی فارسی | توضیح و مثال کاربردی |
|---|---|---|
| Dusting | گردگیری کردن | I spent the morning dusting the shelves. صبحم رو صرف گردگیری قفسهها کردم. |
| Taking out the trash | بیرون بردن زبالهها | Don’t forget to take out the trash tonight. امشب فراموش نکن زبالهها رو بیرون ببری. |
| Vacuuming / Vacuum the floor | جاروبرقی کشیدن | She was vacuuming the living room. او در حال جاروبرقی کشیدن اتاق نشیمن بود. |
| Cooking | آشپزی کردن | I’m cooking dinner for the family. دارم برای خانواده شام درست میکنم. |
| Sweeping | جارو زدن (با جارو دستی) | He swept the kitchen floor. کف آشپزخانه را جارو کرد. |
| Cleaning the bedroom | تمیز کردن اتاق خواب | I need to start cleaning the bedroom. باید تمیز کردن اتاق خواب رو شروع کنم. |
| Ironing / Do the ironing | اتو کردن | She did the ironing before leaving. قبل از رفتن، لباسها را اتو کرد. |
| Washing the dishes | شستن ظرفها | Can you wash the dishes after dinner? بعد از شام میتونی ظرفها رو بشوری؟ |
| Doing the laundry | شستن لباسها | I’m doing the laundry this afternoon. امروز عصر لباسها رو میشورم. |
| Cleaning the mirrors | تمیز کردن آینهها | Use a glass cleaner for cleaning the mirrors. از شیشهپاککن برای تمیز کردن آینهها استفاده کن. |
| Clean up the yard | تمیز کردن حیاط | Let’s clean up the yard before the guests arrive. بیاید قبل از رسیدن مهمانها حیاط رو تمیز کنیم. |
| Clean out the cabinets | تمیز کردن داخل کابینتها | We need to clean out the kitchen cabinets. باید کابینتهای آشپزخانه رو تمیز کنیم. |
| Scrub the floors | ساییدن کف زمین | He scrubbed the floors with a brush and bleach. کف زمین را با برس و سفیدکننده سابید. |
| Sweep out the garage | جارو کردن گاراژ | We should sweep out the garage this weekend. باید این آخر هفته گاراژ رو جارو کنیم. |
| Mop the floors | تی کشیدن زمین | Mop the floors after sweeping. بعد از جارو زدن، کف زمین رو تی بکش. |
| Dust the furniture | گردگیری وسایل و مبلمان | Don’t forget to dust the furniture. گردگیری مبلمان رو فراموش نکن. |
| Iron the sheets | اتو کردن ملحفهها | She ironed the sheets before making the bed. قبل از مرتب کردن تخت، ملحفهها را اتو کرد. |
| Deep cleaning | نظافت اساسی / حسابی | The kitchen needs a deep cleaning. آشپزخانه نیاز به یک نظافت اساسی دارد. |
مثالهایی از کاربرد وسایل نظافت در جملات انگلیسی

I’m going to the store to buy laundry detergent.
دارم به فروشگاه میروم تا مواد شوینده لباس بخرم.
They used bleach to kill any germs in the sink.
آنها از سفیدکننده برای از بین بردن میکروبهای سینک استفاده کردند.
Leave it overnight in water and liquid soap.
بگذارید یک شب در آب و صابون مایع بماند.
I need a pair of rubber gloves to clean my house.
برای تمیز کردن خانه به یک جفت دستکش پلاستیکی نیاز دارم.
Scrub the floor with a scrub brush.
کف را با یک فرچه تمیز کنید.
This sponge doesn’t soak up water very well.
این اسفنج آب را خیلی خوب جذب نمیکند.
The iron was too hot and he scorched the shirt.
اتو بیش از حد داغ بود و پیراهن را سوزاند.
She stood at the ironing board running the iron over her blouse.
او کنار میز اتو ایستاده بود و اتو را روی بلوزش میکشید.
The trash can overflowed with bottles.
سطل زباله از بطریها پر شده بود و سرریز کرد.
I’ve just broken a cup – have you got a dustpan?
الآن یک فنجان شکستم – خاکانداز داری؟
The old man wiped the floor with a mop.
پیرمرد زمین را با تی پاک کرد.
The cleaner put down his squeegee mop and sat down.
نظافتچی تی خود را زمین گذاشت و نشست.
He washed the car down with a hose.
او ماشین را با شلنگ شست.
I filled the bucket with water.
سطل را از آب پر کردم.
Pick up your socks and put them in the laundry basket.
جورابهایت را بردار و در سبد لباسشویی بینداز.
When our washing machine broke, our neighbours let us use theirs.
وقتی ماشین لباسشویی ما خراب شد، همسایهها اجازه دادند از ماشین آنها استفاده کنیم.
Armed with a bucket and a mop, I started washing the floor.
با یک سطل و تی، شروع به شستن زمین کردم.
Soak the cloth in a mixture of bleach and water.
پارچه را در مخلوطی از سفیدکننده و آب بخیسانید.
He learned to use the vacuum cleaner, washing machine, and other appliances.
او یاد گرفت از جاروبرقی، ماشین لباسشویی و وسایل دیگر استفاده کند.
She threw the banana peel into the trash can.
او پوست موز را داخل سطل زباله انداخت.
He crumpled his shirt into a ball and threw it into the laundry basket.
پیراهنش را مچاله کرد و در سبد لباسشویی انداخت.
Simply use a little dishwashing liquid and a sponge.
فقط کمی مایع ظرفشویی و یک اسفنج استفاده کن.
Stains are removed with buckets of soapy water and scrubbing brushes.
لکهها با سطل آب صابون و برسهای تمیزکننده پاک میشوند.

جمعبندی مقاله وسایل نظافت به انگلیسی
در این راهنمای جامع، با مهمترین وسایل نظافت به انگلیسی از جمله تی، سطل، جاروبرقی، اسفنج و دستکش آشنا شدیم و کاربرد آنها را در قالب جملات انگلیسی واقعی مرور کردیم. همچنین به افعال و اصطلاحات متداول مثل mop the floor، do the laundry و clean the mirrors پرداختیم و مواد شویندهای مثل bleach، detergent و dish soap را معرفی کردیم. اگر به دنبال تقویت واژگان کاربردی در زبان انگلیسی هستید، یادگیری این دسته از لغات، نقطهی شروعی مفید و عملی است.

سوالات متداول درباره وسایل نظافت و مواد شوینده به انگلیسی
واژه عمومی برای «وسایل نظافت» در انگلیسی cleaning tools یا cleaning supplies است. بسته به نوع ابزار، از کلماتی مانند mop (تی)، broom (جارو)، sponge (اسفنج)، vacuum cleaner (جاروبرقی) و غیره استفاده میشود.
تی زمینشوی در انگلیسی floor mop یا به طور ساده mop نامیده میشود. مدلهای حرفهایتر ممکن است با عنوان squeegee mop نیز شناخته شوند.
مواد شوینده به انگلیسی detergents یا cleaning agents نام دارند. برخی نمونهها عبارتند از:
laundry detergent: شوینده لباس
dish soap: مایع ظرفشویی
bleach: سفیدکننده
multi-purpose cleaner: پاککننده چند منظوره
مایع جرمگیر به انگلیسی معمولاً descaler یا limescale remover نام دارد. در مورد حمام و سرویس بهداشتی، از ترکیبهایی مانند toilet bowl cleaner یا bathroom cleaner نیز استفاده میشود.
برای تی کشیدن از فعل mop استفاده میشود. مثال:
I need to mop the kitchen floor.
(باید کف آشپزخانه را تی بکشم.)
برای این منظور میتوان گفت:
It is one of the cleaning tools.
(این یکی از ابزارهای نظافت است.)
در محیطهای حرفهای، «اتاق تیشوی» را janitor’s closet، cleaning room یا maintenance room مینامند.
دیدگاهتان را بنویسید