این دو کلمه از نظر معنایی مثل هم هستند و فقط از لحاظ گرامری با هم متفاوت هستند. برای فهمیدن تفاوت این دو باید ببینیم که نقش این کلمات چیست. فعل، صفت، قید یا اسم هستند؟
جدول محتوا
تفاوت everyday و every day
- برای اینکه یک اسم رو به شکل “متداول”، “روزمره” یا “عادی” توصیف کنیم از صفت everyday استفاده میکنیم.
- برای اینکه دفعات و تناوب وقوع یک فعل یا رویداد رو با مفهوم “هر روز” توصیف کنیم از عبارت قیدی every day استفاده میکنیم.
فرق everyday و every day چیست؟
تفاوت everyday و every day در این است که everyday یک صفت است، در حالی که every day یک قید است.
everyday به معنای “روزمره” یا “معمولی” است. به عنوان مثال:
- I have an everyday job. (من یک شغل روزمره دارم.)
- She wears everyday clothes. (او لباس های روزمره می پوشد.)
every day به معنای “هر روز” است. به عنوان مثال:
- I go to work every day. (من هر روز به سر کار می روم.)
- I see my friends every day. (من هر روز دوستانم را می بینم.)
در برخی موارد، everyday و every day می توانند به جای یکدیگر استفاده شوند. به عنوان مثال:
- I eat breakfast everyday. (من هر روز صبحانه می خورم.)
- I eat breakfast every day. (من هر روز صبحانه می خورم.)
در این مثال ها، هر دو عبارت معنای یکسانی دارند. با این حال، در بیشتر موارد، بهتر است از everyday و every day به درستی استفاده شود.
کاربرد everyday
این کلمه که بدون فاصله است، از لحاظ گرامری یک صفت است و اسم را توصیف میکند.
everyday به معنای “روزمره” یا “معمولی” است. این کلمه معمولاً برای توصیف چیزهایی استفاده می شود که در زندگی روزمره اتفاق می افتد یا اتفاق می افتد. به عنوان مثال:
- I have an everyday job. (من یک شغل روزمره دارم.)
- She wears everyday clothes. (او لباس های روزمره می پوشد.)
- The everyday challenges of life can be difficult. (چالش های روزمره زندگی می تواند دشوار باشد.)
- her everyday outfits are really ugly. لباس های روزانه اش خیلی زشت هستند.
- These everyday mistakes happen to anyone. همه مرتکب این اشتباهات پیش پا افتاده می شوند.
- Crime is part of the everyday life in this neighborhood. در این محله جرم و جناب جزئی معمولی از زندگی روزانه است.
everyday همچنین می تواند برای توصیف چیزهایی استفاده شود که معمول یا رایج هستند. به عنوان مثال:
- The everyday language of a culture can be difficult to learn. (زبان روزمره یک فرهنگ می تواند دشوار باشد.)
- The everyday problems of the world are complex and often intractable. (مشکلات روزمره جهان پیچیده و اغلب غیرقابل حل هستند.)
در برخی موارد، everyday و every day می توانند به جای یکدیگر استفاده شوند. به عنوان مثال:
- I eat breakfast everyday. (من هر روز صبحانه می خورم.)
- I eat breakfast every day. (من هر روز صبحانه می خورم.)
در این مثال ها، هر دو عبارت معنای یکسانی دارند. با این حال، در بیشتر موارد، بهتر است از everyday و every day به درستی استفاده شود.
کاربرد every day
این کلمه که یک فاصله بین دو لغت وجود دارد یک عبارت قیدی است که شامل دو لغت است و به معنای این است که کاری هر روز اتفاق بیفتد و در پاسخ به سوال “چه زمانی؟
every day به معنای “هر روز” است. این عبارت معمولاً برای توصیف تکرار یک عمل یا رویداد در طول یک دوره زمانی استفاده می شود. به عنوان مثال:
- I go to work every day. (من هر روز به سر کار می روم.)
- I see my friends every day. (من هر روز دوستانم را می بینم.)
- I eat breakfast every day. (من هر روز صبحانه می خورم.)
- The sun rises every day. (خورشید هر روز طلوع می کند.)
- We work every day except Friday. ما هر روز به جز جمعه کار میکنیم.
- I do my Maths homework every day. من هر روز تکالیف ریاضیم رو انجام میدم.
- I wake up every day at seven. من هر روز ساعت 7 از خواب بیدار میشم.
- Every day, I turn off the lights before I leave the house. هر روز قبل از اینکه از خونه خارج بشم چراغ ها رو خاموش میکنم.
every day همچنین می تواند برای توصیف یک برنامه یا روتین روزانه استفاده شود. به عنوان مثال:
- I wake up at 6:00 AM every day. (من هر روز ساعت 6 صبح بیدار می شوم.)
- I brush my teeth every day. (من هر روز دندان هایم را مسواک می زنم.)
- I go for a walk every day. (من هر روز پیاده روی می کنم.)
برای تشخیص اینکه از everyday یا every day باید استفاده کنید، می توانید از خود این سوال را بپرسید: آیا این عبارت برای توصیف یک چیز یا یک عمل استفاده می شود؟ اگر برای توصیف یک چیز استفاده می شود، از everyday استفاده کنید. اگر برای توصیف یک عمل یا رویداد استفاده می شود، از every day استفاده کنید.
ترفند تشخیص everyday و every day
ترفند تشخیص everyday و every day
در اینجا چند ترفند برای تشخیص everyday و every day آورده شده است:
everyday به عنوان صفت
everyday به عنوان صفت، یک کلمه بدون فاصله است. این کلمه برای توصیف چیزهایی استفاده می شود که در زندگی روزمره اتفاق می افتد یا اتفاق می افتد. به عنوان مثال:
- I have an everyday job. (من یک شغل روزمره دارم.)
- She wears everyday clothes. (او لباس های روزمره می پوشد.)
برای تشخیص اینکه everyday به عنوان صفت استفاده می شود، می توانید از خود این سوال بپرسید: آیا این عبارت برای توصیف یک چیز استفاده می شود؟ اگر پاسخ مثبت است، از everyday استفاده کنید.اگر اسم را توصیف میکند، از everyday استفاده میکنیم؛ مانند everyday life یا everyday clothes و اگر فعل را توصیف میکند، از every day استفاده میکنیم؛ مانند I listen to music every day.
بیشتر بخوانید :
کاربردهای might/may as well در زبان انگلیسی
کاربرد معنایی take for granted
دانلود رایگان کتاب 501 verbs german
کاربرد Would you mind و Do you mind در انگلیسی
دلتنگی به انگلیسی ،تفاوت I miss you و I missed you
گرامر as if و as though در انگلیسی
every day به عنوان قید
every day به عنوان قید، دو کلمه با فاصله است. این عبارت برای توصیف تکرار یک عمل یا رویداد در طول یک دوره زمانی استفاده می شود. به عنوان مثال:
- I go to work every day. (من هر روز به سر کار می روم.)
- I see my friends every day. (من هر روز دوستانم را می بینم.)
برای تشخیص اینکه every day به عنوان قید استفاده می شود، می توانید از خود این سوال بپرسید: آیا این عبارت برای توصیف یک عمل یا رویداد استفاده می شود؟ اگر پاسخ مثبت است، از every day استفاده کنید.
ترفند دیگر تشخیص everyday و every day
یک ترفند دیگر برای تشخیص everyday و every day این است که می توانید کلمه “single” را بین دو کلمه قرار دهید. اگر جمله معنادار باشد، از every day استفاده کنید. اگر جمله معنادار نباشد، از everyday استفاده کنید.
به عنوان مثال:
- I go to work every single day. (من هر روز به سر کار می روم.)
- The everyday challenges of life can be difficult. (چالش های روزمره زندگی می تواند دشوار باشد.)
- .I have to go to the gym every day حالا کلمه single را قرار میدهیم:
- .I have to go the gym every single day من باید هر روز به باشگاه بروم.
در اولین جمله، جمله معنادار است، بنابراین از every day استفاده می شود. در دومین جمله، جمله معنادار نیست، بنابراین از everyday استفاده می شود.
میتوانید به جای آنها از each day استفاده کنید. اگر جمله معنای درستی داد، از every day استفاده کنید در غیر این صورت از everyday باید استفاده شود.
با تمرین و تکرار، می توانید تفاوت everyday و every day را به راحتی تشخیص دهید.
معنی everyday به انگلیسی
- As an adjective, it means “ordinary,” “common,” or “routine.” For example:
- “I have an everyday job.” (معنی: من یک شغل معمولی دارم.)
- “She wears everyday clothes.” (معنی: او لباس های معمولی می پوشد.)
- “The everyday challenges of life can be difficult.” (معنی: چالش های روزمره زندگی می تواند دشوار باشد.)
- As an adverb, it means “every day.” For example:
- “I go to work every day.” (معنی: من هر روز به سر کار می روم.)
- “I see my friends every day.” (معنی: من هر روز دوستانم را می بینم.)
- “I eat breakfast every day.” (معنی: من هر روز صبحانه می خورم.)
- “The sun rises every day.” (معنی: خورشید هر روز طلوع می کند.)
In some cases, “everyday” and “every day” can be used interchangeably. For example:
- “I eat breakfast everyday.” (معنی: من هر روز صبحانه می خورم.)
- “I eat breakfast every day.” (معنی: من هر روز صبحانه می خورم.)
سوالات متداول تفاوت everyday و every day
تفاوت everyday و every day در این است که everyday یک صفت است، در حالی که every day یک قید است.
everyday به معنای “روزمره” یا “معمولی” است. به عنوان مثال:
I have an everyday job. (من یک شغل روزمره دارم.)
She wears everyday clothes. (او لباس های روزمره می پوشد.)
every day به معنای “هر روز” است. به عنوان مثال:
I go to work every day. (من هر روز به سر کار می روم.)
I see my friends every day. (من هر روز دوستانم را می بینم.)
everyday به عنوان صفت، یک کلمه بدون فاصله است و برای توصیف چیزهایی استفاده می شود که در زندگی روزمره اتفاق می افتد یا اتفاق می افتد. این کلمه معمولاً برای توصیف چیزهایی استفاده می شود که معمول یا رایج هستند. به عنوان مثال:
everyday job (شغل روزمره)
everyday clothes (لباس های روزمره)
everyday language (زبان روزمره)
everyday problems (مشکلات روزمره)
every day به عنوان قید، دو کلمه با فاصله است و برای توصیف تکرار یک عمل یا رویداد در طول یک دوره زمانی استفاده می شود. این عبارت معمولاً برای توصیف کاری استفاده می شود که هر روز اتفاق می افتد. به عنوان مثال:
I go to work every day. (من هر روز به سر کار می روم.)
I see my friends every day. (من هر روز دوستانم را می بینم.)
I eat breakfast every day. (من هر روز صبحانه می خورم.)
The sun rises every day. (خورشید هر روز طلوع می کند.)
در برخی موارد، everyday و every day می توانند به جای یکدیگر استفاده شوند. به عنوان مثال:
I eat breakfast everyday. (من هر روز صبحانه می خورم.)
I eat breakfast every day. (من هر روز صبحانه می خورم.)
در این مثال ها، هر دو عبارت معنای یکسانی دارند. با این حال، در بیشتر موارد، بهتر است از everyday و every day به درستی استفاده شود.
در اینجا چند ترفند برای تشخیص everyday و every day آورده شده است:
everyday به عنوان صفت
everyday به عنوان صفت، یک کلمه بدون فاصله است. این کلمه برای توصیف چیزهایی استفاده می شود که در زندگی روزمره اتفاق می افتد یا اتفاق می افتد. برای تشخیص اینکه everyday به عنوان صفت استفاده می شود، می توانید از خود این سوال بپرسید: آیا این عبارت برای توصیف یک چیز استفاده می شود؟ اگر پاسخ مثبت است، از everyday استفاده کنید.
every day به عنوان قید
every day به عنوان قید، دو کلمه با فاصله است. این عبارت برای توصیف تکرار یک عمل یا رویداد در طول یک دوره زمانی استفاده می شود. برای تشخیص اینکه every day به عنوان قید استفاده می شود، می توانید از خود این سوال بپرسید: آیا این عبارت برای توصیف یک عمل یا رویداد استفاده می شود؟ اگر پاسخ مثبت است، از every day استفاده کنید.
ترفند دیگر
یک ترفند دیگر برای تشخیص everyday و every day این است که می توانید کلمه “single” را بین دو کلمه قرار دهید. اگر جمله معنادار باشد، از every day استفاده کنید. اگر جمله معنادار نباشد، از everyday استفاده کنید.
به عنوان مثال:
I go to work every single day. (من هر روز به سر کار می روم.)
The everyday challenges of life can be difficult. (چالش های روزمره زندگی می تواند دشوار باشد.)
در اولین جمله، جمله معنادار است، بنابراین از every day استفاده می شود. در دومین جمله، جمله معنادار نیست، بنابراین از everyday استفاده می شود.