اصطلاحات انگلیسی میتواند به تقویت مهارتهای زبانی و افزایش فهم شما از محاورههای مختلف زبان انگلیسی کمک کند .
البته باید در نظر داشته باشید که یادگیری اصطلاحات به مرور زمان و با تمرینات مستمر اتفاق میافتد.
حوصله و پشتکار داشته باشید و هر روز کمی زمان برای یادگیری و مرور اصطلاحات اختصاص دهید تا تسلط بهتری بر زبان انگلیسی پیدا کنید.
در هر زبانی هنگام سخن گفتن افراد از اصطلاحات و تمثیلهای بسیاری استفاده میکنند که باید با اندیشه آن را درک کرد.
برای درک بهتر اصطلاحات انگلیسی ابتدا باید معنی و مفهوم جمله را به طور کامل درک کنید نه کلمه به کلمه !
جدول محتوا
- معنا و مفهوم اصطلاح چیست ؟
- زمان استفاده از اصطلاحات
- 50 اصطلاح رایج برای گرفتن نمره بالای ۸ آیلتس
- 1 _ Alive and kicking
- 2 _ Count me in
- 3 _ To err is human
- 4 _ Twist someone’s arm
- 5 _ to stab someone in the back
- 6 _ to sit tight
- 7 _ hit the sack
- 8 _ Don’t involve me
- 9 _ He is off the rails
- 10 _ She doesn’t lift a finger
- 11 _ Don’t bite the hand that feeds you
- 12 _ Cut your coat according to your cloth
- 13 _ Let me gather my breath
- 14 _ Mind your own business
- 15 _ get down to
- 16 _ It is all up with him
- 17 _ Water under the bridge
- 18 _ It’s a load off my mind
- 19_ Don’t push your luck
- 20 _ I washed my hands of it
- 21 _ Don’t pick on me
- 22 _ Strike while the iron is hot
- 23 _ Go to town
- 24 _ Save your breath
- 25 _ Straight from the shoulder
- 26 _ Don’t tease me
- 27 _ Sleep on it
- 28 _ Don’t be sore at me
- 29 _ Just say the word
- 30 _ Heart speaks to heart
- 31 _ pull yourself together
- 32 _ You are all wet
- 33 _ You shine like a new penny
- 34 _ I wasn`t born yesterday
- 35 _ eat your heart out
- 36 _ truth hurts
- 37 _ I’ll call the shots here
- 38 _ like it or lump it
- 39 _ big deal
- 40 _ east or west, home is best
- 41 _ come on! shake a leg
- 42 _ we are of the same mind
- 43 _ as you think proper
- 44 _ he broke his word/promise
- 45 _ it’s the thin edge of the wedge
- 46 _ he is a handy man
- 47 _ Birds of a feather flock together
- 48 _ It’s not my taste
- 49 _ Go fly a kite
- 50 _ That’s unlike you
- نتیجه گیری
معنا و مفهوم اصطلاح چیست ؟
اصطلاحات در تمام زبانهای دنیا وجود دارند که در هر زبانی روزانه در مکالمات مختلف استفاده می شوند.
به طور مثال آب از سرش گذشته است به معنای پشت سر گذاشتن خطرات و سختیها میباشد اما اگر بیاییم هر کدام از این کلمهها را جدا جدا معنا کنیم به مفهوم اصلی جمله پی نمیبریم.
بنابراین منظور از اصطلاح معنای مجازی آن جمله میباشد و بیشتر از اصطلاحات در مکالمات غیر رسمی استفاده میشود.
نمونه ای اصطلاح در انگلیسی : they were over the moon به معنای بسیار خوشحال بودن میباشد اما اگر بیاییم کلمه به کلمه آن را معنی کنیم به معنای بالای ماه بودن است !
زمان استفاده از اصطلاحات
پی بردن به معنای اصطلاحات در آزمون آیلتس بسیار پر اهمیت میباشد که در بخش اسپیکینگ کمک کننده است.
در اسپیکینگ نباید بیش از حد از اصطلاحات استفاده کرد چرا که استفاده بیش از حد از اصطلاحات گفتار شما را غیر طبیعی نشان خواهد داد.
به کارگیری اصطلاحات باعث گنگ شدن افراد برای درک مفهوم سخن شما خواهد شد بنابراین زمانی که میخواهید مطلبی را برای مخاطبان خود به اشتراک بگذارید استفاده از اصطلاحات برای آنها گیج کننده میباشد.
اصطلاحات به عنوان یک روش غیر رسمی در نوشتن شناخته می شوند که در نوشته هایی که لحن رسمی دارند از اصطلاحات نباید استفاده کرد.
50 اصطلاح رایج برای گرفتن نمره بالای ۸ آیلتس
1 _ Alive and kicking
معنا و مفهوم : سرحال و قبراق
2 _ Count me in
معنا و مفهوم : من هستم ، پایه ام
3 _ To err is human
معنا و مفهوم : انسان جایز الخطاست
4 _ Twist someone’s arm
معنا و مفهوم : معنی لغوی چرخاندن بازوی کسی ، اما این اصطلاح به این معنی است که کسی تلاش زیادی کرده است تا شما را متقاعد کند کاری را انجام دهید که نمیخواستید.
5 _ to stab someone in the back
معنا و مفهوم : به معنی خیانت کردن به اعتماد دوست یا آشنایی نزدیک یا همان «از پشت خنجر زدن» است.
6 _ to sit tight
معنا و مفهوم : اصطلاح به معنی صبور باشید و عملی انجام ندهید تا زمانیکه به شما اطلاع دهند.
7 _ hit the sack
معنا و مفهوم : به تخت خواب رفتن
It’s time for me to hit the sack, I’m so tired
زمان رفتن به رختخواب است، من خیلی خسته ام
8 _ Don’t involve me
معنا و مفهوم : پای مرا وسط نکشید
9 _ He is off the rails
معنا و مفهوم : توی باغ نیست.. متوجه موضوع نیست
10 _ She doesn’t lift a finger
معنا و مفهوم : دست به سياه و سفيد نميزنه
11 _ Don’t bite the hand that feeds you
معنا و مفهوم : دستی که به تو غذا می دهد را گاز نگیر!
نمک نشناس نباش
12 _ Cut your coat according to your cloth
معنا و مفهوم : پایت را به اندازه ی گلیمت دراز کن
13 _ Let me gather my breath
معنا و مفهوم : بگذارید نفسم جا بیاید
14 _ Mind your own business
معنا و مفهوم : سرت به کار خودت باشه ، سرت تو لاک خودت باشه
15 _ get down to
معنا و مفهوم : شروع کردن
16 _ It is all up with him
معنا و مفهوم : پشت سر گذاشتن سختی و مشکلات
17 _ Water under the bridge
معنا و مفهوم : گذشته ها گذشته
18 _ It’s a load off my mind
معنا و مفهوم : خیالم راحت شد
19_ Don’t push your luck
معنا و مفهوم : لگد به بختت نزن
20 _ I washed my hands of it
معنا و مفهوم : قید ان را زدم ، بیخیال شدم
21 _ Don’t pick on me
معنا و مفهوم : به من گیر نده
22 _ Strike while the iron is hot
معنا و مفهوم : تا تنور داغ است نان را بچسبان ، از موقعیت در زمان خوب استفاده کن و وقت را از دست نده
23 _ Go to town
معنا و مفهوم : سنگ تمام گذاشتن . مایه گذاشتن
24 _ Save your breath
معنا و مفهوم : خودت را خسته نکن
25 _ Straight from the shoulder
معنا و مفهوم : بدون رودربایستی . بدون تعارف
26 _ Don’t tease me
معنا و مفهوم : سر به سرم نگذار . مسخره ام نکن
27 _ Sleep on it
معنا و مفهوم : در موردش فکر کن . بهش فکر کن . راجع بهش فکر کن
28 _ Don’t be sore at me
معنا و مفهوم : از من دلخور نشو
29 _ Just say the word
معنا و مفهوم : فقط لب تر کن ، اراده کن
30 _ Heart speaks to heart
معنا و مفهوم : دل به دل راه داره
31 _ pull yourself together
معنا و مفهوم : خودت را جمع و جور کن
32 _ You are all wet
معنا و مفهوم : کور خوندی ، سخت در اشتباهی
33 _ You shine like a new penny
معنا و مفهوم : مثل ماه می درخشی
34 _ I wasn`t born yesterday
معنا و مفهوم : با بچه که طرف نیستی
35 _ eat your heart out
معنا و مفهوم : دلت بسوزه
36 _ truth hurts
معنا و مفهوم : حقیقت تلخه
37 _ I’ll call the shots here
معنا و مفهوم : اینجا ، حرف اول آخر را من می زنم
38 _ like it or lump it
معنا و مفهوم : همینه که هست
39 _ big deal
معنا و مفهوم : هنر کردی
40 _ east or west, home is best
معنا و مفهوم : هیچ جا مثل خونه آدم نمیشه
41 _ come on! shake a leg
معنا و مفهوم : یالا! تکونی به خودت بده
42 _ we are of the same mind
معنا و مفهوم : هم عقیده هستیم
43 _ as you think proper
معنا و مفهوم : هرطور صلاح بدانید
44 _ he broke his word/promise
معنا و مفهوم : زیر قول خود زد
45 _ it’s the thin edge of the wedge
معنا و مفهوم : هنوز کجایش را دیدی؟ (تازه اول بدبختیه)
46 _ he is a handy man
معنا و مفهوم : همه فن حریف است .
47 _ Birds of a feather flock together
معنا و مفهوم : کبوتر با کبوتر باز با باز
48 _ It’s not my taste
معنا و مفهوم : باب میلم نیست
49 _ Go fly a kite
معنا و مفهوم : برو دنبال کارت خودت ، فضولی نکن
50 _ That’s unlike you
معنا و مفهوم : از تو بعید است
نتیجه گیری
بکار گیری اصطلاحات در زبان عامیانه بسیار مورد توجه است در زبان انگلیسی نیز اصطلاحات زیادی وجود دارند که یادگیری آن ها برای آزمون آیلتس مهم است.
حتما در نظر داشته باشید که از اصطلاحات در حد طبیعی استفاده کنید تا که معنا و مفهوم برای خواننده راحت تر باشد.