زبان انگلیسی از گرامر های مختلفی تشکیل شده است. یکی از این دستورهای زبان، افعال دو قسمتی یا Phrasal Verbs در انگلیسی است. Phrasal Verbs یا افعال عبارتی در انگلیسی از افعالی هستند که بسیار زیاد در صحبت کردن و نوشتن استفاده می شوند؛ پس یادگیری آن ها واجب است. علاوه بر آن، می توانید زبان را به صورت مرحله ای یاد بگیرید و هر روز یا هر هفته به یک گرامز بپردازید. حال این بار نوبت افعال دو قسمتی یا Phrasal Verbs در انگلیسی است. در ادامه لیست کامل اPhrasal Verbs در انگلیسی را تهیه کرده ایم که می توانید با خواندن آنها سطح زبان خود را تقویت کنید.
Phrasal Verbs یا افعال عبارتی در انگلیسی
مدت زمان تخمینی مطالعه: 10 دقیقه
فهرست مطالب
Phrasal Verbs چیست؟
افعال دو قسمتی یا Phrasal Verbs، یکی از بخشهایی از زبان انگلیسی است. که از دو یا چند کلمه تشکیل شده است. و در کنار هم قابلیت تشکیل یک فعل دارند. این کلمات، یک فعل و یک حرف اضافه را شامل میشوند و در صورت ترکیب شدن با یکدیگر، معنی جدیدی به خود میگیرند. به عنوان مثال، فعل “give up”، به معنی تسلیم شدن است. که به دلیل ترکیب حرف اضافه “up” با فعل “give”، معنی جدیدی به خود گرفته است. Phrasal Verbs دارای دو دسته بندی Separable و Inseparable هستند که در ادامه به توضیح کامل آن ها خواهیم پرداخت.
دسته بندی Separable و Inseparable
دستهبندی Separable و Inseparable در Phrasal Verbs در انگلیسی بر اساس این که آیا حرف اضافه میتواند بین فعل و فعل پادکست جابجا شود یا خیر، صورت میگیرد. در ادامه این دو نوع را به طور کامل شرح خواهیم داد :
Phrasal Verbs Separable:
در این نوع از افعال دو قسمتی، کلمه حرف اضافه میتواند بین فعل و فعل پادکست (Object) جابجا شود. این دسته از فعلها در زبان انگلیسی بسیار رایج هستند و در بسیاری از جملات استفاده میشوند.
مثال:
“Turn off the TV” یا “Turn the TV off” به معنای خاموش کردن تلویزیون هستند.
“Put on your shoes” یا “Put your shoes on” به معنای پوشیدن کفش هستند.
“Take off your coat” یا “Take your coat off” به معنای درآوردن کت است.
Phrasal Verbs Inseparable:
در این نوع از phrasal verbs، حرف اضافه باید در کنار فعل باقی بماند و نمیتواند جابجا شود. این دسته از فعلها کمتر رایج هستند و تعدادی از آنها در زبان انگلیسی وجود دارند.
مثال:
“Look forward to” به معنای شوق و تحلیل کردن برای چیزی است و حرف اضافه “to” نمیتواند از فعل جدا شود. جمله درست برای این فعل به شکل “I’m looking forward to the weekend” است و نمیتوان آن را به صورت “I’m looking the weekend forward to” نوشت.
بیشتر بخوانید
لیستی کامل phrasal verbs با معنی
در ادامه، لیستی از پرکاربردترین phrasal verbs به همراه معنای هرکدام آمده:
Bring up: بیان کردن، پرسیدن
مثال: She brought up the topic of the budget during the meeting
Call off: لغو کردن
مثال: They called off the wedding due to family issues
Carry on: ادامه دادن
مثال: We need to carry on with the project to meet the deadline
Come across: برخورد کردن، پیدا کردن
مثال: I came across an old photo album while cleaning my closet
Get along: رفت و آمد داشتن با کسی، روابط خوب داشتن با کسی
مثال: I get along well with my colleagues at work
Give up: تسلیم شدن، ترک کردن
مثال: She gave up smoking after many years of trying
Go over: مرور کردن، بررسی کردن
مثال: Let’s go over the report one more time before submitting it
Hang out: وقت گذرانی کردن با دوستان، گرفتن با هم
مثال: I’m planning to hang out with my friends this weekend
Look forward to: منتظر بودن، شوق و تحلیل داشتن
مثال: I’m looking forward to our trip to Europe next month
Put off: به تعویق انداختن، بازگذاشتن
مثال: We had to put off the meeting until next week
Run into: برخورد کردن با، تصادف کردن با
مثال: I ran into my old friend at the supermarket yesterday
Take off: پرواز کردن، خارج شدن از چیزی
مثال: The plane took off on time
Turn down: رد کردن، کم کردن
مثال: He turned down the job offer because the salary was too low
Turn on: روشن کردن، شروع کردن
مثال: Please turn on the lights, it’s getting dark
Work out: راه حل پیدا کردن، باورهای بدنی تمرین کردن
مثال: We need to work out a plan to solve this problem
Break down: خراب شدن، اختلال کردن
مثال: The car broke down on the way to the airport
Bring about: باعث شدن، رخ دادن
مثال: The new policy brought about many changes in the company
Check in: ورود کردن، ثبت نام کردن
مثال: We need to check in at the hotel before 3 pm
Cut off: قطع کردن، بریدن
مثال: The storm cut off power to the entire neighborhood
Figure out: پیدا کردن راه حل، متوجه شدن
مثال: I need to figure out how to fix this problem
Fill out: پر کردن فرم، تکمیل کردن
مثال: Please fill out the form and return it to us by email
ادامه مطلب:
Get over: بهبود پیدا کردن، تحمل کردن
مثال: She finally got over her illness after several weeks of treatment
Give in: تسلیم شدن، صدقه دادن
مثال: He gave in and agreed to go on the trip with us
Hold on: منتظر بودن، صبر کردن
مثال: Please hold on while I transfer your call to another department
Look up: جستجو کردن، بهتر شدن
مثال: You can look up the definition of any word in the dictionary
Make up: ترمیم کردن، تصمیم گرفتن
مثال: They made up after their argument and became friends again
Point out: اشاره کردن، بیان کردن
مثال: He pointed out several errors in the report
Set up: تنظیم کردن، برگزار کردن
مثال: We need to set up a meeting with the new client
Show off: خودنمایی کردن، به نمایش گذاشتن
مثال: She always shows off her expensive jewelry
Take on: قبول کردن، مسئولیت پذیرفتن
مثال: He took on a new job with more responsibilities
Turn down: رد کردن، کم کردن
مثال: They turned down our offer for the house
Work out: ورزش کردن، حل شدن
مثال: She works out at the gym every morning
Back up: پشتیبانی کردن، عقب نشینی کردن
مثال: He backed up his argument with some convincing evidence
Break up: جدایی کردن، از هم پاشیدن
مثال: Their relationship broke up after a series of arguments
Call off: لغو کردن، از سر برداشتن
مثال: They had to call off the game because of the bad weather
Come across: برخورد کردن، پیدا کردن
مثال: I came across an interesting article in the newspaper this morning
Fill up: پر کردن، سیر شدن
مثال: She filled up her gas tank before starting the long drive
Get along: رفت و آمد کردن، متقابل بودن
مثال: They get along well with their new neighbors
Give up: تسلیم شدن، واگذار کردن
مثال: She gave up her seat on the bus to an elderly person
Hold back: باز داشتن، پایمال نکردن
مثال: He held back his anger and spoke calmly to his boss
Keep on: ادامه دادن، بدون توقف کردن
مثال: She kept on talking even though no one was listening
Look forward to: منتظر بودن، انتظار داشتن
مثال: I’m looking forward to seeing you at the party tonight
Make out: فهمیدن، برچسب زدن
مثال: It’s hard to make out what she’s saying because she’s speaking so quietly
Pick up: برداشتن، ازاد کردن
مثال: He picked up some groceries on the way home
Settle down: استقرار پیدا کردن، آرام شدن
مثال: They decided to settle down and start a family
بیشتر بخوانید
- بهترین کتاب آمادگی آزمون تافل | بهترین کتاب برای رایتینگ و اسپیکینگ تافل
- روزهای هفته به انگليسي | آموزش ایام هفته همراه تلفظ
- فصل های سال به انگلیسی + آموزش فصل ها به انگلیسی
- کاربرد و تفاوت say و tell در زبان انگلیسی
- بهترین سایت رایگان یادگیری آزمون تافل | بهترین منابع آمادگی برای تافل در خانه
اهمیت یادگیری افعال دو قسمتی
یادگیری و استفاده از phrasal verbs در زبان انگلیسی بسیار مهم است، زیرا این افعال اغلب در مکالمات روزمره، مطالب رسانهها و کتب درسی به کار میروند. همچنین، در آزمونهای زبان انگلیسی، از دانش و استفاده از phrasal verbs نیز استفاده میشود.
یادگیری این افعال باعث میشود که مکالمات شما طبیعیتر و روانتر به نظر برسد. و درک و فهم مطالب خوانده شده یا شنیده شده را نیز سهولت بخشد. برای مثال، چنانچه شما از فعل اصلی برای بیان یک عمل استفاده کنید، این ممکن است مفهوم مورد نظر شما را به صورت کامل منتقل نکند. با استفاده از phrasal verbs، میتوانید به یک ارتباط قویتر بین فعل و حرف اضافه دست یابید و بدون نیاز به بیان جمله طولانیتر، مفهوم مورد نظر را منتقل کنید.
بنابراین، یادگیری و استفاده از phrasal verbs به شما کمک میکند تا مهارتهای شنیداری، گفتاری و نوشتاری خود را بهبود بخشید و به شما کمک میکند تا به یک سطح پیشرفته در زبان انگلیسی برسید.
جمع بندی
یادگیری زبان زمانبر است و باید برای آن تلاش کنید. در واقع شرکت در کلاس های درس به تنهایی کافی نیست و لازم است به شیوه های دیگر نیز به تقویت تمامی مهارت های خود بپردازید. گرامر یکی از موضوعاتی است که در تمامی مهارت ها کاربرد دارد و برای یادگیری زبان حتما باید آن را بلد باشید. در این مقاله Phrasal Verbs در انگلیسی را توضیح دادیم.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و بهره مندی از خدمات مشاوره و تعیین سطح رایگان با موسسه زبان های خارجی رادتایم تماس بگیرید.
عالی