50 اصطلاح رایج در مکالمات زبان انگلیسی (موقعیت های مختلف)
در زیر 50 اصطلاح رایج در مکالمات زبان انگلیسی را برای موقعیت های مختلف بیان میکنم:
فرقی نداره مبتدی هستی یا حرفه ای، رو به رو شدن با برخی اصطلاحات عامیانه تو مکالمات میتونه مخاطب رو دچار سردرگمی کنه. کلمات و اصطلاحات باحال انگلیسی زیادی وجود داره و به تعداد این ها هرروز اضافه میشه و همین شاید یادگیری و به خاطر سپردنشون رو کمی سخت کنه. اما اگه میخوای انگلیسی رو مثل یک انگلیسی زبان صحبت کنی و درک کنی، لازمه که با چندتا اصطلاح مهم عامیانه و روزمره آشنا بشی.
جدول محتوا
- 50 اصطلاح رایج در مکالمات زبان انگلیسی (موقعیت های مختلف)
- How are you? (چطوری؟)
- What’s up? (چه خبر؟)
- Long time no see. (خیلی وقته ندیدمت.)
- Nice to meet you. (خوشحالم که با شما آشنا شدم.)
- What do you do for a living? (شغلت چیه؟)
- I’m sorry, I didn’t catch that. (متوجه نشدم، میتونید دوباره بگید؟)
- I’m sorry, I didn’t catch that. (متوجه نشدم، میتونید دوباره بگید؟)
- Could you speak up, please? (لطفاً بلند تر صحبت کنید.)
- Could you speak up, please? (لطفاً بلند تر صحبت کنید.)
- Excuse me, do you have the time? (ببخشید، ساعت چنده؟)
- Can I help you with anything? (میتونم در چیزی بهتون کمک کنم؟)
- How much does this cost? (قیمت این چقدره؟)
- That’s a good point. (نکته خوبی بود.)
- I totally agree with you. (کاملا با شما موافقم.)
- I see what you mean. (میفهمم منظورتون چیه.)
- Let’s agree to disagree. (بیا به این نتیجه برسیم که نظراتمون متفاوته.)
- I’m afraid I have to disagree(متأسفانه باید مخالفت کنم.)
- I don’t think that’s quite right. (فکر نمیکنم این صحیح باشه.)
- That’s not what I had in mind. (منظور من این نبود.)
- Can you explain that again, please? (میتونید دوباره توضیح بدید؟)
- I’m not so sure about that. (خیلی مطمئن نیستم.)
- Can you explain that again, please? (میتونید دوباره توضیح بدید؟)
- Could you give me an example? (میتونید مثال بزنید؟)
- Could you give me an example? (میتونید مثال بزنید؟)
- I’ll be there in a few minutes. (توی چند دقیقه دیگه میرسم.)
- Sorry, I’m running late. (ببخشید، دیر میشم.)
- Let’s get together soon. (بیاید زودتر دور هم باشیم.)
- What time should we meet? (ساعت چنده که باید دور هم جمع شیم؟)
- I have to cancel our plans. (مجبورم برنامههایمونو لغو کنم.)
- How about we grab a drink sometime? (چطوره یه بار بریم برای نوشیدنی؟)
- How about we grab a drink sometime? (چطوره یه بار بریم برای نوشیدنی؟)
- I’m sorry, I can’t make it. (متأسفانه نمیتونم بیام.)
- Would you like to come over for dinner? (میخوای برای شام بیای خونه؟)
- Let’s catch up soon. (بیاید زودتر به روز بشیم.)
- How was your day? (روزت چطور بود؟)
- How was your day? (روزت چطور بود؟)
- Congratulations! (تبریک میگم!)
- Good luck! (موفق باشی!)
- Have a nice day! (روز خوبی داشته باشید!)
- I’m sorry for your loss. (برای از دست دادن شما متأسفم.)
- Happy birthday! (تولدت مبارک!)
- Merry Christmas! (کریسمس!)
- Happy New Year! (سال نو مبارک!)
- Best wishes! (آرزوی بهترینها برات دارم!)
- Thank you so much! (خیلی ممنونم!)
- Can you please repeat the question? (لطفاً سوال رو دوباره بگید؟)
- I’m sorry, I don’t know the answer. (ببخشید، جواب رو نمیدونم.)
- Let me think about it. (بذارید یه دقیقه بهش فکر کنم.)
- I’m not sure, but I think… (مطمئن نیستم، ولی فکر میکنم…)
- That’s a difficult question. (این سوال سخته.)
- Can you give me more information? (میتونید بیشتر توضیح بدید؟)
- Let me check and get back to you. (بذارید بررسی کنم و بعد بهتون بگم.)
- Let me check and get back to you. (بذارید بررسی کنم و بعد بهتون بگم.)
- I’ll have to get back to you on that. (باید برگردم بهتون در موردش.)
- I’m sorry, I don’t understand. (ببخشید، متوجه نشدم.)
- Could you explain that in simpler terms? (میتونید با اصطلاحات سادهتر توضیح بدید؟)
- 50 اصطلاح رایج در مکالمات زبان انگلیسی
- نتیجه گیری 50 اصطلاح رایج در مکالمات زبان انگلیسی (موقعیت های مختلف)
- آموزش مکالمه زبان انگلیسی در آموزشگاه زبان های خارجه راد تایم
- سوالات متداول 50 اصطلاح رایج در مکالمات زبان انگلیسی (موقعیت های مختلف)
How are you? (چطوری؟)
عبارت “How are you?” به معنای “چطوری؟” در انگلیسی استفاده میشود و یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات روزمره است. این اصطلاح به عنوان یک سوال برای پرسیدن از شخص درباره حال و احوالش استفاده میشود و به عنوان یک اصطلاح مودبانه در مکالمات روزمره به حساب میآید.
What’s up? (چه خبر؟)
عبارت “What’s up?” به معنای “چه خبر؟” در انگلیسی استفاده میشود و یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات غیررسمی است. این اصطلاح به عنوان یک سوال برای پرسیدن از شخص درباره آخرین اخبار، اتفاقات و رویدادهایی که برایشان رخ داده، استفاده میشود. این اصطلاح در مکالمات غیررسمی و در بین دوستان و آشنایان استفاده میشود.
Long time no see. (خیلی وقته ندیدمت.)
عبارت “Long time no see.” به معنای “خیلی وقته ندیدمت.” در انگلیسی استفاده میشود و یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات غیررسمی است. این اصطلاح در ابتدای دیدار با یک شخصی که مدت زمان زیادی است که ندیدهایم به عنوان یک عبارت خوشامدگویی استفاده میشود. این عبارت معمولاً در بین دوستان، آشنایان و همکاران استفاده میشود.
Nice to meet you. (خوشحالم که با شما آشنا شدم.)
عبارت “Nice to meet you.” به معنای “خوشحالم که با شما آشنا شدم.” در انگلیسی استفاده میشود و یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات رسمی و غیررسمی است. این عبارت به عنوان یک عبارت خوشامدگویی و تحسین در مواقعی که با یک شخص جدید آشنا میشویم، استفاده میشود. این عبارت معمولاً در مکالمات رسمی و غیررسمی در موقعیتهای مختلفی مانند مصاحبه کاری، جلسات کاری، دیدار با دوستان، و همچنین در مواقعی که با یک شخص در محیطهای اجتماعی آشنا میشویم، استفاده میشود.
What do you do for a living? (شغلت چیه؟)
عبارت “What do you do for a living?” به معنای “شغلت چیست؟” در انگلیسی استفاده میشود و یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات روزمره و مصاحبههای کاری و شخصی است. این اصطلاح برای پرسیدن از شخص درباره شغل و محصولاتی که او برای کسب درآمد انجام میدهد، استفاده میشود.
I’m sorry, I didn’t catch that. (متوجه نشدم، میتونید دوباره بگید؟)
عبارت “I’m sorry, I didn’t catch that.” به معنای “متوجه نشدم، میتوانید دوباره بگویید؟” در انگلیسی استفاده میشود و یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات روزمره است. این عبارت برای اعلام عدم درک صحیح جمله یا سؤالی که از طرف شخص دیگری پرسیده شده است، به کار میرود. این عبارت معمولاً در مواقعی که ممکن است صدای شخص مقابل کم باشد یا جملهای که گفته شده پیچیده باشد، به کار گرفته میشود. در این صورت، شخصی که این عبارت را به کار میبرد، خواهش میکند که شخص مقابل جمله را دوباره تکرار کند.
I’m sorry, I didn’t catch that. (متوجه نشدم، میتونید دوباره بگید؟)
عبارت “I’m sorry, I didn’t catch that.” در انگلیسی به معنای “متوجه نشدم، میتوانید دوباره بگویید؟” به کار میرود. این عبارت یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات روزمره است و برای اعلام عدم درک صحیح جمله یا سؤالی که از طرف شخص دیگری پرسیده شده است، به کار میرود. این عبارت معمولاً در مواقعی که ممکن است صدای شخص مقابل کم باشد یا جملهای که گفته شده پیچیده باشد، به کار گرفته میشود. در این صورت، شخصی که این عبارت را به کار میبرد، خواهش میکند که شخص مقابل جمله را دوباره تکرار کند.
Could you speak up, please? (لطفاً بلند تر صحبت کنید.)
عبارت “Could you speak up, please?” به معنای “لطفاً بلند تر صحبت کنید.” در انگلیسی استفاده میشود و یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات روزمره و مصاحبههای کاری و شخصی است. این عبارت برای درخواست کردن از شخص مقابل برای صحبت کردن با صدای بلندتر به کار میرود، به خصوص در مواقعی که شخصی به دلیل نویز محیط یا صدای پایین، قادر به شنیدن صحیح مطلب نیست. این عبارت معمولاً به صورت مودبانه و با احترام به کار میرود.
Could you speak up, please? (لطفاً بلند تر صحبت کنید.)
عبارت انگلیسی “Could you speak up, please?” به معنای “لطفاً بلند تر صحبت کنید.” در فارسی استفاده میشود. این عبارت یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات روزمره و محیطهای کاری و آموزشی است و برای درخواست کردن از شخص مقابل برای صحبت کردن با صدای بلندتر به کار میرود. این عبارت معمولاً در مواقعی که صدای شخص مقابل کم است، به کار گرفته میشود. در این صورت، شخصی که این عبارت را به کار میبرد، با احترام و به شکل مودبانه، از شخص مقابل درخواست میکند که صدایش را بلندتر کند تا بتواند با دقت بیشتری از صحبتهای او استفاده کند.
Excuse me, do you have the time? (ببخشید، ساعت چنده؟)
عبارت “Excuse me, do you have the time?” به معنای “ببخشید، ساعت چنده؟” در انگلیسی استفاده میشود. این عبارت یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات روزمره است و برای پرسیدن از شخص دیگری در مورد ساعت استفاده میشود. این عبارت معمولاً در مواقعی که شخصی برای انجام کاری نیاز به دانستن زمان دقیق دارد، به کار میرود.
Can I help you with anything? (میتونم در چیزی بهتون کمک کنم؟)
عبارت “Can I help you with anything?” به معنای “میتونم در چیزی بهتون کمک کنم؟” در انگلیسی استفاده میشود و یکی از اصطلاحات رایج در مکالمات روزمره و مغازهها، فروشگاهها، و مراکز خدماتی است. این عبارت برای پیشنهاد کمک به شخص دیگری در هر موقعیتی، به کار میرود. این عبارت معمولاً به صورت مودبانه و با احترام به کار میرود تا شخص مقابل احساس راحتی کند که در صورت نیاز، میتواند از کمک شما استفاده کند.
How much does this cost? (قیمت این چقدره؟)
عبارت “How much does this cost?” به معنای “قیمت این چقدره؟” در انگلیسی استفاده میشود و برای پرسیدن از فروشنده یا فروشگاه در مورد قیمت یک محصول به کار میرود. این عبارت معمولاً در مغازهها و فروشگاهها، بازارها و مکانهای دیگری که محصولات به فروش میرسانند، به کار گرفته میشود. این عبارت به شخص دیگری اجازه میدهد که از قیمت محصول مورد نظر آگاه شود و بتواند به صورت مناسب خریداری کند.
That’s a good point. (نکته خوبی بود.)
عبارت “That’s a good point.” به معنای “نکته خوبی بود.” در انگلیسی استفاده میشود. این عبارت برای ابراز تأیید و تشویق به کار میرود، به خصوص در مواقعی که شخص دیگری نظر جالب و مفیدی ارائه داده است. این عبارت معمولاً در گفتگوهای رسمی و غیررسمی، ملاقاتهای کاری، کلاسهای درسی و سایر مکانهایی که بحث و گفتگو در آن صورت میگیرد، به کار میرود.
I totally agree with you. (کاملا با شما موافقم.)
عبارت “I totally agree with you.” به معنای “کاملا با شما موافقم.” در انگلیسی استفاده میشود. این عبارت برای بیان موافقت کامل و قاطع با شخص دیگری در مورد موضوعی که به آن اشاره شده است، به کار میرود. این عبارت معمولاً در گفتگوهای رسمی و غیررسمی، ملاقاتهای کاری، کلاسهای درسی و سایر مکانهایی که بحث و گفتگو در آن صورت میگیرد، به کار میرود.
I see what you mean. (میفهمم منظورتون چیه.)
عبارت “I see what you mean.” به معنای “میفهمم منظورتون چیه.” در انگلیسی استفاده میشود و برای بیان اینکه شما درک میکنید چه چیزی را شخص دیگری میگوید یا به چه چیزی اشاره میکند، به کار میرود. این عبارت معمولاً در مکالمات روزمره و گفتگوهای رسمی و غیررسمی به کار میرود، به خصوص در مواقعی که شخص دیگری یک نکته یا یک موضوع را توضیح میدهد و شما درک میکنید چه چیزی را میگوید.
- Let’s agree to disagree. (بیا به این نتیجه برسیم که نظراتمون متفاوته.)
Let’s agree to disagree. (بیا به این نتیجه برسیم که نظراتمون متفاوته.)
عبارت “Let’s agree to disagree.” به معنای “بیا به این نتیجه برسیم که نظراتمون متفاوته.” در انگلیسی استفاده میشود و برای بیان اینکه دو نفر یا چند نفر در مورد یک موضوع مختلف نظر دارند و تصمیم مشترکی نمیتوانند بگیرند، به کار میرود. این عبارت بیان میکند که بهتر است به نظرات متفاوت هر کس احترام گذاشته شود و به جای ادامه یافتن بحث و جنجال، بهتر است که طرفین به این نتیجه برسند که نظراتشان متفاوت است و تصمیمی مشترک قابل قبول نیست. این عبارت معمولاً در مکالمات رسمی و غیررسمی، گفتگوهای سیاسی و اجتماعی، و سایر مواقعی که بحث و گفتگو در آن صورت میگیرد، به کار میرود.
I’m afraid I have to disagree(متأسفانه باید مخالفت کنم.)
عبارت “I’m afraid I have to disagree.” به معنای “متأسفانه باید مخالفت کنم.” در انگلیسی استفاده میشود و برای بیان اینکه شما با نظر شخص دیگری مخالفت دارید، به کار میرود. این عبارت معمولاً در مکالمات روزمره و گفتگوهای رسمی و غیررسمی به کار میرود، به خصوص در مواقعی که شخص دیگری یک نظر یا یک موضوع را مطرح میکند و شما با آن موافق نیستید. این عبارت نشان میدهد که شما با احترام به نظر شخص دیگری، نظر مخالف خود را بیان میکنید.
- I don’t think that’s quite right. (فکر نمیکنم این صحیح باشه.)
I don’t think that’s quite right. (فکر نمیکنم این صحیح باشه.)
عبارت “I don’t think that’s quite right.” به معنای “فکر نمیکنم این صحیح باشه.” در انگلیسی استفاده میشود و برای بیان اینکه شما با نظر شخص دیگری مخالفید و فکر میکنید که آن صحیح نیست، به کار میرود. این عبارت معمولاً در مکالمات روزمره و گفتگوهای رسمی و غیررسمی به کار میرود، به خصوص در مواقعی که شخص دیگری یک نظر یا یک موضوع را مطرح میکند و شما با آن موافق نیستید و فکر میکنید که نظر شخص دیگری صحیح نیست. به علاوه، این عبارت نشان میدهد که شما با احترام به نظر شخص دیگری، نظر مخالف خود را بیان میکنید.
That’s not what I had in mind. (منظور من این نبود.)
این عبارت یک اصطلاح انگلیسی است که بیانگر نارضایتی یا ناخشنودی شخصی در مورد چیزی است. این عبارت معمولاً زمانی به کار میرود که شخصی با انتظار دیگری به یک موضوع نگرش داشته باشد ولی واقعیت آنچه که به او ارائه شده است با آنچه که در نظر داشته بود فرق دارد. به عنوان مثال، اگر شما یک پروژه را به یکی از همکاران خود سپردهاید ولی او به شکلی کار را انجام داده که نتیجه مطلوب شما نبوده، میتوانید بگویید: “That’s not what I had in mind.” به معنای “منظور من این نبود.” این عبارت همچنین میتواند برای بیان نارضایتی در مواقع دیگری مانند درخواست یک خدمت، خرید یک محصول و غیره استفاده شود.
Can you explain that again, please? (میتونید دوباره توضیح بدید؟)
بله، البته. عبارت “That’s not what I had in mind” یک اصطلاح انگلیسی است که معمولاً زمانی استفاده میشود که شخصی با نتیجهای که به دست آمده ناراضی است و نتیجهای که میخواسته را دریافت نکرده است. به عنوان مثال، فرض کنید شما به دوستتان گفته بودید که میخواهید در یک رستوران چینی شام بخورید، اما او شما را به یک رستوران ایتالیایی برد. در اینجا، میتوانید بگویید “That’s not what I had in mind” به معنای “منظور من این نبود”.
این عبارت همچنین میتواند در موارد دیگری همچون درخواست کمک، خرید محصول، پروژههای تحقیقاتی و غیره برای بیان اینکه نتیجه آنچه که انتظار داشتهاند، با آنچه که دریافت کردهاند متفاوت است، استفاده شود. کلید این عبارت در بیان نارضایتی و یا ناخشنودی در مورد نتیجهی دریافتی است.
I’m not so sure about that. (خیلی مطمئن نیستم.)
بله، درست است. عبارت “I’m not so sure about that” به معنی “من به این خیلی مطمئن نیستم” است و بیانگر عدم اطمینان یا عدم اطمینان شخص در مورد صحت یا درستی یک موضوع است. این عبارت معمولاً در موقعیتهایی استفاده میشود که شخصی شک یا تردیدی در مورد یک موضوع دارد و نمیتواند به طور کامل قطعیت خاصی را درباره آن داشته باشد.
این عبارت میتواند در بسیاری از شرایط استفاده شود، از جمله در بحثهای فلسفی، علمی، سیاسی، و حتی در مواقع روزمره مانند بحث درباره یک موضوع داغ، تصمیمگیری درباره چیزی، و غیره.
Can you explain that again, please? (میتونید دوباره توضیح بدید؟)
البته، با خوشحالی. عبارت “I’m not so sure about that” یعنی “من به این خیلی مطمئن نیستم” و به عدم اطمینان یا عدم قطعیت شخص در مورد یک موضوع اشاره دارد. این عبارت به کار میرود زمانی که فردی شک یا تردیدی درباره صحت یا درستی یک موضوع دارد و نمیتواند به طور قطعی و قاطعانه اظهار نظر کند.
این عبارت میتواند در بسیاری از شرایط مورد استفاده قرار بگیرد، از جمله در صحبتهای روزمره، بحثهای علمی، فلسفی، سیاسی و غیره. به طور کلی، این عبارت بیانگر عدم قطعیت و تردید در مورد صحت و درستی یک گفته، ادعا، یا موضوع است.
Could you give me an example? (میتونید مثال بزنید؟)
بله، البته. به عنوان مثال، فرض کنید که دو نفر در حال بحث درباره یک موضوع سیاسی هستند و یکی از آنها میگوید “من فکر میکنم این تصمیم باید به دستور قانون گرفته شود”. در این حالت، فرد دیگر ممکن است بگوید “I’m not so sure about that” به معنای “من به این خیلی مطمئن نیستم”، به خاطر اینکه او ممکن است تردید داشته باشد که دستور قانونی برای حل مشکلات سیاسی بهترین راه حل باشد.
یک مثال دیگر، اگر شما در حال پذیرش یک پیشنهاد شغلی هستید ولی شما مطمئن نیستید که آیا آن شغل واقعاً برای شما مناسب است یا نه، میتوانید بگویید “I’m not so sure about that” به معنای “من به این خیلی مطمئن نیستم”، به خاطر عدم اطمینان شما در مورد مناسب بودن شغل برای شما.
Could you give me an example? (میتونید مثال بزنید؟)
بله، البته. به عنوان مثال، فرض کنید که شما به دوستتان پیشنهاد دادهاید که با هم به یک کتابخانه بروید و کتابهای جدیدی را بخوانید. اما دوست شما به جای آن پیشنهاد میدهد که به پارک بروید و در آنجا قدم بزنید. در اینجا، شما ممکن است بگویید “That’s not what I had in mind” به معنای “منظور من این نبود”، به خاطر اینکه دوست شما پیشنهادی داده است که با آرزوهای شما مطابقت ندارد.
یک مثال دیگر، اگر شما به دوستتان پیشنهاد دادهاید که با هم به یک رستوران چینی بروید و او پیشنهاد دهد که به جای آن به یک رستوران غذای سریع بروید، میتوانید بگویید “That’s not what I had in mind” به معنای “منظور من این نبود”، به خاطر اینکه پیشنهاد دوستتان با برنامهی شما مطابقت ندارد.
I’ll be there in a few minutes. (توی چند دقیقه دیگه میرسم.)
این عبارت به معنی “من در چند دقیقه دیگر در آنجا خواهم بود” است. این جمله معمولاً برای اطلاع دادن به شخص دیگری که قرار است با آنها ملاقات کنید، استفاده میشود. این نشان میدهد که شما در حال حاضر در راه هستید و به زودی خواهید رسید.
این عبارت در موارد مختلفی مانند قرار ملاقات با دوستان، خانواده، همکاران و غیره بکار میرود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستتان قرار داشته باشید که در یک رستوران برای شام دیدار کنید، ممکن است به او بگویید “I’ll be there in a few minutes” به معنی “توی چند دقیقه دیگه میرسم” تا او بداند که در حال رفتن به محل قرار ملاقات است.
Sorry, I’m running late. (ببخشید، دیر میشم.)
این عبارت به معنی “ببخشید، من دیر میشوم” است و به عنوان یک اعتذار برای تأخیر در ملاقات با کسی به کار میرود. این جمله به شخص دیگر اطلاع میدهد که شما در حال تأخیر هستید و به زودی خواهید رسید، اما زمان بیشتری برای رسیدن به محل ملاقات نیاز دارید.
این عبارت ممکن است در مواردی مانند قرار ملاقات با دوستان، همکاران، مشتریان و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستتان قرار داشته باشید که در یک رستوران برای شام دیدار کنید ولی به دلیل ترافیک دیر شدهاید، میتوانید به او بگویید “Sorry, I’m running late” به معنی “ببخشید، من دیر میشوم” تا او بداند که تاخیر دارید.
Let’s get together soon. (بیاید زودتر دور هم باشیم.)
این عبارت به معنی “بیاید زودتر دور هم باشیم” است و به عنوان یک دعوت به دوستان و آشنایان برای برنامهریزی دیدار و گفتگو به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به دیدار با افراد دیگر علاقهمند هستید و میخواهید با آنها زودتر دور هم بشوید.
این عبارت ممکن است در مواردی مانند دعوت افراد به یک جشن، یک گردهمایی، یک گفتگوی رسمی یا غیررسمی و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستتان چند هفته نبودهاید و قصد دارید دوباره با او دیدار کنید، میتوانید به او بگویید “Let’s get together soon” به معنی “بیاید زودتر دور هم باشیم” تا یک برنامهریزی برای دیدار با هم انجام دهید.
What time should we meet? (ساعت چنده که باید دور هم جمع شیم؟)
این عبارت به معنی “ساعت چنده که باید دور هم جمع شیم؟” است. این جمله برای پرسیدن از شخص دیگری که قرار است با او ملاقات کنید در مورد ساعت و مکان دقیق برای دیدار به کار میرود.
این عبارت ممکن است در مواردی مانند قرار ملاقات با دوستان، همکاران، مشتریان و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستتان قرار داشته باشید که در یک رستوران برای شام دیدار کنید، ممکن است بپرسید “What time should we meet?” تا بتوانید ساعت دقیق برای ملاقات تعیین کنید.
بیشتر بخوانید :
چه ساعتی زبان بخونم بهتر یاد میگیرم!
همه چیز درباری ساختار فعل Have/Has (داشتن) در انگلیسی + مثال
بهترین روش تدریس زبان انگلیسی-آنلاین یا حضوری
I have to cancel our plans. (مجبورم برنامههایمونو لغو کنم.)
این عبارت به معنی “من مجبورم برنامههایمان را لغو کنم” است و به عنوان یک اطلاع رسانی برای لغو یک برنامه قبلی با دیگران به کار میرود. این جمله نشان میدهد که شما نمیتوانید به برنامه قبلی پایبند بمانید و باید آن را لغو کنید.
این عبارت ممکن است در مواردی مانند لغو قرار ملاقات با دوستان، همکاران، مشتریان و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستتان قرار داشته باشید که در یک رستوران برای شام دیدار کنید، اما به دلیل بروز مشکلی مانند بیماری یا امور خانوادگی نتوانید به این قرار ملاقات پایبند بمانید، میتوانید به او بگویید “I have to cancel our plans” به معنی “مجبورم برنامههامان را لغو کنم” تا او بداند شما نمیتوانید به قرار ملاقات پایبند بمانید.
How about we grab a drink sometime? (چطوره یه بار بریم برای نوشیدنی؟)
این عبارت به معنی “چطوره یه بار بریم برای نوشیدنی؟” است و به عنوان یک پیشنهاد برای دعوت به برنامهریزی یک دیدار غیررسمی مانند نوشیدنی با دیگران به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به دیدار با فرد دیگری علاقهمند هستید و پیشنهاد میدهید که با هم به یک محل برای نوشیدنی بروید.
How about we grab a drink sometime? (چطوره یه بار بریم برای نوشیدنی؟)
این عبارت ممکن است در مواردی مانند دعوت دوستان و آشنایان به یک جشن، یک گردهمایی، یک گفتگوی رسمی یا غیررسمی و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستی که چندین ماه است که او را ندیدهاید، میخواهید دیداری غیررسمی با او داشته باشید، میتوانید به او بگویید “How about we grab a drink sometime?” به معنی “چطوره یه بار بریم برای نوشیدنی؟” تا بتوانید یک برنامهریزی برای دیدار با هم انجام دهید.
I’m sorry, I can’t make it. (متأسفانه نمیتونم بیام.)
این عبارت به معنی “متأسفانه نمیتونم بیام” است و به عنوان یک اطلاع رسانی برای اینکه نمیتوانید در یک برنامه یا قرار ملاقات شرکت کنید به کار میرود. این جمله نشان میدهد که شما به دلیل علتی نمیتوانید به قرار ملاقات پایبند بمانید.
این عبارت ممکن است در مواردی مانند لغو قرار ملاقات با دوستان، همکاران، مشتریان و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستتان قرار داشته باشید که در یک رستوران برای شام دیدار کنید، اما به دلیل بروز مشکلی مانند بیماری یا امور خانوادگی نتوانید به این قرار ملاقات پایبند بمانید، میتوانید به او بگویید “I’m sorry, I can’t make it” به معنی “متأسفانه نمیتونم بیام” تا او بداند شما نمیتوانید به قرار ملاقات پایبند بمانید.
Would you like to come over for dinner? (میخوای برای شام بیای خونه؟)
این عبارت به معنی “میخوای برای شام بیای خونه؟” است و به عنوان یک دعوت برای دیدار و شام با دیگران به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به دیدار با فرد دیگری علاقهمند هستید و پیشنهاد میدهید که با هم شام بخورید.
این عبارت ممکن است در مواردی مانند دعوت دوستان و آشنایان به یک شام، یک گردهمایی، یک جشن تولد و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستی که مدتی است که او را ندیدهاید، میخواهید دیداری غیررسمی با او داشته باشید، میتوانید به او بگویید “Would you like to come over for dinner?” به معنی “میخوای برای شام بیای خونه؟” تا بتوانید یک برنامهریزی برای دیدار با هم انجام دهید.
Let’s catch up soon. (بیاید زودتر به روز بشیم.)
این عبارت به معنی “بیاید زودتر به روز بشیم” است و به عنوان یک پیشنهاد برای دیدار و گفتگو با دیگران به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به دیدار با فرد دیگری علاقهمند هستید و پیشنهاد میدهید که با هم یک دیدار و گفتگوی غیررسمی داشته باشید.
این عبارت ممکن است در مواردی مانند دوستی که مدتی است که او را ندیدهاید، همکارانی که مدتی است با آنها ملاقات نکردهاید، و یا اشخاصی که مدتی است با آنها مکالمه نداشتهاید بکار رود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستی که مدتی است که او را ندیدهاید، میخواهید دیداری غیررسمی با او داشته باشید، میتوانید به او بگویید “Let’s catch up soon” به معنی “بیاید زودتر به روز بشیم” تا بتوانید یک برنامهریزی برای دیدار با هم انجام دهید.
How was your day? (روزت چطور بود؟)
این عبارت به معنی “روزت چطور بود؟” است و به عنوان یک سوال برای پرسیدن وضعیت و روند روز گذشته شخص مورد نظر به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به وضعیت روز گذشته شخص مورد نظر علاقهمند هستید و دنبال اطلاعات بیشتر در این باره هستید.
این عبارت معمولا در فرآیند گفتگو و تبادل نظر در جمع دوستان، خانواده و همکاران به کار میرود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستی که مدتی است که او را ندیدهاید، دیدار داشتهاید، میتوانید او را با پرسیدن “How was your day?” به معنی “روزت چطور بود؟” به روایت وضعیت و روند روزش دعوت کنید.
How was your day? (روزت چطور بود؟)
این عبارت به معنی “روزت چطور بود؟” است و به عنوان یک سوال برای پرسیدن وضعیت و روند روز گذشته شخص مورد نظر به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به وضعیت روز گذشته شخص مورد نظر علاقهمند هستید و دنبال اطلاعات بیشتر در این باره هستید.
این عبارت معمولا در فرآیند گفتگو و تبادل نظر در جمع دوستان، خانواده و همکاران به کار میرود. به عنوان مثال، اگر شما با دوستی که مدتی است که او را ندیدهاید، دیدار داشتهاید، میتوانید او را با پرسیدن “How was your day?” به معنی “روزت چطور بود؟” به روایت وضعیت و روند روزش دعوت کنید.
Congratulations! (تبریک میگم!)
این عبارت به معنی “تبریک میگم!” است و به عنوان یک عبارت تبریک و تشویق به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به شخص مورد نظر به خاطر رسیدن به یک موفقیت، پیشرفت، یا رویداد مهمی تبریک میگویید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند ترفیع در شغل، قبولی در یک آزمون، عقد ازدواج، تولد، فارغ التحصیلی و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر دوستتان به تازگی ترفیع در شغل خود را اعلام کرده باشد، میتوانید به او بگویید “Congratulations!” به معنی “تبریک میگم!” تا او بداند که شما به موفقیت و پیشرفت او اهمیت میدهید.
Good luck! (موفق باشی!)
این عبارت به معنی “موفق باشی!” است و به عنوان یک عبارت ترغیب و تشویق به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به شخص مورد نظر برای انجام یک کار، پروژه، آزمون و غیره، موفقیت و موید باشید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند شرکت در یک آزمون، انجام یک پروژه، شروع کار در یک شغل جدید یا کارهای دیگری که نیاز به حمایت و تشویق دارند، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر دوستی از شما درخواست کمک برای شرکت در یک آزمون داده باشد، میتوانید به او بگویید “Good luck!” به معنی “موفق باشی!” تا به او نشان دهید که شما به موفقیت و پیروزی او اهمیت میدهید.
حتما بخوانید: اصطلاحات انگلیسی فضای مجازی | کلمات انگلیسی پرکاربرد در فضای مجازی
Have a nice day! (روز خوبی داشته باشید!)
این عبارت به معنی “روز خوبی داشته باشید!” است و به عنوان یک عبارت تحویل و تودیع به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به شخص مورد نظر برای روزی پرانرژی، خوشروزی و موفقیت، آرزوی خوب دارید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند جدا شدن از دوستان، خاتمه مکالمه تلفنی، انجام مذاکرههای کاری و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر با دوستی که با او چند ساعتی را صحبت کردهاید، مکالمه تان به پایان رسید، میتوانید به او بگویید “Have a nice day!” به معنی “روز خوبی داشته باشید!” تا به او نشان دهید که شما به خوشروزی و موفقیت او اهمیت میدهید.
I’m sorry for your loss. (برای از دست دادن شما متأسفم.)
این عبارت به معنی “برای از دست دادن شما متأسفم.” است و به عنوان یک عبارت تسلیت و همدردی به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به شخص مورد نظر به خاطر از دست دادن کسی عزیز، همدردی و تسلیت میگویید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند مرگ یک عزیز، فوت کسی معروف، اخبار ناراحتکننده و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر یکی از دوستان شما به تازگی کسی را از دست داده باشد، میتوانید به او بگویید “I’m sorry for your loss” به معنی “برای از دست دادن شما متأسفم” تا به او نشان دهید که شما با او همدردی میکنید و به او تسلیت میگویید.
Happy birthday! (تولدت مبارک!)
این عبارت به معنی “تولدت مبارک!” است و به عنوان یک عبارت تبریک و تهنیت به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به شخص مورد نظر برای فرا رسیدن روز تولدش، تبریک و تهنیت میگویید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند روز تولد دوستان، خانواده، همکاران و غیره بکار رود. به عنوان مثال، اگر روز تولد دوستی شما فرا رسیده باشد، میتوانید به او بگویید “Happy birthday!” به معنی “تولدت مبارک!” تا به او نشان دهید که شما به روز تولدش اهمیت میدهید و به او تبریک میگویید.
Merry Christmas! (کریسمس!)
این عبارت به معنی “کریسمس!” است و به عنوان یک عبارت تبریک و تهنیت به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به شخص مورد نظر برای فرا رسیدن روز کریسمس، تبریک و تهنیت میگویید.
این عبارت معمولا در روز کریسمس و در محیطهای مختلف مانند خانه، محل کار، مدرسه و غیره به کار میرود. به عنوان مثال، اگر در روز کریسمس با دوستی صحبت میکنید، میتوانید به او بگویید “Merry Christmas!” به معنی “کریسمس!” تا به او نشان دهید که شما به این روز مهم اهمیت میدهید و به او تبریک میگویید.
Happy New Year! (سال نو مبارک!)
این عبارت به معنی “سال نو مبارک!” است و به عنوان یک عبارت تبریک و تهنیت به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به شخص مورد نظر برای شروع سال جدید، تبریک و تهنیت میگویید.
این عبارت معمولا در روز تحویل سال، در محیطهای مختلف مانند خانه، محل کار، مدرسه و غیره به کار میرود. به عنوان مثال، اگر در اولین روز سال جدید با دوستی صحبت میکنید، میتوانید به او بگویید “Happy New Year!” به معنی “سال نو مبارک!” تا به او نشان دهید که شما به شروع سال جدید اهمیت میدهید و به او تبریک میگویید.
Best wishes! (آرزوی بهترینها برات دارم!)
این عبارت به معنی “آرزوی بهترینها برایت دارم!” است و به عنوان یک عبارت تبریک، تهنیت و ارزوی موفقیت به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به شخص مورد نظر آرزوی بهترینها و موفقیت در زندگی، کار و زمینههای دیگر را دارید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند شروع کار جدید، شروع تحصیلات جدید، اخذ مدرک، شروع زندگی جدید و غیره به کار میرود. به عنوان مثال، اگر دوستی به تازگی شروع به کار کرده باشد، میتوانید به او بگویید “Best wishes!” به معنی “آرزوی بهترینها برایت دارم!” تا به او نشان دهید که شما به موفقیت و پیروزی او اهمیت میدهید و به او تبریک میگویید.
Thank you so much! (خیلی ممنونم!)
خواهش میکنم! “Thank you so much!” به معنی “خیلی ممنونم!” است و به عنوان یک عبارت قدردانی و تشکر به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما به شخص مورد نظر برای کمک، تلاش، همدردی و غیره قدردانی میکنید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند دریافت کمک و خدمات از دیگران، دریافت هدیه، تسهیلات و فرصتهای مختلف، بکار میرود. به عنوان مثال، اگر دوستی به شما کمکی کرده باشد، میتوانید به او بگویید “Thank you so much!” به معنی “خیلی ممنونم!” تا به او نشان دهید که شما از کمک و همدردی او قدردانی میکنید.
Can you please repeat the question? (لطفاً سوال رو دوباره بگید؟)
بله، البته. “Can you please repeat the question?” به معنی “لطفاً سوال را دوباره بگویید؟” است که به طور معمول در صورتی که شما نتوانستهاید سوال را بشنوید یا درک نمایید، به کار میرود. با استفاده از این عبارت، شما از فرد مقابل خود درخواست میکنید که سوال را دوباره بگوید تا بتوانید به آن پاسخ دهید.
I’m sorry, I don’t know the answer. (ببخشید، جواب رو نمیدونم.)
بسیار خوب. “I’m sorry, I don’t know the answer.” به معنی “ببخشید، جواب را نمیدانم.” است و به عنوان یک جمله مودبانه و صادقانه به کار میرود. این جمله بیان میکند که شما نمیتوانید به سوالی که پرسیده شده پاسخ دهید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند پرسش سوال در مورد چیزی که شما آن را نمیدانید، یا درخواست کمک در یک زمینهای که شما تخصصی در آن ندارید، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر در یک مصاحبه شغلی پرسشی در مورد موضوعی که شما آن را نمیدانید، پرسیده شود، میتوانید به او بگویید “I’m sorry, I don’t know the answer.” به معنی “ببخشید، جواب را نمیدانم.” تا به او نشان دهید که شما صادقانه پاسخ دادهاید.
Let me think about it. (بذارید یه دقیقه بهش فکر کنم.)
بسیار خوب. “Let me think about it.” به معنی “بذارید یک دقیقه بهش فکر کنم.” است و به عنوان یک جمله مودبانه به کار میرود. با استفاده از این عبارت، شما به فرد مقابل خود اعلام میکنید که نیاز دارید که به سوال، پیشنهاد یا درخواستی که به شما ارائه شده است، فکر کنید تا بتوانید به درستی و با دقت به آن پاسخ دهید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند پرسش سوال، درخواست اطلاعات، یا ارائه پیشنهاد و یا درخواستی از شما، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر دوستی از شما بخواهد که درباره یک موضوعی نظر بدهید، میتوانید به او بگویید “Let me think about it.” به معنی “بذارید یک دقیقه بهش فکر کنم.” تا به او نشان دهید که شما نیاز دارید تا به سوالش فکر کنید تا بهترین پاسخ را برای او بدهید.
I’m not sure, but I think… (مطمئن نیستم، ولی فکر میکنم…)
بسیار خوب. “I’m not sure, but I think…” به معنی “مطمئن نیستم، ولی فکر میکنم…” است و به عنوان یک جمله مودبانه و صادقانه به کار میرود. با استفاده از این عبارت، شما به فرد مورد نظر خود اعلام میکنید که نمیتوانید به درستی و با قطعیت به سوال یا موضوعی پاسخ دهید و فقط دارید یک فرضیه یا حدسی را در مورد آن بیان میکنید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند پرسش سوال، بحث در مورد یک موضوع یا بیان نظر درباره یک موضوع، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر شما در حین یک بحث در مورد یک موضوعی نمیتوانید به درستی به سوالی پاسخ دهید، میتوانید به فرد مورد نظر بگویید “I’m not sure, but I think…” به معنی “مطمئن نیستم، ولی فکر میکنم…” تا به او نشان دهید که شما نمیتوانید به طور قطعی به سوالش پاسخ دهید ولی در حال حاضر فقط یک فرضیه را در مورد آن دارید.
That’s a difficult question. (این سوال سخته.)
بسیار خوب. “That’s a difficult question.” به معنی “این سوال سخت است.” است و به عنوان یک جمله مودبانه به کار میرود. با استفاده از این عبارت، شما به فرد مورد نظر خود اعلام میکنید که سوالی که او پرسیده است به نظر شما سخت و چالش برانگیز است.
این عبارت معمولا در مواردی مانند پرسش سوال در مورد موضوعی که پیچیده و پر از تعقیب است، یا پرسش سوال در مورد یک موضوع که شما آن را به خوبی نمیشناسید، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر شما دعوت به شرکت در یک بحث در مورد یک موضوع پیچیده شدهاید و به شما یک سوال سخت پرسیده شود، میتوانید به فرد مورد نظر بگویید “That’s a difficult question.” به معنی “این سوال سخت است.” تا به او نشان دهید که شما با مشکل مواجه شدهاید.
Can you give me more information? (میتونید بیشتر توضیح بدید؟)
بسیار خوب. “Can you give me more information?” به معنی “میتوانید بیشتر توضیح بدهید؟” است و به عنوان یک جمله مودبانه و درخواستی به کار میرود. با استفاده از این عبارت، شما از فرد مورد نظر خود درخواست میکنید که بیشتر در مورد یک موضوعی که به آن اشاره شده است، توضیح دهد.
این عبارت معمولا در مواردی مانند بحث در مورد یک موضوع، پرسش سوال در مورد چیزی که شما کاملاً درک نکردهاید، یا درخواست دریافت اطلاعات بیشتر، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر شما در حین یک بحث در مورد یک موضوعی احساس کنید که به آن کاملاً آگاه نیستید، میتوانید از فرد مورد نظر بگویید “Can you give me more information?” به معنی “میتوانید بیشتر توضیح بدهید؟” تا به او نشان دهید که شما به دنبال درک بهتر از موضوع هستید.
Let me check and get back to you. (بذارید بررسی کنم و بعد بهتون بگم.)
بسیار خوب. “Let me check and get back to you.” به معنی “بذارید بررسی کنم و بعد به شما بگویم.” است و به عنوان یک جمله مودبانه و درخواستی به کار میرود. با استفاده از این عبارت، شما به فرد مورد نظر خود اعلام میکنید که نیاز دارید که ابتدا بررسی کنید و سپس به او پاسخ بدهید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند پرسش سوال، درخواست اطلاعات، یا بحث در مورد یک موضوع، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر شما در حین بحث در مورد یک موضوعی پرسشی داشتید که به آن نمیتوانید به درستی پاسخ دهید، میتوانید به فرد مورد نظر بگویید “Let me check and get back to you.” به معنی “بذارید بررسی کنم و بعد به شما بگویم.” تا به او نشان دهید که شما نیاز دارید که به سوالش فکر کنید و پس از بررسی، به او پاسخ بدهید.
Let me check and get back to you. (بذارید بررسی کنم و بعد بهتون بگم.)
بسیار خوب. “Let me check and get back to you.” به معنی “بذارید بررسی کنم و بعد به شما بگویم.” است و به عنوان یک جمله مودبانه و درخواستی به کار میرود. با استفاده از این عبارت، شما به فرد مورد نظر خود اعلام میکنید که نیاز دارید که ابتدا بررسی کنید و سپس به او پاسخ بدهید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند پرسش سوال، درخواست اطلاعات، یا بحث در مورد یک موضوع، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر شما در حین بحث در مورد یک موضوعی پرسشی داشتید که به آن نمیتوانید به درستی پاسخ دهید، میتوانید به فرد مورد نظر بگویید “Let me check and get back to you.” به معنی “بذارید بررسی کنم و بعد به شما بگویم.” تا به او نشان دهید که شما نیاز دارید که به سوالش فکر کنید و پس از بررسی، به او پاسخ بدهید.
I’ll have to get back to you on that. (باید برگردم بهتون در موردش.)
بسیار خوب. “I’ll have to get back to you on that.” به معنی “باید برگردم بهتون در موردش.” است و به عنوان یک جمله مودبانه و درخواستی به کار میرود. با استفاده از این عبارت، شما به فرد مورد نظر خود اعلام میکنید که نمیتوانید در حال حاضر درباره یک موضوعی که مطرح شده است، پاسخ دهید و نیاز دارید که به او در آینده پاسخی بدهید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند پرسش سوال، درخواست اطلاعات، یا بحث در مورد یک موضوع، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر شما در حین یک بحث در مورد یک موضوعی با فردی صحبت میکنید و نمیتوانید به درستی به سوالی پاسخ دهید، میتوانید به او بگویید “I’ll have to get back to you on that.” به معنی “باید برگردم بهتون در موردش.” تا به او نشان دهید که نیاز دارید که به سوالش فکر کنید و پس از بررسی، به او پاسخی بدهید.
I’m sorry, I don’t understand. (ببخشید، متوجه نشدم.)
بسیار خوب. “I’m sorry, I don’t understand.” به معنی “ببخشید، متوجه نشدم.” است و به عنوان یک جمله مودبانه و اظهار ناتوانی در درک یا فهمیدن یک موضوع به کار میرود. با استفاده از این عبارت، شما به فرد مورد نظر خود اعلام میکنید که نتوانستید مفهوم یا معنی یک جمله، سوال یا موضوعی را درک کنید.
این عبارت معمولا در مواردی مانند پرسش سوال، درخواست توضیح، یا بحث در مورد یک موضوع، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر فردی در حین یک بحث یک اصطلاح خاص را به کار برده و شما نتوانستید مفهوم آن را درک کنید، میتوانید به او بگویید “I’m sorry, I don’t understand.” به معنی “ببخشید، متوجه نشدم.” تا به او نشان دهید که نیاز دارید که بهتر توضیح داده شود و شما به درستی درک کنید.
Could you explain that in simpler terms? (میتونید با اصطلاحات سادهتر توضیح بدید؟)
بسیار خوب. “Could you explain that in simpler terms?” به معنی “میتوانید با استفاده از اصطلاحات سادهتر توضیح بدهید؟” است و به عنوان یک جمله مودبانه و درخواستی به کار میرود. با استفاده از این عبارت، شما به فرد مورد نظر خود اعلام میکنید که نمیتوانید مفهوم یک جمله، سوال یا موضوعی را درک کنید و از او خواهش میکنید که با استفاده از اصطلاحات سادهتر یا کلمات قابل فهم توضیح دهد.
50 اصطلاح رایج در مکالمات زبان انگلیسی
این عبارت معمولا در مواردی مانند پرسش سوال، درخواست توضیح، یا بحث در مورد یک موضوع، به کار میرود. به عنوان مثال، اگر فردی در حین یک بحث از اصطلاحات پیچیده و کلمات سخت استفاده کرده و شما نتوانستید مفهوم آن را درک کنید، میتوانید به او بگویید “Could you explain that in simpler terms?” به معنی “میتوانید با استفاده از اصطلاحات سادهتر توضیح بدهید؟” تا به او نشان دهید که نیاز دارید که بهتر توضیح داده شود و شما به درستی درک کنید.
نتیجه گیری 50 اصطلاح رایج در مکالمات زبان انگلیسی (موقعیت های مختلف)
برای کاربرانی که به دنبال بهبود مهارت های مکالمه در زبان انگلیسی هستند، چندین نکته میتواند مفید باشد:
- تمرین کنید: بهترین راه برای بهبود مهارت مکالمه، تمرین است. برای این کار میتوانید با دوستان انگلیسی زبان خود صحبت کنید و یا از منابع آموزشی مختلفی مانند کتابهای آموزشی، فیلمها و برنامههای تلویزیونی استفاده کنید.
- گستردهکردن دایره لغات: برای صحبت کردن بهتر در زبان انگلیسی، باید دایره لغات خود را گسترش دهید. برای این کار میتوانید از منابعی مانند کتابهای خواندنی، مجلات، روزنامهها و سایتهای آموزشی استفاده کنید.
- گوش دادن به زبان انگلیسی: برای بهبود مهارت مکالمه، باید به زبان انگلیسی گوش داده و با لهجه و تلفظ صحیح آشنا شوید. برای این کار میتوانید از منابعی مانند پادکستهای آموزشی، فیلمها، برنامههای تلویزیونی و رادیو استفاده کنید.
- تمرین کردن تلفظ: برای صحبت کردن بهتر در زبان انگلیسی، باید به تلفظ صحیح کلمات توجه کنید. برای تمرین تلفظ، میتوانید از منابعی مانند ویدیوهای آموزشی، برنامههای تلویزیونی، پادکستها و رادیو استفاده کنید.
آموزش مکالمه زبان انگلیسی در آموزشگاه زبان های خارجه راد تایم
- استفاده از عبارات و اصطلاحات روزمره: برای بهبود مهارت مکالمه، باید از عبارات و اصطلاحات روزمره استفاده کنید. برای این کار میتوانید از کتابهای آموزشی، سایتهای آموزشی و برنامههای تلویزیونی استفاده کنید.
- تمرین کردن گرامر: برای صحبت کردن بهتر در زبان انگلیسی، باید به گرامر زبان توجه کنید. برای تمرین گرامر، میتوانید از منابعی مانند کتابهای آموزشی و سایتهای آموزشی استفاده کنید.
- اعتماد به نفس: برای بهبود مهارت مکالمه در زبان انگلیسی، باید به خودتان اعتماد کنید و با اشتیاق و انگیزه به تمرین و تلاش بپر8. اشتباه کردن و یادگیری از آن: هنگام صحبت کردن در زبان انگلیسی، نگران نباشید که اشتباه کنید. اشتباه کردن جزئی از یادگیری است و با یادگیری از اشتباهات خودتان، میتوانید بهترین راهکارها را برای بهبود مهارت مکالمه در زبان انگلیسی پیدا کنید.
- پرسش کردن و گوش دادن به سوالات دیگران: در هنگام صحبت کردن با افراد دیگر، پرسش کردن از آنها و گوش دادن به سوالات آنها میتواند به بهبود مهارت مکالمه شما کمک کند و باعث افزایش دایره لغات شما هم میشود.
سوالات متداول 50 اصطلاح رایج در مکالمات زبان انگلیسی (موقعیت های مختلف)
بله، این اصطلاحات برای سطح مبتدی نیز مناسب هستند. با یادگیری این اصطلاحات، میتوانید از آنها در مکالمات خود استفاده کنید و بهبود مهارت گفتاری خود را تجربه کنید. این اصطلاحات از سطح مبتدی تا متوسطه برای یادگیری مناسب هستند. ولی برای یادگیری بهتر و مسلط شدن بیشتر به انگلیسی، نیاز به یادگیری اصطلاحات بیشتر و گستردهتر دارید.
بله، البته که میتوانم به شما منابعی برای یادگیری اصطلاحات بیشتر معرفی کنم. در ادامه چندین منبع را برای شما توصیه میکنم:
کتاب “English Idioms in Use” از مجموعه کتاب های Cambridge. این کتاب شامل بیش از ۱۰۰۰ اصطلاح است که با توضیحاتی ساده و قابل فهم همراه است و برای سطوح مختلف آموزشی مناسب است.
سایت “English Central” که انواع و اقسام ویدیوهای آموزشی را برای یادگیری اصطلاحات و عبارات انگلیسی ارائه میدهد.
سایت “The Free Dictionary” که توضیحات کاملی در مورد اصطلاحات و عبارات انگلیسی ارائه میدهد.
کتاب “Oxford Dictionary of Idioms” که شامل بیش از ۵۰۰۰ اصطلاح و عبارت انگلیسی است و برای سطوح مختلف آموزشی مناسب است.
برنامه “Idiom Land” که برای یادگیری و تمرین اصطلاحات انگلیسی بسیار مناسب است.
سایت “Idioms Online” که شامل بیش از ۷۰۰۰ اصطلاح و عبارت انگلیسی است و میتوانید به راحتی از آن برای یادگیری استفاده کنید.
برنامه “Learn English Idioms” که شامل بیش از ۱۰۰۰ اصطلاح و عبارت انگلیسی است و برای سطوح مختلف آموزشی مناسب است.
کتاب “Idioms for Everyday Use” که شامل بیش از ۴۰۰ اصطلاح و عبارت انگلیسی است و برای سطوح مختلف آموزشی مناسب است.
سایت “IdiomSite.com” که شامل بیش از ۵۰۰۰ اصطلاح و عبارت انگلیسی است و میتوانید به راحتی از آن برای یادگیری استفاده کنید.
کتاب “Essential Idioms in English” که شامل بیش از ۵۰۰ اصطلاح و عبارت انگلیسی است و برای سطوح مختلف آموزشی مناسب است.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.