20 % تخفیف روز پدر رادتایم برای تمام کلاس ها

پرکاربرد ترین کالوکیشن‌ فعل ask + مثال

پرکاربرد ترین کالوکیشن‌ فعل ask + مثال

پرکاربرد ترین کالوکیشن‌ فعل ask + مثال

کالوکیشن‌ فعل ask: فعل ask در زبان انگلیسی، به معنای «سؤال پرسیدن» است، اما این تنها یک معنای سطحی است. مانند بسیاری از افعال دیگر، ask در ترکیب با واژه‌های مختلف می‌تواند معانی و کاربردهای گوناگونی پیدا کند که از معنای ساده‌ی خود فراتر می‌رود. این ترکیبات، که به نام کالوکیشن‌های ask شناخته می‌شوند، به شما این امکان را می‌دهند که به شیوه‌های مختلفی مانند «پرس و جو کردن»، «خواهش کردن»، «درخواست کردن» و… از این فعل استفاده کنید. این تغییرات معنایی به نوع واژه‌هایی بستگی دارد که ask با آن‌ها همراه می‌شود. در این مقاله، به معرفی پرکاربردترین کالوکیشن‌های فعل ask خواهیم پرداخت تا با استفاده صحیح و متنوع از آن در مکالمات روزمره، نوشتار، و حتی مکاتبات رسمی آشنا شوید. با ما همراه باشید تا هر کجا نیاز به بیان سوال یا درخواست داشتید، بهترین ترکیب‌ها را بدانید!

پرکاربرد ترین کالوکیشن‌ فعل ask

کالوکیشنمعنیمثال
ask a questionسؤال پرسیدنShe asked a question about the project.
ask the right questionsسؤال درست را پرسیدنIt’s important to ask the right questions in an interview.
ask for directionsآدرس پرسیدن، مسیر پرسیدنI had to ask for directions to find the restaurant.
ask the experts (doctor, teacher)از متخصصش (دکتر، معلم) سؤال کنYou should ask the doctor about your symptoms.
ask for a favor (of)درخواست کردن از کسی برای انجام لطفیCan I ask you for a favor?
ask about someoneدر مورد کسی سؤال پرسیدنI asked about her after the meeting.
ask someone about somethingاز کسی در مورد چیزی سؤال پرسیدنHe asked me about my weekend plans.
ask if [whether]پرسیدن اینکه آیا…She asked if I would be attending the meeting.
ask yourselfاز خود پرسیدنAsk yourself if you really want to do this.
[you can, feel free to] ask me anythingهر سؤالی داشتی بپرسFeel free to ask me anything about the topic.
ask permission toاز کسی اجازه گرفتنHe asked permission to leave early.
ask someone toاز کسی درخواست کردنShe asked me to help with the project.
ask for [something]از کسی چیزی خواستنI asked for a cup of tea.
ask for helpکمک خواستنDon’t hesitate to ask for help if you need it.
ask to be excusedاجازه مرخصی گرفتنHe asked to be excused from the meeting.
[listen, shoot] first, ask questions laterاول کار رو انجام بده، بعد سؤال بپرسSometimes, you have to just act—shoot first, ask questions later.
was asked by someoneکسی از من/او/شما/آن‌ها درخواستی کردI was asked by my boss to complete the report.
asking for itدنبال دردسر گشتنHe’s asking for it by provoking everyone.
asking for troubleبه دنبال دردسر رفتنYou’re asking for trouble if you don’t follow the rules.
ask someone outاز کسی درخواست قرار عاشقانه کردنHe asked her out to dinner.
ask one’s opinionنظر کسی را پرسیدنI asked for his opinion on the matter.
ask overکسی را فراخواندن، دعوت کردنWe asked our friends over for a barbecue.
ask alongاز کسی درخواست همراهی کردنI asked Jane along to the concert.
ask timeساعت پرسیدنI had to ask the guard for the time.
ask aroundاز این و آن پرس و جو کردنI asked around to see if anyone had seen my keys.
ask after someoneسراغ از کسی گرفتنShe asked after you yesterday.
ask the priceقیمت گرفتنI asked the price of the shoes before buying them.
ask for adviceاز کسی راهنمایی گرفتنIf you’re unsure, ask for advice from your teacher.

پرکاربرد ترین کالوکیشن‌ فعل ask

در اینجا کالوکیشن‌های رایج با فعل ask به همراه معانی و مثال‌های کاربردی آورده شده است:

Ask a Question

پرس و جو در مورد چیزی
Example: She asked a question about the lecture.
او در مورد سخنرانی سوالی پرسید.

Ask for Help/Advice

درخواست کمک/مشاوره
Example: Maria is working on a project but is unsure how to use a specific software tool. She asks her colleague for help/advice.
ماریا در حال کار بر روی یک پروژه است اما مطمئن نیست که چگونه از یک ابزار نرم‌افزاری خاص استفاده کند. او از همکارش کمک/مشاوره می‌خواهد.

Ask Permission

درخواست اجازه
Example: You should ask permission before borrowing someone else’s car.
قبل از قرض گرفتن ماشین شخص دیگری باید اجازه بگیرید.

Ask a Favor

درخواست لطف و کمک
Example: Can I ask a favor of you?
آیا می‌توانم از شما لطفی بخواهم؟

Ask About

پرس و جو یا جستجو در مورد چیزی
Example: He asked about my family during the interview.
او در طول مصاحبه در مورد خانواده من پرسید.

Ask Someone Out

دعوت از فردی برای قرار ملاقات
Example: He finally asked her out to dinner.
بالاخره از او خواست تا برای شام با او بیرون برود.

Ask Around

پرس و جو از افراد مختلف
Example: I don’t know the answer, but I’ll ask around and find out.
من پاسخ را نمی‌دانم، اما از افراد مختلف می‌پرسم و متوجه می‌شوم.

Ask for Directions

پرس و جو در مورد نحوه رسیدن به یک مکان خاص
Example: We got lost, so we had to ask for directions.
گم شدیم، بنابراین مسیر را پرسیدیم.
Example: They stopped to ask for directions when they realized they were lost.
وقتی متوجه شدند گم شده‌اند، توقف کردند تا مسیر را بپرسند.

Ask the Price

پرس و جو در مورد قیمت چیزی
Example: She asked the price of the handbag before buying it.
او قبل از خرید کیف دستی قیمت آن را پرسید.

Ask Politely

درخواست مودبانه
Example: He always remembers to ask politely, which is appreciated by everyone.
او همیشه یادش هست که مودبانه بپرسد که این مورد استقبال همگان است.

Ask a Question of Someone

سوال پرسیدن از یک شخص
Example: The journalist asked a question of the politician.
روزنامه‌نگار از سیاستمدار سوالی پرسید.

Ask a Riddle

معما پرسیدن
Example: The teacher asked a riddle to engage the students.
معلم یک معما پرسید تا دانش‌آموزان را درگیر کند.

بیشتر بخوانید : آموزش کامل قید حالت در انگلیسی | گرامر انواع قید حالت در انگلیسی

Ask After Someone

پرس و جو در مورد کسی
Example: He asked after your health and seemed genuinely concerned.
او از سلامتی شما پرسید و به نظر می‌رسید واقعا نگران است.

Ask a Question of Importance

پرسیدن سوالی با اهمیت خاص
Example: She asked a question of importance that shifted the focus of the meeting.
او یک سوال مهم پرسید که تمرکز جلسه را تغییر داد.

Ask for the Moon

درخواست بیش از حد جاه‌طلبانه یا غیرواقعی
Example: Wanting a promotion after just one month on the job is like asking for the moon.
تمایل به ترفیع تنها پس از یک ماه در محل کار درخواست جاه‌طلبانه‌ای است.

Ask for Trouble

انجام کاری که احتمالا منجر به مشکل می‌شود
Example: Ignoring the warning signs while driving is just asking for trouble.
نادیده گرفتن علائم هشداردهنده در حین رانندگی فقط ایجاد مشکل است.

Ask For It

دنبال دردسر بودن
Example: Walking alone in that dangerous neighborhood at night is just asking for it.
راه رفتن به تنهایی در آن محله خطرناک در شب فقط دنبال دردسر بودن است.

Ask a Silly Question and You’ll Get a Silly Answer

اگر سوال پیش‌پاافتاده بپرسید، انتظار پاسخ پیش‌پاافتاده داشته باشید
Example: When he asked if it was raining in the middle of a storm, she replied, “Ask a silly question and you’ll get a silly answer.”
وقتی از او پرسید که آیا در وسط طوفان باران می‌بارد، او پاسخ داد: “اگر سوال احمقانه بپرسید، یک پاسخ احمقانه دریافت خواهید کرد.”

Don’t Ask Me

بی‌خبرم
Example: If you want to know about car engines, don’t ask me—I’m clueless.
اگر می‌خواهید در مورد موتورهای خودرو بدانید، از من نپرسید – من بی‌خبر هستم.

Ask and You Shall Receive

بخواهید و دریافت خواهید کرد
Example: Just remember, ask and ye shall receive, so don’t be afraid to make your needs known.
فقط به یاد داشته باشید، بخواهید و دریافت خواهید کرد، پس از اعلام نیازهای خود نترسید.

بیشتر بخوانید : جملات امری در انگلیسی | با مثال و ساختار imperative

Ask a Lot of (Someone)

درخواست زیادی داشتن
Example: I know I’m asking a lot of you, but could you help me with this project over the weekend?
می‌دانم که درخواست زیادی است اما آیا می‌توانید در آخر هفته در این پروژه به من کمک کنید؟

Ask for Someone’s Hand (in Marriage)

پیشنهاد ازدواج دادن
Example: He planned a romantic evening to ask for her hand in marriage.
او یک شب عاشقانه برنامه‌ریزی کرد تا به او پیشنهاد ازدواج دهد.

Ask for the Time

پرس و جو در مورد زمان
Example: I didn’t have my watch, so I asked a stranger for the time.
من ساعت نداشتم، بنابراین از یک غریبه زمان را پرسیدم.

Ask Someone’s Advice

پرسیدن راهنمایی از کسی
Example: Before making a big decision, it’s wise to ask someone’s advice.
قبل از تصمیم‌گیری بزرگ، عاقلانه است که از کسی مشاوره بخواهید.

بیشتر بخوانید : دانلود رایگان کتاب 1100 واژه انگلیسی بارونز + معرفی

Ask for Forgiveness

طلب بخشش
Example: After the argument, he decided to ask for forgiveness.
بعد از دعوا، تصمیم گرفت درخواست بخشش کند.

Ask the Impossible

درخواست غیرممکن داشتن
Example: Asking me to lend him 1000 dollars was asking the impossible.
درخواست هزار دلار از من درخواست غیرممکنی بود.

Ask Politely

مودبانه پرسیدن
Example: He always remembers to ask politely.
او همیشه یادش هست که مودبانه بپرسد.

آموزش گرامر زبان انگلیسی جامع و رایگان
آموزش گرامر زبان انگلیسی جامع و رایگان

مثال پرکاربرد ترین کالوکیشن‌ فعل ask

در زیر، کالوکیشن‌های مختلف فعل “ask” به همراه مثال‌هایی برای هرکدام آورده شده است:

ask a question

  • I asked her a question about the food here.
    (من از او درباره کیفیت غذای اینجا سؤال پرسیدم.)
  • I asked the doctor about the best way to treat my illness.
    (من از دکتر در مورد بهترین راه درمان بیماری‌ام سؤال پرسیدم.)
  • I asked my teacher a question about the homework.
    (من در مورد تکالیفمان از معلم خود سؤال پرسیدم.)

ask the right questions

  • It’s important to ask the right questions in an interview.
    (مهم‌ترین چیز در مصاحبه این است که سؤالات درست را بپرسید.)
  • If you want to get the information you need, you need to ask the right questions.
    (اگر می‌خواهید اطلاعات مورد نیازتان را به دست آورید، باید سؤالات درست را بپرسید.)
  • A good detective knows how to ask the right questions to get to the truth.
    (یک کارآگاه خوب می‌داند چگونه سؤالات درست را بپرسد تا به حقیقت برسد.)

ask for directions

  • I asked a passerby for directions to the nearest coffee shop.
    (از یک عابر خواستم تا راه رسیدن به نزدیک‌ترین کافه را به من نشان دهد.)
  • I pulled out my phone and asked Google Maps for directions.
    (گوشی‌ام را بیرون آوردم و از گوگل مپس آدرس خواستم.)
  • I asked my friend for directions to his house.
    (از دوستم آدرس خانه‌اش را پرسیدم.)

بیشتر بخوانید :

بهترین سایت رایگان یادگیری زبان آلمانی مقدماتی تا پیشرفته

دانلود رایگان مجموعه کتاب های English Vocabulary in Use

دانلود رایگان کتاب های تاچ استونس 4 3 2 1 Touchstone ویرایش دوم

بهترین کتاب آموزش زبان فرانسه مبتدی تا پیشرفته

بهترین کتاب آمادگی آزمون تافل | بهترین کتاب برای رایتینگ و اسپیکینگ تافل

فصل ‌های سال به انگلیسی + آموزش فصل ها به انگلیسی

کاربرد و تفاوت say و tell در زبان انگلیسی

بهترین سایت رایگان یادگیری آزمون تافل | بهترین منابع آمادگی برای تافل در خانه


ask the experts

  • If you’re not sure about something, it’s always best to ask the experts.
    (اگر راجع به چیزی مطمئن نیستید، همیشه بهتر است از متخصصین بپرسید.)
  • If you’re having trouble with your health, it’s important to ask a doctor for advice.
    (اگر مشکل سلامتی دارید، مهم است که از دکتر راهنمایی بخواهید.)
  • If you’re struggling with a math problem, it’s helpful to ask your teacher for help.
    (اگر با مسئله ریاضی مشکل دارید، مفید است که از معلم‌تان کمک بخواهید.)

ask for a favor

  • I asked my neighbor for a favor and he agreed to watch my dog while I was away.
    (از همسایه‌ام خواستم لطفی در حقم کند و او موافقت کرد که در غیاب من از سگم نگهداری کند.)
  • I asked my boss for a favor and she let me leave work early.
    (از رئیسم خواستم لطفی کند و او اجازه داد زودتر از محل کارم خارج شوم.)
  • I asked my friend for a favor and she helped me move my furniture.
    (از دوستم خواستم لطفی کند و او در جابه‌جایی مبلمان به من کمک کرد.)

ask someone about

  • I asked my friend about her new job.
    (از دوستم در مورد شغل جدیدش پرسیدم.)
  • I asked my teacher about the homework assignment.
    (از معلمم در مورد تکالیف پرسیدم.)
  • I asked my parents about their trip to Europe.
    (از والدینم در مورد سفرشان به اروپا پرسیدم.)

ask about someone

  • A suspicious man was asking about John.
    (یک مرد مشکوک در مورد جان سؤال می‌کرد.)
  • You really shouldn’t ask about your ex-wife anymore. It’s been years now.
    (واقعاً دیگر نباید در مورد همسر سابقت سؤال کنی. سال‌ها از آن موقع گذشته است.)

ask if [whether]

  • I asked if she knew the time.
    (از او پرسیدم که آیا ساعت را می‌داند یا نه.)
  • I asked if he was okay.
    (پرسیدم که آیا حالش خوب است یا نه.)
  • He asked if I wanted to go to dinner with him.
    (او از من پرسید که آیا می‌خواهم با او برای شام بروم یا نه.)

ask yourself

  • Ask yourself if you’re really happy in your job.
    (از خودت بپرس که آیا واقعاً از شغلت راضی هستی؟)
  • Ask yourself if you’re really ready for a relationship.
    (از خودت بپرس که آیا واقعاً آماده وارد شدن به یک رابطه هستی؟)
  • Ask yourself if you’re really doing the best you can.
    (از خودت بپرس که آیا واقعاً تمام تلاشت را می‌کنی؟)

[you can, feel free to] ask me anything

  • You can ask me anything you want.
    (تو می‌توانی هر چیزی که می‌خواهی از من بپرسی.)
  • Feel free to ask me anything if you have any questions.
    (اگر سوالی داری، آزاد هستی هر چیزی از من بپرسی.)
  • I’m here to help, so please don’t hesitate to ask me anything.
    (من اینجا هستم که کمک کنم، پس لطفاً از پرسیدن چیزی دریغ نکن.)

ask permission to

  • I asked my mom for permission to go to the movies with my friends.
    (از مادرم خواستم اجازه دهد با دوستانم به سینما بروم.)
  • I asked my teacher for permission to use the bathroom.
    (از معلمم خواستم تا اجازه دهد به دستشویی بروم.)
  • I asked my boss for permission to work from home.
    (از رئیسم خواستم اجازه دهد از خانه کار کنم.)

ask someone to

  • I asked my friend to come with me to the mall.
    (از دوستم خواستم که با من به بازار بیاید.)
  • I asked my husband to take out the trash.
    (از همسرم خواستم که زباله‌ها را بیرون ببرد.)
  • I asked my coworker to help me with a presentation.
    (از همکارم خواستم که در ارائه‌ام کمک کند.)

ask for [something]

  • I asked the waiter for the bill.
    (از پیشخدمت خواستم صورتحساب را بیاورد.)
  • I asked my friend for a pen.
    (از دوستم خواستم که یک خودکار به من بدهد.)
  • I asked my mom for some money.
    (از مادرم خواستم که کمی پول به من بدهد.)

ask for help

  • I asked for help with my homework.
    (برای تکالیفم کمک خواستم.)
  • I asked for help with my project.
    (برای پروژه‌ام کمک خواستم.)
  • I asked for help with my taxes.
    (برای مالیات‌هایم درخواست کمک کردم.)

ask to be excused

  • I asked to be excused from the table to go to the bathroom.
    (از میز اجازه گرفتم تا برای دستشویی رفتن بلند شوم.)

[listen, shoot] first, ask questions later

  • I don’t like to “shoot first, ask questions later.” I prefer to take the time to gather all the information before I make a decision.
    (من دوست ندارم که اول کاری انجام دهم و بعد سؤال بپرسم. ترجیح می‌دهم ابتدا همه اطلاعات را جمع‌آوری کنم قبل از اینکه تصمیم بگیرم.)

was asked by someone

  • I was asked by my teacher to give a presentation in class.
    (معلم از من خواست که در کلاس ارائه بدهم.)
  • I was asked by my boss to work late tonight.
    (رئیسم از من خواست تا امشب دیروقت کار کنم.)

asking for it

  • He was asking for it when he started talking to her like that.
    (او در موقعیتی بود که وقتی با او این‌طور صحبت کرد، خودش را در معرض خطر قرار داد.)
  • She was asking for it when she went out to that neighborhood by herself.
    (او خود را به خطر انداخت که به تنهایی به آن محله رفت.)

ask someone out

  • I’m going to ask her out.
    (می‌خواهم از او درخواست کنم که با من بیرون بیاید.)
  • He asked me out on a date and I said yes.
    (او از من خواست که برای یک قرار عاشقانه بیرون برویم و من جواب مثبت دادم.)

ask one’s opinion

  • I asked her opinion on what I should wear.
    (نظرش را در مورد اینکه چه لباسی بپوشم، پرسیدم.)
  • I asked his opinion on where we should go for dinner.
    (نظرش را در مورد اینکه کجا برای شام برویم، پرسیدم.)

ask over

  • Can I ask you over for dinner on Friday night?
    (می‌توانی جمعه شب برای شام به خانه‌ام بیایی؟)
  • I’m asking my friends over to watch the game.
    (من دوستانم را دعوت کرده‌ام تا برای تماشای بازی بیایند.)

ask after someone

  • He always asks after you in his letters.
    (او همیشه در نامه‌هایش سراغ تو را می‌گیرد.)
  • I haven’t seen John in a while, but he asked after me when you saw him.
    (مدتی است جان را ندیده‌ام، ولی وقتی او را دیدی، از من سراغ گرفت.)
  • She asked after her old colleagues during our meeting.
    (او در حین جلسه‌مان از همکاران قدیمی‌اش پرسید.)

ask around

  • I’m going to ask around to see if anyone knows where I can find a good mechanic.
    (می‌خواهم از افراد مختلف بپرسم که آیا کسی می‌داند که کجا می‌توانم یک مکانیک خوب پیدا کنم.)

ask the price

  • Can I ask the price of that dress?
    (می‌توانم قیمت آن لباس را بپرسم؟)

ask for advice

  • You should go to your doctor and ask for advice.
    (باید پیش دکتر بروی و از او راهنمایی بگیری.)
  • I asked my teacher for advice on how to improve my grades.
    (از معلمم خواستم تا در مورد چگونگی بهبود نمراتم راهنمایی کند.)
  • She asked her friend for advice before making the big decision.
    (قبل از گرفتن تصمیم مهم، از دوستش خواست تا به او مشورت دهد.)
انواع پسوندها در زبان انگلیسی
انواع پسوندها در زبان انگلیسی

کالوکیشن (Collocation) چیست ؟

کالوکیشن (Collocation) یا ترکیبات معنایی همایند، به ترکیب دو یا چند کلمه اطلاق می‌شود که به طور طبیعی و معمول با یکدیگر کنار هم می‌آیند و مفهومی متفاوت از معنی اجزای تشکیل‌دهنده خود به وجود می‌آورند. این ترکیبات معمولاً در زبان‌ها ثابت هستند و از قوانین خاصی پیروی نمی‌کنند، به همین دلیل ممکن است برای زبان‌آموزان و افرادی که به صورت غیر بومی زبان می‌آموزند، فهم آن‌ها دشوار باشد.

نکات کلیدی درباره کالوکیشن‌ها:

  1. ترکیبات ثابت و طبیعی: این ترکیبات به طور طبیعی در زبان به کار می‌روند و با همنشینی خاصی از کلمات ایجاد می‌شوند.
  2. معنی جدید و متفاوت: معنی کالوکیشن‌ها معمولاً از مجموع معانی کلمات تشکیل‌دهنده آن‌ها متفاوت است.
  3. عدم قاعده‌مندی خاص: برخلاف برخی قوانین گرامری، کالوکیشن‌ها از یک قاعده مشخص پیروی نمی‌کنند و بیشتر به صورت تجربی در زبان شکل می‌گیرند.

برای مثال:

  • در زبان انگلیسی، عبارت “make a decision” به معنای “تصمیم گرفتن” است، در حالی که اگر بخواهیم از “do” استفاده کنیم، جمله به درستی ساخته نمی‌شود (مثلاً نمی‌توان گفت “do a decision”).

چرا کالوکیشن‌ها برای زبان‌آموزان مهم هستند؟

  • ارتباط طبیعی‌تر: استفاده از کالوکیشن‌ها باعث می‌شود که صحبت‌ها و نوشته‌های افراد طبیعی‌تر و به زبان بومی نزدیک‌تر باشد.
  • دشواری در یادگیری: به دلیل اینکه این ترکیبات هیچ قاعده خاصی ندارند، زبان‌آموزان به راحتی نمی‌توانند آن‌ها را یاد بگیرند و باید از طریق تمرین و استفاده مداوم آن‌ها را فرا بگیرند.

جمع‌بندی پرکاربرد ترین کالوکیشن‌ فعل ask + مثال

فعل “ask” یکی از افعال پرکاربرد در زبان انگلیسی است که با ترکیب شدن با کلمات مختلف، معانی متفاوت و متنوعی ایجاد می‌کند. این ترکیبات معنایی، که به آن‌ها کالوکیشن (collocation) گفته می‌شود، به شما کمک می‌کند که در موقعیت‌های مختلف به‌طور صحیح و طبیعی از زبان استفاده کنید.

  1. Ask a question (سؤال پرسیدن)
  2. Ask for directions (پرسیدن راه)
  3. Ask for a favor (درخواست لطف یا کمک)
  4. Ask the right questions (سؤالات درست پرسیدن)
  5. Ask for advice (درخواست مشاوره)
  6. Ask someone about (از کسی درباره چیزی سؤال کردن)

استفاده از این کالوکیشن‌ها موجب می‌شود زبان شما طبیعی‌تر و دقیق‌تر شود.

بهترین موسسه زبان انگلیسی در تهران
بهترین موسسه زبان انگلیسی در تهران

سوالات متداول پرکاربرد ترین کالوکیشن‌ فعل ask + مثال

کالوکیشن‌های رایج با فعل “ask” چیستند؟

فعل “ask” می‌تواند با ترکیب‌های مختلفی استفاده شود که هرکدام معنای خاص خود را دارند. برخی از رایج‌ترین کالوکیشن‌ها شامل موارد زیر هستند:Ask a question (سؤال پرسیدن)
Ask for directions (پرسیدن راه)
Ask for a favor (درخواست کمک یا لطف)
Ask for advice (درخواست مشاوره)
Ask the right questions (سؤالات درست پرسیدن)
Ask someone out (درخواست برای ملاقات یا قرار گذاشتن)
Ask for help (درخواست کمک)

چطور می‌توان از “ask a question” استفاده کرد؟

این ترکیب برای درخواست اطلاعات یا توضیح درباره یک موضوع خاص استفاده می‌شود. مثال: “I asked her a question about the food here.” (من از او در مورد غذا اینجا سؤال پرسیدم.)

“Ask for directions” چه معنایی دارد؟

این کالوکیشن زمانی به کار می‌رود که شما از کسی می‌خواهید که راه یا مسیر را به شما نشان دهد. مثال: “I asked a passerby for directions to the nearest coffee shop.” (من از یک عابر خواستم که راه رسیدن به نزدیک‌ترین کافه را نشان دهد.)

Ask for a favor” به چه معناست؟

این ترکیب زمانی به کار می‌رود که از کسی درخواست کمک یا لطف می‌کنید. مثال: “I asked my neighbor for a favor and he agreed to watch my dog.” (من از همسایه‌ام خواستم لطفی در حقم بکند و او قبول کرد که سگم را مراقبت کند.)

چطور از “ask for advice” استفاده کنیم؟

این کالوکیشن زمانی کاربرد دارد که شما از کسی خواسته باشید تا مشاوره یا راهنمایی دهد. مثال: “You should go to your doctor and ask for advice.” (باید به دکتر بروی و از او مشاوره بگیری.)

“Ask someone out” یعنی چه؟

این ترکیب برای درخواست از کسی به منظور قرار گذاشتن یا بیرون رفتن با او استفاده می‌شود. مثال: “He asked me out on a date and I said yes.” (او از من خواست تا با هم به یک قرار برویم و من قبول کردم.)

آیا کالوکیشن‌های “ask” برای هر موقعیتی مناسب‌اند؟

خیر، هر کالوکیشن فعل “ask” در موقعیت‌های خاصی مناسب است و باید به درستی انتخاب شود. مثلاً “ask for directions” در مواقعی که گم شده‌اید، یا “ask for a favor” زمانی که از کسی کمک می‌خواهید، کاربرد دارد.

امتیاز شما به این مقاله
دسته بندی های مقالات

دوره ها و منابع سایت

آخرین مطالب سایت

پربازدیدترین مطالب سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری مقاله در: