بچه به انگلیسی
بچه به انگلیسی،بچه ها موجوداتی منحصر به فرد با دنیایی سرشار از کنجکاوی، خلاقیت و شگفتی هستند. دنیای آنها پر از بازی، تخیل و اکتشاف است.
جدول محتوا
بچه به انگلیسی
- Child: این کلمه رایج ترین ترجمه برای “بچه” است و برای انسان در هر سنی از نوزادی تا نوجوانی استفاده می شود.
- Kid: این کلمه به طور غیررسمی برای “بچه” به خصوص در سنین پایین تر از نوجوانی استفاده می شود.
- Baby: این کلمه برای نوزادان و کودکان نوپا استفاده می شود.
- Infant: این کلمه برای نوزادان در چند ماه اول زندگی استفاده می شود.
- Minor: این کلمه برای افراد زیر سن قانونی (معمولاً 18 سال) استفاده می شود.
انتخاب ترجمه مناسب:
انتخاب ترجمه مناسب برای “بچه” به سن، زمینه و لحن مورد نظر شما بستگی دارد.
- Child: برای استفاده در موارد رسمی یا زمانی که سن دقیق مهم است مناسب است.
- Kid: برای استفاده در موارد غیررسمی یا زمانی که می خواهید لحن صمیمی تری داشته باشید مناسب است.
- Baby: برای نوزادان و کودکان نوپا مناسب است.
- Infant: برای نوزادان در چند ماه اول زندگی مناسب است.
- Minor: برای افراد زیر سن قانونی مناسب است.
مثال:
- “I have two children.” (من دو فرزند دارم.)
- “The kids are playing in the park.” (بچه ها در پارک بازی می کنند.)
- “She just had a baby.” (او به تازگی صاحب فرزند شده است.)
- “The infant is only a few weeks old.” (نوزاد فقط چند هفته دارد.)
- “He is a minor and cannot vote.” (او زیر سن قانونی است و نمی تواند رای دهد.)
نکات:
- کلمه “child” می تواند به معنای “فرزند” نیز باشد.
- کلمه “kid” می تواند به معنای “بزغاله” نیز باشد.
- کلمه “baby” می تواند به معنای “نوزاد حیوان” نیز باشد.
کلمه “بچه ها” در زبان انگلیسی:
ترجمه های مختلف:
- Children: این رایج ترین ترجمه برای “بچه ها” است و برای انسان در هر سنی از نوزادی تا نوجوانی استفاده می شود.
- Kids: این کلمه به طور غیررسمی برای “بچه ها” به خصوص در سنین پایین تر از نوجوانی استفاده می شود.
- Youngsters: این کلمه برای “بچه ها” به خصوص در سنین نوجوانی و جوانی استفاده می شود.
- Juveniles: این کلمه برای “بچه ها” به خصوص در سنین نوجوانی و جوانی و در زمینه های حقوقی یا رسمی استفاده می شود.
- Minors: این کلمه برای “بچه ها” زیر سن قانونی (معمولاً 18 سال) استفاده می شود.
انتخاب ترجمه مناسب:
انتخاب ترجمه مناسب برای “بچه ها” به سن، زمینه و لحن مورد نظر شما بستگی دارد.
- Children: برای استفاده در موارد عمومی مناسب است.
- Kids: برای استفاده در موارد غیررسمی یا زمانی که می خواهید لحن صمیمی تری داشته باشید مناسب است.
- Youngsters: برای نوجوانان و جوانان مناسب است.
- Juveniles: برای نوجوانان و جوانان در زمینه های حقوقی یا رسمی مناسب است.
- Minors: برای افراد زیر سن قانونی مناسب است.
نکات:
- کلمه “child” می تواند به معنای “فرزند” (اعم از پسر و دختر) نیز باشد.
- کلمه “kid” می تواند به معنای “بچه” (اعم از پسر و دختر) نیز باشد.
- در زبان انگلیسی، برخلاف فارسی، جنسیت اسم ها به طور ذاتی مشخص نیست. برای مشخص کردن جنسیت اسم ها از صفت یا مضاف استفاده می شود.
مثال:
- I have two children. (من دو فرزند دارم.)
- The kids are playing in the park. (بچه ها در پارک بازی می کنند.)
- A group of youngsters were hanging out on the street corner. (گروهی از جوانان در گوشه خیابان آویزان بودند.)
- The juveniles were arrested for shoplifting. (نوجوانان به جرم دزدی از مغازه دستگیر شدند.)
- Minors are not allowed to vote. (افراد زیر سن قانونی حق رای ندارند.)
تعریف “Kid” در فرهنگ لغت:
اسم (noun): kid /ˈkɪd/
جمع (plural): kids
معانی:
الف) فرزند پسر یا دختر: کودک
- مثال:
- She has to leave early and pick up her kids at school. (او باید زودتر برود و بچه هایش را از مدرسه بردارد.)
- He has a wife and two kids. (او یک زن و دو فرزند دارد.)
ب) یک فرد جوان
- مثال:
- The kids are playing in the park. (بچه ها در پارک بازی می کنند.)
- I used to be a wild kid. (من قبلاً یک بچه وحشی بودم.)
نکات:
- Kid به طور غیررسمی برای “بچه” به خصوص در سنین پایین تر از نوجوانی استفاده می شود.
- برای نوزادان و کودکان نوپا می توان از “baby” استفاده کرد.
- برای افراد زیر سن قانونی می توان از “minor” استفاده کرد.
تعریف صفت “Kid” در فرهنگ لغت:
صفت (adjective): kid /ˈkɪd/
معنی:
- جوان تر
کاربرد:
- کلمه “kid” در نقش صفت همیشه قبل از یک اسم استفاده می شود.
- این صفت به طور غیررسمی (خودمانی) و بیشتر در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود.
مثال:
- my kid brother/sister
- برادر/خواهر کم سن تر (برادر یا خواهری که از من کوچکتر یا جوانتر است)
نکات:
- به جای “kid” می توان از “younger” نیز استفاده کرد.
- “kid” می تواند به معنی “بچه گانه” نیز باشد.
تعریف فعل “Kid” در فرهنگ لغت:
فعل (verb): kid /ˈkɪd/
گذشته: kidded
حال استمراری: kidding
معانی:
1. صحبت غیرجدی با (کسی): به شوخی حرف های نادرست به (کسی) گفتن
- مثال:
- It’s the truth. I wouldn’t kid you about something so important. (این حقیقت داره. من با شما در مورد چیزی به این مهمی شوخی نمی کنم.)
- I’m not kidding you when I say that this is one of the best meals I’ve ever eaten. (وقتی می گویم این یکی از بهترین غذاهایی است که تا به حال خورده ام، شوخی نمی کنم.)
- I panicked when he said the test was tomorrow, but then I realized he was just kidding me. (وقتی گفت امتحان فردا است، وحشت کردم، اما بعد متوجه شدم که او با من شوخی می کند.)
2. [مفعول] دوستانه مسخره کردن (کسی):
- مثال:
- We kidded her about her old car. (ما با او در مورد ماشین قدیمی اش شوخی کردیم.)
3. [مفعول] به شوخی (چیزی) گفتن:
- مثال:
- “I might eat this whole pie by myself,” she kidded. (او با شوخی گفت: شاید خودم تمام این کیک رو بخورم.)
- She kidded that she might eat the whole pie by herself. (او به شوخی گفت که شاید تمام کیک را خودش بخورد.)
نکات:
- “Kid” در این حالت به طور غیررسمی (خودمانی) استفاده می شود.
- به جای “kid” می توان از “joke” نیز استفاده کرد.
جملات با کلمه “بچه” به انگلیسی با ترجمه فارسی:
1. اسم (noun):
- I have two kids. (من دو فرزند دارم.)
- The kids are playing in the park. (بچه ها در پارک بازی می کنند.)
- She just had a baby. (او به تازگی صاحب فرزند شده است.)
- The infant is only a few weeks old. (نوزاد فقط چند هفته دارد.)
- He is a minor and cannot vote. (او زیر سن قانونی است و نمی تواند رای دهد.)
2. صفت (adjective):
- My kid brother is always getting into trouble. (برادر کوچکتر من همیشه در دردسر است.)
- She is a kid at heart. (او در قلبش یک کودک است.)
- I don’t want to do anything kiddish. (من نمی خواهم کار بچه گانه ای انجام دهم.)
3. فعل (verb):
- Don’t kid yourself, this is going to be a lot of work. (خودت را گول نزن، این کار خیلی سخت خواهد بود.)
- He was just kidding around, he didn’t mean it seriously. (او فقط شوخی می کرد، جدی نگفت.)
- I’m not kidding, you need to start studying. (شوخی نمی کنم، باید شروع به مطالعه کنی.)
جملات اضافی:
- How many kids do you have? (چند فرزند دارید؟)
- What are your kids’ names? (اسم فرزندانتان چیست؟)
- Are your kids in school? (آیا فرزندانتان به مدرسه می روند؟)
- What do you like to do with your kids? (از انجام چه کارهایی با فرزندانتان لذت می برید؟)
- Raising kids is a lot of work, but it’s also very rewarding. (تربیت فرزند کار سختی است، اما بسیار هم ثمربخش است.)
ترجمه “بچه ها” به انگلیسی:
- Children: این رایج ترین ترجمه برای “بچه ها” است و برای انسان در هر سنی از نوزادی تا نوجوانی استفاده می شود.
- Kids: این کلمه به طور غیررسمی برای “بچه ها” به خصوص در سنین پایین تر از نوجوانی استفاده می شود.
- Youngsters: این کلمه برای “بچه ها” به خصوص در سنین نوجوانی و جوانی استفاده می شود.
- Juveniles: این کلمه برای “بچه ها” به خصوص در سنین نوجوانی و جوانی و در زمینه های حقوقی یا رسمی استفاده می شود.
- Minors: این کلمه برای “بچه ها” زیر سن قانونی (معمولاً 18 سال) استفاده می شود.
انتخاب ترجمه مناسب:
انتخاب ترجمه مناسب برای “بچه ها” به سن، زمینه و لحن مورد نظر شما بستگی دارد.
- Children: برای استفاده در موارد رسمی یا زمانی که سن دقیق مهم است مناسب است.
- Kids: برای استفاده در موارد غیررسمی یا زمانی که می خواهید لحن صمیمی تری داشته باشید مناسب است.
- Youngsters: برای نوجوانان و جوانان مناسب است.
- Juveniles: برای نوجوانان و جوانان در زمینه های حقوقی یا رسمی مناسب است.
- Minors: برای افراد زیر سن قانونی مناسب است.
مثال:
- I have two children. (من دو فرزند دارم.)
- The kids are playing in the park. (بچه ها در پارک بازی می کنند.)
- A group of youngsters were hanging out on the street corner. (گروهی از جوانان در گوشه خیابان آویزان بودند.)
- The juvenile was arrested for shoplifting. (نوجوان به جرم دزدی از مغازه دستگیر شد.)
- Minors are not allowed to vote. (افراد زیر سن قانونی حق رای ندارند.)
نکات:
- کلمه “child” می تواند به معنای “فرزند” نیز باشد.
- کلمه “kid” می تواند به معنای “بزغاله” نیز باشد.
- کلمه “baby” می تواند به معنای “نوزاد حیوان” نیز باشد.
پسر بچه و دختر بچه به انگلیسی:
پسر بچه به انگلیسی:
- Boy: این رایج ترین ترجمه برای “پسر بچه” است و برای پسران در هر سنی از نوزادی تا نوجوانی استفاده می شود.
- Lad: این کلمه به طور غیررسمی برای “پسر بچه” به خصوص در سنین پایین تر از نوجوانی استفاده می شود.
- Youngster: این کلمه برای “پسر بچه” به خصوص در سنین نوجوانی و جوانی استفاده می شود.
- Juvenile: این کلمه برای “پسر بچه” به خصوص در سنین نوجوانی و جوانی و در زمینه های حقوقی یا رسمی استفاده می شود.
- Minor: این کلمه برای “پسر بچه” زیر سن قانونی (معمولاً 18 سال) استفاده می شود.
دختر بچه به انگلیسی:
- Girl: این رایج ترین ترجمه برای “دختر بچه” است و برای دختران در هر سنی از نوزادی تا نوجوانی استفاده می شود.
- Lass: این کلمه به طور غیررسمی برای “دختر بچه” به خصوص در سنین پایین تر از نوجوانی استفاده می شود.
- Youngster: این کلمه برای “دختر بچه” به خصوص در سنین نوجوانی و جوانی استفاده می شود.
- Juvenile: این کلمه برای “دختر بچه” به خصوص در سنین نوجوانی و جوانی و در زمینه های حقوقی یا رسمی استفاده می شود.
- Minor: این کلمه برای “دختر بچه” زیر سن قانونی (معمولاً 18 سال) استفاده می شود.
انتخاب ترجمه مناسب:
انتخاب ترجمه مناسب برای “پسر بچه” و “دختر بچه” به سن، زمینه و لحن مورد نظر شما بستگی دارد.
- Boy/Girl: برای استفاده در موارد عمومی مناسب است.
- Lad/Lass: برای استفاده در موارد غیررسمی یا زمانی که می خواهید لحن صمیمی تری داشته باشید مناسب است.
- Youngster: برای نوجوانان و جوانان مناسب است.
- Juvenile: برای نوجوانان و جوانان در زمینه های حقوقی یا رسمی مناسب است.
- Minor: برای افراد زیر سن قانونی مناسب است.
مثال:
- I have a boy and a girl. (من یک پسر و یک دختر دارم.)
- The boys are playing in the park. (پسرها در پارک بازی می کنند.)
- The girls are having a sleepover. (دخترها مهمانی شبانه دارند.)
- A group of youngsters were hanging out on the street corner. (گروهی از جوانان در گوشه خیابان آویزان بودند.)
- The juveniles were arrested for shoplifting. (نوجوانان به جرم دزدی از مغازه دستگیر شدند.)
- Minors are not allowed to vote. (افراد زیر سن قانونی حق رای ندارند.)
نکات:
- کلمه “child” می تواند به معنای “فرزند” (اعم از پسر و دختر) نیز باشد.
- کلمه “kid” می تواند به معنای “بچه” (اعم از پسر و دختر) نیز باشد.
- در زبان انگلیسی، برخلاف فارسی، جنسیت اسم ها به طور ذاتی مشخص نیست. برای مشخص کردن جنسیت اسم ها از صفت یا مضاف استفاده می شود.
ویژگی های بارز دنیای کودکان:
- کنجکاوی بی حد و مرز: کودکان به طور طبیعی کنجکاو هستند و دائما در حال پرسش و جستجو برای درک دنیای اطراف خود هستند.
- خلاقیت و تخیل قوی: کودکان از قدرت تخیل بالایی برخوردارند و میتوانند به راحتی داستانها، بازیها و دنیای خیالی خود را خلق کنند.
- حس شگفتی و حیرت: کودکان نسبت به دنیای اطراف خود احساس شگفتی و حیرت دارند و از چیزهای ساده لذت میبرند.
- بازی و سرگرمی: بازی an essential part of childhood است و نقش مهمی در یادگیری و رشد کودکان ایفا میکند.
- یادگیری سریع: کودکان در سنین پایین ظرفیت یادگیری بالایی دارند و میتوانند به سرعت زبان، مهارتهای اجتماعی و سایر مهارتها را یاد بگیرند.
اهمیت درک دنیای کودکان:
- ارتباط بهتر با کودکان: درک دنیای کودکان به ما کمک میکند تا ارتباط بهتر و عمیقتری با آنها برقرار کنیم.
- تربیت و آموزش صحیح: شناخت دنیای کودکان به ما کمک میکند تا آنها را به شیوهای صحیح تربیت و آموزش دهیم.
- ایجاد محیطی امن و مناسب: درک نیازها و خواستههای کودکان به ما کمک میکند تا محیطی امن و مناسب برای رشد و پرورش آنها فراهم کنیم.
راهکارهای درک دنیای کودکان:
- گذراندن وقت با کودکان: بازی، صحبت و گوش دادن به کودکان بهترین راه برای شناخت دنیای آنها است.
- پرسیدن سوالات: از کودکان سوالات باز و خلاقانه بپرسید تا افکار و احساسات خود را بیان کنند.
- مشاهده رفتار کودکان: به رفتار و بازی کودکان دقت کنید تا سرنخهایی از دنیای درونی آنها به دست آورید.
- مطالعه منابع معتبر: کتابها و مقالات معتبر در زمینه روانشناسی کودک میتوانند به شما در درک دنیای کودکان کمک کنند.
سوالات متداول بچه ها به انگلیسی:
سوالات عمومی:
- What’s your name? (اسمت چیه؟)
- How old are you? (چند سالته؟)
- Where do you live? (کجا زندگی می کنی؟)
- What do you like to do for fun? (برای تفریح چه کارهایی دوست داری انجام بدی؟)
- Do you have any siblings? (خواهر یا برادر داری؟)
- What’s your favorite food? (غذای مورد علاقه ات چیه؟)
- What’s your favorite animal? (حیوان مورد علاقه ات چیه؟)
- What’s your favorite color? (رنگ مورد علاقه ات چیه؟)
- What’s your favorite subject in school? (درس مورد علاقه ات در مدرسه چیه؟)
- What do you want to be when you grow up? (وقتی بزرگ شدی می خواهی چه کاره بشوی؟)
سوالات مربوط به خانواده:
- What are your parents’ names? (اسامی پدر و مادرت چیه؟)
- What do your parents do for work? (پدر و مادرت چه کاره هستند؟)
- Do you have any pets? (حیوان خانگی داری؟)
- What do you like to do with your family? (چه کارهایی دوست داری با خانواده ات انجام بدهی؟)
سوالات مربوط به مدرسه:
- What school do you go to? (به چه مدرسه ای می روی؟)
- What grade are you in? (در چه کلاسی هستی؟)
- Who are your friends? (دوستانت چه کسانی هستند؟)
- What do you like about school? (چه چیزی در مورد مدرسه دوست داری؟)
- What don’t you like about school? (چه چیزی در مورد مدرسه دوست نداری؟)
سوالات مربوط به علایق:
- What do you like to do in your free time? (در اوقات فراغت چه کارهایی دوست داری انجام بدهی؟)
- What are your hobbies? (سرگرمی هایت چه چیزهایی هستند؟)
- What are your favorite books? (کتاب های مورد علاقه ات چه کتاب هایی هستند؟)
- What are your favorite movies? (فیلم های مورد علاقه ات چه فیلم هایی هستند؟)
- What are your favorite TV shows? (برنامه های تلویزیونی مورد علاقه ات چه برنامه هایی هستند؟)
- What are your favorite sports? (ورزش های مورد علاقه ات چه ورزش هایی هستند؟)