20% تخفیف شب یلدا 🍉🍉🍉 رادتایم – تو فقط نیت کن بقیش با ما 

کاملترین لیست افعال بی قاعده زبان انگلیسی Irregular Verbs List

کاملترین لیست افعال بی قاعده زبان انگلیسی Irregular Verbs List

کاملترین لیست افعال بی قاعده زبان انگلیسی Irregular Verbs List

کاملترین لیست افعال بی قاعده زبان انگلیسی Irregular Verbs List: افعال بی‌قاعده آن دسته از افعالی هستند که برای حالت‌های گذشته و قسمت سوم از الگوهای معمول پیروی نمی‌کنند. برخلاف افعال باقاعده که با افزودن پسوند -ed به پایان فعل، زمان گذشته و قسمت سوم خود را می‌سازند، هر فعل بی‌قاعده شکل خاص خود را برای این زمان‌ها دارد.

لیست کامل افعال بی قاعده به زبان انگلیسی با معنی

یکی از چالش‌برانگیزترین بخش‌های زبان انگلیسی در یادگیری افعال بی‌قاعده است، زیرا هر فعل دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است. به دلیل عدم وجود قانون کلی برای ساخت این افعال، زبان‌آموزان باید هر فعل را به همراه فرم‌های مربوطه به حافظه بسپارند.

افعال بی‌قاعده چه هستند؟

در زبان انگلیسی، افعال به دو دسته‌ی باقاعده و بی‌قاعده تقسیم می‌شوند. افعال بی‌قاعده آن دسته از افعالی هستند که برای ساختن گذشته ساده یا قسمت سوم آنها نیازی به افزودن «ed» یا «d» به پایان فعل وجود ندارد. تفاوت اصلی بین افعال باقاعده و بی‌قاعده در این است که افعال باقاعده با اضافه کردن «ed» یا «d» به انتهای فعل، به گذشته یا قسمت سوم تبدیل می‌شوند.

لیست کامل افعال بی قاعده
لیست کامل افعال بی قاعده

لیست کامل افعال بی قاعده

جدول افعال انگلیسی Page navigation یکی از کاملترین لیست افعال بی قاعده  Irregular Verbs List است که برای شما گردآوری کرده‌ایم. بعضی از افعال معانی متعددی داشتند که ما فقط به یکی از آن‌ها اشاره کردیم.

       Meaning              Past participle           Simple past             Present         
پایبند بودن / ماندنabodeabodeabide
بلند شدنarisenarosearise
بیدار کردن / شدنawokenawokeawake
بودنbeenwas / werebe
حمل کردن / تحمل کردنborn)e)borebear
زدنbeatenbeatbeat
شدنbecomebecamebecome
افتادن / فرا رسیدنbefallenbefellbefall
بوجود آوردنbegottenbegotbeget
شروع کردنbegunbeganbegin
مشاهده کردنbeheldbeheldbehold
خم کردن / شدنbentbentbend
محروم کردنbereftbereftbereave
استدعاء کردنbesoughtbesoughtbeseech
احاطه کردن / بستوه آوردنbesetbesetbeset
حاکی بودن ازbespokenbespokebespeak
نوعی ایستادن یا نشستنbestriddenbestrodebestride
شرط بستنbetbetbet
دعوت / پیشنهاد کردنbidbidbid
چسباندن / دوختنboundboundbind
گاز گرفتنbittenbitbite
خونریزی کردنbledbledbleed
وزیدنblownblewblow
شکستنbrokenbrokebreak
پرورش دادنbredbredbreed
آوردنbroughtbroughtbring
پخش کردنbroadcastbroadcastbroadcast
ساختنbuiltbuiltbuild
سوزاندنburnt / burnedburnt / burnedburn
منفجر شدنburstburstburst
خریدنboughtboughtbuy
در قالب قرار دادنcastcastcast
گرفتنcaughtcaughtcatch
انتخاب کردنchosenchosechoose
چسبیدنclungclungcling
آمدنcomecamecome
قیمت داشتنcostcostcost
خزیدنcreptcreptcreep
بریدنcutcutcut
داد و ستد داشتنdealtdealtdeal
کندنdugdugdig
انجام دادنdonediddo
نقاشی کردنdrawndrewdraw
خواب دیدنdreamt / dreameddreamt / dreameddream
نوشیدنdrunkdrankdrink
رانندگی کردنdrivendrovedrive
اقامت گزیدنdweltdweltdwell
خوردنeatenateeat
افتادنfallenfellfall
غذا دادنfedfedfeed
احساس کردنfeltfeltfeel
جنگیدنfoughtfoughtfight
پیدا کردنfoundfoundfind
فرار کردنfledfledflee
روانه ساختنflungflungfling
پرواز کردنflownflewfly
ممنوع کردنforbiddenforbadeforbid
پیش بینی کردنforecastforecastforecast
از پیش دانستنforeseenforesawforesee
پیشگویی کردنforetoldforetoldforetell
فراموش کردنforgottenforgotforget
بخشیدنforgivenforgaveforgive
رها کردنforsakenforsookforsake
منجمد کردن / یخ زدنfrozenfrozefreeze
تهیه کردن / شدنgottengotget
دادنgivengavegive
رفتنgonewentgo
خرد کردنgroundgroundgrind
رشد کردن / پرورش دادنgrowngrewgrow
آویزان کردنhunghunghang
داشتنhadhadhave
شنیدنheardheardhear
مخفی کردنhiddenhidhide
زدنhithithit
نگه داشتن / برگزار کردنheldheldhold
صدمه زدنhurthurthurt
در هم بافتنinterwoveninterwoveinterweave
نگهداری کردنkeptkeptkeep
زانو زدنkneltkneltkneel
دانستن / شناختنknownknewknow
قرار دادنlaidlaidlay
راهنمایی کردنledledlead
تکیه دادن / خم شدنleant / leanedleant / leanedlean
خیز زدنleaptleaptleap
یاد گرفتنlearnt / learnedlearnt / learnedlearn
ترک کردنleftleftleave
قرض دادنlentlentlend
اجازه دادنletletlet
دراز کشیدنlainlay(lie (in bed
دروغ گفتنliedliedlie
روشن کردنlit / lightedlit / lightedlight
از دست دادنlostlostlose
درست کردن / مجبور کردنmademademake
معنی دادنmeantmeantmean
ملاقات کردنmetmetmeet
اشتباه کردنmistakenmistookmistake
چیدنmown / movedmowedmow
استراق سمع کردنoverheardoverheardoverhear
خواب ماندنoversleptoversleptoversleep
چیره شدنovertakenovertookeovertake
پرداخت کردنpaidpaidpay
قرار دادنputputput
خواندنreadreadread
پاره کردنrentrentrend
رهانیدن ازridridrid
راندنriddenroderide
زنگ زدنrungrangring
بالا رفتن / طلوع کردنrisenroserise
دویدنrunranrun
اره کردنsawn / sawedsawedsaw
گفتنsaidsaidsay
دیدنseensawsee
جستجو کردنsoughtsoughtseek
فروختنsoldsoldsell
فرستادنsentsentsend
تنظیم کردن / غروب کردنsetsetset
دوختنsewn / sewedsewedsew
لرزاندن / لرزیدنshakenshookshake
بیرون ریختنshedshedshed
درخشیدنshoneshoneshine
مدفوع کردنshit/shatshit/shatshit
شلیک کردنshotshotshoot
نمایش دادنshownshowedshow
کوچک شدنshrunkshrankshrink
اعتراف گرفتنshrivenshroveshrive
بستنshutshutshut
آواز خواندنsungsangsing
غرق شدنsunksanksink
نشستنsatsatsit
ذبح کردنslainslewslay
خوابیدنsleptsleptsleep
سُر خودنslidslidslide
پرتاب کردنslungslungsling
حرکت دزدکیslunkslunkslink
چاک دادنslitslitslit
بوییدنsmeltsmeltsmell
شکست دادنsmittensmotesmite
بذر افشانی کردنsown / sowedsowedsow
صحبت کردنspokenspokespeak
سرعت گرفتنspedspedspeed
هجی کردنspelt / spelledspelt / spelledspell
خرج کردن / گذراندنspentspentspend
افشا کردنspilt / spilledspilt / spilledspill
چرخاندنspunspunspin
تُف کردنspatspatspit
شکافتنsplitsplitsplit
از بین بردنspoiltspoiltspoil
گستردن/پخش شدنspreadspreadspread
پریدنsprungsprangspring
ایستادنstoodstoodstand
دزدیدنstolenstolesteal
چسباندن / چسبیدنstuckstuckstick
نیش زدنstungstungsting
بوی بد دادنstunkstankstinka
گام های بلند برداشتنstriddenstrodestride
ضربه زدنstruckstruckstrike
رشته کردنstrungstrungstring
تلاش کردنstrivenstrovestrive
قسم خوردنswornsworeswear
جارو کردنsweptsweptsweep
باد کردن / متورم شدنswollen / swelledswelledswell
شنا کردنswumswamswim
تاب خوردنswungswungswing
گرفتنtakentooktake
درس دادنtaughttaughtteach
پاره کردنtorntoretear
گفتنtoldtoldtell
فکر کردنthoughtthoughtthink
پرتاب کردنthrownthrewthrow
رخنه کردن درthrustthrustthrust
لگد کردنtroddentrodtread
فهمیدنunderstoodunderstoodunderstand
بعهده گرفتنundertakenundertookundertake
بی اثر کردنundoneundidundo
مضطرب کردنupsetupsetupset
بیدار کردنwakenwokewake
پوشیدنwornworewear
گریه کردنweptweptweep
برنده شدنwonwonwin
کوک کردن / شدنwoundwoundwind
کنار کشیدنwithdrawnwhitdrewwithdraw
مقاومت کردنwithstoodwithstoodwithstand
زنجیر کردنwrungwrungwring
نوشتنwrittenwrotewrite
لیست افعال بی قاعده انگلیسی با معنی فارسی pdf
لیست افعال بی قاعده انگلیسی با معنی فارسی pdf

لیست افعال بی قاعده انگلیسی با معنی فارسی pdf

افعال بی قاعده pdf

تعداد افعال بی‌قاعده

تعداد افعال بی‌قاعده نسبت به افعال باقاعده کمتر است، اما این افعال به مراتب بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. افعالی مانند be، do، have، say، make، go، take، come، see و get همگی بی‌قاعده هستند. در زبان انگلیسی بیش از 170 فعل بی‌قاعده وجود دارد، هرچند در گذشته تعداد آن‌ها بیشتر بوده است. برای یادگیری این افعال هیچ قانون مشخصی وجود ندارد، و تنها راه آن حفظ کردن است.
نکته: برخی از افعال می‌توانند هم به شکل باقاعده و هم بی‌قاعده به کار روند. برای مثال، در انگلیسی بریتانیایی، شکل دوم افعالی مانند burnt و dreamt رایج‌تر است.

روش‌های یادگیری افعال بی‌قاعده

زبان‌آموزان اغلب نگران اشتباه در استفاده از افعال بی‌قاعده هستند، اما با این روش‌ها می‌توانید به سرعت آن‌ها را یاد بگیرید:

  1. دسته‌بندی افعال بی‌قاعده
    اگرچه این افعال قاعده مشخصی ندارند و باید حفظ شوند، می‌توانید آن‌ها را به گروه‌های مختلف تقسیم کنید. مثلاً برخی از این افعال به “en” ختم می‌شوند، مانند: broken، spoken و taken. گروه دیگری از افعال وجود دارند که در هر سه حالت (اول، دوم و سوم) یکسان هستند، مانند: put. همچنین، دسته‌ای دیگر از افعال هستند که قسمت دوم و سومشان شبیه هم است، مانند: meet، met، met.
  2. حفظ کردن هر سه شکل فعل
    هنگامی که یک فعل جدید یاد می‌گیرید، در دیکشنری بررسی کنید که آیا باقاعده است یا بی‌قاعده. اگر بی‌قاعده بود، هر سه شکل آن را به همراه یاد بگیرید و سعی کنید آن‌ها را در جملات مختلف به کار ببرید تا در ذهن شما تثبیت شود.
  3. یادگیری با موسیقی
    استفاده از موسیقی و ریتم یک روش جذاب و موثر برای یادگیری زبان انگلیسی است. با گوش دادن به آهنگ‌ها و تکرار آن‌ها می‌توانید افعال بی‌قاعده را به راحتی یاد بگیرید.
  4. از دوستان خود کمک بگیرید
    در هنگام مکالمه، از دوستان خود بخواهید که به نحوه استفاده شما از افعال بی‌قاعده دقت کنند. اگر اشتباهی رخ داد، آن‌ها می‌توانند شما را تصحیح کنند. این کار به شما کمک می‌کند تا اشتباهات را در ذهن خود اصلاح کنید.
  5. ابتدا افعال بی‌قاعده پرکاربرد را یاد بگیرید
    برخی افعال بیشتر در مکالمات روزمره استفاده می‌شوند. بهتر است ابتدا این افعال را یاد بگیرید تا بتوانید آن‌ها را سریع‌تر در مکالمات خود به کار ببرید.
  6. یادگیری افعال در متن
    یکی از بهترین راه‌های حفظ کردن افعال بی‌قاعده این است که آن‌ها را در متن‌ها و جملات یاد بگیرید. بعد از یادگیری، می‌توانید جملات مشابه بسازید و از آن‌ها استفاده کنید.
  7. استفاده از فلش‌کارت‌ها
    فلش‌کارت‌ها ابزاری موثر برای یادگیری افعال هستند. با این ابزار می‌توانید به طور مداوم تمرین و تکرار داشته باشید تا افعال بی‌قاعده را به خوبی به خاطر بسپارید.
  8. سوالات متداول کاملترین لیست افعال بی قاعده زبان انگلیسی Irregular Verbs List
آموزش گرامر زبان انگلیسی جامع و رایگان
آموزش گرامر زبان انگلیسی جامع و رایگان
چطور می‌توان متوجه شد که فعلی بی‌قاعده است؟

زمانی که فعل در حالت گذشته و قسمت سوم خود با افزودن d یا ed تغییر نکند، آن فعل بی‌قاعده است.

کامل‌ترین لیست افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی چیست؟

لیست افعال بی‌قاعده انگلیسی شامل افعالی است که از قاعده‌ی معمول اضافه کردن -ed یا -d برای تبدیل به حالت گذشته یا قسمت سوم فعل پیروی نمی‌کنند. این لیست شامل بسیاری از افعال پرکاربرد است که باید برای تسلط بیشتر بر زبان انگلیسی به خاطر سپرده شوند. در زیر چند نمونه از افعال بی‌قاعده آورده شده است:
Become – became – become
Begin – began – begun
Blow – blew – blown
Break – broke – broken
Bring – brought – brought
Buy – bought – bought
Choose – chose – chosen
Come – came – come

افعال بی قاعده پرکاربرد

Be – was/were – been
Become – became – become
Begin – began – begun
Break – broke – broken
Bring – brought – brought
Buy – bought – bought
Choose – chose – chosen
Come – came – come
Do – did – done
Drink – drank – drunk
Drive – drove – driven
Eat – ate – eaten
Feel – felt – felt
Find – found – found
Get – got – got/gotten
Go – went – gone
Have – had – had
Know – knew – known
Make – made – made
Say – said – said
See – saw – seen
Take – took – taken
Think – thought – thought
Write – wrote – written

2/5 - (3 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری مقاله در: