لغات و اصطلاحات کاربردی مهندسی عمران به انگلیسی با ترجمه
لغات و اصطلاحات کاربردی مهندسی عمران به انگلیسی با ترجمه:رشته مهندسی عمران یکی از رشتههای پرطرفدار و پرکاربرد است که بسیاری از پروژهها و منابع مرتبط با آن به زبان انگلیسی ارائه میشوند. برای موفقیت در این حوزه، آشنایی با اصطلاحات تخصصی انگلیسی مهندسی عمران ضروری است. در اینجا برخی از اصطلاحات پرکاربرد همراه با ترجمه فارسی آنها آورده شده است:
در دنیای امروز، به دلیل پروژههای بینالمللی و استفاده از منابع علمی و فناوریهای جدید، تسلط به زبان انگلیسی، بخصوص در حوزههای فنی، به یک ضرورت تبدیل شده است. به همین دلیل، آشنایی با واژگان تخصصی مهندسی عمران به زبان انگلیسی برای مهندسان و دانشجویان این رشته از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه، برخی از رایجترین لغات و اصطلاحات مهندسی عمران به همراه ترجمهی فارسی آنها معرفی شدهاند:
اصطلاحات کاربردی مهندسی عمران به انگلیسی
اصطلاح فارسی | معادل انگلیسی | معنی یا توضیحات |
---|---|---|
سیستم استنتاج عصبی فازی تطبیقی | Adaptive neuro-Fuzzy inference system | سیستمی برای مدلسازی که از ترکیب منطق فازی و شبکههای عصبی استفاده میکند. |
الگوریتم بهینه سازی گله اسب | Horse herd Optimization Algorithm | الگوریتمی الهامگرفته از رفتار گله اسب برای بهینهسازی مسائل پیچیده. |
مدیریت تسهیلات | Facilities management (FM) | مدیریت و نگهداری زیرساختها و خدمات پشتیبانی در سازمانها. |
اولین فرکانس طبیعی خمشی | 1st bending natural frequency | فرکانس طبیعی اولیه سازه در حالت خمشی. |
اتصال نرم، اتصال معتدل | “Mild” contact | نوعی اتصال نرم که تنش کمتری وارد میکند. |
مقاومت 28 روزه | 28-day strength | مقاومت فشاری بتن بعد از 28 روز از زمان ریختن. |
دو درجه آزادی | 2-DOF (2 Degrees of Freedom) | سیستمی با دو درجه آزادی حرکت. |
تنش یکنواخت | Uniform stress | توزیع تنش یکسان در یک سطح. |
انبساط | Expansion | افزایش حجم یا طول یک ماده تحت تأثیر تغییرات دما یا فشار. |
5 طبقه | 5-story | ساختمان با 5 طبقه. |
محرک | Actuator | دستگاهی که حرکت مکانیکی تولید میکند. |
مدلسازی اطلاعات ساختمان | A/E teams | تیمهای معماری و مهندسی که در مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) فعالیت میکنند. |
آشتو | AASHTO | انجمن ایالتی بزرگراهها و حمل و نقل آمریکا. |
روش طراحی آشتو | AASHTO design procedure | روش طراحی مبتنی بر استانداردهای آشتو. |
سنگ سرستون | Abacus | سنگ زینتی بالای ستونهای کلاسیک. |
پشتیبان دیوار | Abamurus | پشتیبانی که به دیوار برای تقویت سازه داده میشود. |
ABAQUS | ABAQUS | نرمافزار تخصصی شبیهسازی المان محدود. |
فرونشستن | Abate | کاهش یافتن یا از بین رفتن شدت یک وضعیت. |
رفتار رانندگی پرخطر | Aberrant driving behavior | رفتارهای ناهنجار یا پرخطر در رانندگی. |
فرساب ، یخکاست | Ablation | فرایند سایش یا حذف لایههای سطحی. |
تراز نابهنجار آب | Abnormal water level | سطح غیرمعمول آب در یک منطقه. |
قانون آبرام | Abrams law | قانونی برای رابطه بین نسبت آب به سیمان و مقاومت بتن. |
سایش | Abrasion | فرآیند ساییدگی یک ماده در اثر اصطکاک. |
افت وزنی ناشی از سایش | Abrasion loss | کاهش وزن ماده به دلیل سایش. |
مقاومت به سایش | Abrasion resistance | توانایی ماده برای مقاومت در برابر ساییدگی. |
ساینده | Abrasive | مادهای که برای سایش و برش مواد دیگر استفاده میشود. |
مته سایشی | Abrasive drill | متهای که با استفاده از ماده ساینده کار میکند. |
سختی ساینده | Abrasive hardness | سختی یک ماده ساینده که به دوام آن اشاره دارد. |
ناگهانی | Abrupt | چیزی که به طور ناگهانی یا سریع اتفاق میافتد. |
برآمدگی ناگهانی | Abrupt rise | افزایش ناگهانی ارتفاع یا سطح. |
موج ناگهانی | Abrupt wave | موجی که به طور ناگهانی ایجاد میشود. |
غیاب | Absence | عدم حضور یا نبود چیزی. |
مطلق | Absolute | چیزی که کامل و بدون هیچ نسبیتی است. |
شتاب زاویه ای مطلق | Absolute angular acceleration | شتاب زاویهای که نسبت به یک مرجع ثابت سنجیده میشود. |
حرکت زاویه ای مطلق | Absolute angular motion | حرکت زاویهای که نسبت به یک مرجع ثابت انجام میشود. |
چاه آرتزین مطلق | Absolute artesian well | چاهی که آب آن تحت فشار طبیعی و بدون پمپاژ بالا میآید. |
ظرفیت مطلق | Absolute capacity | بیشترین مقدار گنجایش یا ظرفیت یک سیستم. |
رطوبت مطلق | Absolute humidity | مقدار رطوبت موجود در هوا بدون در نظر گرفتن دما. |
لغات و اصطلاحات کاربردی مهندسی عمران به انگلیسی با ترجمه
اصطلاح فارسی | معادل انگلیسی | معنی یا توضیحات |
---|---|---|
خروجی جاذب | Absorptive outlet | خروجی که صدا یا انرژی را جذب میکند. |
قابلیت جذب | Absorptivity | توانایی یک ماده برای جذب انرژی یا مادهای خاص. |
تکیه گاه ، پایه کناری ، کوله | Abutment | سازهای که به پشتیبانی از پل یا دیوار کمک میکند. |
پایه جناحی ، پایه حایل | Abutment pier | پایهای که در انتهای پلها یا سازههای بزرگ قرار دارد. |
مغاکی | Abyssal | مرتبط با اعماق بسیار زیاد در اقیانوسها. |
چاه حبشی | Abyssinian well | نوعی چاه قدیمی که برای استخراج آب در مناطق خشک حفر میشد. |
مرکز دانشگاهی | Academic center | مرکزی که در آن فعالیتهای علمی و پژوهشی انجام میشود. |
زندگی آکادمیک | Academic life | فعالیتها و تجربیات مرتبط با تحصیلات و دانشگاه. |
آرایش برگ کنگری | Acanthus | نوعی الگوی برگدار در معماری کلاسیک. |
تسریع شده | Accelerated | فرآیندی که سرعت آن افزایش یافته است. |
کربنات سازی سریع | Accelerated carbonation | فرآیند تسریعشدهای که در آن کربنات تشکیل میشود. |
عمل آوردن تسریع شده | Accelerated curing | عملآوری مواد ساختمانی در زمان کوتاهتر. |
آزمون دوام شتابدار | Accelerated durability test | آزمونی برای ارزیابی دوام مواد تحت شرایط تسریعشده. |
جریان شتابدار | Accelerated flow | جریانی که تحت تأثیر شتاب است. |
بار متحرک توام با شتاب | Accelerated moving load | باری که با شتاب حرکت میکند. |
فاصلة شتاب-ایست قابل استفاده | Accelerated-stop distance available | فاصله لازم برای ایست کامل وسیله نقلیه پس از شتابگیری. |
تسریع کننده | Accelerating | فرآیند یا مادهای که باعث افزایش سرعت یک واکنش میشود. |
ماده اضافی سرعت پخش ، ماده مضاف تسریع کننده | Accelerating admixture | مادهای که به بتن یا سایر مواد افزوده میشود تا فرآیند گیرش را تسریع کند. |
شتاب | Acceleration | تغییر سرعت یک جسم در واحد زمان. |
تاریخچه زمان-شتاب | Acceleration time history | نمودار یا رکوردی که تغییرات شتاب در زمان را نشان میدهد. |
تاخیر شتابرسی | Acceleration delay | تأخیر زمانی قبل از شروع شتاب یک وسیله یا جسم. |
شتاب ثقلی | Acceleration due to gravity | شتابی که به دلیل نیروی جاذبه زمین ایجاد میشود (۹.۸ متر بر مجذور ثانیه). |
اثر شتاب | Acceleration effect | اثرات فیزیکی که به دلیل شتاب در یک سیستم یا جسم ایجاد میشود. |
خط شتاب | Acceleration lane | بخشی از جاده که برای افزایش سرعت وسیله نقلیه طراحی شده است. |
شتاب ثقل | Acceleration of gravity | مقدار شتاب ناشی از نیروی گرانش زمین. |
کثیرالاضلاع شتاب | Acceleration polygon | نموداری که تغییرات شتاب یک جسم را در محورهای مختلف نشان میدهد. |
رکورد شتاب | Acceleration record | ثبت اطلاعات شتاب یک جسم در طول زمان. |
سوابق شتاب | Acceleration records | مجموعهای از دادهها که اطلاعات مربوط به شتاب را نشان میدهند. |
پاسخ شتاب | Acceleration response | واکنش یک جسم یا سیستم به شتاب اعمال شده. |
راه شتابرسی | Acceleration road | مسیری که برای شتابگیری وسیله نقلیه ساخته شده است. |
طیف شتاب | Acceleration spectrum | نمودار یا طیفی که شتاب یک جسم را در محدودهای از فرکانسها نشان میدهد. |
مدت زمان شتابرسی | Acceleration time | مدت زمانی که یک وسیله نقلیه یا سیستم به شتابگیری میپردازد. |
تابع انتقال شتاب | Acceleration transfer function | تابعی که چگونگی انتقال شتاب در یک سیستم را توصیف میکند. |
تسریع کننده ، تندگیرکننده | Accelerator | ماده یا دستگاهی که سرعت یک واکنش یا فرایند را افزایش میدهد. |
شتاب سنج | Accelerometer | دستگاهی که برای اندازهگیری شتاب به کار میرود. |
شتاب نگار | Accelerogram | نموداری که تغییرات شتاب در طول زمان را ثبت میکند. |
شتاب نگاشت ها | Accelerograms | مجموعهای از نمودارهای شتاب در برابر زمان. |
شتابسنج | Accelerometer | دستگاهی برای اندازهگیری میزان شتاب. |
شرایط پذیرش | Acceptance condition | شرایطی که باید برای پذیرش یک محصول یا پروژه رعایت شود. |
ضابطه پذیرش | Acceptance criterion | معیار یا استانداردی که برای پذیرش یک محصول یا پروژه استفاده میشود. |
دسترسی | Access | امکان دستیابی یا ورود به یک مکان یا سیستم. |
تونل دسترسی | Access drift | تونلی که برای دسترسی به نقاط زیرزمینی حفر میشود. |
راهروی دستیابی | Access gallery | مسیری که برای دستیابی به نقاط خاص یک سازه یا معدن استفاده میشود. |
نقطه دسترسی | Access point | مکانی که از آن میتوان به یک شبکه یا سیستم دسترسی پیدا کرد. |
نقاط دسترسی | Access points | مکانهای مختلفی که به یک شبکه یا سیستم دسترسی فراهم میکنند. |
شیب گذر دسترسی | Access ramp | رمپی که دسترسی به سطوح مختلف را فراهم میکند. |
جاده دسترسی | Access road | جادهای که به یک مکان یا سازه دسترسی فراهم میکند. |
چاه دستیابی | Access well | چاهی که برای دسترسی به منابع زیرزمینی حفر میشود. |
دسترسی ، دستیابی | Accessibility | میزان راحتی یا امکان دستیابی به یک مکان یا سیستم. |
برخورد ، تصادم ، تصادف | Accident | رویدادی غیرمترقبه که منجر به خسارت یا جراحت میشود. |
تحلیلگر تصادف | Accident Analyzer | ابزاری برای تحلیل و بررسی دادههای تصادفات. |
منطقه برخورد | Accident area | ناحیهای که در آن تصادف یا حادثه رخ داده است. |
نقطه پرتصادف | Accident black spot | مکانی که تعداد زیادی تصادف در آن رخ داده است. |
علت برخورد | Accident causation | عواملی که منجر به وقوع تصادف میشوند. |
ویژگیهای تصادفات | Accident characteristics | مشخصات و ویژگیهایی که تصادف را توصیف میکنند. |
هزینه تصادف | Accident cost | هزینههای مرتبط با وقوع تصادف، شامل خسارتها و جراحتها. |
پیشبینی تصادفات | Accident forecasting | فرآیند پیشبینی احتمال وقوع تصادفات. |
بسامد تصادفات | Accident frequency | تعداد دفعات وقوع تصادف در یک دوره زمانی مشخص. |
درگیری در تصادف | Accident involvement | میزان مشارکت یا دخالت در یک تصادف. |
مدل پیشبینی تصادف | Accident prediction model | مدلی برای پیشبینی احتمال وقوع تصادفات بر اساس دادهها. |
پیشگیری از تصادف | Accident prevention | اقداماتی که برای جلوگیری از وقوع تصادفات انجام میشود. |
احتمال تصادف | Accident probability | احتمال وقوع تصادف در شرایط خاص. |
میزان تصادف | Accident rate | نسبت تصادفات به تعداد وسایل نقلیه یا ساعات سفر. |
بازسازی تصادف | Accident reconstruction | فرآیند بازسازی جزئیات تصادف برای بررسی علت و پیامدهای آن. |
اصطلاح فارسی | معادل انگلیسی | معنی یا توضیحات |
---|---|---|
کاهش میزان تصادفات | Accident reduction | اقدامات و تدابیری برای کاهش تعداد و شدت تصادفات. |
گزارش تصادف | Accident report | گزارشی از جزئیات و علت یک تصادف. |
شدت برخورد، شدت تصادف | Accident severity | درجه یا میزان خسارت و آسیب ناشی از تصادف. |
محل وقوع تصادف | Accident spot | مکانی که تصادف در آن رخ داده است. |
آمار تصادفات | Accident statistics | دادهها و اطلاعات آماری مربوط به تصادفات. |
مطالعه تصادف | Accident study | بررسی علمی و آماری تصادفات برای شناسایی الگوها و دلایل. |
نظریههای تصادف | Accident theories | تئوریها و نظریات مختلف درباره علل وقوع تصادف. |
روند تصادفات | Accident trend | تغییرات و الگوهای تصادفات در یک دوره زمانی. |
نوع تصادف | Accident type | دستهبندی و نوع برخورد در تصادف، مانند تصادف جلو به جلو یا از پشت. |
منطقه تصادف | Accident zone | ناحیهای که در آن تصادفات بیشتری رخ میدهد. |
تصادفی | Accidental | رخدادی که به صورت غیرعمدی و پیشبینی نشده رخ میدهد. |
عامل تصادفی | Accidental action | عاملی که به صورت تصادفی یا ناخواسته اتفاق میافتد. |
ترکیب تصادفی | Accidental combination | ترکیب نیروها یا بارهایی که به طور تصادفی و ناخواسته وارد میشوند. |
برونمرکزی تصادفی | Accidental eccentricity | عدم هممحوری ناشی از نیروهای تصادفی. |
ایجاد کنندههای حوادث | Accident-precursors | عواملی که احتمال وقوع حادثه را افزایش میدهند. |
کاهش شدت تصادف | Accident-severity reduction | اقداماتی برای کاهش میزان آسیبها و خسارات تصادف. |
نقشه نقطهای تصادفات | Accident-spot map | نقشهای که نقاط وقوع تصادفات را نشان میدهد. |
اصلاح کردن، تطبیق دادن | Accommodate | وفق دادن یا مناسب کردن یک شرایط برای یک وضعیت خاص. |
تطابق، همسازی | Accommodation | فرآیند سازگاری یا جا دادن چیزی در یک مکان یا شرایط خاص. |
همراه بودن | Accompanied | فرآیند همراهی یا بودن در کنار کسی یا چیزی. |
همراه بودن | Accompany | همراهی کردن یا قرار گرفتن در کنار چیزی. |
همراهی کردن | Accompanying | چیزی که به همراه یک شیء یا فرد دیگر وجود دارد. |
انجام دادن | Accomplish | به پایان رساندن یا به نتیجه رساندن یک کار. |
انجام دادن، به نتیجه رساندن | Accomplished | موفق به انجام یک کار شدن. |
مطابق | According | بر اساس یا طبق چیزی. |
توجیه شود | Accounted for | توضیح یا توجیه شدن یک موضوع یا وضعیت. |
بهم پیوستگی، تجمع ذرات | Accretion | تجمع و انباشت ذرات یا مواد به مرور زمان. |
تعلق گرفتن به | Accrue to | به مرور زمان به دست آمدن یا تعلق گرفتن به چیزی. |
انباشته شدن، انبار شدن | Accumulate | جمع شدن یا انباشته شدن چیزی به مرور زمان. |
ذخیره جمع شده | Accumulated storage | حجم ذخیرهای که به مرور زمان جمع شده است. |
انباشته | Accumulation | فرآیند جمع شدن یا انباشته شدن. |
دقت، صحت | Accuracy | میزان درستی یا صحت یک اندازهگیری یا فرآیند. |
درست | Accurate | دقیق یا صحیح بودن. |
ترازیابی دقیق | Accurate leveling | فرآیند دقیق تراز کردن. |
آجر اسیدی | Acid brick | نوعی آجر که در برابر اسید مقاوم است. |
خورده شدن بتن به وسیله اسید | Acid corrosion of concrete | فرآیند تخریب بتن به دلیل تماس با اسید. |
روباره اسیدی، سرباره اسیدی | Acid slag | بقایای فرآیندهای صنعتی که خاصیت اسیدی دارند. |
خاک اسیدی | Acid soil | نوعی خاک که pH آن کم و خاصیت اسیدی دارد. |
اسیدی | Acidic | دارای خاصیت اسیدی. |
محیط اسیدی | Acidic medium | محیطی که در آن pH پایین و خاصیت اسیدی وجود دارد. |
خاصیت اسیدی | Acidity | میزان یا درجه اسیدی بودن یک ماده یا محلول. |
درجه اسیدی فاضلاب | Acidity of wastewater | میزان اسیدی بودن آب فاضلاب. |
درجه اسیدی | Acidity range | محدودهای که در آن pH به صورت اسیدی است. |
صوتی | Acoustic | مرتبط با صدا یا صوت. |
طراحی آکوستیک | Acoustic design | طراحی فضا یا سازهای برای کنترل و بهبود کیفیت صدا. |
متکی به شنوایی | Acoustically reliant | چیزی که برای عملکرد خود به ویژگیهای صوتی متکی است. |
آکوستیک، صوتشناسی | Acoustics | علم یا مطالعه مربوط به صدا و امواج صوتی. |
اکر، جریب | Acre | واحد اندازهگیری مساحت زمین (تقریبا ۴۰۴۷ متر مربع). |
اکر-فوت | Acre-foot | واحدی برای اندازهگیری حجم (معادل یک اکر مساحت و یک فوت عمق). |
در عرض، سرتاسر | Across | به معنای عبور از یک طرف به طرف دیگر. |
اکریلونیتریل بوتادین استایرن (ABS) | Acrylonitrile butadiene styrene (ABS) | یک پلیمر مقاوم به ضربه و حرارت که در ساخت و ساز و تولید محصولات استفاده میشود. |
نیروی کنشی | Acting force | نیرویی که بر یک جسم یا سیستم وارد میشود. |
عمل، کنش | Action | انجام یک فعالیت یا فرآیند. |
زغال فعال، کربن فعال | Activated carbon | مادهای که برای جذب و فیلتر کردن آلایندهها استفاده میشود. |
لجن فعال، لجن فعال شده | Activated sludge | لجن حاوی میکروارگانیسمها که در تصفیه فاضلاب استفاده میشود. |
آماده واکنش کردن، فعال کردن | Activation | فرآیند آمادهسازی یک ماده یا سیستم برای واکنش. |
فعال کننده | Activator | ماده یا چیزی که یک واکنش را تسریع یا شروع میکند. |
جذب فعال | Active absorption | فرآیند جذب مواد یا انرژی به صورت فعال و با مصرف انرژی. |
قوس فعال | Active arch | قوسی که در اثر نیروهای فعال یا بارگذاری تغییر شکل میدهد. |
گنجایش مفید | Active capacity | مقدار گنجایشی که به طور مؤثر در یک سیستم استفاده میشود. |
رانش محرک خاک، فشار عامل خاک | Active earth pressure | فشاری که توسط خاک به دلیل نیروهای خارجی به سازهها وارد میشود. |
فشارهای خاک فعال | Active earth pressures | نیروهای وارد بر سازهها توسط خاک در حالت فعال. |
نیروی فعال | Active force | نیرویی که به طور مستقیم بر یک جسم یا سیستم اثر میگذارد. |
لایه فعال | Active layer | لایهای از یک سیستم که تحت تأثیر نیروها یا فرآیندهای فعال است. |
بیشتر بخوانید :
لیست کامل لغت و اصطلاحات عکاسی به انگلیسی | عکاسی و فیلمبرداری به انگلیسی
بهترین آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران
بهترین روش ترجمه متن انگلیسی به فارسی
آموزش کامل درس هشتم زبان انگلیسی پایه هفتم
لغات و اصطلاحات آرایشگری به انگلیسی + مکالمه در آرایشگاه مردانه و زنانه
بهترین روش تقویت مهارت شنیداری زبان انگلیسی
کاملترین لیست افعال بی قاعده زبان انگلیسی Irregular Verbs List
بهترین آموزشگاه زبان در مرزداران
دانلود کتاب nice talking with you
آزمون آیلتس کامپیوتری | آزمون آیلتس کامپیوتری چیست؟
بهترین سریال عاشقانه انگلیسی برای تقویت زبان
بهترین سایت و هوش مصنوعی تصحیح گرامر انگلیسی رایگان
مثال فارسی | مثال انگلیسی | معنی فارسی | اصطلاح انگلیسی |
---|---|---|---|
مهندسی عمران به طراحی، ساخت و نگهداری زیرساختهای فیزیکی میپردازد. | Civil engineering deals with the design, construction, and maintenance of physical infrastructure | مهندسی عمران | Civil Engineering |
پل یک سازه پیچیده است که به طراحی و ساخت دقیق نیاز دارد. | The bridge is a complex structure that requires careful design and construction | سازه | Structure |
شرکت ساختمانی در حال ساخت یک ساختمان اداری بلند جدید است. | The construction company is building a new high-rise office building | ساختمان | Building |
پی محکم برای یک ساختمان پایدار ضروری است. | A strong foundation is essential for a stable building | پی | Foundation |
تیرهای فولادی وزن سقف را تحمل میکنند. | The steel beams support the weight of the roof | تیر | Beam |
ستونها وزن کل سازه را تحمل میکنند. | The columns support the weight of the entire structure | ستون | Column |
بتن یک مصالح ساختمانی رایج برای ساختمانها، پلها و سدها است. | Concrete is a common construction material used for buildings, bridges, and dams | بتن | Concrete |
فولاد یک ماده محکم و همه کاره است که در بسیاری از پروژههای ساختمانی مورد استفاده قرار میگیرد. | Steel is a strong and versatile material used in many construction projects | فولاد | Steel |
معمار ساختمان زیبا و کاربردی طراحی کرد. | The architect designed a beautiful and functional building | طراحی | Design |
انتظار میرود ساخت بزرگراه جدید دو سال طول بکشد. | The construction of the new highway is expected to take two years | ساخت و ساز | Construction |
محل ساخت و ساز مکان پر رفت و آمد و خطرناکی است. | The construction site is a busy and dangerous place | محل ساخت و ساز | Construction site |
انتخاب مواد مناسب برای موفقیت یک پروژه ساختمانی بسیار مهم است. | The selection of the right materials is crucial for the success of a construction project | مصالح | Material |
ایمنی اولویت اصلی در یک سایت ساختمانی است. | Safety is the top priority on a construction site | ایمنی | Safety |
ساختمانها در مناطق زلزلهخیز باید به گونهای طراحی شوند که در برابر نیروهای لرزهای مقاومت کنند. | Buildings in earthquake zones need to be designed to withstand seismic forces | زلزله | Earthquake |
پل دو شهر را از رودخانه عبور میدهد. | The bridge connects the two cities across the river | پل | Bridge |
دولت در حال سرمایهگذاری برای ساخت جادههای جدید است. | The government is investing in the construction of new roads | جاده | Road |
ترافیک سنگین مشکلی اساسی در شهرهای بزرگ است. | Traffic congestion is a major problem in large cities | ترافیک | Traffic |
مهندسان عمران نقش مهمی در مدیریت منابع آب دارند. | Civil engineers play a vital role in managing water resources | منابع آب | Water resources |
شیوههای ساخت و ساز پایدار برای محافظت از محیط زیست ضروری است. | Sustainable construction practices are essential for protecting the environment | پایداری | Sustainability |
فرآیند گودبرداری برای جلوگیری از آسیب به تأسیسات زیرزمینی به برنامهریزی دقیق نیاز دارد. | The excavation process requires careful planning to avoid damaging underground utilities | گودبرداری | Excavation |
میلگردهای فولادی به عنوان آرماتور در سازههای بتنی استفاده میشوند. | Steel bars are used as reinforcement in concrete structures | آرماتور | Reinforcement |
دال بتنی کف ساختمان است. | The concrete slab is the floor of the building | دال | Slab |
دیوار آجری تکیهگاه سازهای و عایق را فراهم میکند. | The brick wall provides structural support and insulation | دیوار | Wall |
سقف مسطح با مواد ضد آب پوشانده شده است. | The flat roof is covered with waterproof material | سقف | Roof |
یک سیستم زهکشی مناسب برای جلوگیری از تجمع آب در اطراف ساختمان ضروری است. | A proper drainage system is essential to prevent water accumulation around the building | زهکشی | Drainage |
سیستم لولهکشی آب و بهداشت را برای ساختمان تامین میکند. | The plumbing system provides water and sanitation to the building | لوله کشی | Plumbing |
سیستم برق برای روشنایی، گرمایش و سرمایش نیرو تامین میکند. | The electrical system provides power for lighting, heating, and cooling | سیستم برق | Electrical system |
قبل از شروع ساخت و ساز، مجوز ساختمانی لازم است. | A building permit is required before construction can begin | مجوز | Permit |
برای اطمینان از ایمنی سازه، بازرسیهای منظم ضروری است. | Regular inspections are necessary to ensure the safety of a structure | بازرسی | Inspection |
نگهداری مناسب برای افزایش طول عمر ساختمان ضروری است. | Proper maintenance is essential to extend the lifespan of a building | نگهداری | Maintenance |
نقشهبرداری برای تعیین اندازه و شکل یک قطعه زمین استفاده میشود. | Surveying is used to determine the size and shape of a piece of land | نقشه برداری | Surveying |
مهندسی ژئوتکنیک به تعامل خاک و سازه میپردازد. | Geotechnical engineering deals with the interaction of soil and structures | مهندسی ژئوتکنیک | Geotechnical engineering |
مهندسی محیط زیست بر محافظت از محیط زیست در برابر تأثیرات پروژههای ساختمانی تمرکز دارد. | Environmental engineering focuses on protecting the environment from the impacts of construction projects | مهندسی محیط زیست | Environmental engineering |
مهندسی حمل و نقل به برنامهریزی، طراحی و ساخت سیستمهای حمل و نقل میپردازد. | Transportation engineering deals with the planning, design, and construction of transportation systems | مهندسی حمل و نقل | Transportation engineering |
از پنلهای بتنی پیش ساخته برای سرعت بخشیدن به ساخت و ساز استفاده میشود. | Precast concrete panels are used to speed up construction | بتن پیش ساخته | Precast concrete |
داربست برای ارائه پشتیبانی موقت به کارگران در حین ساخت و ساز استفاده میشود. | Scaffolding is used to provide temporary support for workers during construction | داربست | Scaffolding |
بلدوزرها و جرثقیلها از تجهیزات ضروری ساخت و ساز هستند. | Bulldozers and cranes are essential pieces of construction equipment | تجهیزات ساختمانی | Construction equipment |
شرکتهای ساختمانی برای رقابت در پروژهها پیشنهاد (مناقصه) ارائه میدهند. | Construction companies submit bids to compete for projects | مناقصه | Bidding |
پروژه طبق برنامه تا پایان سال به اتمام میرسد. | The project is on schedule for completion by the end of the year | برنامه زمانبندی | Schedule |
مثال فارسی | مثال انگلیسی | معنی فارسی | اصطلاح انگلیسی |
---|---|---|---|
بودجه پروژه شامل هزینه مصالح، نیروی کار و تجهیزات است. | The project budget includes the cost of materials, labor, and equipment | بودجه | Budget |
رویههای کنترل کیفیت اطمینان میدهند که ساخت و ساز مطابق با استانداردهای مورد نیاز باشد. | Quality control procedures ensure that the construction meets the required standards | کنترل کیفیت | Quality control |
این ساختمان برای دریافت گواهینامه LEED برای پایداری طراحی شده است. | The building is designed to achieve LEED certification for sustainability | گواهینامه LEED | LEED certification |
شهرسازی شامل توسعه شهرها و شهرکها میشود. | Urban planning involves the development of cities and towns | شهرسازی | Urban planning |
نگهداری منظم برای جلوگیری از تخریب زیرساختها ضروری است. | Regular maintenance is crucial to prevent the deterioration of infrastructure | نگهداری زیرساخت | Infrastructure maintenance |
مهندسی سواحل به طراحی و ساخت سازهها در مناطق ساحلی میپردازد. | Coastal engineering deals with the design and construction of structures in coastal areas | مهندسی سواحل | Coastal engineering |
تاسیسات تصفیه آب آب آشامیدنی تمیز را برای جوامع فراهم میکنند. | Water treatment plants provide clean drinking water for communities | تصفیه آب | Water treatment |
پرکاربردترین لغت های مهندسی عمران به انگلیسی با ترجمه
بلند مرتبه | high-rise | |
كوتاه | low-rise | |
ميان مرتبه | mid-rise | |
آسمان خراش | Skyscraper | |
طبقه | Story | |
زير زمين | Basement | |
همكف | ground floor | |
طبقه اول | first floor | |
كف، طبقه | floor | |
نما | facade | |
بالكن | balcony | |
حياط | courtyard | |
حياط مركزي | atrium | |
پاسيو(حياط خلوت) | patio | |
پيش كف | deck | |
سازه | structure | |
سراميك | ceramic | |
سقف | ceiling | |
سنگ | stone | |
آتش بند | fireproofing | |
شومينه | chimney | |
شيشه | glass | |
صفحه | plate | |
صوت | sound | |
آکوستیک | acoustics | |
طراحي | design | |
فرم | form | |
شكل | shape | |
بافت | texture | |
كالبد | fabric | |
الگو | pattern | |
سبك | style | |
بيان هنري | expression | |
بين النهرين | Mesopotamia | |
معماري مصري | Egyptian architecture | |
معماري يونان | Greek architecture | |
معماري ايراني | Persian architecture | |
معماري كلاسيك | Classical architecture | |
معماري رومي | Roman architecture | |
روم | Rome | |
معماري رومانسكي | Romanesque architecture | |
معماري اسلامي | Islamic architecture | |
معماري گوتيك | Gothic architecture | |
رنسانس | Renaissance | |
معماري رنسانس | Renaissance architecture | |
ركوكو | Rococo | |
نئوكلاسيك | Neoclassicism | |
معماري مدرسه هنرهاي زيبائي پاريس | Beaux–Arts architecture | |
التقاط گري | eclecticism | |
هنرنو، آرت نوو | Art Nouveau | |
باوهاس | Bauhaus | |
دي استايل | de Style | |
سبك بينالمللي | International style | |
مدرنيسم | modernism | |
پست مدرنيسم | post- modernism | |
عملكرد گرايي | functionalism | |
معماري ارگانيك | Organic architecture | |
هاي تك، با تکنولوژی پیشرفته | high-tech | |
واسازي، تخریب، تجزیه کردن | deconstruction | |
پيشتاز، پیشرو | avant-garde | |
تاق | vault | |
طراحي، نقشه | drawing | |
طراحي دست آزاد | free hand drawing | |
تصور، تصویر، ایماژ | image | |
اسكيس، طرح اولیه | sketch | |
نقشه كشي | drafting | |
شبكه | grid | |
مقياس | scale | |
ترسيمات پارالاين | paraline drawing | |
تير | beam | |
چوب | wood | |
الوار | lumber | |
حرارت | heat | |
دما | temperature | |
دماسنج | thermometer | |
رسانايي | conduction | |
همرفت | convection | |
تابش | radiation | |
عايق حرارتي | thermal insulation | |
رطوبت | humidity | |
سرمايش | cooling | |
گرمايش | heating | |
خاك | soil | |
خرپا | truss | |
در | door | |
ديوار | wall | |
ديوار باربر، دیوار حمال | bearing wall | |
ديوار غير باربر، دیوار غیرحمال | non bearing wall | |
نعل درگاه | lintel | |
ديوار خارجي | exterior wall | |
ديوار داخلي | Interior wall | |
ديوار حائل | retaining wall | |
رنگ | color | |
رنگ آميزي ساختمان | paint | |
روشنايي | light | |
لامپ | lamp | |
نورپرداري | lighting | |
نظم | order | |
تنوع | variety | |
تضاد | contrast | |
آشفتگي | chaos | |
محور | axis | |
تعادل | balance | |
تقارن | symmetry | |
ريتم | rhythm | |
تكرار | repetition | |
راستا | direction | |
تناقض | contradiction | |
هماهنگي | harmony | |
تناسب | proportion | |
مدول | module | |
فرايندطراحي | design process | |
برنامه | program | |
پروژه | project | |
خلاقيت | creativity | |
ايده | idea | |
رطوبت | moisture | |
غشاء | membrane | |
فلز | metal | |
فولاد | steel | |
آهن | iron | |
چدن | cast iron | |
زنگ | rust | |
قاب | frame | |
قاب صلب | rigid frame | |
قوس | arch | |
كليد قوس | keystone | |
كليسا | church | |
گنبد | dome | |
بار | load | |
بارزنده | live load | |
بارمرده | dead load | |
زلزله | earthquake | |
مركز سطحي زلزله | epicenter | |
كانون زلزله | hypocenter | |
گسل | fault | |
صفحه | plate | |
بام | roof | |
بام تخت | flat roof | |
بام شيبدار | pitched roof | |
نورگيربام | sky light | |
سفال بام | roof night | |
قير نفتي | asphalt | |
بتن | concrete | |
سيمان | cement | |
بتن مسلح | rein forced concrete | |
آرماتور | rein forcing bar (rebar) | |
بنايي | masonery | |
ملات | mortar | |
پلاستيك | plastic | |
لاستيك | rubber | |
پله | step | |
راه پله | stairway | |
رشته پله | flight | |
رمپ | ramp | |
پاگرد | landing | |
پنجره | window | |
پوسته | shell | |
پي | foundation | |
شمع | pile | |
تئاتر | theater | |
تاريخ | history | |
تمدن | civilization | |
فرهنگ | culture | |
آجر | brick | |
آجركاري | brickwork | |
واحد اندازهگيري | measure | |
دستگاه متريك | metric system | |
طول | length | |
مساحت | area | |
حجم | volume | |
تزئين | ornament | |
موزاييك | mosaic | |
آسانسور | elevator | |
پله برقي | escalator | |
اتاق | room | |
راهرو | hallway | |
كريدور | corridor | |
پلان باز | open plan | |
گالري | gallery | |
فضا | space | |
مكان | place | |
سيركولاسيون، مدار | circulation | |
معمار | architect | |
مهندس | engineer | |
پيمانكار | contractor | |
اجرا، ساخت | construction | |
مهندس ناظر | building official | |
پيشسازي | prefabricate | |
الكتريسيته | electricity | |
اندود، پلاستر | phase | |
انرژي خورشيدي | plaster | |
خانه خورشيدي، خانهای که از نور خورشید انرژی الکتریسیته خود را میگیرد | solar energy | |
سيستم گرمايش خورشيدي | solar house | |
سيستم گرمايش خورشيدي فعال | solar-heating system | |
جهت گيري نسبت به خورشيد، | active solar- heating system | |
گردش خورشیدی | solar orientation | |
سيستم گرمايش خورشيدي غير فعال | passive solar- heating | |
لوله كشي | plumbing | |
مواد و مصالح | material | |
تکیهگاه | Abutment | |
چسبندگی | Adhesion | |
تجمیع | Aggregate | |
افزودنی حباب هوا | Air-entraining admixture | |
لنگرگاه | Anchorage | |
شاه تیر، بخش زیرین قسمتی از تاق که روی سرستون قرار میگیرد | Architrave | |
آسفالت کردن | Asphalting | |
بالاست، ماسه، پارسنگ | Ballast | |
ظرفیت تحمل | Bearing capacity | |
قیر معدنی، قیر طبیعی | Bitumen | |
بتن کور کننده | Blinding concrete | |
پل طاق پهن | Box culvert | |
بنای آجری، بنای آجرکاری شده | Brick masonry | |
پل | Bridge | |
کد ساختمان | Building code | |
تیغه، دیوار، طاقنما | Bulkhead | |
پل کابلی | Cable-stayed bridge | |
کنسول، پایه، سگدست | Cantilever | |
درزبندی | Caulking | |
بتن سلولی | Cellular concrete | |
مواد سیمانی | Cementitious material | |
مهندسی عمران | Civil engineering | |
سد خزانه، سد زیرآبی، بستاب | Coffer Dam | |
انسجام | Cohesion | |
ستون | Column | |
تیر کامپوزیت، تیر مرکب | Composite beam | |
فشرده سازی | Compaction | |
بار متمرکز | Concentrated load | |
مجرا | Conduit | |
خوردگی | Corrosion | |
دبوار تکیه، دیوار تقویتی | Counterfort | |
عمل آوردن بتن | Curing | |
دیوار آببند | Cut-off wall | |
انحراف | Deflection | |
بار طراحی | Design load | |
نشست ناهموار، نشست نامساوی | Differential settlement | |
سنگ بریده، سنگ تزئینی | Dimension stone | |
اعوجاج | Distortion | |
میله رولپلاک | Dowel bars | |
زه کشی | Drainage | |
بتن کممایه | Dry lean concrete | |
بار دینامیکی، بار جنبشی | Dynamic load | |
خاک ریزی | Earthwork | |
ضریب کشسانی | Elastic modulus | |
ارتفاع | Elevation | |
خاکریزی | Embankment | |
درز انبساط | Expansion joint | |
مواد پر کننده | Fill material | |
پایه ستون | Footing | |
قالب بندی | Formwork | |
شکست، شکستگی | Fracture | |
باد کردگی زمین | Frost heave | |
مهندسی ژئوتکنیک | Geotechnical engineering | |
تیر آهن | Girder | |
درجه بندی | Grading | |
سنگ ریزه | Gravel | |
دیوار جاذبه | Gravity wall | |
نرده محافظ | Guardrail | |
تند باد | Gust wind | |
زمین سفت، خاک سفت | Hardpan | |
بزرگراه | Highway | |
بتن لانه زنبوری | Honeycomb concrete | |
فشار هیدرواستاتیک | Hydrostatic pressure | |
نقاط کشیده شده روى نقشه | Infill | |
زیر ساخت | Infrastructure | |
تست درجا | In-situ test | |
تقاطع | Intersection | |
جک زدن | Jacking | |
زانویی، لولا | Joint | |
جدول کاری | Kerbing | |
ورق پاخور | Kickplate | |
جریان هموار | Laminar flow | |
بار جانبی | Lateral load | |
مقاومت جانبی | Lateral resistance | |
سنگ آهک | Limestone | |
بتن سبک | Lightweight concrete | |
ضریب بار | Load factor | |
انتقال بار | Load transfer | |
ترکهای طولی | Longitudinal cracking | |
سنگفرش کم صدا | Low noise pavement | |
بتن انبوه | Mass concrete | |
پی گسترده، پی یکپارچه | Mat foundation | |
تهویه مکانیکی | Mechanical ventilation | |
گشتاور لَختی | Moment of inertia | |
بتن غیر شکل پذیر | Non-ductile concrete | |
پل مورب | Oblique bridge | |
فشار اضافه بار | Overburden pressure | |
طاق سهمی | Parabolic arch | |
بتن نفوذپذیر | Pervious concrete | |
خط سطح آب | Phreatic line | |
پی شمعی، فوندانسیون شمعی | Pile foundation | |
لوله | Pipe | |
پلکان، زمین | Pitch | |
ازاره، ته ستون، پایه ستون | Plinth | |
هواراه | Pneumatic duct | |
بار نقطهای | Point load | |
بتن پلیمری | Polymer concrete | |
بتن پیش تنیده | Prestressed concrete | |
طراحی احتمالی | Probabilistic design | |
مشخصات | Profile | |
بتن پوکه | Pumice concrete | |
فولاد تقویت کننده | Reinforcing steel | |
تاب آوری | Resilience | |
دال آجدار | Ribbed slab | |
روسازی صلب | Rigid pavement | |
جاده | Road | |
محوطه پشت بام | Roofscape | |
شن | Sand | |
پل سگمنتال، پل زنجیری | Segmental bridge | |
پیری، سالخورده بودن ساختمان | Senescence | |
توافق | Settlement | |
نیروی برشی | Shear force | |
مصالح ورق سازی | Sheeting | |
شمع زنی، پشت بند سازی | Shoring | |
بتن پاشی، بتن ریزی | Shotcrete | |
پل کج | Skew bridge | |
تخته سنگ، پاره سیمان | Slab | |
ساختار لغزنده، قالب لغزان | Slipform construction | |
مکانیک خاک | Soil mechanics | |
مشخصات خاک | Soil profile | |
سولفات محلول | Soluble sulfate | |
موانع صوتی | Sound barriers | |
طول | Span | |
بتن پاشیده شده | Sprayed concrete | |
پایه پلکانی | Stepped foundation | |
اسکله پلکانی | Step-taper pier | |
بنای سنگی، بنای سنگکاری شده | Stone masonry | |
کج شدن، کج کردن | Strain | |
فشار | Stress | |
تحلیل ساختاری | Structural analysis | |
عنصر ساختاری | Structural element | |
زیرپایه، زیربنا | Sub-base | |
زیرسازی | Subgrade | |
تهاجم سولفات | Sulphate attack | |
روبنا | Superstructure | |
نقشه برداری | Surveying | |
تنش | Tension | |
سختی کششی | Tension stiffening | |
رسانایی گرمایی | Thermal conductivity | |
پادیوار، پاشنه دیوار | Toe wall | |
ترک عرضی | Transverse cracking | |
پل خرپایی | Truss bridge | |
تونل | Tunnel | |
شالوده | Underpinning | |
جاده روستا | Village road | |
دیوار | Wall | |
مدیریت فاضلاب | Waste water management | |
میزان رطوبت | Water content | |
آب ایستی، سطح ابهای زیر زمینی | Water table | |
خاک غرقابی | Water-logged soil | |
سطح فرسودنی | Wearing surface | |
بتن کممایه مرطوب | Wet lean concrete | |
تونل باد | Wind tunnel | |
دیوار جناحی، دیوار جانبی | Wingwall | |
طناب سیمی، طناب ساخته شده از سیمهای به هم تابیده | Wire rope | |
کارپذیری | Workability | |
چرتکه | Abacus | |
سایش | Abrasion | |
دمای مطلق | Absolute temperature | |
شتاب | Acceleration | |
آکوستیک | Acoustics | |
مصالح | Aggregates | |
جریان هوا | Air flow | |
رسوبات آبرفتی | Alluvial deposits | |
زاویه | Angle | |
فضای حلقوی | Annular space | |
سازههای وابسته | Appurtenant structures | |
زهکشهای مصنوعی | Artificial drains | |
سنگ بنا، سنگ ساختمانی | Ashlar | |
جو، اتمسفر | Atmosphere | |
نقشه برداری خودکار | Automatic surveying | |
کج بیل مکانیکی | Backhoes | |
فشار برگشتی | Backpressure | |
باریکه آب | Backwater | |
موج گیر | Baffles | |
تعادل | Balance | |
زمین بلند و مرتفع | Banquette | |
بار، نرده ،میله | Barre | |
تقویت میله | Bar reinforcement | |
پایه | Base | |
زیر زمین | Basement | |
حلقه وان حمام | Bathtub ring | |
بالشتک، بخشی از تیرسقف که روی پایه قرار میگیرد | Bearing | |
قطاربندی | Belt course | |
خم، خم شدن | Bend | |
تنشهای خمشی | Bending stresses | |
مس بریلیم | Beryllium copper | |
مهندسی زیستی | Bioengineering | |
راه آسفالته، موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود | Blacktop | |
انفجار | Blasting | |
حفاری کور | Blind excavation | |
پیچ و مهره | Bolting | |
رابط، رشته | Bond | |
مهاربندی | Bracing | |
براکتها | Brackets | |
قوشقون | Breeching | |
ساختمان | Building | |
ضریب حجمی | Bulk modulus | |
حائل | Buttress | |
کابل | Cable | |
محفظه یا صندوق زیر آبی | Caisson | |
سیلیکات کلسیم | Calcium silicate | |
محاسبات | Calculations | |
منحنی، خمیده | Camber | |
تیر خمیده | Cambered beam | |
تیر اهرمی | Cantilever beam | |
ظرفیت | Capacity | |
فولاد کربن | Carbon steel | |
چدن | Cast iron | |
پنجره مشبک آهنین | Catch basin | |
سقف | Ceiling | |
خط مرکزی | Center line | |
برج مرکزی | Central tower | |
پمپهای گریز از مرکز | Centrifugal pumps | |
کانال | Channel | |
آب سرد | Chilled water | |
دودکش | Chimney | |
آبگذر مدور | Circular culvert | |
اقلیم | Climate | |
دربند، دره تنگ | Clough | |
پوشش، لایه پوشاننده | Coating | |
خاک بدون چسبندگی | Cohesionless soil | |
الیاف سخت و زبر، کوار | Coir | |
سقوط، فروپاشی، ریختن | Collapse | |
تیرچه ستون | Collar beam | |
شن انباشت | Colluvium | |
پایه ستون | Column footing | |
قابلیت احتراق | Combustibility | |
تحکیم | Consolidation | |
کانتور، حد فاصل | Contour | |
درز انقباض | Contraction joint | |
درز کنترل | Control joint | |
همگرایی | Convergence | |
حامل، ناقل، نوار نقاله | Conveyor | |
سرواره، مغزه بندى معمارى | Coring | |
قرنیز | Cornice | |
لوله فلزی راه راه | Corrugated metal pipe | |
وادادن | Creep | |
تاج، ستیغ | Crest | |
سطح مقطع | Cross section | |
تاج | Crown | |
آبگذر، راهآب | Culvert | |
سیلندر | Cylinder | |
عایق رطوبتی | Damp proofing | |
بار مرده | Dead load | |
بتن معیوب | Defective concrete | |
حد انحراف | Deflection limit | |
تخریب | Demolition | |
طرح | Design | |
حفاری با هسته الماس | Diamond core drilling | |
نهر بند، آببند | Dike | |
گودال | Ditch | |
توزیع | Distribution | |
دولریت، نوعی بازالت بلورین | Dolerite | |
چارچوب در | Door frame | |
تیرچه دوبل | Double beam | |
قوس انحنای دوتایی | Double curvature arch | |
نیروی کششی | Drag force | |
سوراخهای زهکشی | Drainage holes | |
حفاری | Drilling | |
خشکی | Dryness | |
مجرا | Duct | |
ماندگاری | Durability | |
فشار زمین | Earth pressure | |
زمين لرزه | Earthquake | |
لبه دار کردن سطوح | Eave | |
غرابت، گریز از مرکز | Eccentricity | |
عمارت | Edifice | |
حد کششی | Elastic limit | |
ورودی | Entrance | |
محیط | Environment | |
تجهیزات | Equipment | |
سینه کش، سرازیری تند | Escarpment | |
کوشا | diligent | |
پویا | dynamic |
نتیجهگیری لغات و اصطلاحات کاربردی مهندسی عمران به انگلیسی با ترجمه
همانطور که مشاهده کردید، مهندسی عمران مجموعهای از دانش و مهارتها است که نقش بسزایی در توسعهی جوامع بشری ایفا میکند. با به کارگیری اصولی این دانش در تمامی مراحل طراحی، ساخت و نگهداری سازهها، میتوان محیطی ایمن، پایدار و باکیفیت برای زندگی انسانها فراهم نمود.
امیدواریم با فراگیری این اصطلاحات، علاقهی شما به این حوزهی مهندسی بیش از پیش افزایش یابد. در این مطلب سعی کردیم اصلیترین و رایجترین لغات تخصصی رشته مهندسی عمران را همراه با ترجمه فارسی آنها برای شما گردآوری کنیم.