پدر به انگلیسی
“Father” ترجمه رسمی کلمه “پدر” در زبان انگلیسی است. این کلمه در موقعیت های رسمی و اداری مانند مدارک شناسایی، اسناد حقوقی و یا مکاتبات رسمی مورد استفاده قرار می گیرد.
در مقابل، “Dad” و “Daddy” دو واژه رایج برای خطاب کردن پدر در مکالمات روزمره و غیر رسمی هستند.
- Dad: این واژه صمیمی تر و عامیانه تر از “Father” است و به طور گسترده توسط کودکان و بزرگسالان برای خطاب کردن پدر خود استفاده می شود.
- Daddy: این واژه لحنی محبت آمیزتر و صمیمی تر دارد و بیشتر توسط کودکان برای خطاب کردن پدر خود به کار می رود.
نکات جالب:
- Father به عنوان اسمی قابل شمارش، جمع بسته می شود. برای مثال:
I have two fathers.
- Dad و Daddy جمع بسته نمی شوند.
- Father-in-law به معنی “پدرشوهر” و Mother-in-law به معنی “مادرشوهر” است.
- Stepfather به معنی “پدرخوانده” و Stepmother به معنی “نامادری” است.
عبارات مفید:
- My father: پدر من
- My dad: پدرم
- Your father: پدر شما
- His father: پدر او
- Her father: پدر او
- Their father: پدر آنها
- Dear dad: پدر جان
- Sweet dad: پدر عزیزم
مثال:
My dad is a doctor.
پدر من دکتر است.
کلمه father در نقش اسم قابل شمارش:
1. والد مذکر
مثال:
- پدرم شنبه هر هفته من را به تماشای فوتبال می برد.
- پدر بچه ها برای بردنشان به مدرسه آمد.
- پدر، اجازه هست بروم؟
نکات:
- Father به عنوان اسمی قابل شمارش، جمع بسته می شود. برای مثال:
I have two fathers.
- Father در معنای “پدر” معمولاً به یک مرد اشاره دارد.
- Father می تواند به یک مقام مذهبی مانند کشیش یا پاپ نیز اشاره داشته باشد.
مترادف ها:
- dad
- daddy
- papa
- patriarch
- sire
متضاد:
- mother
عبارات مفید:
- My father: پدر من
- Your father: پدر شما
- His father: پدر او
- Her father: پدر او
- Their father: پدر آنها
- The father of my children: پدر فرزندانم
- The father of modern medicine: پدر طب مدرن
کلمه “father” در نقش اسم قابل شمارش
کلمه “father” در نقش اسم قابل شمارش به عنوان “عنوان یک کشیش مسیحی، به خصوص کشیش کاتولیک رومی یا ارتدوکس” صحیح است.
در اینجا چند نمونه از کاربرد این تعریف در جمله آورده شده است:
- Father John is the parish priest of our church. (پدر جان کشیش محله کلیسای ما است.)
- I went to confession to the Father. (من برای اعتراف نزد پدر رفتم.)
- The Fathers of the Church are the early Christian writers and theologians. (پدران کلیسا نویسندگان و الهی دانان اولیه مسیحی هستند.)
نکاتی در مورد استفاده از این تعریف:
- Father در این معنی همیشه با حرف اول بزرگ نوشته می شود.
- Father می تواند به عنوان یک عنوان مستقل یا قبل از نام کشیش استفاده شود.
- این تعریف بیشتر در مورد کشیشان کاتولیک رومی و ارتدوکس استفاده می شود، اما می تواند برای کشیشان سایر فرقه های مسیحی نیز استفاده شود.
مترادف های:
- priest
- clergyman
- pastor
- minister
- confessor
موارد مشابه:
- Mother می تواند به عنوان عنوانی برای راهبه های کاتولیک استفاده شود.
- Abbot عنوانی برای رئیس یک صومعه است.
- Bishop عنوانی برای یک مقام عالی رتبه در کلیسا است.
کلمه “father” در حالت اسم قابل شمارش
کلمه “father” در حالت اسم قابل شمارش به عنوان “نامی برای خدای مسیحی” صحیح است.
در اینجا چند نمونه از کاربرد این تعریف در جمله آورده شده است:
- Father is the creator of the universe. (پدر خالق جهان است.)
- We pray to the Father for guidance and protection. (ما برای راهنمایی و محافظت از پدر دعا می کنیم.)
- The Father, the Son, and the Holy Spirit are the three persons of the Trinity. (پدر، پسر و روح القدس سه شخص تثلیث هستند.)
نکاتی در مورد استفاده از این تعریف:
- Father در این معنی همیشه با حرف اول بزرگ نوشته می شود.
- Father می تواند به تنهایی یا با سایر القاب خداوند مانند “God the Father” یا “Our Father” استفاده شود.
- این تعریف در الهیات مسیحی برای اشاره به شخص اول تثلیث استفاده می شود.
مترادف ها:
- God
- Creator
- Lord
- Jehovah
- Yahweh
موارد مشابه:
- Son به عنوان عنوانی برای عیسی مسیح استفاده می شود.
- Holy Spirit به عنوان عنوانی برای روح القدس استفاده می شود.
نکته:
استفاده از کلمه “father” برای اشاره به خدای مسیحی می تواند برای برخی افراد توهین آمیز باشد، به خصوص برای کسانی که با مفهوم پدر سنتی مشکل دارند.
فعل “father”
تلفظ:
- بریتانیایی: /ˈfɑː.ðər/
- آمریکایی: /ˈfɑː.ðɚ/
معنی:
- صاحب فرزند شدن از طریق باردار کردن یک زن
مثال:
- He has fathered three children. (او پدر سه فرزند است.)
- She recently fathered twins. (او به تازگی صاحب دوقلو شده است.)
نکات:
- Father به عنوان فعل، متعدی یا گذرا است، به این معنی که به یک مفعول نیاز دارد. در این مورد، مفعول نام فرزند یا تعداد
مترادف ها:
- sire
- procreate
- beget
- impregnate
- conceive
موارد مشابه:
- Mother می تواند به عنوان فعلی به معنای به دنیا آوردن فرزند استفاده شود.
- Parent می تواند به عنوان فعلی به معنای پدر یا مادر شدن استفاده شود.
نکته:
استفاده از کلمه “father” به عنوان فعل می تواند برای برخی افراد توهین آمیز باشد، به خصوص برای زنانی که با مفهوم مادر سنتی مشکل دارند.
مترادف های کلمه “father”:
مترادف های انگلیسی:
- sire
- dad
- daddy
- papa
- pop
- pa
- pater
- progenitor
- ancestor
- forefather
مثال جملات با کلمات “پدر من” و “پدرم” به انگلیسی با ترجمه فارسی:
My father:
- My father is a retired teacher. (پدر من یک معلم بازنشسته است.)
- My father always told me to follow my dreams. (پدر من همیشه به من می گفت که دنبال آرزوهایم بروم.)
My dad:
- My dad and my mom both work at the same company. (پدرم و مادرم هر دو در یک شرکت کار می کنند.)
- My dad is very kind and always supports me. (پدرم خیلی مهربان است و همیشه من را حمایت می کند.)
Your father:
- Your father is very handsome. (پدر شما خیلی خوش تیپ هستند.)
- What is your father’s occupation? (پدر شما چه شغلی دارند؟)
His father:
- His father is a famous doctor. (پدر او یک دکتر معروف است.)
- His father is very proud of him. (پدر او به او خیلی افتخار می کند.)
Her father:
- Your father and my father are friends. (پدر شما و پدر من با هم دوست هستند.)
- Your father helped me a lot. (پدر شما خیلی به من کمک کرد.)
Their father:
- Their father works very hard to support his family. (پدر آنها خیلی سخت کار می کند تا خانواده اش را تامین کند.)
- Their father always makes time for his children. (پدر آنها همیشه برای فرزندانش وقت می گذارد.)
Dear dad:
- Dear dad, I love you very much. (پدر جان، من خیلی دوستت دارم.)
- Dear dad, take care of yourself. (پدر جان، همیشه مراقب خودت باش.)
Sweet dad:
- Sweet dad, I need your help. (پدر عزیزم، من به کمک شما نیاز دارم.)
- Sweet dad, thank you for everything. (پدر عزیزم، ممنون از همه چیز.)
سوالات مربوط به پدر به انگلیسی
سوالات مربوط به سلامت:
- How are you feeling today? (امروز چه حسی داری؟)
- Do you have any pain? (درد داری؟)
- Are you taking your medication? (داروهایت را مصرف می کنی؟)
- Have you been eating well? (خوب غذا می خوری؟)
- Have you been sleeping well? (خوب می خوابی؟)
سوالات مربوط به فعالیت های روزانه:
- What did you do today? (امروز چه کار کردی؟)
- Did you go out today? (امروز بیرون رفتی؟)
- Did you see anyone today? (امروز کسی را دیدی؟)
- Did you have any appointments today? (امروز ملاقاتی داشتی؟)
- Did you have any problems today? (امروز مشکلی داشتی؟)
سوالات مربوط به احساسات:
- How are you feeling today? (امروز چه حسی داری؟)
- Are you feeling happy? (خوشحال هستی؟)
- Are you feeling sad? (غمگین هستی؟)
- Are you feeling anxious? (اضطراب داری؟)
- Are you feeling lonely? (احساس تنهایی می کنی؟)
سوالات مربوط به نیازها:
- Do you need anything? (به چیزی نیاز داری؟)
- Do you need help with anything? (به کمک با چیزی نیاز داری؟)
- Are you hungry? (گرسنه هستی؟)
- Are you thirsty? (تشنه هستی؟)
- Do you need to use the bathroom? (باید از دستشویی استفاده کنی؟)
سوالات مربوط به آینده:
- What are your plans for today? (برنامه هایت برای امروز چیست؟)
- What are your plans for the weekend? (برنامه هایت برای آخر هفته چیست؟)
- What are your plans for the future? (برنامه هایت برای آینده چیست؟)
- Is there anything you want to do? (چیزی هست که بخواهی انجام دهی؟)
- Is there anything you want to talk about? (چیزی هست که بخواهی در موردش صحبت کنی؟)
سوالات محبت آمیز:
- I love you, dad. (دوستت دارم، پدر.)
- You are the best father in the world. (تو بهترین پدر دنیا هستی.)
- I am so grateful for you. (خیلی ازت سپاسگزارم.)
- You are my hero. (تو قهرمان من هستی.)
- I am so lucky to have you as my father. (خیلی خوش شانس هستم که تو را به عنوان پدرم دارم.)