کالوکیشن های فعل carry در زبان انگلیسی+ کاربرد و مثال
کالوکیشن های فعل carry در زبان انگلیسی: کلمه “carry” در زبان انگلیسی به معنای “حمل کردن” است، اما این واژه میتواند در ترکیب با دیگر کلمات، معانی مختلف و گاه غیرمنتظرهای پیدا کند. این تغییرات معنایی در اثر همنشینی کلمات با یکدیگر به وجود میآید که به آنها کالوکیشن یا ترکیبات همایند میگوییم. در واقع، کالوکیشنها ترکیباتی از کلمات هستند که با کنار هم قرار گرفتن میتوانند معنای جدیدی ایجاد کنند که از معنی فردی هر کلمه متفاوت است.
در این مقاله از سری مطالب مربوط به کالوکیشنها گرامر زبان انگلیسی ، قصد داریم به بررسی کالوکیشنهای مختلف کلمه “carry” بپردازیم و مثالهایی از کاربردهای آن در جملات مختلف را ارائه دهیم. برای آشنایی بیشتر با معانی گوناگون این کلمه در ترکیبهای مختلف، از شما دعوت میکنیم تا ادامه مقاله را مطالعه کنید.
کالوکیشن های فعل carry در زبان انگلیسی
در اینجا جدول مربوط به کالوکیشنهای فعل “carry” و معانی آنها آورده شده است:
کالوکیشن | معنی فارسی |
---|---|
carrying weight | سنگین بودن، بار حمل کردن |
carrying burden | باری را بر دوش کشیدن |
carry out | به انجام رساندن، راه انداختن، انجام دادن |
carry around | اینطرف و آنطرف حمل کردن |
carry on with | به انجام کاری ادامه دادن، ادامه دادن |
carry over | به تعویق افتادن، موکول شدن، ادامهدار شدن چیزی از قبل |
carry off | (جایزه و غیره) بردن، (کار مشکلی را) با موفقیت انجام دادن |
get carried away | جوگیر شدن، از خود بیخود شدن |
carrying a baby | باردار بودن، بچهای را حمل کردن |
carry the can | تقصیر یا اشتباه را به گردن گرفتن، بار اشتباهی را به دوش کشیدن |
carry forward with | به چیزی یا برنامهای ادامه دادن |
carry the victory | بردن، برنده شدن |
carry cargo | محمولهای را حمل کردن |
carry passengers | مسافر حمل کردن، مسافر جابجا کردن |
carry virus | حامل ویروس بودن |
carry in | به داخل آوردن |
cash and carry | بخر و ببر، فقط نقدی، نسیه نفروختن |
فعل carry در زبان انگلیسی
Carry out
انجام دادن
Example: We need to carry out the experiment as planned.
ما باید آزمایش را طبق برنامه انجام دهیم.
Carry on
ادامه دادن
Example: Despite the interruption, she carried on with her presentation.
با وجود وقفه، او به ارائهاش ادامه داد.
Carry over
انتقال دادن
Example: The budget surplus will carry over to the next fiscal year.
مازاد بودجه به سال مالی آینده انتقال خواهد یافت.
Carry off
موفق شدن
Example: She carried off the role with great skill.
او با مهارت زیاد نقش را به خوبی اجرا کرد.
Carry forward
به آینده منتقل کردن
Example: The unspent funds will be carried forward to the next quarter.
بودجههای مصرف نشده به سه ماهه آینده منتقل خواهد شد.
بیشتر بخوانید : مراحل گرفتن مدرک آیلتس| برای گرفتن مدرک آیلتس از کجا شروع کنیم؟
Carry the weight of the world on one’s shoulders
بار دنیا را بر دوش داشتن
Example: He feels like he’s carrying the weight of the world on his shoulders with his new job.
او احساس میکند که با شغل جدیدش بار دنیا را بر دوش دارد.
Carry a torch for someone
در دل عشقی داشتن
Example: She still carries a torch for her high school sweetheart.
او هنوز در دل برای عشق دوران دبیرستانش احساس دارد.
Carry the day
پیروز شدن
Example: His persuasive arguments carried the day in the debate.
استدلالهای قانعکنندهاش در مناظره پیروز شد.
Carry a lot of weight
تأثیرگذار بودن
Example: Her opinion carries a lot of weight in the company.
نظر او در شرکت بسیار تأثیرگذار است.
Carry on one’s shoulders
مسئولیت چیزی را بر عهده داشتن
Example: He carried on his shoulders the responsibility of completing the project.
او مسئولیت کامل کردن پروژه را بر دوش خود داشت.
Carry through
به انجام رساندن
Example: Her determination helped carry the project through to completion.
عزم او کمک کرد تا پروژه به اتمام برسد.
Carry a message
پیام را منتقل کردن
Example: The campaign is designed to carry a message of environmental awareness.
این کمپین طراحی شده است تا پیام آگاهی زیستمحیطی را منتقل کند.
کاربرد کالوکیشن های فعل carry در زبان انگلیسی
فعل carry در زبان انگلیسی با کالوکیشنهای مختلفی ترکیب میشود که هر کدام معنای خاصی دارند. در اینجا به طور مختصر توضیح داده شده است:
- Carry weight: معنای “داشتن اهمیت” یا “تاثیر زیاد” دارد.
- مثال: His opinion carries a lot of weight in the company. (نظر او در شرکت تاثیر زیادی دارد.)
- Carry a burden: به معنای “تحمل مسئولیت یا مشکل” است.
- مثال: She is carrying a heavy burden of debt. (او بار سنگین بدهی را به دوش میکشد.)
- Carry out: به معنای “انجام دادن” یا “عملی کردن کاری” است.
- مثال: They carried out the plan successfully. (آنها نقشه را با موفقیت اجرا کردند.)
- Carry on with: به معنای “ادامه دادن به کاری” است.
- مثال: We carried on with our work despite the interruptions. (با وجود وقفهها، به کار خود ادامه دادیم.)
- Carry over: به معنای “انتقال دادن چیزی به زمان یا موقعیت دیگر” است.
- مثال: The project will carry over into next year. (پروژه به سال آینده منتقل خواهد شد.)
- Carry off: به معنای “موفق شدن در انجام کاری” یا “بردن پیروزی” است.
- مثال: They carried off the victory in the competition. (آنها در مسابقه پیروز شدند.)
- Carry around: به معنای “حمل کردن چیزی با خود” است.
- مثال: She carries around a notebook everywhere she goes. (او هرجا میرود، دفترچهای با خود حمل میکند.)
- Get carried away: به معنای “شور و هیجان زیاد داشتن” است.
- مثال: I got carried away and spoke for too long. (من هیجان زده شدم و خیلی طولانی صحبت کردم.)
- Carry the can: به معنای “تحمل مسئولیت اشتباهات دیگران” است.
- مثال: He had to carry the can for the team’s failure. (او مجبور شد مسئولیت شکست تیم را بر عهده بگیرد.)
مثال کالوکیشنهای Carry
Carrying weight
- The weightlifter was carrying a lot of weight on his shoulders.
وزنهبردار وزن زیادی را روی شانههای خود تحمل میکرد. - The backpack was carrying a lot of weight, so I had to take it off.
کولهپشتی خیلی سنگین بود، به همین خاطر آن را درآوردم. - The bridge was carrying a lot of weight, so it was important to keep it well-maintained.
پل وزن زیادی داشت، به همین خاطر مهم بود که آن را در وضعیت خوبی نگه دارند. - The tree was carrying a lot of weight, so it was starting to lean.
درخت وزن خیلی سنگینی داشت، به همین خاطر شروع کرد به خم شدن.
Carrying burden
- The soldier was carrying the burden of his friends’ deaths.
سرباز داشت بار مرگ دوستش را به دوش میکشید. - His mother was carrying the burden of raising her children on her own.
مادرش داشت بار سنگین تنهایی بزرگ کردن بچهها را به دوش میکشید. - The company was carrying the burden of a lot of debt.
کمپانی زیر بار قرضهای زیادی بود. - The patient was carrying the burden of a terminal illness.
بیمار داشت بار یک بیماری کشنده را به دوش میکشید.
بیشتر بخوانید: جمع بستن اسمها در زبان انگلیسی
Carry out
- The police carried out a search of the suspect’s house.
پلیس جستجوی خانه متهمین را آغاز کرد. - The doctor carried out a series of tests on the patient.
پزشک آزمایشات زیادی روی بیمار انجام داد. - The fire department carried out a successful rescue of the trapped people.
دپارتمان آتشنشانی عملیاتی موفقیتآمیزی را برای نجات دادن افرادی که گیر افتاده بودند انجام داد. - The team carried out their plans perfectly.
اعضای تیم نقشههایشان را به نحو احسن انجام دادند.
Carry around
- This woman was carrying around a large purse.
این زن کیف بزرگی را با خود این طرف و آن طرف میبرد. - The child was carrying around a stuffed animal.
بچهها داشتند یک حیوان عروسکی را با خود این طرف و آن طرف میبردند. - The man was carrying around a briefcase.
آن مرد داشت یک چمدان را با خود این طرف و آن طرف میبرد. - The artist was carrying around a sketchpad.
هنرمند داشت دفتر نقاشیهایش را با خود این طرف و آن طرف میبرد.
بیشتر بخوانید : آموزش گرامر صفت تفضیلی و عالی در انگلیسی
Carry on with
- The students carried on with their studies despite the distractions.
دانشآموزان با وجود عوامل حواسپرتی به درس خواندن خود ادامه دادند. - The workers carried on with their work even though it was dangerous.
کارگران با وجود خطری که داشت به کار خود ادامه دادند. - This couple carried on with their wedding plans even though the groom’s parents didn’t approve.
این زوج با وجود مخالفت پدر و مادر داماد به برنامههای عروسی خود ادامه دادند. - The politician carried on with his campaign even though he was trailing in the polls.
این سیاستمدار با وجود اینکه در نظرسنجیها عقب افتاده بود به کارزار انتخاباتی خود ادامه داد.
Carry over
- The debt was carried over from the previous year.
این بدهی از سال قبل باقی مانده. - The classwork was carried over to the next semester.
کار کلاسی به ترم بعد موکول شد. - The meeting was carried over to the following week.
جلسه به هفته بعدی منتقل شد. - The argument was carried over from the previous day.
دعوای روز قبل به امروز هم کشیده شد.
بیشتر بخوانید : تبدیل اسم به صفت در زبان انگلیسی | چگونه اسم را به صفت تبدیل کنیم؟
Carry off
- The thief carried off the jewels in the robbery.
سارق طی این سرقت جواهرات را با خود برد. - The actor carried off the role of Hamlet brilliantly.
بازیگر نقش هملت را به نحو احسن اجرا کرد. - The team carried off the victory in the championship game.
این تیم در بازی قهرمانی پیروز شد. - The politician carried off the election by a landslide.
این سیاستمدار انتخابات را با قاطعیت پیروز شد.
Get carried away
- The crowd got carried away and started chanting.
جمعیت جوگیر شدند و شروع کردند به شعار دادن. - The speaker got carried away and went on for too long.
سخنران جوگیر شد و سخنان خود را زیادی کش داد. - The student got carried away and started writing a novel.
دانشآموز جوگیر شد و شروع به نوشتن یک رمان کرد. - The artist got carried away and painted a masterpiece.
هنرمند از خود بیخود شد و یک نقاشی شاهکار کشید.
بیشتر بخوانید: گفتن و نوشتن تاریخ به انگلیسی + نکات و مثال
Carrying a baby
- She continued her job even though she was carrying a baby.
او با وجود اینکه باردار بود به کارش ادامه داد. - The father was carrying his baby in a sling.
پدر بچهاش را با یک بند بسته بود و با خودش حمل میکرد. - The grandmother was carrying her baby in a stroller.
مادربزرگ بچهاش را در کالسکه حمل میکرد.
Carry the can
- The politician was made to carry the can for the party’s defeat.
سیاستمدار مجبور شد بار اشتباه حزبش را به دوش بکشد. - The employee was made to carry the can for the company’s financial problems.
کارمند مجبور شد بار مشکلات مالی شرکت را به دوش بکشد. - The student was made to carry the can for the team’s loss.
دانشآموز مجبور شد تا بار باخت تیم را به دوش بکشد. - The parent was made to carry the can for the child’s bad behavior.
والدین مجبور شدند بار رفتار زشت فرزندشان را به دوش بکشند.
Carry forward with
- The company carried forward with its plans to expand.
کمپانی به برنامههای توسعه خود ادامه داد. - The government carried forward with its plans to reform the healthcare system.
دولت به برنامههایش برای بازسازی سیستم سلامت کشور ادامه داد. - The team carried forward with its plans to win the championship.
اعضای تیم به برنامههای خود برای قهرمانی ادامه دادند. - The student carried forward with her plans to go to graduate school.
دانشآموز به برنامههایش برای رفتن به دانشگاه ادامه داد.
بیشتر بخوانید : بهترین سریال ها برای یادگیری و تقویت زبان انگلیسی
Carry the victory
- The team carried the victory in the championship game.
تیم در بازی قهرمانی به پیروزی رسید. - The candidate carried the victory in the election.
این کاندیدا در رقابت انتخاباتی پیروز شد. - The army carried the victory in the war.
ارتش جنگ را با پیروزی پشت سر گذاشت. - The company carried the victory in the lawsuit.
کمپانی دعوی قانونی را با پیروزی پشت سر گذاشت.
Carry cargo
- The ship was carrying cargo from China to the United States.
کشتی داشت محمولهای را از چین به آمریکا حمل میکرد. - The plane was carrying cargo from New York to Los Angeles.
هواپیما داشت باری را از نیویورک به لس آنجلس حمل میکرد. - They were carrying a suspicious cargo to the house.
آنها محموله مشکوکی را به خانه حمل میکردند.
Carry passengers
- The plane was carrying passengers from New York to Los Angeles.
این هواپیما حامل مسافرانی از نیویورک به لسآنجلس بود. - The train was carrying passengers from Chicago to St. Louis.
قطار حامل مسافرانی از شیکاگو به سنتلوئیس بود. - The bus was carrying passengers from the city to the suburbs.
اتوبوس حامل مسافران از شهر به حومه شهر بود. - The ferry was carrying passengers from the mainland to the island.
کشتی حامل مسافران از سرزمین اصلی به جزیره بود.
Carry virus
- The person was carrying the virus and didn’t know it.
آن شخص حامل ویروس بود اما خودش نمیدانست. - The animal was carrying the virus and was able to transmit it to humans.
این حیوان حامل ویروس بود و توانست آن را به انسان منتقل کند. - The plant was carrying the virus and was able to spread it to other plants.
این گیاه حامل ویروس بود و توانست آن را به گیاهان دیگر سرایت دهد. - The food was carrying the virus and was able to make people sick.
این غذا حامل ویروس بود و توانست مردم را بیمار کند.
بیشتر بخوانید : حرف ربط جفتی یا دوتایی انگلیسی (آموزش گرامر و کاربرد با مثال)
Carry in
- The movers carried in the furniture.
باربرها مبلمان را آوردند داخل. - The groceries were carried in by the delivery person.
تحویل دهنده، خوار و بارها را آورد داخل. - The Christmas tree was carried in by the family.
اعضای خانواده درخت کریسمس را به خانه آوردند.
Cash and carry
- The store is a cash and carry, so you have to pay for the goods before you take them away.
این مغازه فقط نقدی جنس میفروشد، به همین خاطر اول باید پول جنسهایت را بدهی بعد آنها را ببری. - The company sells its products on a cash and carry basis, so customers must pay in cash and carry the goods away themselves.
این کمپانی محصولاتش را به صورت بخر و ببر میفروشد، به همین خاطر مشتریان باید پول جنس را نقدی پرداخت کنند و بعد خودشان آن را ببرند. - The warehouse is a cash and carry, so customers can buy large quantities of goods at wholesale prices and take them away themselves.
این انبار به صورت بخر و ببر کار میکند، بنابراین مشتریان میتوانند اجناس را در حجم زیاد خریداری کنند و خودشان آن را ببرند. - The cash and carry store is a popular destination for businesses that need to buy large quantities of supplies.
مغازههای بخر و ببر مقصد ایدهآلی برای کسب و کارهایی هستند که نیاز دارند مواد اولیه خود را در حجمهای زیادی خریداری کنند.
جمعبندی کالوکیشنهای فعل “carry” در زبان انگلیسی
برای تقویت زبان انگلیسی خود و جلوگیری از مشکلات در مکالمات، آشنایی با کالوکیشنها امری ضروری است. کالوکیشنهای فعل “carry” یکی از عبارتهای ترکیبی رایج در زبان انگلیسی هستند که میتوانند در موقعیتهای مختلف به کار روند و مهارتهای گفتاری و نوشتاری شما را به طور قابل توجهی بهبود بخشند.
با یادگیری و استفاده از کالوکیشنهای “carry” در مکالمات روزمره، میتوانید مهارتهای زبانی خود را تقویت کرده و به طرز مؤثری در موقعیتهای مختلف ارتباط برقرار کنید.
سوالات متداول درباره کالوکیشنهای فعل “carry”:
در کالوکیشنهای مختلف مانند “carry weight”، “carry out”، و “carry on with”، از فعل “carry” به عنوان یک بخش اساسی برای نشان دادن انتقال مسئولیت، موفقیت در انجام کاری یا ادامه دادن به فعالیتها استفاده میشود.
مثال: She carries the burden of raising her children alone. (او بار مسئولیت بزرگ کردن بچهها را به دوش میکشد.)
“Carry out” به معنای انجام دادن یا عملی کردن یک کار است.
مثال: The team carried out the plan successfully. (تیم نقشه را با موفقیت اجرا کرد.)
Carry on with” به معنای ادامه دادن به انجام کاری است.
مثال: Despite the challenges, she carried on with her studies. (با وجود چالشها، او به تحصیلاتش ادامه داد.)
تلفظ صحیح “carry” به صورت /ˈkæri/ است. این کلمه معمولاً با صدای “کَری” تلفظ میشود.
She collects stamps from all over the world. (او تمبرهایی از سراسر جهان جمعآوری میکند.)
She holds a leadership position in the company. (او یک موقعیت رهبری در شرکت دارد.)
He is behind in his studies and needs to catch up. (او در درسهایش عقب است و باید جبران کند.)
این عبارت به معنای قبول مسئولیت اشتباهات یا مشکلات است.
مثال: He had to carry the can for the failure of the project. (او مجبور شد مسئولیت شکست پروژه را بر عهده بگیرد.)