انواع صفت در زبان انگلیسی

انواع صفت در زبان انگلیسی

643 بازدید
انواع صفت در زبان انگلیسی

صفت چیست؟

به‌طورکلی، صفت کلمه‌ای است که اسم یا ضمیر را توصیف می‌کند. درواقع صفت، توضیح و اطلاعات بیشتری راجع به اسم به ما می‌دهد. (دقت کنید که صفت، فقط اسم و ضمیر را توصیف می‌کند. یعنی اگر کلمه‌ای یک فعل یا صفت را توصیف کرد، دیگر به آن قید می‌گوییم.)

در حالت کلی می‌توان صفت‌‌های انگلیسی را به دو دسته تقسیم کرد:

  • صفات توصیفی (Descriptive Adjectives)
  • صفات محدودکننده (Limiting Adjectives)

صفات توصیفی ویژگی‌های اسم یا ضمیر را توصیف می‌کنند و اطلاعاتی درباره ظاهر یا کیقیت اسم به ما می‌دهند و آن را توصیف یا تعریف می‌کنند. به همین خاطر، به آن‌ها «صفات کیفی» (Qualitative Adjectives) نیز می‌گویند؛ اما صفات محدودکننده، با توصیف اسم، ویژگی‌های آن را محدود و منحصر به فرد می‌کنند.

انواع صفت‌‌های انگلیسی در حالت کلی

صفات توصیفی (Descriptive Adjectives)

صفات توصیفی ویژگی‌های اسم یا ضمیر را توصیف می‌کنند و اطلاعاتی درباره ظاهر یا کیقیت اسم به ما می‌دهند و آن را توصیف یا تعریف می‌کنند. این صفات می‌توانند در مورد اندازه، شکل، رنگ، جنس، کیفیت، یا هر ویژگی دیگری از اسم صحبت کنند. به عنوان مثال، در جمله «The big dog is brown.»، صفت «big» ویژگی اندازه و صفت «brown» ویژگی رنگ را برای اسم «dog» بیان می‌کنند.

ترتیب صفات در زبان انگلیسی
ترتیب صفات در زبان انگلیسی

صفات توصیفی می‌توانند در جمله به صورت‌های مختلفی استفاده شوند، مانند:

  • قبل از اسم (The big dog is brown.)
  • بعد از اسم (The dog is big and brown.)
  • با حرف اضافه (**The dog with the big ears is brown.)

صفات توصیفی می‌توانند با سایر صفات نیز ترکیب شوند. به عنوان مثال، در جمله «The big brown dog is friendly.»، صفت «big» با صفت «brown» ترکیب شده است تا ویژگی‌های بیشتری را برای اسم «dog» بیان کند.

صفات توصیفی به 2 دسته جداگانه نیز تقسیم می‌شوند:

1. صفات وصفی Attributive Adjectives

صفات وصفی که قبل از اسم می‌آیند و ویژگی‌های آن را توصیف می‌کنند.

2. صفات خبری Predicative Adjectives

صفات خبرب با اخباری برعکس صفات وصفی، قبل از اسم نمی‌آیند. آن‌ها بعد از فعل «to be» و افعال ربطی «Linking Verbs» قرار می‌گیرند

صفات محدودکننده

صفات محدودکننده ویژگی‌های اسم را محدود می‌کنند. این صفات معمولاً برای اشاره به تعداد، ترتیب، یا کیفیت اسم استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «I have two big dogs.»، صفت «two» تعداد اسم «dogs» را محدود می‌کند و صفت «big» ویژگی اندازه را برای اسم «dogs» بیان می‌کند.

صفات محدودکننده می‌توانند در جمله به صورت‌های مختلفی استفاده شوند، مانند:

  • قبل از اسم (I have two big dogs.)
  • بعد از اسم (The two dogs are big.)
  • با حرف اضافه (I have two big dogs in the backyard.)

صفات محدودکننده می‌توانند با سایر صفات نیز ترکیب شوند. به عنوان مثال، در جمله «I have two young big dogs.»، صفت «two» تعداد اسم «dogs» را محدود می‌کند، صفت «young» ویژگی سن را برای اسم «dogs» بیان می‌کند، و صفت «big» ویژگی اندازه را برای اسم «dogs» بیان می‌کند.

8 نوع صفات محدودکننده در زبان انگلیسی

  • صفت خاص (Proper Adjective)
  • صفت توصیفی (Descriptive Adjective)
  • صفت کمی (Ouantitative Adjective)
  • صفت عددی (Numeral Adjective)
  • صفت اشاره (Demonstrative Adjective)
  • صفت توزیعی (Distributive Adjective)
  • صفت استفهامی (Interrogative Adjective)
  • صفت ملکی (Possessive Adjective)

صفات خاص (Proper Adjectives)

صفات خاص (Proper Adjectives) صفاتی هستند که برای اشاره به افراد، مکان‌ها، یا چیزهای خاص استفاده می‌شوند. این صفات معمولاً از نام‌های خاص مشتق می‌شوند و با حروف بزرگ نوشته می‌شوند.

به عنوان مثال، در جمله «The English language is beautiful»، «English» صفت خاص است که به زبان انگلیسی اشاره دارد.

صفات خاص می‌توانند برای توصیف ویژگی‌های یک اسم نیز استفاده شوند. به عنوان مثال، در جمله «The White House is the seat of the United States government»، «White» صفت خاص است که ویژگی رنگ سفید را برای اسم «House» توصیف می‌کند.

در اینجا چند نمونه دیگر از صفات خاص آورده شده است:

  • نام افراد: John، Mary، Smith، Jones
  • نام مکان‌ها: Paris، London، New York، Tokyo
  • نام چیزها: **The Golden Gate Bridge، **The Mona Lisa، **The Eiffel Tower

صفات خاص می‌توانند در جمله به صورت‌های مختلفی استفاده شوند، مانند:

  • قبل از اسم (The English language is beautiful**)
  • بعد از اسم (I visited Paris last year)
  • با حرف اضافه (I live in London)

صفات خاص معمولاً با حروف بزرگ نوشته می‌شوند، اما در برخی موارد، مانند نام‌های خانوادگی، با حروف کوچک نوشته می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «**The Smith family is coming over for dinner»، «Smith» با حروف کوچک نوشته شده است.

صفات توصیفی (Descriptive Adjectives)

صفات توصیفی (Descriptive Adjectives) صفاتی هستند که برای توصیف ویژگی‌های یک اسم استفاده می‌شوند. این صفات می‌توانند ویژگی‌های مختلفی را توصیف کنند، مانند:

  • شکل (مربع، گرد، کلاسیک)
  • اندازه (بزرگ، کوچک، متوسط)
  • رنگ (قرمز، آبی، سبز)
  • تعداد (یک، دو، سه)
  • کیفیت (خوب، بد، زیبا)
  • منشأ (ایرانی، چینی، ایتالیایی)

صفات توصیفی معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، در جمله «The big dog is chasing the cat**»، «big» صفت توصیفی است که ویژگی اندازه را برای اسم «dog» توصیف می‌کند.

در اینجا چند نمونه دیگر از صفات توصیفی آورده شده است:

  • صفات توصیفی شکل: circular، oval، rectangular
  • صفات توصیفی اندازه: large، small، medium
  • صفات توصیفی رنگ: red، blue، green
  • صفات توصیفی تعداد: one، two، three
  • صفات توصیفی کیفیت: good، bad، beautiful
  • صفات توصیفی منشأ: Iranian، Chinese، Italian

صفات توصیفی می‌توانند به صورت‌های مختلفی ساخته شوند، مانند:

  • صفت‌های ساده (بزرگ، زیبا، خوب)
  • صفت‌های مشتق (خواندنی، نویسنده، دانشمند)
  • صفت‌های مرکب (دانشگاه علمی** کاربردی**)

صفات توصیفی نقش مهمی در زبان انگلیسی دارند. آنها به ما کمک می‌کنند تا اطلاعات بیشتری در مورد افراد، مکان‌ها و چیزها ارائه دهیم.

صفات کمی (Quantitative Adjectives)

صفات کمی (Quantitative Adjectives) صفاتی هستند که برای بیان کمیت یا ترتیب استفاده می‌شوند. این صفات می‌توانند برای توصیف ویژگی‌های زیر استفاده شوند:

  • تعداد (یک، دو، سه)
  • اندازه (کم، زیاد، بسیار)
  • فاصله (نزدیک، دور، بین)
  • زمان (زود، دیر، قبل)

صفات کمی معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، در جمله «I have three dogs»، «three» صفت کمی است که ویژگی تعداد را برای اسم «dogs» توصیف می‌کند.


The scientists didn’t have much time to complete the project.

دانشمندان وقت زیادی برای تکمیل پروژه نداشتند.

  • I have sufficient money for my annual holidays.

من برای تعطیلات سالانه خود پول کافی دارم.

  • People don’t get enough exercise these days.

مردم این روزها به اندازه کافی ورزش نمی کنند.

  • These eye-witness testimonies have no significance to the case in question.

شهادت های شاهدان عینی هیچ اهمیتی برای پرونده مورد بحث ندارند.

  • Jonathan drank little water during the marathon.

جاناتان در طول ماراتن کمی آب نوشید.

صفات کمی می‌توانند به صورت‌های مختلفی ساخته شوند، مانند:

  • صفت‌های عددی (one، two، three)
  • صفت‌های ترتیبی (first، second، third)
  • صفت‌های مشتق (much، many، little، few)

صفات کمی نقش مهمی در زبان انگلیسی دارند. آنها به ما کمک می‌کنند تا اطلاعات بیشتری در مورد افراد، مکان‌ها و چیزها ارائه دهیم.

صفات عددی (Numeral Adjectives)

صفات عددی (Numeral Adjectives) صفاتی هستند که برای بیان کمیت یا ترتیب استفاده می‌شوند. این صفات به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:

  • صفات عددی اصلی (Cardinal Adjectives)
  • صفات عددی ترتیبی (Ordinal Adjectives)

صفات عددی اصلی (Cardinal Adjectives) برای بیان تعداد دقیق استفاده می‌شوند. این صفات معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، در جمله «I have three dogs»، «three» صفت عددی اصلی است که ویژگی تعداد را برای اسم «dogs» توصیف می‌کند.

در اینجا چند نمونه دیگر از صفات عددی اصلی آورده شده است:

  • یک (one)
  • دو (two)
  • سه (three)
  • چهار (four)
  • پنج (five)
  • شش (six)
  • هفت (seven)
  • هشت (eight)
  • نه (nine)
  • ده (ten)

صفات عددی ترتیبی (Ordinal Adjectives) برای بیان ترتیب استفاده می‌شوند. این صفات معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، در جمله «The first house is on the left**»، «first» صفت عددی ترتیبی است که ویژگی ترتیب را برای اسم «house» توصیف می‌کند.

در اینجا چند نمونه دیگر از صفات عددی ترتیبی آورده شده است:

  • اول (first)
  • دوم (second)
  • سوم (third)
  • چهارم (fourth)
  • پنجم (fifth)
  • ششم (sixth)
  • هفتم (seventh)
  • هشتم (eighth)
  • نهم (ninth)
  • دهم (tenth)

صفات عددی ترتیبی می‌توانند از صفات عددی اصلی مشتق شوند. به عنوان مثال، صفت عددی ترتیبی «first» از صفت عددی اصلی «one» مشتق شده است.

  • صفات عددی اصلی (Cardinal Adjectives):
    • I have three dogs
    • There are two cats in the yard
    • The first book on the shelf is mine
    • The last train to the airport leaves at 6:00 PM
  • صفات عددی ترتیبی (Ordinal Adjectives):
    • The first day of school is always exciting
    • The second time is the charm
    • The third time I see you, I’ll kiss you
    • The tenth time I tell you this, you’ll finally understand

صفات عددی می‌توانند در جمله به صورت‌های مختلفی استفاده شوند، مانند:

  • قبل از اسم (I have three dogs)
  • بعد از اسم (I saw two cats)
  • با حرف اضافه (The first book on the shelf is mine)

صفات اشاره (Demonstrative Adjectives)

صفات اشاره (Demonstrative Adjectives) صفاتی هستند که برای اشاره به افراد، مکان‌ها، یا چیزها استفاده می‌شوند.

  • صفات اشاره مفرد: (this, that) (این، آن)
  • صفات اشاره جمع: (these, those) (اینها، آنها)
  • توجه: صفات اشاره فاصله یا زمان را منتقل می کنند.
  • اشاره به فاصله یا زمان نزدیک: (this, these) (این، اینها)
  • اشاره به فاصله یا زمان دور: (that, those) (آن، آنها)

صفات اشاره مفرد نزدیک برای اشاره به افراد، مکان‌ها، یا چیزهایی که نزدیک گوینده یا نویسنده هستند استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «This is my book»، «this» صفت اشاره مفرد نزدیک است که به کتابی که نزدیک گوینده است اشاره می‌کند.

مثال

This is my book.

این کتاب مال من است.

صفات اشاره مفرد دور برای اشاره به افراد، مکان‌ها، یا چیزهایی که دور از گوینده یا نویسنده هستند استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «That is your book»، «that» صفت اشاره مفرد دور است که به کتابی که دور از گوینده است اشاره می‌کند.

مثال

That is your book.

آن کتاب مال تو است.

صفات اشاره جمع نزدیک برای اشاره به افراد، مکان‌ها، یا چیزهایی که نزدیک گوینده یا نویسنده هستند استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «These are my books»، «these» صفت اشاره جمع نزدیک است که به کتاب‌هایی که نزدیک گوینده هستند اشاره می‌کند.

مثال

These are my books.

این کتاب‌ها مال من هستند.

صفات اشاره جمع دور برای اشاره به افراد، مکان‌ها، یا چیزهایی که دور از گوینده یا نویسنده هستند استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «Those are your books»، «those» صفت اشاره جمع دور است که به کتاب‌هایی که دور از گوینده هستند اشاره می‌کند.

مثال

Those are your books.

آن کتاب‌ها مال تو هستند.

صفات اشاره می‌توانند در جمله به صورت‌های مختلفی استفاده شوند، مانند:

  • قبل از اسم (This is my book)
  • بعد از اسم (I saw that car)
  • با حرف اضافه (Those books are on the table)

صفات اشاره می‌توانند با سایر صفات نیز ترکیب شوند. به عنوان مثال، در جمله «I saw those big cars»، صفت اشاره «those» با صفت توصیفی «big» ترکیب شده است تا ویژگی‌های بیشتری را برای اسم «cars» بیان کند.

مثال

I saw those big cars.

من آن ماشین‌های بزرگ را دیدم.

در اینجا چند مثال دیگر از صفات اشاره آورده شده است:

  • صفات اشاره مفرد نزدیک:
    • This is my house
    • This is your pen
    • This is the book I was looking for
  • صفات اشاره مفرد دور:
    • That is your car
    • That is the girl I saw yesterday
    • That is the house we used to live in
  • صفات اشاره جمع نزدیک:
    • These are my friends
    • These are the books I need
    • These are the pictures I took
  • صفات اشاره جمع دور:
    • Those are your parents
    • Those are the cars I want
    • Those are the people I met at the party

صفات اشاره نقش مهمی در زبان انگلیسی دارند. آنها به ما کمک می‌کنند تا اطلاعات بیشتری در مورد افراد، مکان‌ها و چیزها ارائه دهیم.

صفات توزیعی (Distributive Adjectives)

صفات توزیعی (Distributive Adjectives) صفاتی هستند که برای اشاره به هر یک از اعضای یک گروه استفاده می‌شوند. این صفات معمولاً each، every، either و neither هستند.

each برای اشاره به هر یک از اعضای یک گروه به طور جداگانه استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در جمله «Each of the students received a gift»، «each» صفت توزیعی است که به هر یک از دانش‌آموزان به طور جداگانه اشاره می‌کند.

مثال

Each of the students received a gift.

هر یک از دانش‌آموزان یک هدیه دریافت کردند.

every برای اشاره به هر یک از اعضای یک گروه به طور کلی استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در جمله «Every person in the room stood up»، «every» صفت توزیعی است که به هر یک از افراد در اتاق به طور کلی اشاره می‌کند.

مثال

Every person in the room stood up.

همه افراد در اتاق ایستادند.

either برای اشاره به یکی از دو عضو یک گروه استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در جمله «Either of the two books is good»، «either» صفت توزیعی است که به یکی از دو کتاب اشاره می‌کند.

مثال

Either of the two books is good.

هر یک از دو کتاب خوب است.

neither برای اشاره به هیچ یک از دو عضو یک گروه استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در جمله «Neither of the two cars is new»، «neither» صفت توزیعی است که به هیچ یک از دو ماشین اشاره می‌کند.

مثال

Neither of the two cars is new.

هیچ یک از دو ماشین جدید نیست.

صفات توزیعی می‌توانند در جمله به صورت‌های مختلفی استفاده شوند، مانند:

  • قبل از اسم (Each student received a gift.)
  • بعد از اسم (The gift was given to each student.)
  • با حرف اضافه (The gift was given to each of the students.)

صفات توزیعی می‌توانند با سایر صفات نیز ترکیب شوند. به عنوان مثال، در جمله «Each big student received a gift»، صفت توزیعی «each» با صفت توصیفی «big» ترکیب شده است تا ویژگی‌های بیشتری را برای اسم «student» بیان کند.

مثال

Each big student received a gift.

هر یک از دانش‌آموزان بزرگ یک هدیه دریافت کردند.

در اینجا چند مثال دیگر از صفات توزیعی آورده شده است:

  • each
    • Each person in the room stood up.
    • Each of the students received a gift.
    • Each of the houses is painted a different color.
  • every
    • Every day is a gift.
    • Every person deserves to be happy.
    • Every time I see you, I fall in love with you all over again.
  • either
    • Either of the two books is good.
    • Either of you can go first.
    • Either answer is correct.
  • neither
    • Neither of the two cars is new.
    • Neither of us is sure what to do.
    • Neither of the two options is ideal.

صفات توزیعی نقش مهمی در زبان انگلیسی دارند. آنها به ما کمک می‌کنند تا اطلاعات بیشتری در مورد افراد، مکان‌ها و چیزها ارائه دهیم.

صفات استفهامی (Interrogative Adjectives)

صفات استفهامی (Interrogative Adjectives) صفاتی هستند که برای پرسیدن سوال استفاده می‌شوند. این صفات معمولاً what، which و whose هستند.

what برای پرسیدن در مورد هویت، نوع، یا ماهیت چیزی استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در جمله «What is your name?»، «what» صفت استفهامی است که برای پرسیدن در مورد اسم شخص استفاده می‌شود.

مثال

What is your name?

اسم شما چیست؟

which برای پرسیدن در مورد انتخاب بین دو یا چند گزینه استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در جمله «Which book do you want?»، «which» صفت استفهامی است که برای پرسیدن در مورد کتابی که شخص می‌خواهد استفاده می‌شود.

مثال

Which book do you want?

کدام کتاب را می‌خواهی؟

whose برای پرسیدن در مورد مالکیت چیزی استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در جمله «Whose car is this?»، «whose» صفت استفهامی است که برای پرسیدن در مورد صاحب ماشین استفاده می‌شود.

مثال

Whose car is this?

این ماشین مال کیست؟

صفات استفهامی می‌توانند در جمله به صورت‌های مختلفی استفاده شوند، مانند:

  • قبل از اسم (What book do you want?)
  • بعد از اسم (The book which I want is on the table.)
  • با حرف اضافه (The book whose owner I don’t know is on the table.)

صفات استفهامی می‌توانند با سایر صفات نیز ترکیب شوند. به عنوان مثال، در جمله «What big book do you want?»، صفت استفهامی «what» با صفت توصیفی «big» ترکیب شده است تا ویژگی‌های بیشتری را برای اسم «book» بیان کند.

مثال

What big book do you want?

کدام کتاب بزرگ را می‌خواهی؟

در اینجا چند مثال دیگر از صفات استفهامی آورده شده است:

  • what
    • What is your name?
    • What is your favorite food?
    • What is the capital of France?
  • which
    • Which book do you want?
    • Which car should we buy?
    • Which way to the train station?
  • whose
    • Whose car is this?
    • Whose phone is ringing?
    • Whose house is that?

صفات ملکی (Possessive Adjectives)

این صفات برای بیان مالکیت به کار می‌روند و قبل از اسم می‌آیند.

myour
youryour
Her/his/itstheir

صفات ملکی می‌توانند در جمله به صورت‌های مختلفی استفاده شوند، مانند:

  • قبل از اسم (My car is red.)
  • بعد از اسم (The car mine is red.)
  • با حرف اضافه (The car of my friend is red.)

صفات ملکی می‌توانند با سایر صفات نیز ترکیب شوند. به عنوان مثال، در جمله «My big car is red»، صفت ملکی «my» با صفت توصیفی «big» ترکیب شده است تا ویژگی‌های بیشتری را برای اسم «car» بیان کند.

در اینجا چند مثال دیگر از صفات ملکی آورده شده است:

  • my
    • My car is red.
    • My house is big.
    • My friends are nice.
  • your
    • Your car is new.
    • Your house is clean.
    • Your friends are funny.
  • his
    • His car is fast.
    • His house is old.
    • His friends are smart.
  • her
    • Her car is pretty.
    • Her house is cozy.
    • Her friends are kind.
  • its
    • The cat’s tail is long.
    • The dog’s ears are floppy.
    • The tree’s leaves are green.
  • our
    • Our car is parked in the garage.
    • Our house is on the corner.
    • Our friends are always there for us.
  • their
    • Their car is broken.
    • Their house is small.
    • Their friends are noisy.

انواع دیگر صفت در انگلیسی

 صفات ترتیبی

یکی دیگر از انواع صفت در انگلیسی صفات ترتیبی است که موقعیت و جایگاه اسم را در بین چندین اسم‌ دیگر نشان می‌دهد، مانند:

  • first به معنای «اولین»
  • second به معنای «دومین»
  • third به معنای «سومین»

صفات مرکب

این صفات از ترکیب دو یا چند کلمه ساخته می‌شوند و اغلب با یک خط فاصله از هم جدا می‌شوند.

I have a broken-down sofa.

من یک مبل خراب دارم.

I saw a six-foot-long snake.

صفات نامعین

صفت نامعین اسم را به‌طور نامشخصی توصیف می‌کند. یعنی اطلاعات نامعین یا نامشخصی درباره اسم به ما می‌دهد. مهم‌ترین صفت‌های نامعین انگلیسی، در جدول زیر آمده است.

صفات نامعین (Indefinite Adjectives)
nobodyeachmostfew
severaleveryallmany
someeitheranymuch

اسم‌هایی که به‌عنوان صفت استفاده می‌شوند

بعضی وقت‌ها از اسم برای توصیف یک اسم دیگر استفاده می‌شود. در چنین حالتی، اسم اول نقش صفت را به خود می‌گیرد، مانند:

  • English teacher به معنای «معلم زبان»
  • war story به معنای «داستان جنگ»

صفات برتر یا تفضیلی:

برای مقایسه و نشان دادن برتری یک‌چیز یا یک شخص بر دیگری از صفت تفضیلی یا عالی استفاده می‌کنیم. از این صفات به شکل زیر استفاده می‌کنیم:

  • برای صفاتی که دارای یک یا بعضاً دو بخش هستند مانند big, happy, fast ساختار به این صورت است:

صفت + er + than

You are bigger than me.

تو از من بزرگ‌تری.

She is taller than her mother.

او از مادرش بلندتر است.

  • برای صفاتی که دارای دو بخش یا بیشتر هستند مانند expensive, crowded, dangerous که به شکل زیر ساخته می‌شوند:

more+ صفت+ than

Tehran is more crowded than Yazd.

تهران شلوغ‌تر از یزد است.

Lions are more dangerous than cats.

شیرها از گربه‌ها خطرناک‌تر هستند.


بیشتر بخوانید:

آموزش آیلتس

آموزش گرامر Was و Were

تفاوت بین سه کلمه rise ،raise و arise

کاربردهای might/may as well در زبان انگلیسی

کاربرد معنایی take for granted

آموزش گرامر be going to


صفات برترین یا عالی:

برای مقایسه بین چند چیز یا چند نفر و نشان دادن عالی بودن یکی از آن‌ها از این نوع صفت استفاده می‌کنیم. ساختار این صفات مثل بالا برای صفات یک‌بخشی و چندبخشی متفاوت است.

  • برای صفات یک‌بخشی یا بعضی از دو بخشی‌ها ساختار به این صورت است:

the+ صفت+ est

Because of that, she is now the happiest person on earth.

به خاطر آن، او اکنون خوشحال‌ترین آدم روی زمین است.

This car is the fastest car I’ve ever seen.

این ماشین پرسرعت‌ترین ماشینی هست که تابه‌حال دیدم.

  • برای بعضی از صفات دوبخشی و چندبخشی ساختار به این صورت است:

the+ most+ صفت

You have the most beautiful eyes.

تو زیباترین چشم‌ها را داری.

My parents are the most important people in my life.

پدر و مادرم مهم‌ترین آدم‌های زندگی من هستند.

صفات هم‌ پایه یا برابری:

حالتی از صفت که بیانگر ویژگی‌های مشترک دو چیز یا دو شخص است. ساختار این صفت به این صورت است که صفت ساده را بین دو “as” قرار می‌دهیم، مانند مثال‌های زیر:

This car is as expensive as that one.

این ماشین به گرانی آن است.

You are as old as me.

تو هم‌سن من هستی.

صفاتی که به ed– یا ing– ختم می‌شوند:

ما می‌توانیم با اضافه کردن ed – یا ing– به برخی از افعال صفت بسازیم. توجه کنید که صفاتی که با ed– ساخته می‌شوند مخصوص انسان و صفاتی که با ing– ساخته می‌شوند مخصوص اشیا و غیر انسان است.

interest → interested, interesting

That movie was so interesting.

آن فیلم خیلی جالب بود.

I’m interested in that movie.

من به آن فیلم علاقه دارم.


نکات کلیدی صفت ها

  • صفت‌ها می‌توانند ویژگی‌های اسم‌ها را بیان کنند. این ویژگی‌ها می‌توانند در مورد اندازه، شکل، رنگ، جنس، کیفیت، یا هر ویژگی دیگری از اسم صحبت کنند.
  • صفت‌ها هرگز جمع بسته نمی‌شوند.
  • صفت‌ها می‌توانند در جمله نقش‌های مختلفی داشته باشند، مانند وصف، مقایسه، یا تفضیل.
  • صفت‌ها می‌توانند با سایر اجزاء جمله نیز ارتباط داشته باشند، مانند افعال، حروف اضافه، یا سایر صفات.
  • اگر حرف آخر یک صفت بی‌صدا و حرف ماقبل آن صدادار باشد، زمانی که به صفت تفضیلی یا عالی تبدیل بشود، حرف آخر آن دو بار نوشته می‌شود.
  • صفت‌های انگلیسی را می‌توان از نظر درجه به سه دسته تقسیم کرد: مطلق، تفضیلی، و عالی.
  • صفت‌های مطلق ویژگی‌ها را به طور مطلق بیان می‌کنند.
  • صفت‌های تفضیلی ویژگی‌ها را با یکدیگر مقایسه می‌کنند.
  • صفت‌های عالی ویژگی‌ها را در بین همه موارد مقایسه می‌کنند.
  • صفت‌های انگلیسی معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرند، اما می‌توانند بعد از اسم یا با حرف اضافه نیز قرار گیرند.
  • برای صفاتی که به y ختم می‌شوند بعد از تبدیل‌شدن به صفت تفضیلی یا عالی(در حالت تک سیلابی یا دو سیلابی) حرف y به i تبدیل می‌شود.

درجه بندی صفت‌های انگلیسی

صفات توصیفی انگلیسی را می‌توان از نظر درجه به سه دسته تقسیم کرد:

  • صفات مطلق (Positive Adjectives)
  • صفات تفضیلی (Comparative Adjectives)
  • صفات عالی (Superlative Adjectives)

صفات مطلق (Positive Adjectives)

صفات مطلق ویژگی‌ها را به طور مطلق بیان می‌کنند. این صفات معمولاً به صورت ساده استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «The big dog is brown.»، صفت «big» ویژگی اندازه را به طور مطلق بیان می‌کند.

صفات تفضیلی (Comparative Adjectives)

صفات تفضیلی ویژگی‌ها را با یکدیگر مقایسه می‌کنند. این صفات معمولاً با استفاده از حروف اضافه «-er» یا «more» ساخته می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «The bigger dog is browner.»، صفت «bigger» ویژگی اندازه را با صفت «big» مقایسه می‌کند و صفت «browner» ویژگی رنگ را با صفت «brown» مقایسه می‌کند.

صفات عالی (Superlative Adjectives)

صفات عالی ویژگی‌ها را در بین همه موارد مقایسه می‌کنند. این صفات معمولاً با استفاده از حروف اضافه «-est» یا «most» ساخته می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «The biggest dog is brownest.»، صفت «biggest» ویژگی اندازه را در بین همه سگ‌ها مقایسه می‌کند و صفت «brownest» ویژگی رنگ را در بین همه سگ‌ها مقایسه می‌کند.

در هنگام استفاده از صفات تفضیلی و عالی باید به چند نکته توجه کرد:

  • اگر صفات از یک syllable تشکیل شده باشند، معمولاً با افزودن «-er» یا «-est» به انتهای آنها ساخته می‌شوند. به عنوان مثال، «big» به «bigger» یا «biggest» تبدیل می‌شود.
  • اگر صفات از دو syllable تشکیل شده باشند، معمولاً با افزودن «more» یا «most» در ابتدای آنها ساخته می‌شوند. به عنوان مثال، «beautiful» به «more beautiful» یا «most beautiful» تبدیل می‌شود.
  • اگر صفات از سه یا چند syllable تشکیل شده باشند، معمولاً با افزودن «more» یا «most» در ابتدای آنها ساخته می‌شوند. به عنوان مثال، «intelligent» به «more intelligent» یا «most intelligent» تبدیل می‌شود.
کلاس حضوری آموزش زبان
کلاس حضوری آموزش زبان

ترتیب صفت ها در انگلیسی

در زبان انگلیسی، صفات توصیفی معمولاً در یک ترتیب خاص در جمله قرار می‌گیرند. این ترتیب به شرح زیر است:

  1. صفات مربوط به اندازه (Size)
  2. صفات مربوط به شکل (Shape)
  3. صفات مربوط به رنگ (Color)
  4. صفات مربوط به جنس (Material)
  5. صفات مربوط به کیفیت (Quality)
  6. صفات مربوط به منشأ (Origin)
  7. صفات مربوط به هدف (Purpose)
  8. صفات مربوط به ترتیب (Order)

opinion (توصیف کننده عقیده)  → size (توصیف کننده اندازه) → age (توصیف کننده سن) → shape (توصیف کننده شکل) → color (توصیف کننده رنگ) → origin (توصیف کننده منشأ) → material (توصیف کننده جنس) → purpose (توصیف کننده هدف)

به عنوان مثال، در جمله «The big brown dog is friendly.»، صفات «big» و «brown» مربوط به اندازه و رنگ هستند و صفات «friendly» مربوط به کیفیت است.

البته، این ترتیب فقط یک قاعده کلی است و گاهی اوقات ممکن است صفات به ترتیب دیگری قرار گیرند. به عنوان مثال، اگر یک صفت بیشتر از سایر صفات بر ویژگی اسم تأکید داشته باشد، ممکن است در ابتدای جمله قرار گیرد. به عنوان مثال، در جمله «The beautiful red rose is in the vase.»، صفت «beautiful» بر ویژگی زیبایی گل تأکید دارد و در ابتدای جمله قرار گرفته است.

در اینجا چند مثال دیگر از ترتیب به کار بردن صفات در جملات انگلیسی آورده شده است:

  • The old red brick house is in the country.
  • **The fast blue sports car is parked in the garage.
  • **The intelligent young student is in my class.

مقایسه صفت با سایر اجزاء جمله

صفت یک کلمه است که ویژگی‌های یک اسم را بیان می‌کند. صفات می‌توانند در جمله نقش‌های مختلفی داشته باشند، مانند:

  • وصف (Description): صفت می‌تواند ویژگی‌های یک اسم را بیان کند. به عنوان مثال، در جمله «The big dog is brown.»، صفت «big» ویژگی اندازه و صفت «brown» ویژگی رنگ را برای اسم «dog» بیان می‌کنند.
  • مقایسه (Comparison): صفت می‌تواند ویژگی‌های یک اسم را با ویژگی‌های یک اسم دیگر مقایسه کند. به عنوان مثال، در جمله «The bigger dog is browner.»، صفت «bigger» ویژگی اندازه را با صفت «big» مقایسه می‌کند و صفت «browner» ویژگی رنگ را با صفت «brown» مقایسه می‌کند.
  • تفضیل (Superlative): صفت می‌تواند ویژگی‌های یک اسم را در بین همه موارد مقایسه کند. به عنوان مثال، در جمله «The biggest dog is brownest.»، صفت «biggest» ویژگی اندازه را در بین همه سگ‌ها مقایسه می‌کند و صفت «brownest» ویژگی رنگ را در بین همه سگ‌ها مقایسه می‌کند.

صفات می‌توانند با سایر اجزاء جمله نیز ارتباط داشته باشند. به عنوان مثال، صفات می‌توانند با افعال، حروف اضافه، یا سایر صفات ارتباط داشته باشند.

در اینجا چند مثال از ارتباط صفات با سایر اجزاء جمله آورده شده است:

  • صفت با فعل

The big dog ran fast.

در این جمله، صفت «big» با فعل «ran» ارتباط دارد و ویژگی اندازه سگ را بیان می‌کند.

  • صفت با حرف اضافه

The red car is in the garage.

در این جمله، صفت «red» با حرف اضافه «in» ارتباط دارد و ویژگی رنگ ماشین را بیان می‌کند.

  • صفت با صفت دیگر

The big brown dog is friendly.

در این جمله، صفت «big» با صفت «brown» ارتباط دارد و ویژگی‌های اندازه و رنگ سگ را بیان می‌کنند.

در هنگام استفاده از صفات در جمله، باید به ارتباط آنها با سایر اجزاء جمله توجه کرد تا جمله روان و قابل فهم باشد.

مثال صفت در انگلیسی

Small | کوچک Old | قدیمی New | جدید Fast | سریع Slow | کند Happy | خوشحال Sad | غمگین

  • صفت توصیفی

The big dog is brown. سگ بزرگ قهوه ای است.

  • صفت محدودکننده

I have two big dogs من دو سگ بزرگ دارم.

  • صفت ملکی

My car is red. ماشین من قرمز است.

  • صفت پرسشی

What color is your car? رنگ ماشین تو چیست؟

  • صفت تفضیلی

The bigger dog is browner. سگ بزرگ تر قهوه ای تر است.

  • صفت عالی

The biggest dog is brownest. سگ بزرگ ترین قهوه ای ترین است.

آموزش گرامر زبان انگلیسی
آموزش گرامر زبان انگلیسی

سوالات متداول انواع صفت در زبان انگلیسی

صفت توصیفی چیست؟

صفت توصیفی ویژگی‌های اسم را بیان می‌کند. این ویژگی‌ها می‌توانند در مورد اندازه، شکل، رنگ، جنس، کیفیت، یا هر ویژگی دیگری از اسم صحبت کنند. به عنوان مثال، در جمله «The big brown dog is friendly.**»، صفت «big» ویژگی اندازه، صفت «brown» ویژگی رنگ، و صفت «friendly» ویژگی کیفیت را برای اسم «dog» بیان می‌کنند.

صفت محدودکننده چیست؟

صفت محدودکننده ویژگی‌های اسم را محدود می‌کند. این صفات معمولاً برای اشاره به تعداد، ترتیب، یا کیفیت اسم استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «I have two big dogs.**»، صفت «two» تعداد اسم «dogs» را محدود می‌کند و صفت «big» ویژگی اندازه را برای اسم «dogs» بیان می‌کند.

صفت ملکی چیست؟

صفت ملکی مالکیت یک چیز را بیان می‌کند. این صفات معمولاً از حروف اضافه my، your، his، her، its، our، و their تشکیل می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «My car is red.»، صفت «my» مالکیت ماشین را برای شخص اول مفرد بیان می‌کند.

صفت پرسشی چیست؟

صفت پرسشی برای پرسیدن در مورد ویژگی‌های یک اسم استفاده می‌شود. این صفات معمولاً با حروف اضافه «what»، «which»، یا «whose» شروع می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «What color is your car?**»، صفت پرسشی «color» برای پرسیدن در مورد ویژگی رنگ ماشین استفاده می‌شود.

صفت تفضیلی چیست؟

صفت تفضیلی ویژگی‌ها را با یکدیگر مقایسه می‌کند. این صفات معمولاً با افزودن «-er» یا «more» به انتهای صفت مطلق ساخته می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «The bigger dog is browner.**»، صفت «bigger» ویژگی اندازه را با صفت «big» مقایسه می‌کند و صفت «browner» ویژگی رنگ را با صفت «brown» مقایسه می‌کند.

صفت عالی چیست؟

صفت عالی ویژگی‌ها را در بین همه موارد مقایسه می‌کند. این صفات معمولاً با افزودن «-est» یا «most» به انتهای صفت مطلق ساخته می‌شوند. به عنوان مثال، در جمله «The biggest dog is brownest.**»، صفت «biggest» ویژگی اندازه را در بین همه سگ‌ها مقایسه می‌کند و صفت «brownest» ویژگی رنگ را در بین همه سگ‌ها مقایسه می‌کند.

5/5 - (2 امتیاز)
https://radtime.org/?p=14278
اشتراک گذاری:

نظرات

2 نظر در مورد انواع صفت در زبان انگلیسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برچسب ها: