راهنمای جامع انواع وسایل نقلیه عمومی به انگلیسی

راهنمای جامع انواع وسایل نقلیه عمومی به انگلیسی

78 بازدید
انواع وسایل نقلیه عمومی به انگلیسی

یک سفر جامع به دنیای حمل و نقل

آیا تا به حال آرزو داشته‌اید که در خیابان‌های لندن با تاکسی بچرخید، در متروی نیویورک گشت و گذار کنید یا با کشتی از میان امواج خروشان عبور کنید؟ یادگیری اسامی وسایل نقلیه عمومی به انگلیسی، کلید گشودن دریچه‌ای به سوی این دنیاهای شگفت‌انگیز و ماجراجویی‌های بی‌شمار است.

در این راهنمای جامع، با انواع مختلف وسایل نقلیه عمومی در زبان انگلیسی آشنا خواهید شد. از اتوبوس‌ها و تاکسی‌های رنگارنگ گرفته تا قطارهای پرسرعت و هواپیماهای غول‌پیکر، گویی گشتی در موزه‌ای از شگفتی‌های مهندسی بشر خواهید داشت.

فرقی نمی‌کند که قصد سفر به کشوری دیگر را داشته باشید یا صرفاً بخواهید دایره لغات خود را به زبان انگلیسی گسترش دهید، این راهنما همراهی مطمئن و سرگرم‌کننده در این مسیر خواهد بود. با ما همراه شوید تا گامی دیگر به سوی تسلط بر زبان انگلیسی و فتح قله‌های دانش بردارید!

کلمات ضروری در حمل و نقل عمومی به زبان انگلیسی

انگلیسیفارسی
Transportationحمل و نقل
Vehicleوسیله نقلیه
Public transportationحمل و نقل عمومی
Busاتوبوس
Trainقطار
Subwayمترو
Tramتراموا
Taxiتاکسی
Carماشین
Motorcycleموتور سیکلت
Bicycleدوچرخه
Airplaneهواپیما
Boatقایق
Ferryکشتی
Ticketبلیط
Passکارت
Stopایستگاه
Stationایستگاه
Routeمسیر
Scheduleبرنامه زمانی
Delayتاخیر
Cancellationلغو
Arrivalرسیدن
Departureعزیمت
Platformسکوی قطار
Trackخط آهن
Boardingسوار شدن
Alightingپیاده شدن
Luggageچمدان
Carry-onبار همراه
Checked baggageبار ثبت شده
Safetyایمنی
Emergencyاورژانس
Exitخروج
Helpکمک
Informationاطلاعات
To/Fromبه/از
How long does it take?چقدر طول می کشد؟
How much is it?چقدر است؟
Where can I buy a ticket?از کجا می توانم بلیط بخرم؟
Can you help me with my luggage?می توانید به من با چمدانم کمک کنید؟
Where is the nearest restroom?نزدیکترین دستشویی کجاست؟

بیشتر بخوانید:

مکالمه انگلیسی در هتل | اصطلاحات کاربردی انگلیسی در هتل

جملات کاربردی انگلیسی

انگلیسی در سفر

مشکلات آموزش زبان انگلیسی در مدارس

عصبانیت به انگلیسی

دانلود کتاب اسپیک نو Speak Now


وسایل حمل و نقل به انگلیسی

زمینی (Land)

  • Car (خودرو)
  • Bus (اتوبوس)
  • Truck (کامیون)
  • Motorcycle (موتور سیکلت)
  • Bicycle (دوچرخه)
  • Train (قطار)
  • Subway (مترو)
  • Tram (تراموا)
  • Taxi (تاکسی)
  • Horse-drawn carriage (کالسکه)

هوایی (Air)

  • Airplane (هواپیما)
  • Helicopter (هلی کوپتر)
  • Hot air balloon (بالن هوای گرم)
  • Glider (گلایدر)
  • Parachute (چتر نجات)

آبی (Water)

  • Boat (قایق)
  • Ship (کشتی)
  • Submarine (زیردریایی)
  • Ferry (کشتی تفریحی)
  • Jet ski (جت اسکی)

سایر (Other)

  • Cable car (تله کابین)
  • Chairlift (تله سیژ)
  • Escalator (پله برقی)
  • Segway (اسگوی)
آموزش خصوصی آیلتس
آموزش خصوصی آیلتس

وسایل نقلیه عمومی زمینی

در این بخش با رایج‌ترین وسایل نقلیه عمومی زمینی به زبان انگلیسی و ترجمه فارسی آنها آشنا می‌شوید.

1. اتوبوس (Bus)

اتوبوس‌ها متداول‌ترین وسیله نقلیه عمومی در بسیاری از شهرها و کشورها هستند.

  • مثال:
    • انگلیسی: I took the bus to school this morning. (امروز صبح با اتوبوس به مدرسه رفتم.)
    • فارسی: امروز صبح با اتوبوس به مدرسه رفتم.

2. مینی‌بوس (Minibus)

مینی‌بوس‌ها نوع کوچکتری از اتوبوس هستند که معمولاً برای مسیرهای کوتاه یا جابجایی گروه‌های کوچک استفاده می‌شوند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We took a minibus to the airport. (ما با مینی‌بوس به فرودگاه رفتیم.)
    • فارسی: ما با مینی‌بوس به فرودگاه رفتیم.

3. قطار (Train)

قطارها از سریع‌ترین و راحت‌ترین وسایل نقلیه عمومی برای مسافت‌های طولانی هستند.

  • مثال:
    • انگلیسی: I’m taking the train to Paris next week. (هفته آینده با قطار به پاریس می‌روم.)
    • فارسی: هفته آینده با قطار به پاریس می‌روم.

4. مترو (Subway)

متروها سیستم‌های حمل و نقل سریع ریلی هستند که در زیر زمین شهرهای بزرگ تردد می‌کنند.

  • مثال:
    • انگلیسی: The subway is the best way to get around New York City. (مترو بهترین وسیله برای گشت و گذار در شهر نیویورک است.)
    • فارسی: مترو بهترین وسیله برای گشت و گذار در شهر نیویورک است.

5. تاکسی (Taxi)

تاکسی‌ها وسیله‌ای مناسب برای جابجایی‌های سریع و نقطه به نقطه در مسافت‌های کوتاه هستند.

  • مثال:
    • انگلیسی: I took a taxi to the hospital. (با تاکسی به بیمارستان رفتم.)
    • فارسی: با تاکسی به بیمارستان رفتم.

6. دوچرخه (Bicycle)

دوچرخه‌ها وسیله‌ای سالم، و ارزان برای جابجایی در مسافت‌های کوتاه هستند.

  • مثال:
    • انگلیسی: I love riding my bike to work. (من عاشق دوچرخه‌سواری تا محل کارم هستم.)
    • فارسی: من عاشق دوچرخه‌سواری تا محل کارم هستم.

7. موتورسیکلت (Motorcycle)

موتورسیکلت‌ها وسیله‌ای سریع و چابک برای جابجایی در ترافیک‌های سنگین هستند.

  • مثال:
    • انگلیسی: My friend rides a motorcycle to school every day. (دوستانم هر روز با موتورسیکلت به مدرسه می‌رود.)
    • فارسی: دوستانم هر روز با موتورسیکلت به مدرسه می‌رود.

8. ماشین شخصی (Personal Car)

ماشین‌های شخصی انعطاف‌پذیری و راحتی بیشتری برای سفر ارائه می‌دهند، اما ممکن است در شهرهای شلوغ با مشکل ترافیک و جای پارک مواجه شوند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We drove to the beach for the weekend. (ما برای آخر هفته با ماشین به ساحل رفتیم.)
    • فارسی: ما برای آخر هفته با ماشین به ساحل رفتیم.

9. تراموا (Tram)

ترامواها نوعی واگن برقی هستند که در مسیرهای مشخص در سطح شهر حرکت می‌کنند.

  • مثال:
    • انگلیسی: I took the tram to the city center. (با تراموا به مرکز شهر رفتم.)
    • فارسی: با تراموا به مرکز شهر رفتم.

10. اتوبوس دوطبقه (Double-decker Bus)

اتوبوس‌های دوطبقه ظرفیت بیشتری برای مسافر دارند و در شهرهای توریستی و پرجمعیت محبوب هستند.

  • مثال:
    • انگلیسی: Riding on a double-decker bus is a great way to see the sights of London. (سوار شدن در اتوبوس دوطبقه راهی عالی برای دیدن مناظر لندن است.)
    • فارسی: سوار شدن در اتوبوس دوطبقه راهی عالی برای دیدن مناظر لندن است.

11. ون (Van)

ون‌ها از خودروهای شخصی بزرگ‌تر هستند و برای حمل بار یا جابجایی گروه‌های کوچک استفاده می‌شوند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We rented a van to move our furniture. (ما برای جابجایی اثاثیه‌مان ون کرایه کردیم.)
    • فارسی: ما برای جابجایی اثاثیه‌مان ون کرایه کردیم.

12. خودروهای اشتراکی (Rideshare)

خودروهای اشتراکی مانند Uber یا Lyft، از طریق برنامه‌های تلفن همراه قابل رزرو هستند و جایگزینی مدرن برای تاکسی‌های سنتی محسوب می‌شوند.

  • مثال:
    • انگلیسی: I ordered a rideshare to the airport. (از طریق برنامه، خودروی اشتراکی برای رفتن به فرودگاه رزرو کردم.)
    • فارسی: از طریق برنامه، خودروی اشتراکی برای رفتن به فرودگاه رزرو کردم.

13. اتوبوس‌های گردشگری (Hop-on Hop-off Bus)

اتوبوس‌های گردشگری در مسیرهای مشخصی در شهر توقف می‌کنند و به شما امکان می‌دهند در هر ایستگاه که می‌خواهید پیاده و سوار شوید.

  • مثال:
    • انگلیسی: We took a hop-on hop-off bus tour of the city. (با اتوبوس گردشگری در شهر گشتیم.)
    • فارسی: با اتوبوس گردشگری در شهر گشتیم.

32. اتوبوس (Auto-Bus)

  • انگلیسی: The auto-bus provided an efficient and environmentally friendly way to commute in the city. (اتوبوس وسیله‌ای کارآمد و سازگار با محیط زیست برای رفت و آمد در شهر بود.)
  • فارسی: اتوبوس وسیله‌ای کارآمد و سازگار با محیط زیست برای رفت و آمد در شهر بود.)

33. خودرو (Automobile)

  • انگلیسی: The automobile had a sleek design and a powerful engine, making it a favorite among car enthusiasts. (خودرو از طراحی شیک و موتور قدرتمندی برخوردار بود که آن را به یکی از محبوب‌ترین خودروها در بین علاقه‌مندان به ماشین تبدیل می‌کرد.)
  • فارسی: خودرو از طراحی شیک و موتور قدرتمندی برخوردار بود که آن را به یکی از محبوب‌ترین خودروها در بین علاقه‌مندان به ماشین تبدیل می‌کرد.)

بیشتر بخوانید:

لغات و اصطلاحات دادگاه به انگلیسی 

تقویت لیسنینگ آیلتس

عصبانیت به انگلیسی

آموزش خصوصی آیلتس

لغات و اصطلاحات انگلیسی مربوط به پلیس،جرم و جنایت

آموزش زبان انگلیسی به کودکان

زمان بندی آزمون آیلتس

تقویت رایتینگ آیلتس

آموزش زبان انگلیسی به کودکان


34. اتوریکشا (Auto Rickshaw)

  • انگلیسی: In many Asian cities, the auto rickshaw is a popular mode of transportation for short trips. (در بسیاری از شهرهای آسیایی، اتوریکشا وسیله نقلیه محبوبی برای سفرهای کوتاه است.)
  • فارسی: در بسیاری از شهرهای آسیایی، اتوریکشا وسیله نقلیه محبوبی برای سفرهای کوتاه است.)

35. واگن (Boxcar)

  • انگلیسی: The boxcar was loaded with goods and ready to be transported by rail. (واگن پر از کالا بود و آماده حمل و نقل ریلی بود.)
  • فارسی: واگن پر از کالا بود و آماده حمل و نقل ریلی بود.)

36. دوچرخه (Bike)

  • انگلیسی: He rode his bike to work every day to stay fit and reduce his carbon footprint. (او هر روز برای تناسب اندام و کاهش ردپای کربنی خود با دوچرخه به سر کار می‌رفت.)
  • فارسی: او هر روز برای تناسب اندام و کاهش ردپای کربنی خود با دوچرخه به سر کار می‌رفت.)

37. اتوبوس بین شهری (Bus)

  • انگلیسی: The bus stopped at every major intersection, ensuring convenient public transportation for all. (اتوبوس در هر تقاطع اصلی توقف می‌کرد و حمل و نقل عمومی راحت را برای همه تضمین می‌کرد.)
  • فارسی: اتوبوس در هر تقاطع اصلی توقف می‌کرد و حمل و نقل عمومی راحت را برای همه تضمین می‌کرد.)

38. وسیله حمل و نقل کویر (Buggy)

  • انگلیسی: The horse-drawn buggy was a charming way to explore the countryside. (کالسکه اسب‌کشیده راهی جذاب برای کاوش در دشت بود.)
  • فارسی: کالسکه اسب‌کشیده راهی جذاب برای کاوش در دشت بود.)

39. کمپر (Camper)

  • انگلیسی: The camper was fully equipped with all the necessities for a weekend of outdoor adventure. (کمپر به تمام وسایل ضروری برای یک آخر هفته ماجراجویی در فضای باز مجهز بود.)
  • فارسی: کمپر به تمام وسایل ضروری برای یک آخر هفته ماجراجویی در فضای باز مجهز بود.)

40. درشکه شتری (Camel Cart)

  • انگلیسی: In some remote areas, the camel cart was the primary means of transportation and cargo delivery. (در برخی مناطق دور افتاده، گاری شتری اصلی‌ترین وسیله حمل و نقل و تحویل بار بود.)
  • فارسی: در برخی مناطق دور افتاده، گاری شتری اصلی‌ترین وسیله حمل و نقل و تحویل بار بود.)
وسایل نقلیه عمومی به انگلیسی
وسایل نقلیه عمومی به انگلیسی

وسایل نقلیه عمومی هوایی

در این بخش با رایج‌ترین وسایل نقلیه عمومی هوایی به زبان انگلیسی و ترجمه فارسی آنها آشنا می‌شوید.

1. هواپیما (Airplane)

هواپیماها سریع‌ترین وسیله نقلیه عمومی برای مسافت‌های طولانی هستند و به شما امکان می‌دهند در عرض چند ساعت به نقاط مختلف جهان سفر کنید.

  • مثال:
    • انگلیسی: I flew to New York for my vacation. (برای تعطیلاتم به نیویورک پرواز کردم.)
    • فارسی: برای تعطیلاتم به نیویورک پرواز کردم.

2. بالگرد (Helicopter)

بالگردها برای جابجایی در مسافت‌های کوتاه یا دسترسی به مکان‌های صعب‌العبور استفاده می‌شوند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We took a helicopter tour of the Grand Canyon. (با بالگرد در گرند کنیون گشتیم.)
    • فارسی: با بالگرد در گرند کنیون گشتیم.

3. بالن هوای گرم (Hot Air Balloon)

بالن‌های هوای گرم تجربه‌ای منحصر به فرد از پرواز و تماشای مناظر از ارتفاع را ارائه می‌دهند.

  • مثال:
    • انگلیسی: I went on a hot air balloon ride over the vineyards. (با بالن بر فراز تاکستان‌ها پرواز کردم.)
    • فارسی: با بالن بر فراز تاکستان‌ها پرواز کردم.

4. چتربازی (Skydiving)

چتربازی برای افراد ماجراجو که به دنبال هیجان و آدرنالین هستند، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی است.

  • مثال:
    • انگلیسی: My friend went skydiving for her birthday. (دوستانم برای تولدش چتربازی کرد.)
    • فارسی: دوستانم برای تولدش چتربازی کرد.

5. کایت سواری (Gliding)

کایت سواری به شما امکان می‌دهد در سکوت و آرامش در آسمان پرواز کنید و از مناظر لذت ببرید.

  • مثال:
    • انگلیسی: I took a gliding lesson over the mountains. (در کوهستان درس کایت سواری گرفتم.)
    • فارسی: در کوهستان درس کایت سواری گرفتم.

6. بالن‌های هلیوم (Helium Balloons)

بالن‌های هلیوم بیشتر برای مصارف تبلیغاتی و تزئینی استفاده می‌شوند، اما می‌توان از آنها برای پروازهای کوتاه تفریحی نیز بهره برد.

  • مثال:
    • انگلیسی: The children loved the helium balloons at the party. (بچه‌ها عاشق بالن‌های هلیوم در مهمانی بودند.)
    • فارسی: بچه‌ها عاشق بالن‌های هلیوم در مهمانی بودند.

7. جت‌های خصوصی (Private Jets)

جت‌های خصوصی برای افرادی که به دنبال حداکثر راحتی، سرعت و انعطاف‌پذیری در سفرهای هوایی هستند، گزینه‌ای ایده‌آل محسوب می‌شوند.

  • مثال:
    • انگلیسی: The celebrity arrived at the airport on a private jet. (سلبریتی با جت خصوصی به فرودگاه رسید.)
    • فارسی: سلبریتی با جت خصوصی به فرودگاه رسید.

8. بالن‌های هوای سرد (Cold Air Balloons)

بالن‌های هوای سرد از هوای سردتر از محیط برای ایجاد نیروی Auftrieb استفاده می‌کنند و معمولاً برای تحقیقات علمی یا رصد جوی به کار می‌روند.

  • مثال:
    • انگلیسی: Scientists use cold air balloons to study the atmosphere. (دانشمندان از بالن‌های هوای سرد برای مطالعه جو استفاده می‌کنند.)
    • فارسی: دانشمندان از بالن‌های هوای سرد برای مطالعه جو استفاده می‌کنند.

9. کایت‌های موتوری (Powered Paragliders)

کایت‌های موتوری به شما امکان می‌دهند با سرعت و چابکی بیشتری نسبت به کایت‌های معمولی در آسمان پرواز کنید.

  • مثال:
    • انگلیسی: I took a powered paragliding lesson over the beach. (در ساحل درس کایت موتوری گرفتم.)
    • فارسی: در ساحل درس کایت موتوری گرفتم.

10. چتر و بال (Wingsuit)

چتر و بال به افراد چترباز اجازه می‌دهد با حرکاتی شبیه به پرواز پرندگان در هوا مانور دهند.

  • مثال:
    • انگلیسی: Skydivers often use wingsuits for extreme aerial maneuvers. (چتربازان اغلب از چتر و بال برای مانورهای هوایی نمایشی استفاده می‌کنند.)
    • فارسی: چتربازان اغلب از چتر و بال برای مانورهای هوایی نمایشی استفاده می‌کنند.

11. هواپیما (Airplanes or aeroplane)

  • انگلیسی: Many people prefer to travel long distances by airplanes because they offer speed and convenience. (بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند مسافت‌های طولانی را با هواپیما طی کنند زیرا سرعت و راحتی را ارائه می‌دهند.)
  • فارسی: بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند مسافت‌های طولانی را با هواپیما طی کنند زیرا سرعت و راحتی را ارائه می‌دهند.)

12. هواپیمای جنگی (Aircraft)

  • انگلیسی: The aircraft industry continues to advance with new technological innovations. (صنعت هواپیما با نوآوری‌های جدید تکنولوژیکی به پیشرفت خود ادامه می‌دهد.)
  • فارسی: صنعت هواپیما با نوآوری‌های جدید تکنولوژیکی به پیشرفت خود ادامه می‌دهد.)

13. بالن (Balloon)

  • انگلیسی: The hot air balloon slowly ascended into the sky, offering breathtaking views of the landscape below. (بالن هوای گرم به آرامی به آسمان صعود کرد و منظره‌های نفس‌گیری از چشم‌انداز زیر را به نمایش گذاشت.)
  • فارسی: بالن هوای گرم به آرامی به آسمان صعود کرد و منظره‌های نفس‌گیری از چشم‌انداز زیر را به نمایش گذاشت.)

14. ١٦ژرفاپیما (Bathyscaphe)

  • انگلیسی: The bathyscaphe allowed scientists to explore the deepest parts of the ocean, uncovering unknown marine life. (زیردریایی به دانشمندان اجازه می‌داد تا عمیق‌ترین قسمت‌های اقیانوس را کاوش کنند و موجودات دریایی ناشناخته را کشف کنند.)
  • فارسی: زیر دریایی به دانشمندان اجازه می‌داد تا عمیق‌ترین قسمت‌های اقیانوس را کاوش کنند و موجودات دریایی ناشناخته را کشف کنند.)

15. بالن (Dirigible)

  • انگلیسی: The dirigible, or airship, gracefully floated above the city, providing an unforgettable sight. (بالن یا کشتی هوایی با ظرافت در بالای شهر شناور بود و منظره‌ای فراموش‌نشدنی را به نمایش می‌گذاشت.)
  • فارسی: بالن یا کشتی هوایی با ظرافت در بالای شهر شناور بود و منظره‌ای فراموش‌نشدنی را به نمایش می‌گذاشت.)

16. گلایدر (Glider)

  • انگلیسی: The glider soared silently through the air, relying on air currents for flight. (گلایدر به طور بی‌صدا در هوا به پرواز در می‌آمد و برای پرواز به جریان‌های هوایی متکی بود.)
  • فارسی: گلایدر به طور بی‌صدا در هوا به پرواز در می‌آمد و برای پرواز به جریان‌های هوایی متکی بود.)

17. جامبو جت (Jumbo Jet)

  • انگلیسی: Passengers boarded the jumbo jet, one of the largest commercial airplanes in the world, for their overseas journey. (مسافران برای سفر خود به خارج از کشور، سوار جامبو جت، یکی از بزرگترین هواپیماهای تجاری جهان، شدند.)
  • فارسی: مسافران برای سفر خود به خارج از کشور، سوار جامبو جت، یکی از بزرگترین هواپیماهای تجاری جهان، شدند.)

18. سفینه فضایی (Spaceship)

  • انگلیسی: Astronauts trained for years to operate the spaceship that would take them beyond Earth’s atmosphere. (宇航员们经过多年的训练,操作将他们带出地球大气层的宇宙飞船。)
  • فارسی: 宇航员‌ها پس از سال‌ها تمرین، برای هدایت سفینه‌ای که آنها را به بیرون از جو زمین می‌برد، آماده شدند.)

19. سپلین (Zeppelin)

  • انگلیسی: The Zeppelin was a historic type of airship, known for its distinctive shape and design. (زپلین نوعی تاریخی از کشتی هوایی بود که به دلیل شکل و طراحی منحصر به فرد خود شناخته می‌شد.)
  • فارسی: زپلین نوعی تاریخی از کشتی هوایی بود که به دلیل شکل و طراحی منحصر به فرد خود شناخته می‌شد.)
جملات و کلمات کاربردی انگلیسی در فرودگاه
جملات و کلمات کاربردی انگلیسی در فرودگاه

وسایل نقلیه عمومی آبی

در این بخش با رایج‌ترین وسایل نقلیه عمومی آبی به زبان انگلیسی و ترجمه فارسی آنها آشنا می‌شوید.

1. کشتی (Ship)

کشتی‌ها برای جابجایی افراد و بار در مسافت‌های طولانی بین بنادر و قاره‌ها استفاده می‌شوند.

  • مثال:
    • انگلیسی: I took a cruise ship to the Caribbean. (با کشتی کروز به کارائیب رفتم.)
    • فارسی: با کشتی کروز به کارائیب رفتم.

2. قایق (Boat)

قایق‌ها در انواع مختلف برای مصارف گوناگون از جمله حمل و نقل مسافر، ماهیگیری، تفریح و ورزش‌های آبی به کار می‌روند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We rented a boat to go fishing on the lake. (ما برای ماهیگیری در دریاچه قایق کرایه کردیم.)
    • فارسی: ما برای ماهیگیری در دریاچه قایق کرایه کردیم.

3. اتوبوس دریایی (Ferry)

اتوبوس‌های دریایی برای جابجایی مسافر و خودرو بین دو نقطه در مسافت‌های کوتاه، معمولاً بین جزایر یا بنادر نزدیک به هم استفاده می‌شوند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We took a ferry to the island for a day trip. (برای یک سفر یک روزه با اتوبوس دریایی به جزیره رفتیم.)
    • فارسی: برای یک سفر یک روزه با اتوبوس دریایی به جزیره رفتیم.

4. زیردریایی (Submarine)

زیردریایی‌ها برای سفر در زیر آب و انجام تحقیقات علمی، اکتشافات دریایی یا عملیات نظامی استفاده می‌شوند.

  • مثال:
    • انگلیسی: The navy submarine explored the depths of the ocean. (زیردریایی نیروی دریایی اعماق اقیانوس را کاوش کرد.)
    • فارسی: زیردریایی نیروی دریایی اعماق اقیانوس را کاوش کرد.

5. هاورکرافت (Hovercraft)

هاورکرافت‌ها می‌توانند هم روی آب و هم روی زمین حرکت کنند و برای جابجایی در مناطق باتلاقی یا صعب‌العبور مناسب هستند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We took a hovercraft tour of the wetlands. (با هاورکرافت در تالاب‌ها گشتیم.)
    • فارسی: با هاورکرافت در تالاب‌ها گشتیم.

6. جت اسکی (Jet Ski)

جت اسکی‌ها وسیله‌ای تفریحی و هیجان‌انگیز برای گشت و گذار در آب‌های آرام هستند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We went jet skiing on the lake on a hot summer day. (در یک روز گرم تابستانی در دریاچه جت اسکی سوار شدیم.)
    • فارسی: در یک روز گرم تابستانی در دریاچه جت اسکی سوار شدیم.

7. کانو (Canoe)

کانوها قایق‌های باریک و درازی هستند که معمولاً توسط یک یا دو نفر پارو زده می‌شوند و برای گشت و گذار در رودخانه‌ها و دریاچه‌های آرام مناسب هستند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We went canoeing on the river with our friends. (با دوستانمان در رودخانه قایق‌سواری کردیم.)
    • فارسی: با دوستانمان در رودخانه قایق‌سواری کردیم.

8. کایاک (Kayak)

کایاک‌ها شبیه به کانو هستند، اما معمولاً توسط یک نفر پارو زده می‌شوند و برای گشت و گذار در آب‌های خروشان و مسیرهای چالش‌برانگیزتر مناسب هستند.

  • مثال:
    • انگلیسی: I took a kayaking lesson on the ocean. (در اقیانوس درس کایاک سواری گرفتم.)
    • فارسی: در اقیانوس درس کایاک سواری گرفتم.

9. قایق پدالی (Pedal Boat)

قایق‌های پدالی وسیله‌ای تفریحی برای گشت و گذار در مسافت‌های کوتاه در آب‌های آرام هستند و با نیروی پا به حرکت در می‌آیند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We rented a pedal boat to explore the lake. (برای گشت و گذار در دریاچه قایق پدالی کرایه کردیم.)
    • فارسی: برای گشت و گذار در دریاچه قایق پدالی کرایه کردیم.

10. گوندولا (Gondola)

گوندولاها قایق‌های سنتی هستند که در کانال‌های باریک شهر ونیز برای جابجایی مسافر استفاده می‌شوند.

  • مثال:
    • انگلیسی: We took a gondola ride through the canals of Venice. (با گوندولا در کانال‌های ونیز گشتیم.)
    • فارسی: با گوندولا در کانال‌های ونیز گشتیم.

11. بارج (Barge)

  • انگلیسی: The barge was used to transport heavy goods along the canal. (بارج برای حمل و نقل کالاهای سنگین در امتداد کانال استفاده می‌شد.)
  • فارسی: بارج برای حمل و نقل کالاهای سنگین در امتداد کانال استفاده می‌شد.

12. کرجی یا دوبه (Barque)

  • انگلیسی: The barque sailed gracefully across the open sea with its billowing sails. (کرجی با بادبان‌های ondeado خود به ظرافت در میان دریای آزاد حرکت می‌کرد.)
  • فارسی: کرجی با بادبان‌های ondeado خود به ظرافت در میان دریای آزاد حرکت می‌کرد.

13. قایق (Boat)

  • انگلیسی: They decided to take a small boat out onto the tranquil lake for a leisurely afternoon. (آنها تصمیم گرفتند برای یک بعد از ظهر آرام، قایق کوچکی را به دریاچه آرام ببرند.)
  • فارسی: آنها تصمیم گرفتند برای یک بعد از ظهر آرام، قایق کوچکی را به دریاچه آرام ببرند.

14. کشتی باری (Cargo Ship)

  • انگلیسی: The cargo ship was loaded with containers full of valuable goods bound for distant shores. (کشتی باری پر از کانتینرهای پر از کالاهای ارزشمند بود که به مقصد سواحل دوردست می‌رفت.)
  • فارسی: کشتی باری پر از کانتینرهای پر از کالاهای ارزشمند بود که به مقصد سواحل دوردست می‌رفت.

15. کشتی کانتینر بر (Container Ship)

  • انگلیسی: The container ship was a massive vessel, capable of carrying a multitude of cargo containers. (کشتی کانتینربر کشتی عظیمی بود که می‌توانست تعداد زیادی کانتینر بار را حمل کند.)
  • فارسی: کشتی کانتینربر کشتی عظیمی بود که می‌توانست تعداد زیادی کانتینر بار را حمل کند.

16. کشتی تندرو، بادپا (Clipper)

  • انگلیسی: The clipper ship was renowned for its speed and elegance, making it a favorite among 19th-century sailors. (کشتی تندرو به خاطر سرعت و ظرافتش مشهور بود و آن را به یکی از کشتی‌های مورد علاقه ملوانان قرن نوزدهم تبدیل کرده بود.)
  • فارسی: کشتی تندرو به خاطر سرعت و ظرافتش مشهور بود و آن را به یکی از کشتی‌های مورد علاقه ملوانان قرن نوزدهم تبدیل کرده بود.)

17. کشتی کاراول (Caravel)

  • انگلیسی: The caravel, a type of historic ship, played a significant role in the Age of Exploration. (کشتی کاراول، نوعی کشتی تاریخی، نقش مهمی در عصر اکتشافات داشت.)
  • فارسی: کشتی کاراول، نوعی کشتی تاریخی، نقش مهمی در عصر اکتشافات داشت.)

18. زورق باریک و سبک برای تردد (Canoe)

  • انگلیسی: They paddled their canoe down the meandering river to enjoy the scenic beauty. (آنها برای لذت بردن از زیبایی منظره، قایق خود را در امتداد رودخانه پرپیچ و خم پارو زدند.)
  • فارسی: آنها برای لذت بردن از زیبایی منظره، قایق خود را در امتداد رودخانه پرپیچ و خم پارو زدند.)

19. قایق چوبی سبک و کوچک ساخته شده از تنه درخت (Dugout Canoe)

  • انگلیسی: The dugout canoe was crafted from a single tree trunk, making it a traditional and efficient means of river travel. (قایق چوبی از یک تنه درخت ساخته شده بود که آن را به وسیله‌ای سنتی و کارآمد برای سفر در رودخانه تبدیل می‌کرد.)
  • فارسی: قایق چوبی از یک تنه درخت ساخته شده بود که آن را به وسیله‌ای سنتی و کارآمد برای سفر در رودخانه تبدیل می‌کرد.)

20. کرجی ته پهن ماهیگیری (Dory)

  • انگلیسی: The dory was a sturdy fishing boat often used by fishermen on the rugged coast. (کرجی ته پهن قایق ماهیگیری محکمی بود که اغلب توسط ماهیگیران در سواحل ناهموار استفاده می‌شد.)
  • فارسی: کرجی ته پهن قایق ماهیگیری محکمی بود که اغلب توسط ماهیگیران در سواحل ناهموار استفاده می‌شد.)

21. فری (Ferry)

  • انگلیسی: The ferry transported commuters across the river during rush hour. (فری در ساعات شلوغی مسافران را از روی رودخانه عبور می‌داد.)
  • فارسی: فری در ساعات شلوغی مسافران را از روی رودخانه عبور می‌داد.)

22. قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود (Ferryboat)

  • انگلیسی: The ferryboat was packed with tourists eager to visit the nearby islands. (قایق پر از گردشگرانی بود که مشتاق بازدید از جزایر اطراف بودند.)
  • فارسی: قایق پر از گردشگرانی بود که مشتاق بازدید از جزایر اطراف بودند.)

23. گندولا (Gondola)

  • انگلیسی: The gondola ride through the canals of Venice was a romantic and memorable experience. (سواری با گندولا در کانال‌های ونیز یک تجربه عاشقانه و به یاد ماندنی بود.)
  • فارسی: سواری با گندولا در کانال‌های ونیز یک تجربه عاشقانه و به یاد ماندنی بود.)

24. کشتی بادبانی بازرگانی یا جنگی اسپانیولی قرن پانزدهم (Galleon)

  • انگلیسی: The galleon was a majestic sailing vessel from the age of exploration, often laden with treasure. (کشتی جنگی یک کشتی بادبانی با شکوه از دوران اکتشافات بود که اغلب مملو از گنج بود.)
  • فارسی: کشتی جنگی یک کشتی بادبانی با شکوه از دوران اکتشافات بود که اغلب مملو از گنج بود.)

25. قایق باله‌دار مسافری (Hydrofoil)

  • انگلیسی: The hydrofoil skimmed above the water’s surface, offering a thrilling and fast-paced ride. (قایق باله‌دار روی سطح آب می‌لغزید و سواری هیجان‌انگیز و سریعی را ارائه می‌داد.)
  • فارسی: قایق باله‌دار روی سطح آب می‌لغزید و سواری هیجان‌انگیز و سریعی را ارائه می‌داد.)

26. خانه قایقی (Houseboat)

  • انگلیسی: Living on a houseboat allowed them to enjoy a unique waterfront lifestyle. (زندگی در خانه قایقی به آنها امکان می‌داد از سبک زندگی منحصر به فرد ساحلی لذت ببرند.)
  • فارسی: زندگی در خانه قایقی به آنها امکان می‌داد از سبک زندگی منحصر به فرد ساحلی لذت ببرند.)

27. کشتی دارای بادبان جلو و عقب (Ketch)

  • انگلیسی: The ketch was a two-masted sailing vessel known for its versatility. (کشتی دو دکلانه به خاطر تنوع کاربردی‌اش شناخته شده بود.)
  • فارسی: کشتی دو دکلانه به خاطر تنوع کاربردی‌اش شناخته شده بود.)

28. شناور کوتاه رودخانه ای برای حمل نفر و بلار (Keel boat)

  • انگلیسی: The keel boat provided stability for the sailors as they navigated the choppy waters. (قایق کف‌دار ثبات را برای ملوانان در هنگام عبور از آب‌های متلاطم فراهم می‌کرد.)
  • فارسی: قایق کف‌دار ثبات را برای ملوانان در هنگام عبور از آب‌های متلاطم فراهم می‌کرد.)

29. کشتی مسافربری سریع بین دو ساحل دریا (Liner)

  • انگلیسی: The ocean liner was a luxurious means of traveling across the vast expanse of the sea. (کشتی مسافربری اقیانوسی وسیله‌ای لوکس برای سفر در پهنه وسیع دریا بود.)
  • فارسی: کشتی مسافربری اقیانوسی وسیله‌ای لوکس برای سفر در پهنه وسیع دریا بود.)

30. کشتی نفر بر انگلیسی (Narrow boat)

  • انگلیسی: The narrow boat gently glided along the narrow canal, its vibrant paintwork and cozy cabin creating a charming and peaceful scene. (قایق باریک به آرامی در امتداد کانال باریک سر می‌خورد و رنگ‌های شاد و کابین دنج آن منظره‌ای جذاب و آرام را خلق می‌کرد.)
  • فارسی: قایق باریک به آرامی در امتداد کانال باریک سر می‌خورد و رنگ‌های شاد و کابین دنج آن منظره‌ای جذاب و آرام را خلق می‌کرد.)
آموزش زبان انگلیسی به کودکان
آموزش زبان انگلیسی به کودکان

مکالمه در مورد وسایل نقلیه عمومی به زبان انگلیسی

مکالمه 1: در ایستگاه اتوبوس

Excuse me, when is the next bus to downtown coming? ببخشید اتوبوس بعدی به مرکز شهر کی میاد؟

The next bus to downtown should be here in about 5 minutes. You can see the bus schedule on the board over there. مسافر 2: اتوبوس بعدی به مرکز شهر باید حدود 5 دقیقه دیگر به اینجا برسد. شما می توانید برنامه اتوبوس را روی تابلوی آنجا ببینید.

Thank you. Do they accept credit cards? مسافر 1: ممنون. آیا آنها کارت اعتباری را قبول می کنند؟

Passenger 2: Yes, you can pay with a credit card or cash. بله، می توانید با کارت اعتباری یا نقدی پرداخت کنید.

Passenger 1: Great. I’ll wait here for the bus then. عالی. اونوقت اینجا منتظر اتوبوس میمونم

Passenger 2: No problem. If you have any other questions, feel free to ask me. مشکلی نیست. اگر سوال دیگری دارید از من بپرسید.

Passenger 1: Thank you. I appreciate it. ممنون. من از آن قدردانی می کنم.

(5 minutes later) (5 دقیقه بعد)

Passenger 1: (To the bus driver) Excuse me, does this bus go downtown? (خطاب به راننده اتوبوس) ببخشید این اتوبوس مرکز شهر میره؟

Bus Driver: Yes, this bus goes downtown. What’s your fare? بله، این اتوبوس به مرکز شهر می رود. کرایه شما چقدر است؟

Passenger 1: $2. (Pays with a credit card) 2 دلار. (پرداخت با کارت اعتباری)

Bus Driver: Thank you. Here’s your ticket. Please keep it safe. راننده اتوبوس: ممنون. اینم بلیطت لطفا آن را امن نگه دارید.

Passenger 1: Thank you. ممنون.

(The bus starts moving) (اتوبوس شروع به حرکت می کند)

Passenger 1: (To another passenger on the bus) Excuse me, does this bus stop on Main Street? (به مسافر دیگری در اتوبوس) ببخشید این اتوبوس در خیابان اصلی توقف می کند؟

Passenger 2: Yes, it does. You can get off at the next stop, which is Main Street. بله، همینطور است. می توانید در ایستگاه بعدی که خیابان اصلی است پیاده شوید.

Passenger 1: Thank you. ممنون

(The bus stops on Main Street) (اتوبوس در خیابان اصلی توقف می کند)

Passenger 1: (Presses the buzzer to signal to the driver that they want to get off) (زنگ را فشار می دهد تا به راننده علامت دهد که می خواهد پیاده شود)

Bus Driver: Thank you for riding our bus. Have a nice day! راننده اتوبوس: ممنون که سوار اتوبوس ما شدی. روز خوبی داشته باشید!

Passenger 1: You too! شما هم!

مزایای آموزش آنلاین زبان انگلیسی
مزایای آموزش آنلاین زبان انگلیسی

مکالمه 2: در مترو

Passenger 1: (Approaches the ticket machine) Excuse me, I want to go to Liberty Station. (نزدیک دستگاه بلیط می شود) ببخشید می خواهم به ایستگاه آزادی بروم.

Employee: One-way or round-trip ticket? بلیط یک طرفه یا رفت و برگشت؟

Passenger 1: One-way, please. یک طرفه لطفا.

Employee: That’ll be $3. (Accepts money and hands the ticket to the passenger) این می شود 3 دلار. (پول می پذیرد و بلیط را به مسافر تحویل می دهد)

Passenger 1: Thank you. ممنون.

(Passenger goes through the turnstile and heads to the subway platform) (مسافر از داخل گردان می گذرد و به سمت سکوی مترو می رود)

Passenger 2: (To Passenger 1) Are you going to Liberty Station? (به مسافر 1) آیا به ایستگاه آزادی می روید؟

Passenger 1: Yes, I am. How about you? بله هستم. در مورد شما چطور؟

Passenger 2: I’m going to Liberty Station too. من هم به ایستگاه آزادی می روم.

(The train arrives and the passengers get on) (قطار می رسد و مسافران سوار می شوند)

Passenger 1: (Sits down on a seat) (روی صندلی می نشیند)

Passenger 2: (Stands next to Passenger 1) (کنار مسافر 1 می ایستد)

(The train starts moving) (قطار شروع به حرکت می کند)

Passenger 1: How long does it take to get to Liberty Station? چقدر طول می کشد تا به ایستگاه آزادی برسیم؟

Passenger 2: It’s about 20 minutes. حدود 20 دقیقه است.

Passenger 1: Great. عالی.

(The passengers chat or listen to music until they reach their destination) (مسافران تا رسیدن به مقصد چت می کنند یا به موسیقی گوش می دهند)

Passenger 1: (Gets off at Liberty Station) (در ایستگاه آزادی پیاده می شود)

Passenger 2: (To Passenger 1) It was nice meeting you. از آشنایی با شما خوشحال شدم.

Passenger 1: You too. Have a nice day! شما هم. روز خوبی داشته باشید!

Passenger 2: You too! شما هم!

لیست کامل اسامی مکان های شهر به انگلیسی
لیست کامل اسامی مکان های شهر به انگلیسی

مکالمه 3: در تاکسی

Passenger: (To the taxi driver) Hello, can you take me to Vali Asr Street? (خطاب به راننده تاکسی) سلام میشه من رو تا خیابان ولی عصر ببری؟

Taxi Driver: Yes, of course. It will take about 20 minutes to get there and the fare will be around 100,000 tomans. بله، البته. حدود 20 دقیقه طول می کشد و کرایه آن حدود 100 هزار تومان خواهد بود.

Passenger: That’s fine. I’ll get in. خوب است. من وارد می شوم

(Passenger gets into the taxi) (مسافر سوار تاکسی می شود)

Taxi Driver: (Driving) How’s your day going? (رانندگی) روز شما چطور می گذرد؟

Passenger: My day is going well, thank you. How’s your day going? روز من خوب پیش می رود، ممنون. روزت چطور میگذره؟

Taxi Driver: My day is going well too, thank you for asking. روز من هم خوب می گذرد، ممنون که پرسیدی.

Passenger: (Looks out the window) The weather is really nice today. (از پنجره به بیرون نگاه می کند) امروز هوا واقعاً خوب است.

Taxi Driver: Yes, you’re right. بله، حق با شماست.

(Traffic becomes heavy) (ترافیک سنگین می شود)

Taxi Driver: I’m sorry, it looks like there’s a lot of traffic. It might take a little longer than expected to get to Vali Asr Street. متاسفم، به نظر می رسد ترافیک زیادی وجود دارد. شاید رسیدن به خیابان ولی عصر کمی بیشتر از حد انتظار طول بکشد.

Passenger: That’s okay. I’m in no rush. اشکالی ندارد. من عجله ای ندارم

Taxi Driver: Thank you for your understanding. از درک شما متشکرم.

(After 10 minutes) (بعد از 10 دقیقه)

Taxi Driver: The traffic is starting to clear up. I think we’ll be on Vali Asr Street soon. ترافیک در حال رفع شدن است. فکر کنم به زودی در خیابان ولی عصر باشیم.

Passenger: Great. عالیه

(The taxi driver pulls over on Vali Asr Street) (راننده تاکسی در خیابان ولی عصر (عج) کنار می‌زند)

Taxi Driver: Here we are on Vali Asr Street. That will be 100,000 tomans. اینجا در خیابان ولی عصر هستیم. می شود 100000 تومان.

Passenger: (Pays the driver) Thank you so much. (پرداخت به راننده) خیلی ممنون.

Taxi Driver: Thank you. Have a good day. روز خوبی داشته باشید.

بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی در تهران
بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی در تهران

سفری آسان و هوشمندانه با وسایل نقلیه عمومی

امروزه، در دنیایی که با چالش‌های مختلفی از جمله آلودگی هوا، ترافیک سنگین و کمبود وقت روبرو هستیم، استفاده از وسایل نقلیه عمومی به عنوان راه‌حلی کارآمد و مقرون به صرفه برای جابجایی در شهرها و بین شهرها، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.

این راهنمای جامع، با هدف ارائه اطلاعات کامل و دقیق در مورد انواع مختلف وسایل نقلیه عمومی در سراسر جهان، به شما کمک می‌کند تا با انتخاب بهترین وسیله نقلیه برای هر سفر، سفری آسان، راحت و هوشمندانه را تجربه کنید.

در این راهنما، ابتدا به معرفی انواع مختلف وسایل نقلیه عمومی از جمله اتوبوس، مترو، قطار، تاکسی، کشتی، هواپیما و غیره پرداخته‌ایم و در ادامه، به بررسی مزایا و معایب هر یک از آنها و همچنین نحوه استفاده از آنها در شرایط مختلف اشاره کرده‌ایم.

علاوه بر این، نکات و منابع مفیدی برای برنامه‌ریزی سفر، پرداخت کرایه، حفظ امنیت و احترام به قوانین و مقررات مربوط به استفاده از وسایل نقلیه عمومی ارائه شده است تا شما بتوانید با خیالی آسوده و بدون هیچ مشکلی از این وسایل استفاده کنید.

سوالات متداول در مورد استفاده از وسایل نقلیه عمومی

چه نوع وسایل نقلیه عمومی در دسترس هستند؟

انواع مختلفی از وسایل نقلیه عمومی در دسترس هستند، از جمله اتوبوس، مترو، قطار، تاکسی، کشتی، هواپیما و غیره. هر نوع وسیله نقلیه مزایا و معایب خاص خود را دارد و برای شرایط مختلف مناسب است.

چگونه می توانم بهترین وسیله نقلیه را برای سفر خود انتخاب کنم؟

برای انتخاب بهترین وسیله نقلیه برای سفر خود، باید به عواملی مانند مقصد، زمان سفر، بودجه و ترجیحات شخصی خود توجه کنید. به عنوان مثال، اگر مسافت کوتاهی را طی می کنید، اتوبوس یا تاکسی ممکن است بهترین گزینه باشد. اما اگر مسافت طولانی را طی می کنید، قطار یا هواپیما ممکن است گزینه مناسب تری باشد.

چگونه می توانم از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنم؟

نحوه استفاده از وسایل نقلیه عمومی به نوع وسیله نقلیه ای که استفاده می کنید بستگی دارد. به طور کلی، شما باید مسیر خود را برنامه ریزی کنید، کرایه را بپردازید و به قوانین و مقررات مربوط به استفاده از آن وسیله نقلیه احترام بگذارید.

چقدر استفاده از وسایل نقلیه عمومی هزینه دارد؟

هزینه استفاده از وسایل نقلیه عمومی به نوع وسیله نقلیه، مسافت و زمان سفر بستگی دارد. با این حال، به طور کلی، استفاده از وسایل نقلیه عمومی ارزان تر از رانندگی با ماشین شخصی است.

آیا استفاده از وسایل نقلیه عمومی امن است؟

استفاده از وسایل نقلیه عمومی به طور کلی امن است. با این حال، مانند هر روش حمل و نقل دیگری، خطراتی نیز وجود دارد. برای ایمن ماندن، باید از احتیاطات لازم مانند مراقبت از وسایل شخصی خود و آگاهی از محیط اطراف خود استفاده کنید.

4.5/5 - (2 امتیاز)
https://radtime.org/?p=15320
اشتراک گذاری:

نظرات

1 نظر در مورد راهنمای جامع انواع وسایل نقلیه عمومی به انگلیسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. انواع وسایل نقلیه عمومی به انگلیسی مقاله خوبی بود ممنون