جدول محتوا
- احوالپرسی کلاس درس
- معرفی در کلاس
- متن انگلیسی درباره کلاس درس
- حضور و غیاب در کلاس
- مکالمه در حین کلاس
- جملات پر استفاده در مکالمه انگلیسی در کلاس درس
- نمونه مکالمه انگلیسی در کلاس درس
- داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه
- جملات کاربردی انگلیسی در کلاس برای دانش آموزان
- مکالمه انگلیسی بین دو دوست در مدرسه
- متن انگلیسی در مورد اولین روز مدرسه
- متن انگلیسی در مورد مدرسه من
- انشا در مورد مدرسه به انگلیسی با ترجمه
- برخی از سوالات متداول مکالمه انگلیسی در مورد مدرسه و کلاس
احوالپرسی کلاس درس
سلام به همگی. | Hello, everyone. |
صبح همگی بخیر. | Good morning, everybody. |
بعدازظهر همه بخیر. | Good afternoon, class. |
سلام، تام. | Hello there, Tom. |
امروز چطوری؟ | How are you today? |
زندگی چطوره؟ | How’s life? |
اوضاع تو چطور است؟ | How are things with you? |
امروز حالت بهتر شده، دیوید؟ | Are you feeling better today, David? |
چه روز دوست داشتنیای! | What a lovely day! |
چه روز بارانیای! | What a rainy day! |
امروز خیلی سرده، نیست؟ | Today is very cold, isn’t it? |
معرفی در کلاس
My name is Mr/Mrs/Ms Smith. I’ll be teaching you English this year.
اسم من آقا/خانم اسمیت است. امسال به شما انگلیسی آموزش خواهم داد.
I’m your new English teacher.
من معلم انگلیسی جدید شما هستم.
I’ve got five lessons with you each week.
من هر هفته پنج جلسه با شما دارم.
متن انگلیسی درباره کلاس درس
وقت شروع کردنه | Time to begin |
بیاین درس امروز رو شروع کنیم. | Let’s begin today’s lesson. |
امیدوارم همه شما برای درس انگلیسی آماده باشید. | I hope you are all ready for your English lesson. |
فکر کنم الان ما میتونیم شروع کنیم. | I think we can start now. |
همه آمادهاند که شروع کنیم؟ | Is everybody ready to start? |
وقتشه که شروع کنیم، لطفا حرف نزنید. | It’s time to begin, please stop talking. |
حضور و غیاب در کلاس
کی امروز اینجا نیست؟ | Who isn’t here today? |
کی غایبه امروز؟ | Who is absent today? |
چرا جمعه گذشته نبودی، تام؟ | Why were you absent last Friday, Tom? |
امروز آنا چی شده؟ | What’s the matter with Anna today?What’s wrong with Anna today? |
مکالمه در حین کلاس
کتاب خود را باز کنید و صفحه 52 را بیاورید. | Open up your book to page 52. |
بیا و روی تخته بنویس. | Come out and write it on the board. |
به نوار گوش بدید لطفا. | Listen to the tape, please. |
به گروههای چهار نفره تقسیم بشید. | Get into groups of four. |
این آهنگ را در خانه تمام کنید. | Finish off this song at home. |
بیایید یک آهنگ بخوانیم. | Let’s sing a song. |
من میخواهم شما این را بنویسید. | I would like you to write this down. |
فراموش نکنید که ما هفته آینده امتحان داریم. | Don’t forget that we have exam next week. |
تکالیفتون رو تحویل بدید لطفا. | hand in your homework, please. |
داوطلبی برای این بخش هست؟ | any volunteers for this part. |
چه کسی دوست دارد بخواند؟ | Who would like to read? |
کدام موضوع گزارش گروه شما خواهد بود؟ | Which topic will your group report on? |
آیا میخواهید به سوال 3 پاسخ دهید؟ | Do you want to answer question 3? |
صحبت نکنید! | Stop talking! |
بیل کجاست؟ | Where’s Bill? |
جملات پر استفاده در مکالمه انگلیسی در کلاس درس
آیا میتوانم به دفتر شما بیایم؟ | Can I come to your office? |
چگونه باید “…” را تلفظ کنم؟ | How should I pronounce “…”? |
چگونه این کلمه را تلفظ میکنید؟ | How do you pronounce this word? |
آیا کلمه “…” را تلفظ میکنید؟ | Would you pronounce the word “…”? |
آیا شما به ما مثال میدهید؟ | Would you give us an example? |
چه طوری نوشته میشود؟ | How do you spell that? |
آیا میتوانید کمی بیشتر در مورد آن توضیح دهید؟ | Could you explain a little bit more about that? |
منظور شما چیست؟ | What do you mean? |
تفاوت بین “A” و “B” چیست؟ | What is the difference between “a” and “b”? |
من درس امروز را نفهمیدم. | I didn’t understand today’s lesson. |
من تکالیف را نفهمیدم. | I don’t understand the homework. |
فقط یک دقیقه/ یک ثانیه | Just a minute/second/sec |
ببخشید میتونم یک دقیقه باهاتون صحبت کنم؟ | Execuse me, can I talk to you for a minute? |
متاسفم دیرم شده. | I’m sorry I am late. |
نمونه مکالمه انگلیسی در کلاس درس
نمونه 1:
Teacher: Mona, sand up. What am I teaching?
معلم: مونا، بایست. من چه تدریس میکنم؟
Student: Sir, you are teaching grammar.
دانشآموز: آقا شما گرامر را درس میدهید
Teacher: Mona, look at the board. See the word – Adjective! Is the spelling correct?
معلم: مونا، به تخته نگاه کن. کلمه را ببین – صفت! املای آن صحیح است؟
Student: Yes, Sir. The spelling is correct.
دانشآموز : بله آقا. املا صحیح است
Teacher: Can anyone tell me what a noun is?
معلم : کسی میتواند به من بگوید اسم چیست؟
Student: A noun is the name of a person, a place or a thing.
دانشآموز: اسم، نام یک شخص، مکان یا چیزی است
نمونه 2:
Teacher: “Come in students, sit down.”
معلم: دانشآموزان بیایید داخل و بنشینید.
Student: “What are we learning today?”
دانشآموز: امروز چه درسی را یاد میگیریم؟
Teacher: “Today we are learning about apples. Please, open your books and read page 3.”
معلم: امروز ما در مورد سیبها یاد میگیریم. لطفاً کتابهای خود را باز کرده و صفحه ۳ را بخوانید.
Teacher: “Now, listen to me say ‘apple’ and repeat after me.”
معلم: حالا به من گوش کنید که میگویم apple و سپس تکرار کنید.
Student: “Apple.”
Teacher: “Now write the word ‘apple’ on your paper.”
معلم: حالا کلمه سیب را بر روی برگه خود بنویسید.
Teacher: “Very good. You may now go out and play.”
معلم: خیلیخوبه. حالا میتونید برین بیرون و بازی کنید.
نمونه مکالمه انگلیسی در کلاس زبان
Lily: Hey! How did your geography test go?
هی امتحان جغرافیا چطور بود؟
Tom: Not really bad, thanks. I’m just glad that all the exams are over! How about you … how’d your practical examination go?
خیلی بد نبود، ممنون. من فقط خوشحالم که تمام امتحانات تمام شدهاست! در مورد تو چطور … امتحان عملی چطور پیش رفت؟
Lily: Oh, it went really well. I can’t thank you enough for helping me with it! I owe you a treat for that.
اوه، خیلی خوب پیش رفت من نمیتونم به اندازه کافی از تو تشکر کنم که به من کمک کردی! من به تو مدیونم.
Tom: It’s my pleasure. So … Do you want preparing a bit for the math exam scheduled for next week?
باعث خوشحالیه. میخوای برای امتحان ریاضی که هفته آینده برنامهریزی شده، کمی آماده بشی؟
Lily: Yeah, sure! Meet me at the library after 7 then?
اره حتما. پس ساعت ۷ توی کتابخونه میبینمت؟
Tom: All right. I’ll bring my notes too then.
خیلی خب پس منم یادداشتهام رو میارم.
Lily: Sure. See you then. Bye
بعدا میبینمت. خداحافظ.
به کدام مدرسه مي رويد؟
What school do you go to?
من به مدرسه ي دانش مي روم.
I go to Danesh school.
چه کلاسي هستيد؟
What grade are you in? (In what form are you?)
من در کلاس دوم هستم.
I am in the second grade.
من به مدرسه روزانه مي روم.
I go to a day school.
من به مدرسه شبانه روزي مي روم.
I go to a boarding school.
زنگ کي مي خورد؟
At what time does the bell go.
زنگ ساعت نُه مي خورد.
The bell goes at 9 o’clock.
زنگ خورد.
There goes the bell.
زنگ مدتي است خورده.
The bell has already gone.
آيا حضور و غياب کرده ايد؟
Have you called the roll?
اجازه است يک لحظه کلاس را ترک کنم؟
May I leave the classroom for a moment please?
لغات کاربرد در مکالمه انگلیسی در مورد مدرسه
در ادامه جورج که بهتازگی فارغالتحصیل شده است، لغات پرکاربرد را در این سبک مکالمات عنوان میکند و در مورد هر کدام توضیح کوتاهی میدهد.
What school did you go to? It is a place where I learnt important lessons, like collaboration and responsibility.
کدام مدرسه میرفتید؟ این مکانی است که در آن درسهای مهمی مانند همکاری و مسئولیت پذیری آموختم.
Open up your book to page 52: Here I was able to read the materials and discover more knowledge.
صفحه ۵۲ کتاب خود را باز کنید: در اینجا من توانستم مطالب را بخوانم و دانش بیشتری کشف کنم.
Come out and write it on the board: The teacher guided us to learn by practicing, like writing our answers.
بیا و روی تخته بنویس: معلم ما را راهنمایی کرد تا با تمرین، مانند نوشتن پاسخهایمان، یاد بگیریم.
Get into groups of four: This encouraged me to share ideas, communicate and help each other.
در گروههای چهار نفره قرار بگیرید: این ما را تشویق میکرد تا ایدهها را به اشتراک بگذاریم، ارتباط برقرار کنیم و به یکدیگر کمک کنیم.
Hand in your homework, please: Doing this allowed us to test our understanding and review our progress.
لطفاً تکالیف خود را تحویل دهید: انجام این کار به ما امکان داد تا درک خود را آزمایش کرده و پیشرفت خود را بررسی کنیم.
Who would like to read: Here we had an opportunity to present our works, while enjoying stories and books.
چه کسی دوست دارد بخواند: در اینجا فرصتی داشتیم تا ضمن لذت بردن از داستان و کتاب، مهارت خود را بسنجیم.
What are the teachers like: Our instructors provided a friendly and motivating atmosphere for our learning.
معلمان چگونه هستند: مربیان ما فضای دوستانه و انگیزشی را برای یادگیری ما فراهم کردند.
What important lesson did you learn from school: I learnt to work hard, strive for excellence and develop problem-solving skills.
چه درس مهمی از مدرسه آموختید: من یاد گرفتم سخت کار کنم، برای برتری تلاش کنم و مهارتهای حل مسئله را توسعه دهم.
داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه
داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه با ترجمه فارسی
The New Kid
It was the first day of school, and I was nervous. I had just moved to a new city, and I didn’t know anyone. I walked into my classroom, and I felt like everyone was staring at me. I found an empty seat in the back of the room, and I sat down.
The teacher, Mrs. Smith, started talking, but I couldn’t focus. I was too busy worrying about what everyone thought of me. I felt like I didn’t belong.
At recess, I sat on a bench by myself. I watched the other kids playing, and I felt even more lonely. Then, a boy named David came over to me.
“Hi,” he said. “My name is David. What’s your name?”
I told him my name, and we started talking. We talked about our favorite TV shows and our hobbies. I started to relax, and I realized that David was nice.
We became friends, and we spent the rest of the day together. We played games, we talked, and we laughed. I had a great time, and I forgot all about being nervous.
At the end of the day, I walked home with David. We talked about how much we had enjoyed each other’s company.
“I’m glad I met you,” I said.
“Me too,” David said. “I’m glad you’re my friend.”
I smiled. I was glad I was David’s friend too. I knew that I would be okay in this new city. I had a friend, and I would make more friends.
Theme:
The theme of this story is that it’s important to be kind to new people. David was kind to the new kid, and it made a big difference in his day.
Conflict:
The conflict in this story is the new kid’s feeling of loneliness and isolation. He feels like he doesn’t belong, but David helps him to overcome this feeling.
Resolution:
The resolution of the story is that the new kid makes a friend. He no longer feels lonely or isolated, and he is able to enjoy his first day of school.
بیشتر بخوانید :
بهترین آموزشگاه زبان در غرب تهران
بهترین آموزشگاه زبان در شمال تهران
بهترین آموزشگاه آیلتس در شمال تهران
عنوان: دانش آموز جدید
ترجمه فارسی:
دانش آموز جدید
اولین روز مدرسه بود و من نگران بودم. من به تازگی به شهری جدید نقل مکان کرده بودم و کسی را نمی شناختم. وارد کلاسم شدم و احساس کردم همه دارند به من خیره می شوند. یک صندلی خالی در انتهای اتاق پیدا کردم و نشستم.
خانم اسمیت، معلمم، شروع به صحبت کرد، اما من نتوانستم تمرکز کنم. من خیلی درگیر نگرانی در مورد اینکه همه چه فکری می کنند بودم. احساس می کردم که جایی ندارم.
در زنگ تفریح، روی نیمکتی نشستم. بچه های دیگر را تماشا کردم و احساس تنهایی بیشتری کردم. سپس، پسری به نام دیوید به سمت من آمد.
“سلام،” گفت. “اسم من دیوید است. اسم شما چیه؟”
اسمم را به او گفتم و شروع به صحبت کردیم. در مورد برنامه های تلویزیونی مورد علاقه مان و سرگرمی هایمان صحبت کردیم. شروع به آرامش کردم و متوجه شدم که دیوید پسر خوبی است.
ما دوست شدیم و بقیه روز را با هم گذراندیم. بازی کردیم، صحبت کردیم و خندیدیم. من خیلی خوش گذشت و فراموش کردم که نگران باشم.
در پایان روز، با دیوید به خانه رفتم. در مورد اینکه چقدر از بودن در کنار هم لذت برده ایم صحبت کردیم.
“از آشنایی با تو خوشحالم،” گفتم.
“من هم،” دیوید گفت. “از اینکه دوستت هستم خوشحالم.”
لبخند زدم. من هم از اینکه دوست دیوید هستم خوشحال بودم. می دانستم که در این شهر جدید خوب خواهم بود. یک دوست داشتم و دوستان بیشتری پیدا می کردم.
جملات کاربردی انگلیسی در کلاس برای دانش آموزان
جملات کاربردی انگلیسی در کلاس برای دانش آموزان
یادگیری زبان انگلیسی در مدرسه می تواند چالش برانگیز باشد، اما با یادگیری جملات و عبارات کاربردی، می توانید راحت تر در کلاس مشارکت کنید و از درس ها لذت ببرید. در اینجا چند نمونه از جملات و عبارات کاربردی انگلیسی در کلاس برای دانش آموزان آورده شده است:
سلام و احوالپرسی
- Good morning, class! (صبح بخیر کلاس!)
- How are you? (حالت چطوره؟)
- Nice to meet you. (خوشوقتم که آشنا شدم.)
- Good to see you again. (خوشحالم که دوباره دیدمت.)
پرسیدن سوال
- Can you repeat that, please? (لطفاً تکرار کنید.)
- I don’t understand. (نفهمیدم.)
- Can you explain that again? (میشه دوباره توضیح بدی؟)
- What does that mean? (یعنی چی؟)
پاسخ به سوال
- Yes, I understand. (بله، متوجه شدم.)
- No, I don’t understand. (نه، متوجه نشدم.)
- I’m not sure. (مطمئن نیستم.)
- I’ll try my best. (سعی می کنم.)
مشارکت در بحث
- I agree with you. (با شما موافقم.)
- I disagree with you. (با شما مخالفم.)
- I have a different opinion. (نظر متفاوتی دارم.)
- I think you’re right. (فکر می کنم درست میگی.)
درخواست کمک
- Can you help me? (میشه کمکم کنی؟)
- I need help. (کمک می خوام.)
- I don’t know how to do this. (نمی دونم چطوری انجامش بدم.)
- I’m stuck. (گیر کردم.)
پایان جلسه
- Thank you for your time. (با تشکر از وقت شما.)
- Goodbye, class! (خداحافظ کلاس!)
- Have a nice day! (روز خوبی داشته باشید!)
مثال
در اینجا یک مثال از نحوه استفاده از این جملات و عبارات در کلاس آورده شده است:
معلم: Good morning, class! Today we’re going to be talking about the solar system.
دانش آموز: Can you repeat that, please? (لطفاً تکرار کنید.)
معلم: Sure. We’re going to be talking about the sun, the planets, and the stars.
دانش آموز: I don’t understand. (نفهمیدم.)
معلم: The solar system is a group of planets that orbit the sun. There are eight planets in our solar system: Mercury, Venus, Earth, Mars, Jupiter, Saturn, Uranus, and Neptune.
دانش آموز: Can you explain that again? (میشه دوباره توضیح بدی؟)
معلم: Sure. The sun is the center of our solar system. It is a star that provides heat and light for the planets. The planets orbit the sun in elliptical orbits. The planets are made up of different materials, such as rock, gas, and ice.
دانش آموز: What does that mean? (یعنی چی؟)
معلم: An elliptical orbit is an oval-shaped orbit. The planets are not always the same distance from the sun. They are closest to the sun at perihelion and farthest from the sun at aphelion.
دانش آموز: I’m not sure. (مطمئن نیستم.)
معلم: That’s okay. We’ll be talking about this more in class.
دانش آموز: I’ll try my best. (سعی می کنم.)
معلم: Great! Let’s get started.
دانش آموز: Thank you for your help. (با تشکر از کمک شما.)
معلم: You’re welcome.
این مثال نشان می دهد که چگونه دانش آموز با استفاده از جملات و عبارات کاربردی می تواند در کلاس مشارکت کند و از درس ها لذت ببرد.
مکالمه انگلیسی بین دو دوست در مدرسه
مکالمه انگلیسی بین دو دوست در مدرسه با ترجمه فارسی
شخصیت ها:
- سارا: دانش آموز کلاس ششمی
- علی: دانش آموز کلاس ششمی
صحنه:
سارا و علی در راه مدرسه هستند.
مکالمه:
سارا: Hi, Ali! How are you? (سلام علی! حالت چطوره؟)
علی: I’m good, thanks. How are you? (من خوبم، ممنون. تو چطوری؟)
سارا: I’m fine. I’m excited for the new school year. (من خوبم. هیجان زده ام برای سال تحصیلی جدید.)
علی: Me too! I’m looking forward to meeting new people and making new friends. (من هم همینطور! مشتاقم با آدم های جدید آشنا شوم و دوست های جدید پیدا کنم.)
سارا: I know, right? I’m hoping to make some new friends too. (می دونی، درسته؟ من هم امیدوارم دوستای جدید پیدا کنم.)
علی: Well, we can be friends. (خب، می تونیم دوست باشیم.)
سارا: That would be great! (عالیه!)
علی: So, what are you doing after school today? (پس، امروز بعد از مدرسه چه کار می کنی؟)
سارا: I’m not sure yet. What about you? (هنوز مطمئن نیستم. تو چطور؟)
علی: I’m not sure either. Maybe we can hang out together? (منم مطمئن نیستم. شاید با هم بگردیم؟)
سارا: That sounds like fun! (به نظر جالب میاد!)
علی: Great! I’ll call you later and we can figure something out. (عالیه! بعداً بهت زنگ می زنم و برنامه ریزی می کنیم.)
سارا: Okay, sounds good. (باشه، خوبه.)
علی: See you later! (بعداً می بینمت!)
سارا: See you later! (بعداً می بینمت!)
ترجمه فارسی:
سارا: سلام علی! حالت چطوره؟
علی: من خوبم، ممنون. تو چطوری؟
سارا: من خوبم. هیجان زده ام برای سال تحصیلی جدید.
علی: من هم همینطور! مشتاقم با آدم های جدید آشنا شوم و دوست های جدید پیدا کنم.
سارا: می دونی، درسته؟ من هم امیدوارم دوستای جدید پیدا کنم.
علی: خب، می تونیم دوست باشیم.
سارا: عالیه!
علی: پس، امروز بعد از مدرسه چه کار می کنی؟
سارا: هنوز مطمئن نیستم. تو چطور؟
علی: منم مطمئن نیستم. شاید با هم بگردیم؟
سارا: به نظر جالب میاد!
علی: عالیه! بعداً بهت زنگ می زنم و برنامه ریزی می کنیم.
سارا: باشه، خوبه.
علی: بعداً می بینمت!
سارا: بعداً می بینمت!
کلمات و عبارات جدید:
- excited: هیجان زده
- looking forward to: مشتاق
- make friends: دوست پیدا کردن
- hang out: با هم بودن
- figure something out: برنامه ریزی کردن
متن انگلیسی در مورد اولین روز مدرسه
The First Day of School
It was the first day of school, and I was nervous. I had just moved to a new city, and I didn’t know anyone. I walked into my classroom, and I felt like everyone was staring at me. I found an empty seat in the back of the room, and I sat down.
The teacher, Mrs. Smith, started talking, but I couldn’t focus. I was too busy worrying about what everyone thought of me. I felt like I didn’t belong.
At recess, I sat on a bench by myself. I watched the other kids playing, and I felt even more lonely. Then, a boy named David came over to me.
“Hi,” he said. “My name is David. What’s your name?”
I told him my name, and we started talking. We talked about our favorite TV shows and our hobbies. I started to relax, and I realized that David was nice.
We became friends, and we spent the rest of the day together. We played games, we talked, and we laughed. I had a great time, and I forgot all about being nervous.
At the end of the day, I walked home with David. We talked about how much we had enjoyed each other’s company.
“I’m glad I met you,” I said.
“Me too,” David said. “I’m glad you’re my friend.”
I smiled. I was glad I was David’s friend too. I knew that I would be okay in this new city. I had a friend, and I would make more friends.
Translation:
اولین روز مدرسه
اولین روز مدرسه بود و من نگران بودم. من به تازگی به شهری جدید نقل مکان کرده بودم و کسی را نمی شناختم. وارد کلاسم شدم و احساس کردم همه دارند به من خیره می شوند. یک صندلی خالی در انتهای اتاق پیدا کردم و نشستم.
خانم اسمیت، معلمم، شروع به صحبت کرد، اما من نمی توانستم تمرکز کنم. من خیلی درگیر نگرانی در مورد اینکه همه چه فکری می کنند بودم. احساس می کردم که جایی ندارم.
در زنگ تفریح، روی نیمکتی نشستم. بچه های دیگر را تماشا کردم و احساس تنهایی بیشتری کردم. سپس، پسری به نام دیوید به سمت من آمد.
“سلام،” گفت. “اسم من دیوید است. اسم شما چیه؟”
اسمم را به او گفتم و شروع به صحبت کردیم. در مورد برنامه های تلویزیونی مورد علاقه مان و سرگرمی هایمان صحبت کردیم. شروع به آرامش کردم و متوجه شدم که دیوید پسر خوبی است.
ما دوست شدیم و بقیه روز را با هم گذراندیم. بازی کردیم، صحبت کردیم و خندیدیم. من خیلی خوش گذشت و فراموش کردم که نگران باشم.
در پایان روز، با دیوید به خانه رفتم. در مورد اینکه چقدر از بودن در کنار هم لذت برده ایم صحبت کردیم.
“از آشنایی با تو خوشحالم،” گفتم.
“من هم،” دیوید گفت. “از اینکه دوستت هستم خوشحالم.”
لبخند زدم. من هم از اینکه دوست دیوید هستم خوشحال بودم. می دانستم که در این شهر جدید خوب خواهم بود. یک دوست داشتم و دوستان بیشتری پیدا می کردم.
متن انگلیسی در مورد مدرسه من
My School
My school is a small, private school located in a quiet neighborhood. The school has about 500 students, from kindergarten to twelfth grade. The students are from all over the world, and come from a variety of backgrounds.
I love my school. The teachers are kind and supportive, and they really care about the students. The students are friendly and welcoming, and I always feel like I belong.
I have learned so much at my school. I have learned about different cultures, different perspectives, and different ways of thinking. I have also learned how to be a good friend, a good student, and a good person.
I am grateful for the opportunity to attend my school. It is a place where I can learn, grow, and thrive.
Translation:
مدرسه من
مدرسه من یک مدرسه کوچک خصوصی است که در یک محله آرام واقع شده است. این مدرسه حدود 500 دانش آموز دارد، از مهد کودک تا دوازدهم. دانش آموزان از سراسر جهان هستند و از طیف گسترده ای از backgrounds می آیند.
من مدرسه ام را دوست دارم. معلمان مهربان و دلسوز هستند و واقعاً به دانش آموزان اهمیت می دهند. دانش آموزان دوستانه و پذیرا هستند و همیشه احساس می کنم که متعلق به اینجا هستم.
من در مدرسه ام چیزهای زیادی یاد گرفته ام. من در مورد فرهنگ های مختلف، دیدگاه های مختلف و روش های مختلف تفکر یاد گرفته ام. من همچنین یاد گرفته ام که چگونه یک دوست خوب، یک دانش آموز خوب و یک انسان خوب باشم.
من از فرصتی که برای تحصیل در مدرسه ام دارم سپاسگزارم. این مکانی است که می توانم در آن یاد بگیرم، رشد کنم و شکوفا شوم.
بیشتر بخوانید :
پرکاربردترین لغات ترکی استانبولی
انشا در مورد مدرسه به انگلیسی با ترجمه
The Importance of School
School is an important part of our lives. It is where we learn the skills and knowledge we need to succeed in life. School also helps us to develop our critical thinking skills, creativity, and problem-solving skills.
There are many benefits to attending school. First, school helps us to learn the basics of reading, writing, and arithmetic. These skills are essential for everyday life. Second, school helps us to learn about the world around us. We learn about history, science, and geography. Third, school helps us to develop our social skills. We learn how to interact with others and work together.
In addition to the academic benefits of school, there are also social and emotional benefits. School provides us with a place to make friends and build relationships. It also helps us to develop our self-esteem and confidence.
School is a valuable experience that can help us to reach our full potential. It is important to take advantage of the opportunities that school provides.
Translation:
اهمیت مدرسه
مدرسه بخش مهمی از زندگی ماست. این جایی است که ما مهارت ها و دانشی را که برای موفقیت در زندگی نیاز داریم یاد می گیریم. مدرسه همچنین به ما کمک می کند تا مهارت های تفکر انتقادی، خلاقیت و حل مسئله خود را توسعه دهیم.
مزایای زیادی برای تحصیل در مدرسه وجود دارد. اول، مدرسه به ما کمک می کند تا اصول خواندن، نوشتن و حساب را بیاموزیم. این مهارت ها برای زندگی روزمره ضروری هستند. دوم، مدرسه به ما کمک می کند تا در مورد دنیای اطراف خود بیاموزیم. ما در مورد تاریخ، علوم و جغرافیا یاد می گیریم. سوم، مدرسه به ما کمک می کند تا مهارت های اجتماعی خود را توسعه دهیم. ما یاد می گیریم که چگونه با دیگران تعامل کنیم و با هم کار کنیم.
علاوه بر مزایای آکادمیک مدرسه، مزایای اجتماعی و عاطفی نیز وجود دارد. مدرسه به ما مکانی برای ایجاد دوستی و ایجاد روابط می دهد. همچنین به ما کمک می کند تا عزت نفس و اعتماد به نفس خود را توسعه دهیم.
مدرسه تجربه ارزشمندی است که می تواند به ما کمک کند تا به پتانسیل کامل خود برسیم. مهم است که از فرصت هایی که مدرسه ارائه می دهد استفاده کنیم.
برخی از سوالات متداول مکالمه انگلیسی در مورد مدرسه و کلاس
- What school do you go to? (به کدام مدرسه می روید؟)
- What grade are you in? (در چه کلاسی هستید؟)
- What are your subjects? (دروس شما چیست؟)
- What is your favorite subject? (درس مورد علاقه شما چیست؟)
- What is your least favorite subject? (درس مورد علاقه شما چیست؟)
- What are your teachers like? (معلمان شما چگونه هستند؟)
- What are your classmates like? (همکلاسی های شما چگونه هستند؟)
- What do you like about school? (از چه چیزی در مورد مدرسه خوشت می آید؟)
- What do you dislike about school? (از چه چیزی در مورد مدرسه خوشت نمی آید؟)
- What are your plans after school? (بعد از مدرسه چه برنامه هایی دارید؟)
بسیار عالی و جامع..سپاسمندم