برف به انگلیسی 

برف به انگلیسی 

1388 بازدید
برف به انگلیسی

برف به انگلیسی – لغات کاربردی در مورد برف به انگلیسی

  • Snow: کلمه ی عمومی برای برف
  • Powder snow: برف پودری
  • Fine snow: برف دانه ریز
  • Coarse snow: برف دانه درشت
  • Wet snow: برف مرطوب
  • Hard snow: برف یخی
  • Dirty snow: برف کثیف

یخ:

  • Ice: کلمه ی عمومی برای یخ
  • Sea ice: یخ دریایی
  • Glacier ice: یخ یخچال طبیعی
  • Lake ice: یخ دریاچه
  • Pond ice: یخ برکه
  • Black ice: یخ سیاه

اصطلاحات مرتبط:

  • Snowfall: بارش برف
  • Snow depth: ارتفاع برف
  • Snowstorm: طوفان برف
  • Blizzard: کولاک
  • Snowplowing: برف روبی
  • Frost: یخبندان
  • Avalanche: بهمن
  • Hypothermia: سرمازدگی
  • Frostbite: یخ زدگی

فعالیت های مربوط به برف:

  • Skiing: اسکی
  • Snowboarding: اسنوبرد
  • Sledding: سورتمه سواری
  • Building a snowman: ساخت آدم برفی
  • Snowball fight: جنگ گوله برفی

تجهیزات مربوط به برف:

  • Skis: اسکی
  • Ski poles: باتوم اسکی
  • Ski boots: چکمه اسکی
  • Snowboard: اسنوبرد
  • Ski goggles: عینک اسکی
  • Ski helmet: کلاه اسکی

مثال:

  • It’s snowing heavily today. (امروز خیلی برف می بارد.)
  • Be careful driving on the icy roads. (رانندگی در جاده های یخی مراقب باشید.)
  • I’m going skiing this weekend. (من آخر این هفته می روم اسکی.)

برف به انگلیسی : snow

زمستان به انگلیسی :winter

برف بازی به انگلیسی :snowfight

هوای برفی به انگلیسی: snow weather

انواع مختلف برف به انگلیسی چه نامیده می‌شوند؟

  • برف پودری: Powder snow
  • برف دانه ریز: Fine snow
  • برف دانه درشت: Coarse snow
  • برف مرطوب: Wet snow
  • برف یخی: Hard snow
  • برف کثیف: Dirty snow

آب و هوا به انگلیسی
هنگام مسافرت یا قبل از سفر، بلد بودن اصطلاحات آب و هوا به انگلیسی به شما کمک خواهد کرد تا اطلاعات دقیق تری کسب کنید.

برف و بوران به انگلیسی 

اصطلاحتوضیحات
Sleetبرف آب شده که یخ زده است.
Snow flurriesبرف‌های سبک و پراکنده که فقط برای مدت کوتاهی می‌بارند.
Snow showersرگبارهای برف که ممکن است سنگین یا سبک باشند و مدت کوتاهی طول بکشند.
Snowstormطوفان برفی که مدت طولانی طول می‌کشد و می‌تواند منجر به بارش سنگین برف، باد شدید و کاهش دید شود.
Dry snowبرفی که رطوبت کمی دارد و به راحتی روی زمین می‌نشیند.
Wet snowبرفی که رطوبت زیادی دارد و ممکن است چسبناک باشد.
Heavy snowبرفی که دانه‌های بزرگی دارد و می‌تواند منجر به بارش سنگین برف شود.
Light snowبرفی که دانه‌های کوچکی دارد و معمولاً منجر به بارش کم برف می‌شود.
Snow pelletsدانه‌های برف کوچک و سخت که شبیه به تگرگ هستند.
Snow grainsدانه‌های برف کوچک و گرد که شبیه به دانه‌های شکر هستند.
Snow crystalsدانه‌های برف شش ضلعی که به شکل‌های مختلف مانند ستاره، شش ضلعی یا گل می‌توانند باشند.
Snow flakesدانه‌های برف بزرگ‌تر که از ترکیب چندین کریستال برف تشکیل شده‌اند.
Blizzardطوفان برفی شدید که با باد شدید، کاهش دید و دمای پایین همراه است.
Whiteoutشرایطی که دید به دلیل برف سنگین یا مه شدید به صفر می‌رسد.
Ice stormطوفانی که با بارش برف و یخ همراه است.
Ground blizzardطوفان برفی شدید که در سطح زمین رخ می‌دهد.

1-Barchan: توده برفی که باد آن را به شکل نعل اسبی درآورده است.

2- Blizzard-کولاک شدید: طوفان زمستانی شدید که درجه حرارت در آن زیر حد یخبندان و با باد های قوی و بارش برف همراه است.

3- Corn Snow-برف تگرگی: برف آبدار درشت و حبه ‌مانند که توسط چرخه‌های ذوب و انجماد مجدد تشکیل شده است.

4- Cornice- نقاب برفی: توده برآمده و معلق یخ و برف بادآورده که ممکن است بر روی لبه یک صخره تشکیل شود.

5- Column-ستونی: یک نوع دانه برف است که مثل یک استوانه شش وجهی شکل می‌ گیرد.

6- Crust-لایه روی برف: یک لایه سخت و یخ ‌زده از برف که روی یک لایه نرم‌تر و کمی سست ‌تر قرار دارد.

7- Denderite: یک نوع دانه برف که شش پره دارد. به این شکل برف “Snowflake” می ‌گویند.

8- Finger Drift-توده انگشتی: یک توده برف باریک که در کل مسیر جاده دیده می ‌شود. علت این نام گذاری اینست که این توده ‌ها در کنار هم شبیه انگشتان دست می ‌شوند.

9- Firn- برف کهنه: برفی که بیش از یک سال مانده است اما هنوز به یخ تبدیل نشده است.

10-Flurry- برف‌باد: بارش برف کوتاهی است که به روی زمین جمع نمی ‌شود.

11 -Graupel- یخ باران: به آن گوله برف یا Snow pellet هم می‌گویند.graupel  به دانه‌ های برف گرد و ماتی اشاره دارد که تقریبا شبیه گلوله ‌های یونولیتی هستند.

12- Ground blizzard-کولاک زمینی: طوفانی که با بارش برف همراه نیست، اما به خاطر بلند شدن برف موجود از روی زمین، دید را کاهش می ‌دهد.

13- Hoarfrost-شبنم یخ ‌زده: شبنمی که شبیه موی سر تیز و تیغ تیغی است. این نوع شبنم یا Frost نامش از کلمه “Hoar” (به معنای “پیر”) گرفته شده است زیرا مثل ریش پرپشت و سفید یک پیرمرد به نظر می ‌رسد. این اتفاق زمانی می ‌افتد که بخار آب بلافاصله پس از تماس با یک سطح بسیار سرد یخ می ‌زند. این اتفاق به این دلیل می ‌افتد که رطوبت در هوا مستقیما از بخار به جامد تبدیل و از فاز مایع رد می ‌شود. این نوع یخ‌ زدگی بیشتر در سطوح کوچک مثل سیم، شاخه ‌های درخت، ساقه گیاه و لبه برگ و گاهی اوقات بیشتر از بارش برف اتفاق می ‌افتد.

14- Hominy Snow-برف ذرت پوست کنده: اصطلاحی است که بیشتر در منطقه میدلند جنوبی استفاده می ‌شود و به دانه برف یخ ‌زده و حبه‌ای اطلاق می ‌شود که شبیه دانه ذرت پوست کنده است.

15- Lake-effect Snow-پدیده برف دریاچه ‌ای: این برف زمانی ایجاد می ‌شود که باد های یخی روی سر تا سر کل آب گرم یک دریاچه حرکت کنند. این نوع برف در منطقه Great Lakes ایالات متحده و کانادا بیشتر به چشم می ‌خورد.

16- Needle- برف سوزنی: نوعی دانه برف که بلند و سوزنی شکل است.

17- New Snow- برف تازه: برفی که اخیرا باریده و در آن کریستال ‌های یخ هم دیده می ‌شود.

18- Old Snow- برف قدیمی: توده برفی که در آن کریستال ‌های برف دیگر قابل تشخیص نیستند.

19- Penitents- برف ستونی: توده بلند، باریک، خوشه ‌های سفت برفی که ممکن است از چندین سانتی متر تا چند متر ارتفاع داشته باشند.

20- Perennial Snow-برف چند ساله: برف که بیش از یک سال روی زمین می ‌ماند.

21- Pillow Drift-توده برف بالشتی: یک توده برف گسترده و فراوان که در سراسر جاده مشاهده می ‌شود.

22- Polycrystal- پلی کریستال: برفی که چندین نوع دانه برف با هم ترکیب شده ‌اند و یک دانه بزرگ را تشکیل داده ‌اند.

23- Powder- برف پودری: برف جدیدی که متشکل از کریستال ‌های سست و تازه است.


بیشتر بخوانید:

تمام سطح های زبان انگلیسی به‌ترتیب استاندارد CEFR

اصطلاحات و عبارات پرکاربرد زبان فرانسه

بهترین منابع کنکور ارشد زبان انگلیسی

لغات و اصطلاحات خیاطی به انگلیسی

اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی

 آموزش زبان انگلیسی برای مدیران

اصطلاحات دندانپزشکی به زبان انگلیسی


24- Rimed Snow- برف یخ ‌زده: دانه‌ های برفی که با قطرات کوچک آب یا شبنم یخ ‌زده به نام سرماریزه پوشانده شده ‌اند.

25- Ripples- موج‌دار: خطوطی روی سطح این نوع برف وجود دارد که شبیه به امواج ناشی از وزش باد روی شن و ماسه است.

26-Roller – استوانه‌ای: یک استوانه طبیعی از برف که توسط باد تشکیل شده است.

27-Sastrugi – ساستروگی: شیار ها و برآمدگی ‌های نامنظم در برف که ناشی از وزش باد هستند.

28- Seasonal Snow- برف فصلی: مقدار برفی که در طول یک فصل جمع می ‌شود.

29- Sleet- بوران: باران مخلوط با برف

30- Slush- برفاب: برف ذوب شده روی زمین

31- Snirt- برف خاک: برف مخلوط با خاک

32- Snow Bridge -پل برفی: پل طاقی شکل که از برف و باد تشکیل شده است.

33- Snowdrift- توده برف: برف روی زمین که با وزش باد انباشته شده و ارتفاع آن بیشتر از مقدار واقعی برفی است که روی زمین باریده است.

34- Snow Squall- بوران: باران و برف کوتاه و شدیدی که چون مدت کوتاهی دارد، نمی ‌توان به آن کولاک گفت.

35- Snowburst- بارش کوتاه و شدید برف: بارش برف شدیدی که در مدت زمان کوتاهی مقدار قابل توجهی روی هم انباشته می ‌شود.

36- Snowflake- برفدانه: خوشه‌ای از کریستال ‌های یخ که از یک ابر پایین می ‌افتد.

37- Snowpack- برف انباشت: این اصطلاح که به آن Snow cover هم می‌ گویند، به مقدار کل برف و یخ روی زمین گفته می‌ شود که حاصل بارش برف اخیر و برف و یخ‌های مانده قبلی است که ذوب نشده ‌اند.

38-Snowstorm – طوفان برف: هر رویداد آب و هوایی که همراه با بارش مقدار زیاد برف باشد.

39- Sun Cups- فنجان خورشیدی: حفره‌ های کم ‌عمق و کاسه‌ ای شکل که توسط تابش نامنظم و تکه‌ای نور شدید خورشید ایجاد شده ‌اند.

40- Whiteout- مه‌برف: کولاک یا طوفان که دید را به نزدیک صفر می ‌رساند.

آموزش صفر تا صد زبان انگلیسی
آموزش صفر تا صد زبان انگلیسی

تفریحات برفی به زبان انگلیسی:

درست مثل صحبت شما، زمستان تفریحات هیجان‌انگیز و متنوعی رو بهمون هدیه می‌ده. بیاین با هم به چند نمونه از این تفریحات به زبان انگلیسی و فارسی بپردازیم:

1. اسکی:

  • انگلیسی: Skiing
  • فارسی: اسکی

اسکی یکی از محبوب‌ترین تفریحات زمستانیه که در سراسر دنیا طرفداران زیادی داره. این ورزش به تعادل، چابکی و قدرت نیاز داره و می‌تونه یه تجربه هیجان‌انگیز و لذت‌بخش باشه.

2. سورتمه سواری:

  • انگلیسی: Sledding (American English) / Sledging (British English)
  • فارسی: سورتمه سواری

سورتمه سواری یه تفریح نوستالژیک و خاطره‌انگیزه که برای تمام سنین جذاب و سرگرم‌کننده است. این تفریح به مهارت خاصی نیاز نداره و می‌تونید به تنهایی یا با دوستان و خانواده ازش لذت ببرید.

3. اسنوبرد سواری:

  • انگلیسی: Snowboarding
  • فارسی: اسنوبرد سواری

اسنوبرد سواری یه تفریح هیجان‌انگیز و پرطرفداره که شباهت زیادی به اسکی داره. این ورزش به تعادل و هماهنگی بیشتری نسبت به اسکی نیاز داره و می‌تونه یه چالش جذاب برای افراد جسور باشه.

4. تیوپ سواری:

  • انگلیسی: Tubing
  • فارسی: تیوپ سواری

تیوپ سواری یه تفریح ساده و سرگرم‌کننده است که می‌تونه برای تمام سنین جذاب باشه. این تفریح به مهارت خاصی نیاز نداره و فقط کافیه روی یه تیوپ بپرید و از شیب تپه سُر بخورید.

5. یخ نوردی:

  • انگلیسی: Ice Climbing
  • فارسی: یخ نوردی

یخ نوردی یه تفریح هیجان‌انگیز و چالش‌برانگیزه که برای افراد جسور و ماجراجو مناسبه. این ورزش به مهارت، قدرت و تجهیزات خاص نیاز داره و می‌تونه یه تجربه منحصر به فرد و به یاد ماندنی رو برای شما رقم بزنه.

6. ساخت آدم برفی:

  • انگلیسی: Building a Snowman
  • فارسی: ساخت آدم برفی

ساخت آدم برفی یه تفریح ساده و خاطره‌انگیزه که می‌تونه برای تمام سنین جذاب باشه. این تفریح یه فرصت عالی برای خلاقیت و تفریح در کنار خانواده و دوستانه.

7. برف بازی:

  • انگلیسی: Playing in the Snow
  • فارسی: برف بازی

برف بازی یه تفریح ساده و لذت‌بخشه که می‌تونه برای تمام سنین سرگرم‌کننده باشه. می‌تونید با برف یه آدم برفی بسازید، گلوله برف بازی کنید یا یه قلعه برفی بسازید.

کلاس آنلاین زبان انگلیسی برای کودکان
کلاس آنلاین زبان انگلیسی برای کودکان

8. پیاده‌روی در برف:

  • انگلیسی: Snowshoeing
  • فارسی: پیاده‌روی در برف

پیاده‌روی در برف یه تفریح آرامش‌بخش و لذت‌بخشه که می‌تونه یه فرصت عالی برای تماشای مناظر زمستانی و لذت بردن از هوای تازه باشه.

9. اسکی روی یخ:

  • انگلیسی: Ice Skating
  • فارسی: اسکی روی یخ

اسکی روی یخ یه تفریح زیبا و سرگرم‌کننده است که می‌تونه برای تمام سنین جذاب باشه. این تفریح به تعادل و مهارت نیاز داره و می‌تونه یه تجربه هیجان‌انگیز و لذت‌بخش باشه.

10. اسکیت روی برف:

  • انگلیسی: Snowboarding
  • فارسی: اسکیت روی برف

اسکیت روی برف یه تفریح هیجان‌انگیز و پرطرفداره که شباهت زیادی به اسکی روی یخ داره. این ورزش به تعادل و هماهنگی بیشتری نسبت به اسکی روی یخ نیاز داره و می‌تونه یه چالش جذاب برای افراد جسور باشه.

اصطلاحات برف و بوران به انگلیسی
اصطلاحات برف و بوران به انگلیسی

اصطلاحات برف و بوران به انگلیسی

فارسیانگلیسیتلفظ
برفSnowاسنو
بارش برفSnowfallاسنوفال
دانه برفSnowflakeاسنوفلِیک
کولاکBlizzardبلیزِرد
طوفان برفSnowstormاسنوستورم
بورانSnowdriftاسنودریفت
یخ زدگیFrostفراست
یخIceایس
زمین یخیIcy groundاِیسی گراوند
آدم برفیSnowmanاسنومَن
سورتمهSledاسلِد
سورتمه سواریSleddingاسلِدینگ
اسکیSkiingاسکیینگ
اسنوبردSnowboardاسنوبورد
اسنوبرد سواریSnowboardingاسنوبوردینگ
پیاده‌روی در برفSnowshoeingاسنوشوینگ
برف‌روبیSnowplowingاسنوپلوینگ
گوله برفیSnowballاسنوبال
برف‌پاشSnow blowerاسنوبلوئر
یخچال طبیعیGlacierگِلِیشِر
بهمنAvalancheاَوِلَنش

ماه های سال به انگلیسی

کلمات انگلیسی مربوط به هواشناسی

لغات انگلیسی برای کودکان

پیام تبریک به انگلیسی

آموزش آیلتس

شب یلدا به انگلیسی


باران به انگلیسی : Rain

اصطلاحات باران به انگلیسی داخل جدول:

فارسیانگلیسیتلفظ
بارانRainرِین
بارش بارانRainfallرِین‌فال
قطره بارانRaindropرِین‌دراپ
نم نم بارانDrizzleدِریزِل
باران سیل‌آساDownpourدَون‌پور
رگبارShowerشَوِر
رعد و برقThunderstormتاندِرستورم
رعدThunderتاندِر
برقLightningلایتنینگ
رنگین کمانRainbowرِین‌بو
چترUmbrellaاَمبِرِلا
بارانیRaincoatرِین‌کوت
چکمه بارانیRain bootsرِین‌بوتس
سیلFloodفِلاد
آبگرفتگیWaterloggingواتِرلاگینگ
رطوبتHumidityهَیومیدیتی
خیسWetوَت
لغزندهSlipperyاسلیپِری

اصطلاحات اضافی:

  • باران اسیدی: Acid rain
  • مه: Fog
  • باران یخی: Freezing rain
  • تگرگ: Hail
  • رودخانه: River
  • دریاچه: Lake
  • اقیانوس: Ocean
  • جویبار: Stream
  • چکه: Drip
  • نم: Moisture

مثال:

  • The rain is coming down in sheets. (باران سیل‌آسا می‌بارد.)
  • It’s going to be a wet day. (امروز هوا بارانی خواهد بود.)
  • Be careful, the ground is slippery. (مواظب باش، زمین لغزنده است.)

لغات و اصطلاحات کاربردی در مورد یخ و یخبندان به انگلیسی

فارسیانگلیسیتلفظ
یخIceآیس
یخ سیاهBlack iceبلَک آیس
یخ نازکFrail iceفِرِیل آیس
یخ فشردهPack iceپَک آیس
یخ لنگرAnchor iceاَنکِر آیس
یخ زدنFreezeفریِز
ذوب شدنMeltمِلت
آب شدن یخThawثاو
اسکیت روی یخIce skatingآیس اسکِیتینگ
ماهیگیری در یخIce fishingآیس فیشینگ
هاکی روی یخIce hockeyآیس هاکی
کشتی یخ شکنIcebreakerآیس بریکِر
قالب یخIce cubeآیس کیوب
بستنیIce creamآیس کریم
قندیلIcicleآیسیکِل
یخبندانFrostفراست
کولاکBlizzardبلیزارد
طوفان برفSnowstormاسنواستورم
مخلوط برف و بارانSleetاسلیت
باران یخیFreezing rainفریِزینگ رِین
سرمازدگیHypothermiaهایپوترمیا
یخ زدگیFrostbiteفراستبایت
غرق شدنDrowningدراونینگ
جاده های یخیIcy roadsآیسِی روودز
آموزش زبان انگلیسی
آموزش زبان انگلیسی

مکالمه روز برفی به انگلیسی

صحنه: دو دوست در حال صحبت در مورد روز برفی هستند.

شخص اول:

  • Wow, it’s snowing heavily! (وای، چقدر داره برف می‌باره!)
  • I love snowy days. They’re so peaceful and beautiful. (من عاشق روزهای برفی هستم. خیلی آرامش‌بخش و زیبا هستند.)

شخص دوم:

  • I agree. There’s something magical about a snow-covered landscape. (من هم موافقم. یه چیز جادویی در مورد یه منظره پوشیده از برف وجود داره.)
  • What are your plans for today? (برنامه‌ات برای امروز چیه؟)

شخص اول:

  • I’m not sure yet. Maybe I’ll go for a walk in the park and enjoy the scenery. (هنوز مطمئن نیستم. شاید یه پیاده‌روی در پارک برم و از منظره لذت ببرم.)
  • What about you? (تو چی؟)

شخص دوم:

  • I think I’ll bake some cookies and watch a movie. It’s the perfect day for cozying up at home. (فکر کنم یه کم کوکی بپزم و یه فیلم تماشا کنم. یه روز کامله برای اینکه تو خونه یه گوشه دنج و گرم پیدا کنم و استراحت کنم.)

شخص اول:

  • That sounds like a great idea. I might do the same. (به نظر یه ایده عالیه. منم شاید همین کارو انجام بدم.)

شخص دوم:

  • Sounds good. Stay warm! (به نظر خوب میاد. گرم بمون!)

شخص اول:

  • You too! (تو هم همینطور!)

اصطلاحات اضافی:

  • Sledding: سورتمه سواری
  • Snowman building: آدم برفی ساختن
  • Snowball fight: جنگ گوله برفی
  • Hot chocolate: شکلات داغ
  • Fireplace: شومینه
  • Cozy: دنج و گرم

مثال:

  • Let’s go sledding in the park! (بریم تو پارک سورتمه سواری کنیم!)
  • I’m going to build a snowman with my kids. (میخوام با بچه‌هام آدم برفی بسازم.)
  • Let’s have a snowball fight! (بیا یه جنگ گوله برفی راه بندازیم!)

سوالات متداول لغات کاربردی در مورد برف به انگلیسی:

اصطلاحات مربوط به اندازه‌گیری برف به انگلیسی چه هستند؟

بارش برف: Snowfall
ارتفاع برف: Snow depth
طوفان برف: Snowstorm
کولاک: Blizzard
برف روبی: Snowplowing

اصطلاحات مربوط به فعالیت‌های مربوط به برف به انگلیسی چه هستند؟

اسکی: Skiing
اسنوبرد: Snowboarding
سورتمه سواری: Sledding
ساخت آدم برفی: Building a snowman
جنگ گوله برفی: Snowball fight

اصطلاحات مربوط به خطرات مرتبط با برف به انگلیسی چه هستند؟

یخبندان: Frost
یخبندان سیاه: Black ice
بهمن: Avalanche
سرمازدگی: Hypothermia
یخ زدگی: Frostbite

اصطلاحات مربوط به تجهیزات مربوط به برف به انگلیسی چه هستند؟

اسکی: Skis
باتوم اسکی: Ski poles
چکمه اسکی: Ski boots
اسنوبرد: Snowboard
عینک اسکی: Ski goggles
کلاه اسکی: Ski helmet
How much snowfall did we get last night? (دیشب چقدر برف بارید؟)
Be careful driving on the icy roads. (رانندگی در جاده‌های یخی مراقب باشید.)
I’m going skiing this weekend. (من آخر این هفته میرم اسکی.)

3/5 - (1 امتیاز)
https://radtime.org/?p=14517
اشتراک گذاری:

نظرات

0 نظر در مورد برف به انگلیسی 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.