ورزش به انگلیسی

ورزش به انگلیسی

524 بازدید
ورزش به انگلیسی

ورزش به انگلیسی

ورزش بخش مهمی از یک سبک زندگی سالم است. می تواند به شما در موارد زیر کمک کند:

  • کاهش وزن یا حفظ وزن سالم
  • کاهش خطر ابتلا به بیماری های مزمن مانند بیماری های قلبی، سکته مغزی، دیابت نوع 2 و برخی از انواع سرطان
  • بهبود سلامت روان و خلق و خو
  • افزایش سطح انرژی
  • بهبود کیفیت خواب
  • تقویت استخوان ها و عضلات
  • بهبود تعادل و هماهنگی
  • کاهش خطر افتادن
  • افزایش طول عمر

مرکز کنترل بیماری ها و پیشگیری (CDC) توصیه می کند که بزرگسالان حداقل 150 دقیقه فعالیت هوازی با شدت متوسط یا 75 دقیقه فعالیت هوازی با شدت شدید در هفته داشته باشند. کودکان و نوجوانان باید حداقل 60 دقیقه فعالیت بدنی در روز داشته باشند.

انواع مختلفی از ورزش وجود دارد، بنابراین می توانید چیزی را پیدا کنید که از آن لذت می برید و با سبک زندگی شما سازگار است. برخی از نمونه های فعالیت هوازی با شدت متوسط شامل پیاده روی سریع، دوچرخه سواری، شنا، رقص، پیاده روی و تنیس است. برخی از نمونه های فعالیت هوازی با شدت شدید شامل دویدن، دوی سرعت، HIIT (تمرینات با شدت بالا) و ورزش های رقابتی است.

ورزش به انگلیسی:

sport, athletics, physical exercise, physical education, athletic training

من ورزش میکنم به انگلیسی

I work out

در انگلیسی، برای بیان “من ورزش می‌کنم” می‌توانید از عبارات مختلفی استفاده کنید که رایج‌ترین آن‌ها عبارتند از:

1. I work out:

  • این عبارت ساده و رایج‌ترین روش برای بیان “من ورزش می‌کنم” است.
  • مثال:
    • I work out every day. (من هر روز ورزش می‌کنم)

2. I exercise:

  • این عبارت به معنی “تمرین کردن” یا “ورزش کردن” است و معنای رسمی‌تری دارد.
  • مثال:
    • I exercise regularly to stay healthy. (من برای حفظ سلامتی خود به طور مرتب ورزش می‌کنم)

3. I do sports:

  • این عبارت به معنی “ورزش کردن” است و بیشتر برای اشاره به ورزش‌های خاص استفاده می‌شود.
  • مثال:
    • I do sports like swimming and running. (من ورزش‌هایی مثل شنا و دویدن انجام می‌دهم)

4. I go to the gym:

  • این عبارت به معنی “رفتن به باشگاه ورزشی” است.
  • مثال:
    • I go to the gym three times a week. (من سه بار در هفته به باشگاه ورزشی می‌روم)

5. I play sports:

  • این عبارت به معنی “ورزش کردن” به عنوان تفریح یا سرگرمی است.
  • مثال:
    • I play soccer with my friends on weekends. (من آخر هفته‌ها با دوستانم فوتبال بازی می‌کنم)

نکات:

  • انتخاب عبارت مناسب به موقعیت و سلیقه گوینده بستگی دارد.
  • می‌توانید از قیدهای مختلفی مانند “regularly” (به طور مرتب)، “often” (اغلب)، “sometimes” (گاهی اوقات) و “rarely” (به ندرت) برای توضیح بیشتر در مورد عادت ورزشی خود استفاده کنید.
  • همچنین می‌توانید از فاعل‌های مختلفی مانند “I” (من)، “we” (ما)، “you” (شما) و “they” (آنها) برای بیان جمله استفاده کنید.

مثال‌های بیشتر:

  • من به طور مرتب ورزش می‌کنم تا تناسب اندام خود را حفظ کنم.
    • I work out regularly to stay in shape.
  • من و دوستانم آخر هفته‌ها فوتبال بازی می‌کنیم.
    • My friends and I play soccer on weekends.
  • او به باشگاه ورزشی می‌رود تا عضله سازی کند.
    • He goes to the gym to build muscle.
  • ما به ندرت ورزش می‌کنیم، اما سعی می‌کنیم فعال باشیم.
    • We rarely work out, but we try to be active.

انواع ورزش‌ها در زبان انگلیسی

1. ورزش‌های هوازی: Air Sports

شامل ورزش‌هایی مانند پرواز با پاراگلایدر، چتربازی، بالن سواری و … می‌شود.

2. دو و میدانی: Athletics

شامل ورزش‌هایی مانند دویدن، پرش، پرتاب وزنه و … می‌شود.

3. ورزش‌های توپ: Ball Sports

شامل ورزش‌هایی مانند فوتبال، والیبال، بسکتبال و … می‌شود.

4. ورزش تخته سواری: Board Sports

شامل ورزش‌هایی مانند موج سواری، اسکیت برد، اسنوبرد و … می‌شود.

5. ورزش‌های رزمی: Combat Sports، fighting sports

شامل ورزش‌هایی مانند بوکس، کشتی، تکواندو و … می‌شود.

6. ورزش دوچرخه‌سواری: Cycle Sports

شامل ورزش‌هایی مانند دوچرخه‌سواری جاده‌ای، دوچرخه‌سواری کوهستان و … می‌شود.

7. ژیمناستیک: Gymnastics

شامل حرکات ورزشی و آکروباتیک با استفاده از تجهیزات مختلف مانند پارالل، حلقه و … می‌شود.

8. ورزش‌های روی یخ: Ice Sports

شامل ورزش‌هایی مانند اسکیت روی یخ، هاکی روی یخ و … می‌شود.

9. ورزش‌های داخل سالن: Indoor Sports

شامل ورزش‌هایی مانند والیبال، بسکتبال، تنیس روی میز و … می‌شود.

10. ورزش ذهنی: Mind Sports

شامل ورزش‌هایی مانند شطرنج، تخته نرد و … می‌شود که به تمرکز و تفکر استراتژیک نیاز دارند.

11. مسابقه چند ورزشی: Multisport Race

شامل مسابقاتی مانند دوگانه (دویدن و شنا)، سه‌گانه (دویدن، شنا و دوچرخه‌سواری) و … می‌شود.

12. ورزش موتوری: Motorsports

شامل ورزش‌هایی مانند اتومبیلرانی، موتورسواری و … می‌شود.

13. ورزش راکتی: Racquet Sports

شامل ورزش‌هایی مانند تنیس، بدمینتون و … می‌شود.

14. ورزش‌های قدرتی: Strength Sports

شامل ورزش‌هایی مانند وزنه‌برداری، بدنسازی و … می‌شود.

15. ‌ورزش‌های آبی: Water Sports

شامل ورزش‌هایی مانند شنا، غواصی، قایقرانی و … می‌شود.

انواع ورزش‌ها بر اساس تجهیزات:

  • ورزش‌های قدرتی: Strength sports
  • ورزش‌های توپی: Ball sports
  • ورزش‌های رزمی: Combat sports
  • ورزش‌های آبی: Water sports
  • ورزش‌های هوایی: Air sports
  • ورزش‌های زمستانی: Winter sports
  • ورزش‌های راکتی: Racquet sports
  • ورزش‌های تخته‌ای: Board sports

انواع ورزش‌ها بر اساس محیط:

  • ورزش‌های داخل سالن: Indoor sports
  • ورزش‌های بیرون سالن: Outdoor sports
  • ورزش‌های انفرادی: Individual sports
  • ورزش‌های گروهی: Team sports

همچنین، دسته‌بندی‌های دیگری نیز برای ورزش‌ها وجود دارد، مانند:

  • ورزش‌های انفرادی: Individual sports
  • ورزش‌های گروهی: Team sports
  • ورزش‌های تفریحی: Recreational sports
  • ورزش‌های حرفه‌ای: Professional sports
لیست اسم ورزش_ها در انگلیسی
لیست اسم ورزش_ها در انگلیسی

لیست اسم ورزش‌ها در انگلیسی

Acrobatics آکروباتیک
Aerobic Gymnastics ژیمناستیک هوازی
Archery تیراندازی با کمان
Arnis آرنیس
Artistic Gymnastics ژیمناستیک هنری
Artistic Swimming شنای هنری
Badminton بدمینتون
Baseball بیسبال
Basketball بسکتبال
Baton Twirling چرخاندن باتون
Bicycle Motocross (BMX) دوچرخه موتور کراس
Billiards بیلیارد
Bobsleigh سورتمه روی یخ
Bodybuilding پرورش اندام
Bowling بولینگ
Boxing بوکس
Canoeing قایق رانی
Car Racing مسابقات اتومبیل رانی
Chess شطرنج
Cricket کریکت
Croquet کروکت
Curling کرلینگ
Dance Sport رقص ورزشی – رقص بالروم رقابتی
بهترین آموزشگاه زبان در غرب تهران
بهترین آموزشگاه زبان در غرب تهران
Darts دارت
Diving ورزش شیرجه
Dodgeball بازی وسطی
Fencing شمشیربازی
Figure Skating اسکیت بازی
Football (U.K)/ Soccer (U.S., Australia) فوتبال
Frisbee فریزبی
Golf گلف
Handball هندبال
Hang Gliding کایت سواری
Hockey هاکی
Horseback Riding اسب سواری
Horse Racing مسابقه اسب دوانی
Ice Hockey هاکی روی یخ
Ice Skating اسکیت روی یخ
Jet Ski Racing مسابقه جت اسکی
Judo جودو
Karate کاراته
Kayaking کایاک سواری
Kendo کندو
Kick Boxing کیک بوکسینگ
Kite Surfing کایت‌سرفینگ
Lacrosse چوگان
Luge لژسواری
Mixed Martial Arts هنرهای رزمی ترکیبی
Motocross موتور کراس
Muay Thai موای‌تای
Paintball پینت بال
Parachuting چتربازی
Paragliding پاراگلایدر
Parkour پارکور
Powerlifting پاورلیفتینگ
Rafting قایق سواری در آب های خروشان
Rhythmic Gymnastics ژیمناستیک ریتمیک
Rock Climbing صخره نوردی
Rowing قایقرانی
Rugby راگبی
Sailing کشتیرانی
Sandboarding اسکی روی ماسه
Scuba Diving غواصی
Shooting تیراندازی
Skateboarding ورزش اسکیت بورد
Skeleton اسکلتون
Skiing اسکی
Snowboarding اسنوبورد
Softball سافت بال
Speed Skating اسکیت سرعتی
Sport Climbing سنگ‌نوردی
Squash اسکواش
مزایای آموزش آنلاین زبان انگلیسی
مزایای آموزش آنلاین زبان انگلیسی
Sumo Wrestling کشتی سومو
Surfing موج سواری
Swimming شنا
Synchronized Skating رقص روی یخ
Synchronized Swimming شنای موزون
Table Tennis تنیس روی میز
Taekwondo تکواندو
Tennis تنیس
Track and Field دو و میدانی
Trampolining ترامپولین
Triathlon ورزش سه‌گانه
Tug of War مسابقه طناب کشی
Volleyball والیبال
Water Polo واترپلو
Weightlifting وزنه برداری
Windsurfing موج سواری
Wrestling کشتی
Wu Shu وو شو

جملات نمونه اسم ورزش‌ها در انگلیسی

.Her husband is an archery instructor

شوهرش مربی تیراندازی با کمان است.

.Badminton can be played by two or four people

بدمینتون را می‌توان دو یا چهار نفره بازی کرد.

.He is the boxing champion of the world

او قهرمان بوکس جهان است.

.She was one of the best tennis players of her generation

او یکی از بهترین تنیسورهای نسل خود بود.

.They go surfing every weekend

آنها هر آخر هفته به موج‌سواری می‌روند.

 .I like watching figure skating on TV, and rhythmic gymnastics

من تماشای اسکیت‌بازی در تلویزیون و ژیمناستیک ریتمیک را دوست دارم.

.She does yoga for an hour a day

او روزی یک ساعت یوگا انجام می‌دهد.

.He is famous at fencing

او در شمشیربازی مشهور است.

.We do gymnastics at school

ما در مدرسه ژیمناستیک انجام می‌دهیم.

.He holds a black belt in karate

او در کاراته کمربند مشکی دارد.

.Tim plays for the national volleyball team

تیم برای تیم ملی والیبال بازی می‌کند.

?How many referees are there in a weightlifting competition

در مسابقات وزنه‌برداری چند داور حضور دارند؟

.I am a member of the basketball team

من عضو تیم بسکتبال هستم.

 .I play rugby purely for enjoyment

من راگبی را صرفاً برای لذت بازی می‌کنم.

.He loves to play table tennis

او عاشق بازی تنیس روی میز است.

.There’s a lot of danger in rock climbing

در صخره‌نوردی خطرات زیادی وجود دارد.

.I need more practice at shooting

در تیراندازی به تمرین بیشتری نیاز دارم.

.Some people like horseback riding, but I prefer golf as a hobby

بعضی ازمردم اسب‌سواری را دوست دارند، اما من گلف را به عنوان سرگرمی ترجیح می‌دهم.انواع ورزش ها به انگلیسی

Physical activity that you do to make your body strong and healthy

فعالیت فیزیکی که انجام می دهید تا بدن تان را قوی و سالم کند

Swimming is my favourite form of exercise.   شنا ورزش مورد علاقه من است

You really should take more exercise.   تو واقعا باید بیشتر ورزش کنی

I do stomach exercises most days.   من اکثر روز ها ورزش شکم انجام می دهم

Regular exercise reduces the risk of coronary heart disease. 

 ورزش منظم خطر بیماری کرونری قلب را کاهش می دهد

This exercise is designed to develop the shoulder and back muscles. 

 این ورزش برای تقویت عضلات کتف و شانه طراحی شده است

Eat healthily and take plenty of exercise.   سالم غذا بخورید و کلی ورزش کنید

I haven’t done much exercise all week, so I think I’ll go for a jog this morning. 

 من کل هفته خیلی ورزش نکرده ام، بنابراین فکر کنم امروز صبح برای پیاده روی بروم

A good diet and plenty of exercise will help you to keep your body healthy.   

رژیم غذایی خوب و ورزش فراوان به شما کمک خواهد کرد تات بدن تان را سالم نگه دارید


بیشتر بخوانید :

برف به انگلیسی 

تمام سطح های زبان انگلیسی به‌ترتیب استاندارد CEFR

اصطلاحات و عبارات پرکاربرد زبان فرانسه

بهترین منابع کنکور ارشد زبان انگلیسی

لغات و اصطلاحات خیاطی به انگلیسی

اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی

 آموزش زبان انگلیسی برای مدیران


1. معرفی نوع ورزش:

  • I enjoy playing football. (من از بازی فوتبال لذت می‌برم.)
  • My favorite sport is basketball. (ورزش مورد علاقه من بسکتبال است.)
  • I’m not a big fan of boxing. (من خیلی طرفدار بوکس نیستم.)

2. صحبت درباره فعالیت ورزشی:

  • I’m going swimming later today. (من بعداً امروز شنا می‌کنم.)
  • Did you go running this morning? (آیا صبح امروز دویدی؟)
  • I’m thinking of taking up yoga. (من به فکر شروع یوگا هستم.)

3. بیان اهداف ورزشی:

  • I want to get in shape, so I’m going to start working out. (من می‌خواهم تناسب اندام پیدا کنم، بنابراین می‌خواهم شروع به تمرین کنم.)
  • My goal is to run a marathon. (هدف من دویدن یک ماراتن است.)
  • I’m training for a triathlon. (من برای یک مسابقه سه‌گانه تمرین می‌کنم.)

4. صحبت درباره مهارت ورزشی:

  • I’m really good at tennis. (من در تنیس خیلی خوب هستم.)
  • I need to practice my swimming. (من باید شنا کردنم را تمرین کنم.)
  • I’m not very good at soccer. (من در فوتبال خیلی خوب نیستم.)

5. صحبت درباره تجهیزات ورزشی:

  • I need to buy a new tennis racket. (من باید یک راکت تنیس جدید بخرم.)
  • I forgot my running shoes. (من کفش‌های دویدنم را فراموش کردم.)
  • I’m looking for a good yoga mat. (من به دنبال یک تشک یوگا خوب هستم.)

6. صحبت درباره مکان ورزشی:

  • I like to go swimming in the ocean. (من دوست دارم در اقیانوس شنا کنم.)
  • There’s a great basketball court near my house. (یک زمین بسکتبال عالی نزدیک خانه من وجود دارد.)
  • I’m going to the gym after work. (من بعد از کار به باشگاه می‌روم.)

7. صحبت درباره رویدادهای ورزشی:

  • I’m going to watch the Super Bowl this weekend. (من این آخر هفته سوپر بول را تماشا می‌کنم.)
  • I’m running in a 5K race next month. (من ماه آینده در یک مسابقه دو 5 کیلومتری می‌دوم.)
  • I’m a big fan of the Olympics. (من طرفدار المپیک هستم.)

8. اصطلاحات عمومی ورزشی:

  • I’m feeling really athletic today. (من امروز احساس می‌کنم خیلی ورزشکار هستم.)
  • I need to take a sports break. (من باید یک استراحت ورزشی داشته باشم.)
  • I’m really competitive when it comes to sports. (من وقتی صحبت از ورزش می‌شود خیلی رقابتی هستم.)
آموزش گرامر زبان انگلیسی
آموزش گرامر زبان انگلیسی

اصطلاحات و کلمات مرتبط با ورزشی به انگلیسی

بخش اول: اصطلاحات عمومی ورزشی:

  • athlete: ورزشکار
  • athletic: ورزشکارانه
  • compete: رقابت کردن
  • competition: رقابت
  • exercise: ورزش
  • fitness: تناسب اندام
  • game: بازی
  • gear: تجهیزات ورزشی
  • play: بازی کردن
  • sport: ورزش
  • sportsmanship: روحیه ورزشی
  • team: تیم
  • tournament: تورنمنت
  • workout: تمرین

بیشتر بخوانید :

افعال در زبان انگلیسی


بخش دوم: اصطلاحات مربوط به تماشا و طرفداری:

  • champion: قهرمان
  • coach: مربی
  • fan: طرفدار
  • league: لیگ
  • official: داور
  • referee: داور
  • spectator: تماشاگر
  • stadium: استادیوم
  • supporter: هوادار
  • trophy: جام

بخش سوم: اصطلاحات مربوط به حرکات ورزشی:

  • catch: گرفتن
  • dribble: دریبل زدن
  • kick: لگد زدن
  • pass: پاس دادن
  • run: دویدن
  • shoot: شوت زدن
  • swim: شنا کردن
  • throw: پرتاب کردن

بیشتر بخوانید: اصطلاحات دندانپزشکی به زبان انگلیسی

بخش چهارم: اصطلاحات مربوط به مهارت و سطح:

  • amateur: آماتور
  • beginner: مبتدی
  • expert: متخصص
  • intermediate: متوسط
  • professional: حرفه ای
  • skill: مهارت

بخش پنجم: اصطلاحات مربوط به مکان:

  • court: زمین (ورزشی)
  • field: زمین (ورزشی)
  • gym: باشگاه ورزشی
  • pool: استخر
  • track: پیست

بخش ششم: اصطلاحات مربوط به زمان:

  • halftime: نیمه وقت
  • overtime: وقت اضافه
  • quarter: ربع (در برخی ورزش‌ها)
  • round: راند
کلاس حضوری آموزش زبان
کلاس حضوری آموزش زبان

چند مکالمه در مورد ورزش به انگلیسی

Person A: What’s your favorite sport to watch?

Person B: I love watching football. I’m a big fan of Manchester United.

Person A: Oh, really? I prefer watching basketball. The NBA is so exciting.

Person B: I can see that. Basketball players are incredibly athletic.

Person A: Do you play any sports yourself?

Person B: Yes, I play tennis and go swimming regularly. It’s a great way to stay fit and have fun.

Person A: That’s great! I’ve been thinking about taking up yoga.

Person B: Yoga is a wonderful way to improve flexibility and reduce stress. I highly recommend it.

شخص اول: چه ورزشی را دوست داری تماشا کنی؟

شخص دوم: من عاشق تماشای فوتبال هستم. من طرفدار پر و پا قرص منچستریونایتد هستم.

شخص اول: اوه، واقعاً؟ من تماشای بسکتبال را ترجیح می دهم. NBA خیلی هیجان انگیز است.

شخص دوم: می توانم آن را ببینم. بسکتبالیست ها فوق العاده با استعداد هستند.

شخص اول: خودت ورزش می کنی؟

شخص دوم: بله، من به طور مرتب تنیس بازی می کنم و شنا می کنم. این یک راه عالی برای تناسب اندام و سرگرمی است.

شخص اول: عالیه! من به فکر شروع یوگا هستم.

شخص دوم: یوگا راهی عالی برای بهبود انعطاف پذیری و کاهش استرس است. من آن را به شدت توصیه می کنم.

آموزش آیلتس
آموزش آیلتس

Person A: Did you hear about the latest sports news?

Person B: No, what happened?

Person A: Serena Williams won her 24th Grand Slam title!

Person B: Wow, that’s amazing! She’s such an incredible athlete.

Person A: I know, right? She’s an inspiration to so many people.

Person B: Do you have any favorite athletes?

Person A: Yes, I really admire Simone Biles. She’s so talented and graceful.

Person B: She is! I also admire her courage and determination.

Person A: Definitely. She’s a true role model.

شخص اول: آیا اخبار ورزشی جدید را شنیدی؟

شخص دوم: نه، چه اتفاقی افتاده است؟

شخص اول: سرنا ویلیامز بیست و چهارمین عنوان گرند اسلم خود را کسب کرد!

شخص دوم: وای، شگفت انگیزه! او یک ورزشکار فوق العاده است.

شخص اول: می دانم، درست است؟ او الهام بخش بسیاری از مردم است.

شخص دوم: آیا ورزشکار مورد علاقه ای داری؟

شخص اول: بله، من واقعاً سیمون بایلز را تحسین می کنم. او خیلی با استعداد و با ظرافت است.

شخص دوم: او هست! من همچنین شجاعت و عزم راسخ او را تحسین می کنم.

شخص اول: قطعا. او یک الگوی واقعی است.


A: Hey, did you catch the game last night?
B: Yeah, it was amazing! The athletes put on a fantastic performance.

A: آیا دیشب بازی را دیدی؟
B: بله، عالی بود! ورزشکاران عرضه فوق‌العاده ای داشتند.


A: I’m thinking about starting a new sport. Any recommendations?
B: How about trying tennis or swimming? Both are great for overall fitness.

A: به فکر شروع یک ورزش جدید هستم. پیشنهادی داری؟
B: چطوره تنیس یا شنا را امتحان کنی؟ هر دو برای تناسب اصلی عالی هستند.


A: I heard the soccer team won the championship. That’s impressive!
B: Yes, they worked really hard, and the dedication paid off.

A: شنیده‌ام تیم فوتبال قهرمانی را به دست آورد. این تحسین‌برانگیز است!
B: بله، واقعاً سخت کار کردند و این اختصاص ویژه به ثمر رسید.


A: How often do you go to the gym to work out?
B: I try to go at least three times a week to stay in shape.

A: چقدر اغلب به باشگاه می‌روی تا ورزش کنی؟
B: سعی می‌کنم حداقل سه بار در هفته برای حفظ وضعیت فیزیکی بروم.


A: I’m thinking of joining a cycling club. Do you have any experience with that?
B: Absolutely, I used to be part of a cycling team. It’s a great way to stay fit and meet new people.

A: به فکر پیوستن به باشگاه دوچرخه سواری هستم. تجربه ای در این زمینه داری؟
B: البته، من قبلاً بخشی از تیم دوچرخه‌سواری بودم. این یک راه عالی برای حفظ لیاقت و آشنایی با افراد جدید است.

عاشق ورزش به انگلیسی
عاشق ورزش به انگلیسی

عاشق ورزش به انگلیسی

برای بیان “عاشق ورزش” در انگلیسی، می‌توانید از عبارات مختلفی استفاده کنید که رایج‌ترین آن‌ها عبارتند از:

1. I love sports:

  • این عبارت ساده و رایج‌ترین روش برای بیان “عاشق ورزش” است.
  • مثال:
    • I love sports, especially football and basketball. (من عاشق ورزش هستم، به خصوص فوتبال و بسکتبال)

2. I’m a sports fan:

  • این عبارت به معنی “طرفدار ورزش” است و نشان می‌دهد که شما به تماشای و دنبال کردن ورزش علاقه دارید.
  • مثال:
    • I’m a big sports fan and I watch all the major games. (من یک طرفدار بزرگ ورزش هستم و تمام بازی‌های مهم را تماشا می‌کنم)

3. I’m passionate about sports:

  • این عبارت به معنی “علاقه‌مند به ورزش” است و نشان می‌دهد که شما شور و اشتیاق زیادی به ورزش دارید.
  • مثال:
    • I’m passionate about sports and I love playing and watching them. (من به ورزش علاقه‌مند هستم و دوست دارم آنها را بازی و تماشا کنم)

4. I’m an athlete:

  • این عبارت به معنی “ورزشکار” است و نشان می‌دهد که شما به طور فعال در ورزش شرکت می‌کنید.
  • مثال:
    • I’m an athlete and I compete in track and field events. (من یک ورزشکار هستم و در مسابقات دو و میدانی شرکت می‌کنم)

5. I’m physically active:

  • این عبارت به معنی “فعال از نظر جسمی” است و نشان می‌دهد که شما به طور کلی از فعالیت‌های جسمی لذت می‌برید.
  • مثال:
    • I’m physically active and I enjoy playing sports, hiking, and biking. (من از نظر جسمی فعال هستم و از انجام ورزش، پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری لذت می‌برم)

نکات:

  • انتخاب عبارت مناسب به موقعیت و سلیقه گوینده بستگی دارد.
  • می‌توانید از قیدهای مختلفی مانند “very” (بسیار)، “really” (واقعاً)، “extremely” (به شدت) و “totally” (کاملاً) برای تأکید بیشتر بر علاقه خود به ورزش استفاده کنید.
  • همچنین می‌توانید از صفات مختلفی مانند “exciting” (هیجان‌انگیز)، “fun” (سرگرم‌کننده)، “challenging” (چالش‌برانگیز) و “rewarding” (پاداش‌دهنده) برای توصیف احساس خود در مورد ورزش استفاده کنید.

مثال‌های بیشتر:

  • من عاشق تماشای فوتبال هستم، به خصوص بازی‌های جام جهانی.
    • I love watching football, especially the World Cup games.
  • من یک طرفدار بزرگ بسکتبال هستم و تیم مورد علاقه من لیکرز است.
    • I’m a big basketball fan and my favorite team is the Lakers.
  • من به شدت به ورزش علاقه‌مند هستم و دوست دارم هر روز ورزش کنم.
    • I’m extremely passionate about sports and I love to work out every day.
  • من یک ورزشکار هستم و در رشته شنا تخصص دارم.
    • I’m an athlete and I specialize in swimming.
  • من از نظر جسمی فعال هستم و از انجام فعالیت‌های مختلف ورزشی لذت می‌برم.
    • I’m physically active and I enjoy doing a variety of sports activities.

بیشتر بخوانید:

آموزش صفر تا صد زبان انگلیسی

بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی در تهران

آموزش آنلاین زبان انگلیسی ، کلاس آنلاین زبان انگلیسی

آموزش آنلاین زبان انگلیسی ، کلاس آنلاین زبان انگلیسی

بهترین آموزشگاه زبان در شمال تهران

بهترین آموزشگاه آیلتس در شمال تهران

بهترین کلاس آیلتس در غرب تهران

بهترین آموزشگاه زبان در غرب تهران


رشته ورزشی به انگلیسی

ترجمه “رشته ورزشی” به انگلیسی:

  • Sport: این کلمه به طور کلی به هر نوع فعالیت بدنی که برای تناسب اندام، تفریح یا رقابت انجام می‌شود، اشاره دارد.
  • Athletic discipline: این کلمه به یک رشته ورزشی خاص و تخصصی اشاره دارد.
  • Sport event: این کلمه به یک رویداد یا مسابقه ورزشی خاص اشاره دارد.

مثال:

  • فوتبال یک رشته ورزشی محبوب در سراسر جهان است.
    • Football is a popular sport all over the world.
  • شنا یک رشته ورزشی عالی برای تناسب اندام قلبی عروقی است.
    • Swimming is a great sport for cardiovascular fitness.
  • المپیک یک رویداد ورزشی بزرگ است که هر چهار سال یک بار برگزار می‌شود.
    • The Olympics is a major sporting event that takes place every four years.

کلمات مرتبط:

  • Athlete: ورزشکار
  • Competition: رقابت
  • Game: بازی
  • Player: بازیکن
  • Team: تیم
  • Tournament: تورنمنت

نکات:

  • انتخاب کلمه مناسب به موقعیت و معنای مورد نظر شما بستگی دارد.
  • می‌توانید از صفات مختلفی مانند “individual” (فردی)، “team” (تیمی)، “competitive” (رقابتی)، “recreational” (تفریحی) و “professional” (حرفه‌ای) برای توصیف رشته ورزشی مورد نظر خود استفاده کنید.

مثال‌های بیشتر:

  • من به رشته‌های ورزشی تیمی مثل والیبال و بسکتبال علاقه دارم.
    • I’m interested in team sports like volleyball and basketball.
  • او یک ورزشکار حرفه‌ای است و در رشته تنیس فعالیت می‌کند.
    • He is a professional athlete and competes in tennis.
  • این یک بازی دوستانه بین دو تیم فوتبال است.
    • This is a friendly game between two football teams.
  • ما در حال برنامه‌ریزی برای یک تورنمنت گلف در ماه آینده هستیم.
    • We are planning a golf tournament next month.
بهترین آموزشگاه آیلتس تهران
بهترین آموزشگاه آیلتس تهران

شروع ورزش به انگلیسی

برای گفتن “شروع ورزش” به انگلیسی، می‌توانید از عبارات مختلفی استفاده کنید که رایج‌ترین آن‌ها عبارتند از:

1. Start exercising:

  • این عبارت ساده و رایج‌ترین روش برای بیان “شروع ورزش” است.
  • مثال:
    • I decided to start exercising to improve my health. (من تصمیم گرفتم برای بهبود سلامتی خود ورزش را شروع کنم)

2. Get in shape:

  • این عبارت به معنی “تناسب اندام شدن” است و نشان می‌دهد که شما قصد دارید با ورزش به تناسب اندام برسید.
  • مثال:
    • I want to get in shape so I’m going to start working out regularly. (من می‌خواهم تناسب اندام پیدا کنم، بنابراین می‌خواهم به طور مرتب ورزش را شروع کنم)

3. Take up a sport:

  • این عبارت به معنی “شروع یک رشته ورزشی” است و نشان می‌دهد که شما قصد دارید به طور خاص در یک رشته ورزشی فعالیت کنید.
  • مثال:
    • I’m thinking of taking up running to get some exercise. (من به فکر شروع دویدن هستم تا کمی ورزش کنم)

4. Get active:

  • این عبارت به معنی “فعال شدن” است و نشان می‌دهد که شما قصد دارید از نظر جسمی فعال‌تر باشید.
  • مثال:
    • I’ve been feeling really tired lately so I’m going to try to get more active. (من اخیراً خیلی خسته بوده‌ام، بنابراین می‌خواهم سعی کنم فعال‌تر باشم)

5. Start working out:

  • این عبارت به معنی “شروع تمرین کردن” است و نشان می‌دهد که شما قصد دارید به طور جدی ورزش را شروع کنید.
  • مثال:
    • I’m starting to work out with a personal trainer to help me reach my fitness goals. (من با یک مربی ورزشی شروع به تمرین می‌کنم تا به من در رسیدن به اهداف تناسب اندامم کمک کند)

نکات:

  • انتخاب عبارت مناسب به موقعیت و سلیقه گوینده بستگی دارد.
  • می‌توانید از قیدهای مختلفی مانند “today” (امروز)، “tomorrow” (فردا)، “this week” (این هفته) و “next week” (هفته آینده) برای بیان زمان شروع ورزش استفاده کنید.
  • همچنین می‌توانید از اهداف خود برای ورزش صحبت کنید، مانند “to lose weight” (برای کاهش وزن)، “to build muscle” (برای عضله سازی)، “to improve my health” (برای بهبود سلامتی) و “to have fun” (برای تفریح).

مثال‌های بیشتر:

  • من از امروز شروع به ورزش می‌کنم.
    • I’m starting to exercise today.
  • من می‌خواهم تناسب اندام پیدا کنم، بنابراین می‌خواهم دویدن را شروع کنم.
    • I want to get in shape, so I’m going to start running.
  • من به تازگی به یک باشگاه ورزشی جدید پیوستم تا به طور مرتب ورزش کنم.
    • I recently joined a new gym to work out regularly.
  • من از شما می‌خواهم که به من در شروع ورزش کمک کنید.
    • I need your help to start exercising.
آموزش زبان انگلیسی کودکان - راد تایم
آموزش زبان انگلیسی کودکان – راد تایم

من هر روز صبح ورزش میکنم به انگلیسی

I work out every morning.

ترجمه:

  • من هر روز صبح ورزش می‌کنم.

نکات:

  • این جمله ساده و رایج‌ترین روش برای بیان “من هر روز صبح ورزش می‌کنم” است.
  • می‌توانید از قیدهای مختلفی مانند “regularly” (به طور مرتب)، “often” (اغلب)، “sometimes” (گاهی اوقات) و “rarely” (به ندرت) برای توضیح بیشتر در مورد عادت ورزشی خود استفاده کنید.
  • همچنین می‌توانید از فاعل‌های مختلفی مانند “I” (من)، “we” (ما)، “you” (شما) و “they” (آنها) برای بیان جمله استفاده کنید.

مثال‌های بیشتر:

  • من به طور مرتب هر روز صبح ورزش می‌کنم تا تناسب اندام خود را حفظ کنم.
    • I work out regularly every morning to stay in shape.
  • من و دوستانم هر روز صبح به پارک می‌رویم و دویدن را شروع می‌کنیم.
    • My friends and I go to the park every morning and start running.
  • او هر روز صبح به باشگاه ورزشی می‌رود تا عضله سازی کند.
    • He goes to the gym every morning to build muscle.
  • ما به ندرت صبح‌ها ورزش می‌کنیم، اما سعی می‌کنیم در طول روز فعال باشیم.
    • We rarely work out in the mornings, but we try to be active during the day.

بیشتر بخوانید:


بیشتر بخوانید:

بهترین مجموعه آیلتس

کلاس زبان خصوصی | تدریس خصوصی زبان

آموزش زبان انگلیسی مکالمه محور

آموزش زبان انگلیسی مکالمه محور | کلاس مکالمه زبان انگلیسی

آموزش زبان فرانسه

آموزش گرامر زبان انگلیسی

دوره‌های زبان برای شرکت‌ها


چند حقیقت جالب درباره ورزش

  1. افت قدرت عضلانی: افرادی که به طور منظم ورزش نمی‌کنند، ممکن است تا سن 65 سالگی تا 80 درصد از قدرت عضلانی خود را از دست بدهند.
  2. سلامت قلب و عروق: ورزش منظم به کاهش فشار خون و سطح کلسترول کمک می‌کند و خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی را کاهش می‌دهد.
  3. سلامت روان: ورزش می‌تواند به بهبود سلامت روان و خلق و خو، کاهش اضطراب و افسردگی، و افزایش اعتماد به نفس کمک کند.
  4. افزایش متابولیسم: ورزش متابولیسم شما را حتی بعد از تمرین بالا نگه می‌دارد و باعث می‌شود حتی در حالت استراحت هم کالری بیشتری بسوزانید.
  5. پیاده‌روی در طول زندگی: هر فرد به طور متوسط ​​حدود 7500 قدم در روز راه می‌رود. اگر تا 80 سالگی عمر کنید و روزانه همین قدر راه بروید، در کل طول عمرتان حدود 110000 مایل پیاده‌روی خواهید کرد.

6. ماهیچه‌های involved in قدم برداشتن: شما از 200 ماهیچه برای برداشتن یک قدم به جلو استفاده می‌کنید.

  1. فشار به پاها در حین دویدن: فشاری که با هر گام در حین دویدن به پاهای شما وارد می‌شود، حدود 3 تا 4 برابر وزن بدن شماست.
  2. قلب، سخت‌ترین ماهیچه: قلب شما سخت‌ترین ماهیچه بدن شماست. تقریباً 100000 بار در روز می‌زند و تقریباً 7570 لیتر خون را پمپاژ می‌کند.
  3. تنفس در حین فعالیت بدنی: در طول یک فعالیت بدنی، بیشتر نفس می‌کشید تا سطح اکسیژن خون شما به مقدار مناسبی برسد.
  4. زانو، پیچیده‌ترین مفصل: زانو بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین مفصل بدن شماست که ورزش احتمال آسیب دیدنش را افزایش می‌دهد.
  5. تفاوت چربی و عضله: چربی و عضله دو نوع بافت کاملاً متفاوت هستند. عضله نمی‌تواند به چربی تبدیل شود.
  6. نفس نفس زدن: اگر نمی‌توانید بدون نفس کشیدن چند کلمه صحبت کنید، احتمالاً ورزش کردن برای شما دشوار خواهد بود.
  7. تاثیر کم‌آبی بر ورزش: کم‌آبی بدن روی عملکرد ورزشی تاثیر منفی می‌گذارد و می‌تواند باعث خستگی، سرگیجه و حتی غش شود.
  8. آسیب دیدگی در ورزش: افرادی که چند نوع ورزش انجام می‌دهند، نسبت به افرادی که یک نوع ورزش را به طور منظم و روزانه انجام می‌دهند، بیشتر در معرض آسیب هستند.
  9. تاثیر والدین بر فعالیت بدنی کودکان: مطالعات نشان می‌دهد که سطح فعالیت بدنی کودکان کاملاً به والدینشان وابسته است.

نکاتی برای حفظ تناسب اندام:

  • حداقل 150 دقیقه فعالیت بدنی با شدت متوسط ​​یا 75 دقیقه فعالیت بدنی با شدت بالا در هفته داشته باشید.
  • در طول روز به طور منظم حرکت کنید و از نشستن طولانی‌مدت خودداری کنید.
  • تمرینات قدرتی را برای حفظ و تقویت عضلات خود انجام دهید.
  • به اندازه کافی آب بنوشید تا از کم‌آبی بدن جلوگیری کنید.
  • از یک رژیم غذایی سالم و متعادل پیروی کنید.

ورزش به انگلیسی

  • Sport:

ورزش‌های مختلف:

  • Football: فوتبال
  • Basketball: بسکتبال
  • Baseball: بیس‌بال
  • Tennis: تنیس
  • Swimming: شنا
  • Running: دویدن
  • Cycling: دوچرخه‌سواری
  • Yoga: یوگا
  • Pilates: پیلاتس
  • Boxing: بوکس
  • Wrestling: کشتی
  • Martial arts: هنرهای رزمی
  • Golf: گلف
  • Rugby: راگبی
  • Cricket: کریکت
  • Volleyball: والیبال
  • Hockey: هاکی

بیشتر بخوانید: کلمات و اصطلاحات سیاسی به انگلیسی

تجهیزات ورزشی:

  • Equipment:
  • Ball: توپ
  • Bat: چوب
  • Racket: راکت
  • Net: تور
  • Uniform: لباس ورزشی
  • Shoes: کفش ورزشی

اصطلاحات ورزشی:

  • Exercise: تمرین
  • Play: بازی
  • Compete: رقابت
  • Win: برنده شدن
  • Lose: باختن
  • Score: امتیاز
  • Goal: گل
  • Team: تیم
  • Athlete: ورزشکار
  • Coach: مربی
  • Referee: داور
  • Stadium: استادیوم

جملات ورزشی:

  • Do you like sports? (علاقه به ورزش داری؟)
  • What’s your favorite sport? (ورزش مورد علاقه تو چی هست؟)
  • I play soccer. (من فوتبال بازی می‌کنم.)
  • I’m going to the gym. (می‌رم باشگاه.)
  • I watch the Olympics every year. (هر سال المپیک رو تماشا می‌کنم.)
  • Exercise is good for your health. (ورزش برای سلامتی مفید است.)

جمع بندی ورزش به انگلیسی:

ورزش راهی عالی برای بهبود سلامت و رفاه شماست. اگر در حال حاضر فعال نیستید، من شما را تشویق می کنم که به آرامی شروع کنید و به تدریج میزان ورزشی را که هر هفته انجام می دهید افزایش دهید. ممکن است از احساس خوب خود شگفت زده شوید!

5/5 - (1 امتیاز)
https://radtime.org/?p=14526
اشتراک گذاری:

نظرات

1 نظر در مورد ورزش به انگلیسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *