ضرب‌المثل‌های انگلیسی

ضرب‌المثل‌های انگلیسی

ضرب‌المثل‌ها گنجینه‌ای از خرد و تجربه هستند که در قالب جملات کوتاه و به یاد ماندنی، درس‌ها و نصیحت‌های زیادی را به ما می‌آموزند. استفاده از آنها در مکالمات و نوشته‌های انگلیسی نه تنها باعث جذابیت و پویایی بیشتر می‌شود، بلکه نشان‌دهنده‌ی تسلط و دانش زبانی شما نیز خواهد بود.

One swallow doesn’t make summer.

با یه گل بهار نمیشه!


Don’t put all your eggs in one basket.

همه تخم مرغ‌هات رو تو یک سبد نذار.


Every cloud has a silver lining.

پایان شب سیه سپید است.


The early bird catches the worm.

سحرخیز باش تا کامروا شوی.


A penny saved is a penny earned.

قناعت توانگر کند مرد را.

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.


Don’t bite the hand that feeds you.

نمک خوردى نمکدان نشکن.


You reap what you sow.

هرچی بکاری درو میکنی.

از هر دستی بدی از همون دست میگیری.

آموزش آنلاین آیلتس
آموزش آنلاین آیلتس

Two heads are better than one.

دو عقل بهتر از یک عقل است.

یک دست صدا ندارد.


Practice makes perfect.

کار نیکو کردن از پر کردن است.


The apple doesn’t fall far from the tree.

میوه دور از درختش نمیفته.

پسر کو ندارد نشان از پدر.


A watched pot never boils.

دیگی که به آن نگاه بکنند هرگز نمی جوشد.


Curiosity killed the cat.

زبان سرخ سر سبز را میدهد بر باد.


All’s fair in love and war.

.درباره‌ی عشق و جنگ می‌توان از هر ترفندی استفاده کرد


The early bird gets the worm, but the second mouse gets the cheese.

همیشه نباید عجله کرد و باید از اشتباهات دیگران درس گرفت.


Rome wasn’t built in a day.

 ره صد ساله رو نمیشه یه شبه رفت.

رم یک روزه ساخته نشده.


When the going gets tough, the tough get going.

ارزش انسان ها در هنگام سختی معلوم می شود.

دوستی واقعی در سختی ها آشکار میشود.


Out of sight, out of mind.

از دل برود هر آنکه از دیده رود.


Fortune favors the bold.

موفقیت با شجاعان است.

بخت و اقبال نیازمند شجاعته.


Every man is the architect of his own fortune.

هر كس معمار طالع خويش است.


You can’t make an omelet without breaking eggs.

تا خراب نشود، آباد نمی شود.

(برای رسیدن به هر موفقیتی باید سختی‌هایی هم تحمل کرد.)


When the cat’s away, the mice will play.

 ماه درخشنده چو پنهان شود ، شب پره بازیگر میدان شود.

شهر که شلوغ بشه قورباغه ابوعطا میخونه.


Good things come to those who wait.

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی.
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند، در اثر صبر نوبت ظفر آید.


Never look a gift horse in the mouth

دندون اسب پیش کشی رو نمی شمرند.


It ain’t over till the fat lady sings

جوجه را آخر پاییز می‌شمارند.


Beauty is only skin deep.

سیرت آدم باید زیبا باشد، نه صورتش.


If the shoe fits, wear it.

حرف حق جواب نداره.


The proof of the pudding is in the eating.

مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار گوید.


A picture is worth a thousand words.

شنیدن کی بود مانند دیدن.


Where there is a will, there is a way.

خواستن توانستن است.


A leopard can’t change its spots.

عاقبت گرگ زاده گرگ شود.


Still waters run deep.

درخت هرچه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید.

جملات انگیزشی انگلیسی
جملات انگیزشی انگلیسی

The more, the merrier.

هر چه شلوغ‌تر و بیشتر، بهتر.


It’s a piece of cake.

این کار مثل آب خوردن است.


Don’t judge a man until you’ve walked a mile in his shoes.

تا با کفش‌های کسی راه نرفتی، راه رفتنش رو قضاوت نکن.


Great minds think alike.

آدم های بزرگ مثل هم فکر می کنند.


To err is human.

انسان جایزالخطاست.


You can lead a horse to water, but you can’t make it drink.

صلاح خویش خسروان دانند.


A bird in the hand is worth two in the bush.

معنی: گنجشک در دست، بهتر از دو کبوتر در هواست.

مثال: It’s better to take the job offer you have now than to wait for a better one that may never come.


Actions speak louder than words.

معنی: عمل، گویاتر از حرف است.

مثال:Don’t just tell your partner you love them, show them with your actions.


All good things must come to an end.

معنی: هیچ چیز خوب، پایدار نیست.

مثال:Enjoy your vacation while you can, it will be over before you know it.


All that glitters is not gold.

معنی: هر چیزی که برق می‌زند، طلا نیست.

مثال:Be careful not to be fooled by appearances, things are not always what they seem.


A penny saved is a penny earned.

معنی: پولِ پس‌انداز شده، مثل پولِ به دست آمده است.

مثال:Try to save some money each month, even if it’s just a small amount.

بهترین جملات انگلیسی برای شروع راحت تر مکالمه
بهترین جملات انگلیسی برای شروع راحت تر مکالمه

A stitch in time saves nine.

معنی: پیشگیری، بهتر از درمان است.

مثال:If you see a problem with your house, fix it right away before it becomes a bigger problem.


Better late than never.

معنی: دیر رسیدن، بهتر از هرگز نرسیدن است.

مثال:If you’re late for your appointment, apologize and try to be on time next time.


Blood is thicker than water.

معنی: خون از آب غلیظ‌تر است.

مثال: Family members will always support each other, no matter what.


Curiosity killed the cat.

معنی: فضولی، گربه را کشت.

مثال:Be careful not to be too nosy, it can get you into trouble.


Don’t look a gift horse in the mouth.

معنی: به دندان اسب هدیه‌ای نگاه نکن.

مثال:When someone gives you a gift, don’t be picky about it.


Don’t put all your eggs in one basket.

معنی: تمام تخم مرغ‌هایتان را در یک سبد نگذارید.

مثال:Don’t invest all of your money in one stock, spread your risk out.


Early to bed, early to rise, makes a man healthy, wealthy, and wise.

معنی: صبح زود به رختخواب رفتن و صبح زود بیدار شدن، انسان را سالم، ثروتمند و عاقل می‌کند.

مثال:Try to go to bed early and wake up early each day, it’s good for your health and productivity.


East or West, home is best.

معنی: خانه، هرجا که باشد، بهترین است.

مثال:There’s no place like home.

مدرک زبان انگلیسی تجاری BEC
مدرک زبان انگلیسی تجاری BEC

Fools rush in where angels fear to tread.

معنی: احمق‌ها به جایی می‌روند که فرشتگان از رفتن به آنجا می‌ترسند.

مثال:Be careful not to take unnecessary risks.


He who laughs last laughs best.

معنی: آن que به آخر می‌خندد، خنده‌اش بهتر است.

مثال: Be patient, you may have the last laugh in the end.


Honesty is the best policy.

معنی: صداقت، بهترین سیاست است.

مثال: Always be honest, even if it’s difficult.


If you can’t stand the heat, get out of the kitchen.

معنی: اگر طاقت گرما را نداری، از آشپزخانه بیرون برو.

مثال: If you can’t handle the pressure, don’t take on the job.


Ignorance is bliss.

معنی: نادانی، خوشبختی است.

مثال:Sometimes it’s better not to know certain things.


It’s never too late to learn.

معنی: هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست.

مثال: You can learn new things at any age


Kill two birds with one stone.

معنی: با یک تیر، دو نشان زدن.

مثال: Try to find ways to accomplish multiple tasks at once.


Look before you leap.

معنی: قبل از پریدن، نگاه کن.

مثال: Think carefully before you make a decision.


Many hands make light work.

معنی: کارِ گروهی، کار را آسان می‌کند.

مثال: Ask for help from others when you need it.


Might makes right.

معنی: زور، حق را می‌سازد.

مثال: Unfortunately, powerful people sometimes get away with things that are wrong.


No pain, no gain.

معنی: بدون درد، سودی نیست.

مثال: You have to work hard to achieve your goals.


Once bitten, twice shy.

معنی: یک بار که مار گزید، از ریسمان هم می‌ترسد.

مثال: If you’ve been hurt before, you may be more cautious in the future.


Practice makes perfect.

معنی: تمرین، مکرر می‌کند.

مثال:The more you practice something, the better you’ll become at it.


Rome wasn’t built in a day.

معنی: رم در یک روز ساخته نشد.

مثال: Don’t expect to achieve your goals overnight, it takes time and effort.


Seeing is believing.

معنی: دیدن، باور کردن است.

مثال: You may not believe something until you see it with your own eyes.


Slow and steady wins the race.

معنی: آهسته و پیوسته، برنده‌ی مسابقه است.

مثال: Be patient and persistent, you’ll eventually reach your goals.


Speech is silver, silence is golden.

معنی: سخن، نقره است و سکوت، طلا.

مثال: Sometimes it’s better to say nothing at all.


Strike while the iron is hot.

معنی: وقتی که آهن داغ است، آن را بِکوب.

مثال: Take advantage of opportunities when they arise.


The early bird catches the worm.

معنی: صبح زود بیدار شدن، سود دارد.

مثال: People who are early risers often have more success.


There’s no place like home.

معنی: هیچ ‌جا مثل خانه‌ی خود آدم نیست.

مثال: There’s no place like home, sweet home.


Time is money.

معنی: وقت، طلاست.

مثال: Don’t waste your time, it’s valuable.


Too many cooks spoil the broth.

معنی: آشپز زیاد باشه، آش را شور می‌کند.

مثال: Too much interference can be a bad thing.


What goes around, comes around.

معنی: هر چه بکاری، درو می‌کنی.

مثال: In life, what you give out comes back to you.


Where there’s a will, there’s a way.

معنی: خواستن، توانستن است.

مثال: If you have the will to do something, you’ll find a way to do it.


You can’t have your cake and eat it too.

معنی: نمی‌توان هم خر را خواست و هم خرما.

مثال: You can’t have everything you want.


You can’t judge a book by its cover.

معنی: از روی ظاهر نمی‌توان در مورد باطن قضاوت کرد.

مثال: Don’t judge people based on their appearance.

آزمون انگلیسی TOEIC
آزمون انگلیسی TOEIC

You can lead a horse to water, but you can’t make it drink.

معنی: می‌توان اسب را به آب برد، اما نمی‌توان آن را مجبور به نوشیدن کرد.

مثال: You can’t force someone to do something they don’t want to do.


You never know what you’ve got until it’s gone.

معنی: قدر چیزی را تا زمانی که آن را از دست ندهیم، نمی‌دانیم.

مثال: Appreciate the things you have, because you never know when they might be gone.


You snooze, you lose.

معنی: اگر چرت بزنی، می‌بازی.

مثال: If you miss an opportunity, you may never get it again.


Youth is wasted on the young.

معنی: جوانی، نعمتی است که جوانان قدر آن را نمی‌دانند.

مثال: Young people often don’t appreciate their youth until they’re older.


A fool and his money are soon parted.

معنی: احمق و پولش، به زودی از هم جدا می‌شوند.

مثال: Foolish people often spend their money quickly.


A leopard can’t change its spots.

معنی: پلنگ نمی‌تواند خال‌هایش را تغییر دهد.

مثال:People can’t change their basic nature.


All is fair in love and war.

معنی: در عشق و جنگ، هر چیزی رواست.

مثال: In love and war, people will do whatever it takes to win.


An apple a day keeps the doctor away.

معنی: خوردن یک سیب در روز، دکتر را دور نگه می‌دارد.

مثال: Eating fruits and vegetables is good for your health.


Better safe than sorry.

معنی: احتیاط شرط عقل است.

مثال: It’s better to be safe than to take risks and regret it later.


Birds of a feather flock together.

معنی: هم‌جنس با هم‌جنس پرواز می‌کند.

مثال: People with similar interests and personalities tend to be friends.


Blood is thicker than water.

معنی: خون از آب غلیظ‌تر است.

مثال: Family members will always be there for each other, no matter what.


Can’t see the forest for the trees.

معنی: به خاطر جزئیات، کلیات را نمی‌توان دید.

مثال: Sometimes we get so focused on the details that we forget to look at the big picture.


Don’t count your chickens before they hatch.

معنی: قبل از اینکه اتفاقی بیفتد، در مورد آن قضاوت نکنید.

مثال: Don’t assume that something is going to happen until it actually does.


Don’t cry over spilt milk.

معنی: برای چیزی که از دست رفته، گریه نکن.

مثال: It’s no use dwelling on the past, focus on the future.


.Fall seven times and stand up eight

هفت بار زمين بخور اما هشت بار به پا خيز.


.Eyes always tell the trut

چشمهاى آدمها ، هميشه حقيقت رو ميگن.


.Nothing in the world smells as good as the person you love

هيچ چيز در جهان به خوبيِ بويِ کسي که دوستش داري نيست. 


.Strike while the iron is hot

تا تنور داغه بايد نون را چسبوند.


.You can’t have it both ways

نميتوني دوتاش رو بخوای.


.You can’t judge a book by its cover

از روي جلد کتاب نميشه درباره اون قضات کرد.


آموزش آیلتس
آموزش آیلتس

.You never know what you’ve got till it’s gone

هيچ وقت نميدوني چي داري مگر زماني که از دستش بدی.


.Too many cooks spoil the broth

آشپز که چند تا باشه غذا یا شور میشه یا بی نمک.


.A stitch in time saves nine

جلوی ضرر را هر موقع بگیری منفعت است.


.Early to bed, early to rise, makes a man healthy, wealthy and wise

سحر خیز باش تا کامروا شوی.


.Honesty is the best policy

صداقت بهترین سیاست است.


.You can’t put the clock back

گذشته ها گذشته.


.You saw nothing, you heard nothing

شتر دیدی ندیدی.


.You can’t mend a broken egg

آب رفته به جوی بر نگردد.


.Whatever happens is for the best

هر چه پیش آید خوش آید.


.When there is a will, there is a way

خواستن توانستن است.


You can’t keep a man down.

خواستن توانستن است.


.A good beginning makes a good end

سالی که نکوست از بهارش پیداست.


.Don’t count your chickens before they’re hatched

جوجه رو آخر پاییز می شمارند.


.A friend in need is a friend indeed

دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و ماندگی.


.Charity begins at home

چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است.


.Birds of a feather flock together

کبوتر با کبوتر باز با باز، کند همجنس با همجنس پرواز.


.Nothing ventured, nothing gained

نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.


No pains, no gains

نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود


.Nothing hurts like the truth

حقیقت تلخ است.


.No news is good news

بی خبری خوش خبری است.


.The cat dreams of mice

شتر در خواب بیند پنبه دانه.


.God helps those who help themselves

از تو حرکت از خدا برکت.


.Much coin, much care

هر که بامش بیش برفش بیشتر.


.The pot calling the kettle black

دیگ به دیگ میگه روت سیاه.


.I’ll cook your goose

آشی برات بپزم یه وجب روغن روش باشه.


.First come, first served

آسیاب به نوبت.


.A word is enough to the wise

عاقلان را اشارتی بس است.


.Love is full of troubles

عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد.



.Haste is from devil

عجله کار شیطان است.


.As gentle az a lamb

مثل یک بره رامه.


.Take the gloves off

آستین بالا زدن برای دعوا

آموزش زبان انگلیسی
آموزش زبان انگلیسی

As sly as a fox

مکار مثل روباه


.The ball is in your court

توپ توی زمین تو است.


Fight like cat and dog

مثل سگ و گربه به جون هم افتادن


She killed two birds with one ston

با یک تیر دو نشون زدن


He is made of money

اون بچه مایه داره


Last year was a banner year

سال پیش یک سال طلایی بود یعنی همه چیز با موفقیت انجام شد


All that glitters is not gold

هر تابشی طلا نیست یعنی هر گردی گردو نیست


Let’s get the ball rolling

کار رو روی غلطک انداختن


She had a black out

چشماش سیاهی رفت / غش کرد


Golden opportunity

فرصت طلایی


Bite off more than you can chew

لقمه ی بزرگ تر از دهن


I’m all ears

سراپا گوشم


You’re barking up the wrong three

سر قبری که مرده توش نیست داری گریه میکنی


Keep an eye on her

چشمت بهش باشه


You’re a sight for sore eyes

تو مرهم چشم منی


She gets on my nerves

روی اعصابمه


Get out of town

برو باور ندارم


I feel under the weather

هوام پسه(حال و حوصله ندارم)


No use crying over split milk

آب ریخته شده به کوزه بر نمی‌گردد


Loos your cool

کنترل خود را از دست دادن


Hit the cieling

عصبانی شدن


Have a melt down

کنترل خود را از دست دادن


When money speaks, the truth remains silent.

وقتی پول حرف می‌زنه، حقیقت سکوت می‌کنه.


.When pigs fly

وقت گل نی


.When hell freezes over

وقت گل نی


.From A to Z

از سیر تا پیاز


.A snake in the grass

مار خوش خط و خال


.The pen is mightier than the sword

قلم بر شمشیر پیروز است


.To be under the weather

حالم خوب نیست


.Add fuel to the fire

آتیش بیار معرکه


.The apple never falls far from the tree

تره به بذرش می ره


.Barking up the wrong tree

این گوری که گریه می کنی سرش، مرده نداره


.Another day, another dollar

روز از نو، روزی از نو


What is past, is past.

گذشته‌ها گذشته


.When in doubt, do nothing

روزه‌ی شک‌دار نگیر.


Dreams go by contraries.

خواب ظن چپه.


Birds of a feather, flock together.

کبوتر با کبوتر باز با باز.


There is no place like home.

هیچ‌جا خونه‌ی آدم نمی‌شه.


Too many cooks, spoil the broth.

آشپز که دو تا شد، آش یا شور می‌شه یا بی‌نمک.


Don’t bite off more than you can chew.

لقمه‌ی گنده‌تر از دهنت برندار.


Don’t cry over spilled milk.

آبی که ریخته دیگه جمع نمی‌شه.


Don’t put off for tomorrow what you can do today.

کار امروز به فردا میافکن.


The first step is always the hardest.

اولین همیشه سخت‌ترین قدمه.


Barking dogs, seldom bite.

سنگ بزرگ علامت نزدنه.


Old habits die hard.

ترک عادت موجب مرض است.


Beauty is in the eye of the beholder.

علف باید به دهن بزی شیرین بیاد.



Haste makes waste.

عجله کار شیطونه.


The grass is always greener on the other side of the fence.

مرغ همسایه غازه.


Nothing hurts like the truth.

حقیقت تلخه.


When the dust has settled.

وقتی آبا از آسیاب افتاد.


A word before is worth two after.

جنگ اول به از صلح آخر.


What goes around comes around.

از هر دست بدی، از همون دست می‌گیری.


Ask much to have a little.

به مرگ بگیر تا به تب راضی بشه.


Always have two strings to your bow.

کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کنه.


All abroad and nothing at home.

جیب خالی، پز عالی.


Much coin, much care.

هر که بامش بیش، برفش بیشتر.


A bird in hand is worth two in the bush.

سیلی نقد به از حلوای نسیه‌ست.


The sky will not fall in.

آب از آب تکان نخواهد خورد.


To beat a dead horse.

آب تو هاون کوبیدن.


Money doesn’t grow on trees.

پول علف خرس نیست.


After death, the doctor.

نوش‌دارو بعد از مرگ سهراب.


When in Rome, do as the Romans do.

خواهی نشوی رسوا، هم‌رنگ جماعت شو.


His days are numbered.

پیمانه‌اش پر شده.


All roads lead to Rome.

هر جا بری آسمون همین رنگه.


Fish in troubled waters.

از آب گل‌آلود ماهی گرفتن


Everyone is in the same boat.

تر و خشک با هم می‌سوزن.


Easy come, easy go.

باد آورده رو باد می‌بره.


No news is good news.

بی خبری خوش خبریه.


All is well that ends well.

شاهنامه آخرش خوشه.


Actions speak louder than words.

دو صدا گفته چون نیم کردار نیست.


All that glitters isn’t gold.

هر گردی گردو نیست.


Better late than never.

دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.


The blind leading the blind.

کوری عصاکش کور دگر شود.


Don’t count your chickens before they hatch.

جوجه رو آخر پاییز میشمرن.


Don’t look a gift horse in the mouth.

دندون اسب پیشکشی را نمی‌شمردند.


It takes two to tango.

یه دست صدا نداره.


Seeking water in the sea.

آب در کوزه و ما تشنه‌لبان می‌گردیم.


To get up on the wrong side of bed.

از دنده چپ بلند شده.


Light come, light go.

باد آورده رو باد می‌بره.


Don’t judge a book by its cover.

کسی رو از روی ظاهر قضاوت نکن.


To have a finger in every pie.

نخود هر آشی شدن


There is no smoke without a fire.

تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.


To fall from the frying pan into the fire.

از چاله توی چاه افتادن


A burnt child, dreads the fire.

مارگزیده از ریسمون سیاه و سفید می‌ترسه.


Harp on one string.

پا توی یه کفش کردن.


You can’t have your cake and eat it, too.

هم خر رو می‌خوای هم خرما رو!


You may end him but you’ll not mend him.

توبه گرگ مرگه.


You pay your money and you take your chance.

هر چقدر پول بدی، همون‌قدر آش می‌خوری.


You want something done right, do it yourself.

کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.


See no evil, hear no evil, speak no evil.

شتر دیدی، ندیدی.


I am scrapping the bottom of the barrel.

کفگیرم به ته دیگ خورده.


You must lie on the bed you have made.

خود کرده را تدبیر نیست.


You are a backseat driver.

کنار گود نشستی می‌گی لنگش کن.


You may know by a handful the whole sack.

مشت نمونه‌ی خرواره.


You can’t dance at two weddings.

نمی‌تونی با یه دست دو تا هندوانه برداری.


You can’t mend a broken egg.

آبی که ریخته رو نمی‌تونی جمع کنی.


Your wish is my command.

از تو به یک اشارت، از من به سر دویدن.


You must grin and bear it.

باید بسوزی و بسازی.


Slow and steady wins the race.

رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود


A bad workman always blames his tools

این ضرب‌المثل زمانی استفاده می‌شود که شخصی کیفیت تجهیزات خود یا سایر عوامل خارجی را در زمانی که کار را بد انجام می‌دهد سرزنش می‌کند.

Example: X:‌The turkey isn’t cooked well because the oven is not functioning well. Y: Well, it’s the case of a bad workman blaming his tools.

مثال:X‌:‌بوقلمون خوب پخته نشده است زیرا فر به خوبی کار نمی‌کند. Y: خوب،‌این موردی است که یک کارگر بد ابزارهای خود را سرزنش می‌کند.


A bird in hand is worth two in the bush

چیزهایی که در حال حاضر داریم ارزشمندتر از آن چیزی هستند که امیدواریم به دست‌آوریم.

Example: X: Why did you turn down that job offer when you don’t have anything concrete in hand at the moment? Y:Well, I’m confident I’ll land one of the two jobs I interviewed for last week. And they’re better than this one. X: In my opinion, you should’ve taken it. A bird in hand is worth two in the bush.

مثال: X: چرا آن پیشنهاد شغلی را رد کردید وقتی که در حال حاضر کار ندارید؟Y: خب، من مطمئن هستم که یکی از دو شغلی را که هفته گذشته با آنها مصاحبه کردم، پیدا خواهم کرد. و آنها بهتر از این هستند. X: به نظر من، شما باید آن را می‌گرفتید. این دوتا ارزشش از این بیشتر هستند.


 Absence makes the heart grow fonder

وقتی افرادی که دوستشان داریم در کنار ما نیستند، آنها را بیشتر دوست داریم.

Example: When I was with her she always fought with me but now she cries for me on phone. I think distance made her heart grow fonder.

مثال: زمانی که من با او بودم او همیشه با من دعوا می‌کرد اما اکنون برای من تلفنی گریه می‌کند. فکر می‌کنم دوری باعث شد بیشتر من را دوست داشته باشد.


A cat has nine lives.

گربه می تواند از حوادث به ظاهر مرگبار جان سالم به در ببرد.

Example: I haven’t seen him for several weeks, but I wouldn’t really worry about him. Everyone knows a cat has nine lives.

مثال: چند هفته است که او را ندیده‌ام، اما واقعاً نگران او نیستم. همه می‌دانند که سخت جان است.


A chain is only as strong as its weakest link.

یک قسمت ضعیف کل بدن را ضعیف می‌کند.

Example: No matter how confident the team is, it is as strong as its weakest link – its defence.

مثال: مهم نیست که تیم چقدر اعتماد به نفس دارد، قدرتش به همان اندازه دفاع ضعیفش است.


 Actions speak louder than words.

رفتار هر فرد شخصیت او را نشان می‌دهد، زیرا گفتن آسان است، اما عمل به آنها و دنبال کردن آنها دشوار است.

Example: Julie always says she’ll donate to the school, and she never does, so I doubt she will this year. Actions speak louder than words, after all.

مثال: جولی همیشه می‌گوید که به مدرسه کمک مالی می‌کند، و هرگز این کار را نمی‌کند، بنابراین من شک دارم که امسال این کار را انجام دهد. به هر حال، رفتار قوی‌تر از صحبت‌هاست.


A drowning man will clutch at a straw

وقتی کسی در موقعیت سختی قرار می‌گیرد، از هر فرصتی برای بهبود آن استفاده می‌کند.

Example: After trying all reliable medicines, he is now visiting quacks to get a cure for his baldness. A drowning man will clutch at a straw.

مثال: او پس از امتحان تمام داروهای مطمئن، اکنون برای درمان طاسی خود به پزشک تجربی مراجعه می‌‌کند. او برای درمان هرکاری می‌کند.


Adversity and loss make a man wise

ما در سختی‌ها زودتر از اوقات آسودگی به خرد دست می‌یابیم.

Example: After losing money in my investments, I know which investments to avoid. It is rightly said adversity and loss make a man wise.

مثال: پس از آنکه سرمایه‌گذاری‌هایم را از دست دادم، می‌دانم از کدام سرمایه‌گذاری دوری کنم. درست می‌گویند که ضرر انسان را عاقل می‌کند.


A fool and his money are soon parted

افراد احمق نمی‌دانند چگونه سرمایه خود را نگه دارند.

Example: She gave up her entire estate on the basis of a verbal promise. A fool and his money are indeed easily parted.

مثال: تمام دارایی خود را با قول لفظی واگذار کرد. یک احمق نمی‌داند که چطور سرمایه‌اش را نگه دارد.

A journey of thousand miles begins with a single step

کار هر چقدر هم که بزرگ باشد، با یک قدم کوچک شروع می‌شود.

Example: I’m feeling overwhelmed by the prospect of completing 4,000-word paper by next week, but I guess I’ll start by writing 500 words every day. After all, a journey of a thousand miles begins with a single step.

مثال: من از تکمیل مقاله 4000 کلمه‌ای تا هفته آینده ناامید شده‌ام، اما می‌خواهم با نوشتن 500 کلمه در هر روز شروع کنم. به هر حال، یک سفر هزار مایلی با یک قدم شروع می‌شود.


A leopard can’t/ doesn’t change its spots

یک فرد نمی‌تواند شخصیت ذاتی خود را تغییر دهد، به شخصیت بدش را.

Example: X: Do you think he’ll stop copying after being caught and penalized? Y: I don’t think so. A leopard can’t change its spots.

مثال: X: آیا فکر می‌کنید پس از دستگیری و جریمه شدن، کپی را متوقف می‌کند؟ Y: من اینطور فکر نمی‌کنم. هیچ کس شخصیت ذاتی بدش را نمی‌تواند تغییر دهد.


All good things come to an end

تجربه‌های خوب در نهایت به پایان می‌رسند.

Example: I was so sad to graduate from college and separate from my friends, but I’ve to realize that all good things come to an end.

مثال: من از فارغ‌التحصیلی از کالج و جدایی از دوستانم بسیار ناراحت بودم، اما باید بفهمم که همه چیزهای خوب روزش به پایان می‌رسد.


All’s well that ends well

تا زمانی که نتیجه خوب باشد، مشکلات مسیر اهمیتی ندارند.

Example: I’m glad you finally got here, even though your car had a flat tire on the way. Oh well, all’s well that ends well.

مثال: خوشحالم که بالاخره به اینجا رسیدی، حتی اگر لاستیک ماشینت در راه پنچر شده بود. اوه خوب، سختی‌ها برای رسیدن به نتیجه خوب اهمیتی ندارند.


All that glitters is not gold

چیزهایی که از نظر ظاهری خوب به نظر می‌رسند ممکن است آنقدرها با ارزش یا خوب نباشند.

Example: X: I want to be a movie star when I grow up. Y: Film industry looks good from the distance, but it has its own problems. Remember, all that glitters is not gold.

مثال: X: من می‌خواهم وقتی بزرگ شدم ستاره سینما شوم. Y: صنعت فیلم از دور خوب به نظر می‌رسد، اما مشکلات خاص خود را دارد. به یاد داشته باشید، هر چیزی که می‌درخشد طلا نیست.


All’s fair in love and war

می‌توان قوانین بازی جوانمردانه را تحت شرایطی زیر پا گذاشت.

One can break the rules of fair play under extenuating circumstances.

Example: X: How can you pitch my idea to the boss to look good? Y: Come on, all is fair in love and war.

مثال: X: چگونه می‌توانید ایده من را به رئیس بگویید تا خوب به نظر برسد؟ Y: بیخیال، همه چیز در عشق و جنگ عادلانه است.


Always put your best foot forward

تا جایی که می‌توانید تلاش کنید یا نهایت تلاش خود را بکنید.

Example: You need to put your best foot forward in the interview if you want to land that job.

مثال: اگر می‌خواهید آن شغل را بدست بیاورید، باید در مصاحبه بیشترین تلاش خود را بکنید.


Among the blind the one-eyed man is king

یک فرد ناتوان می‌تواند موقعیت قدرتمندی را به دست آورد اگر دیگران در این مبارزه حتی ناتوان‌تر باشند.

Example: Despite his obvious lack of exposure and skills, he became head of the department because he is one-eyed among the blind.

مثال: علیرغم فقدان کفایتی و مهارتی که از خود به نمایش گذاشت، از میان تمامی افراد بدون مهارت، رئیس بخش شد.


An apple a day keeps the doctor away

خوردن یک سیب در روز شما را سالم نگه می‌دارد.

Example: Switch from chips to apples for your snack. An apple a day keeps the doctor away.

مثال: میان وعده خود را از چیپس به سیب تغییر دهید. مصرف یک سیب در هر روز شما را سالم نگه می‌دارد.


An empty vessel makes much noise

کنایه به اینکه افراد احمق، پرحرف ترین هستند.

Example: The spokesperson of the ruling political party yesterday was shouting at the top of his voice on a TV debate, trying to defend the indefensible. Empty vessel makes much noise.

مثال: سخنگوی حزب سیاسی حاکم دیروز در یک مناظره تلویزیونی با صدای بلند فریاد می‌زد و سعی می‌کرد از غیرقابل دفاع، دفاع کند. ظرف خالی صدای زیادی دارد.


An idle brain is the devil’s workshop

اگر کاری برای انجام دادن ندارید، احتمالاً به شیطنت فکر خواهید کرد.

Example: The kids should be kept busy during the summer break. Otherwise, you know an idle brain is devil’s workshop.

مثال: بچه‌ها را باید در تعطیلات تابستان مشغول نگه داشت. وگرنه میدونی که آدم بیکارشطینت می‌کنه.


An ounce of protection is worth a pound of cure

کمی احتیاط قبل از وقوع یک بحران بهتر از اطفای حریق بعد از آن است.

Example: Get the vaccination on priority. An ounce of protection is worth a pound of cure.

مثال: واکسن را در اولویت دریافت کنید. پیشگیری بهتر از درمان است.


A picture is worth a thousand words

نشان دادن یا توضیح چیزی از طریق یک تصویر راحت‌تر از کلمات است.

Example: A picture is worth a thousand words. It is easier to learn biology through pictures than through reams of text.

مثال: یک عکس ارزش هزار کلمه را دارد. یادگیری زیست شناسی از طریق تصاویر آسان‌تر است تا از طریق مجموعه‌ای از متن‌ها.


Appearances can be deceptive

کنایه به آنکه از نگاه به ظاهر نمی‌توان همه چیز را فهمید.

Example: X: He was well-mannered, suave, and good to talk to, but he turned out to be a cheater. Y: Well, appearances can be deceptive.

مثال:X:  او خوش رفتار، خوش اخلاق و خوش صحبت بود، اما معلوم شد که کلاهبردار است.  Y: خب، ظاهر می تواند فریبنده باشد.


A rolling stone gathers no moss

فردی که همیشه در حال تغییر شغل است مسئولیت‌های کمتری دارد، اما مشکل عدم وجود ثبات در زندگی نیز دارد.

Example: He was a bit of rolling stone before he got the job and settled down.

مثال: او قبل از اینکه این کار را به دست آورد و مستقر شود سختی‌های زیادی کشید.


A ship in the harbor is safe, but that is not what a ship is for

از منطقه آسایش خود خارج شوید تا رشد کنید و از پتانسیل خود استفاده کنید.

Example: I think your fears are unfounded. You should travel to Italy for the Model UN. I’m sure you’ll learn a lot. Remember, a ship in the harbor is safe, but that is not what a ship is for.

مثال: من فکر می‌کنم ترس شما بی‌اساس است. شما باید برای برنامه مدل سازمان ملل به ایتالیا سفر کنید. من مطمئن هستم که شما چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت. به یاد داشته باشید، جای کشتی در بندر، امن است اما کشتی نمی‌تواند از پستانسیل‌هایش استفاده کند.


A stitch in time saves nine

بهتر است به جای اینکه منتظر بمانید که مشکلات بدتر و بزرگتر شوند، بلافاصله با آن مقابله کنید.

Example: Because we anticipated and responded to the possible change in Facebook algorithm, the referral traffic to our website dropped much less than what happened to some of our competitors. A stitch in time saves nine.

مثال: از آنجا که ما تغییر احتمالی در الگوریتم فیس‌بوک را پیش‌بینی کرده بودیم و به آن پاسخ دادیم، کاهش ترافیک ارجاع به وب سایت ما بسیار کمتر از آنچه برای برخی از رقبای ما اتفاق می‌افتاد، شد. مشکلات را قبل از بزرگ شدن باید برطرف کرد.


As you sow, so you shall reap

اعمال شما – خوب یا بد – تعیین می‌کند که چه چیزی به دست می‌آورید.

Example: You’ve got entangled in few cases of fraud. That’s a result of your illegal get-rich-quick methods. You should have known as you sow, so you shall reap.

مثال: شما در چند مورد کلاهبرداری گرفتار شده‌اید. این نتیجه روش‌های غیرقانونی سریع ثروتمند شدن شماست. هرچیزی که می‌کارید همان را درو می‌کنید.


A thing begun is half done

یک شروع خوب، انجام بقیه پروژه را آسان‌تر می‌کند.

Example: He has already won first set in the match. I think he is on course to take this match. Well begun is half done, after all.

مثال: او قبلاً ست اول مسابقه را برده‌ است. فکر می‌کنم او در مسیر حضور در این مسابقه است. با یک شروع خوب نصف مسیر را رفته است.


Barking dogs seldom bite

افرادی که ظاهراً تهدیدآمیز به نظر می‌رسند به ندرت پیش می‌آید که بتوانند آسیب برسانند.

Example: X: I’m really scared to report delay in the project to the boss. His temper is so over the top. Y: I don’t think you should worry too much about it. Barking dogs seldom bite.

مثال: X: من واقعاً می‌ترسم که تاخیر در پروژه را به رئیس گزارش کنم. خلق و خوی خوب نیست. Y: من فکر نمی‌کنم که شما نباید زیاد در مورد آن نگران باشید. سگ‌های پارس می‌کنند به ندرت گاز می‌گیرند.


Be slow in choosing, but slower in changing

چیزها یا افراد را با دقت انتخاب کنید، اما زمانی که انتخاب کردید، برای مدت طولانی نگه داریدش.

Example: Don’t be hasty in picking friends, but once you make friends with someone, don’t change him/ her fast. You should be slow in choosing, but slower in changing.

مثال: در انتخاب دوستان عجله نکنید، اما وقتی با کسی دوست شدید، او را سریع عوض نکنید. شما باید در انتخاب کند باشید، اما در تغییر کندتر.


Beauty is in the eye of the beholder

چیزی که ممکن است برای یک نفر زیبا به نظر برسد، ممکن است برای دیگری به نظر نرسد.

Example: You may not like the curves of my new car, but then beauty is in the eye of the beholder.

مثال: ممکن است انحناهای ماشین جدید من را دوست نداشته باشید، اما از نظر من زیباست.


Beauty is only skin deep

شخصیت، عقل و سایر خصوصیات درونی انسان مهمتر از زیبایی ظاهری اوست.

Example: That gorgeous actress behaved so rudely with the driver – beauty is skin deep, after all.

مثال: آن هنرپیشه باشکوه با راننده بسیار بی‌ادبانه رفتار کرد – به هر حال ظاره زیبا نشان دهنده باطن زیبا نیست.


Beggars can’t be choosers

افرادی که به سخاوت دیگران وابسته هستند، نمی‌توانند چیزها را مطابق میل خود انتخاب کنند. آنها باید آنچه را که به آنها داده می‌شود بپذیرند.

Example: X: I borrowed this jacket from my friend, but it’s not one of his nice ones. Y: Well, but, beggars can’t be choosers.

مثال:‌X: من این ژاکت را از دوستم قرض گرفتم، اما یکی از کت‌های خوب او نیست. Y: خب، گداها انتخاب کننده نیست.


Best things in life are free

با ارزش‌‌ترین چیزها اغلب رایگان هستند.

Example: I feel so rejuvenated in clean air, sparkling water, and beautiful nature of the mountains. Often times, the best things in life are free.

مثال: من در هوای پاک، آب درخشان و طبیعت زیبای کوهستان احساس شادابی می‌کنم. اغلب اوقات، بهترین چیزها در زندگی رایگان هستند.


Better late than never

بهتر است چیزی را دیر به دست آورید (می‌خواهید) تا هرگز بدست نیاوردید.

Example: I’m sorry I’m late to the party, but better late than never, right?

مثال: متاسفم که دیر به مهمانی رسیدم، اما دیر کردن بهتر از هرگز نرسیدن است، درست است؟


Better to be poor and healthy rather than rich and sick

سلامتی مهم‌تر از پول است.

Example: The pharma tycoon has been in and out of hospital for the last two months because of kidney ailments. It’s better to be poor and healthy than rich and sick.

مثال: سرمایه دار داروسازی در دو ماه گذشته به دلیل بیماری‌های کلیوی در بیمارستان بستری و مرخص شده است. فقیر و سالم بودن بهتر از ثروتمند و بیمار بودن است.

Better to wear out than to rust out

فعال ماندن بهتر از بیکار ماندن است (عمدتاً برای افراد مسن استفاده می‌شود)

Example: X: Seeing your age, I wouldn’t recommend you to work so hard. Y: It’s better to wear out than to rust out.

مثال: X: با دیدن سن شما، به شما توصیه نمی‌کنم که اینقدر سخت کار کنید. Y: فرسوده شدن بهتر از زنگ زدگی است.


Blood is thicker than water

روابط با خانواده (یا خویشاوندان خونی) قوی‌تر از سایر روابط است.

Example: My friends invited me for the picnic on Sunday, but I have to go to my cousin’s birthday instead. Blood is thicker than water, isn’t it?

مثال: دوستانم من را برای پیک نیک دعوت کردند، اما من باید به جای آن به جشن تولد پسر عمویم بروم نزدیکان در الویت هستند، اینطور نیست؟


Cleanliness is next to Godliness

پاکیزگی نشانه خوبی است، فضیلتی بزرگ.

Example: Keep yourself clean, after all cleanliness is next to Godliness.

مثال: خودت را پاک نگه‌دار، بالاخره پاکیزگی از فضایل بزرگ است.

Clothes do not make the man

شخصیت یک فرد را نمی‌توان از روی لباس و ظاهر او قضاوت کرد.

Example: X: I can’t believe he has been charged for insider trading. He always seemed so professional and impeccable. Y: Well, clothes don’t make the man.

مثال: X: من نمی‌توانم باور کنم که او به دلیل معاملات داخلی متهم شده است. او همیشه بسیار حرفه‌ای و بی‌عیب و نقص به نظر می‌رسید. Y: خب، شخصیت یک فرد را نمی‌توان از روی لباس و ظاهر او قضاوت کرد.


Cowards die many times before their deaths

ترسوها بارها در زندگی قبل از مرگ هزار بار مرگ را به چشم می‌بینند.

Example: X: He is constantly worried about the security of his job, and I don’t think he’ll pursue his true interests. Y: He exemplifies the saying ‘cowards die many times before their deaths’.

مثال: X: او دائماً نگران امنیت شغل خود است و من فکر نمی‌کنم که به دنبال علایق واقعی خود باشد. Y: او این جمله را مثال می‌زند که «بزدل‌ها قبل از مرگ بارها می‌میرند».


Cross the stream where it is shallowest

انجام کارها به ساده‌ترین شکل ممکن.

Example: Let’s just cross the stream where it is shallowest and find a spot that you can pull right in to.

مثال: بیایید ساده‌ترین مسیر برویم و نقطه‌ای را پیدا کنیم که بتوانید مستقیماً به آن بروید.


Curiosity killed the cat

تحقیق در مورد کار دیگران می‌تواند خطرناک باشد. آدم باید به کار خودش فکر کنه.

Example: I know curiosity killed the cat, but I can’t stop the investigation until I know where the donations are really going.

مثال: می‌دانم که کنجکاوی گربه را کشته است، اما نمی‌توانم تحقیقات را متوقف کنم تا زمانی که ندانم کمک‌های مالی واقعاً به کجا می‌رود.

curiosity killed the cat.


Curses, like chickens, come home to roost

عواقب انجام نادرست همیشه به دنبال خطاکار است.

Example: Politicians can fool some people some of the time, but in the end, chickens come home to roost.

مثال: سیاستمداران می‌توانند بعضی وقت‌ها بعضی‌ها را گول بزنند، اما جوجه رو آخر پاییز می‌شمرند.


Discretion is the better part of valor

عاقلانه است که مراقب باشیم و شجاعت بی‌مورد نشان ندهیم.

Example: Son: Can I go hand gliding with my friends? Father: No. Son: But they’ll say I’m a chicken if I don’t go! Father: Discretion is the better part of valor, and I’d rather have them call you chicken than risk your life.

مثال: پسر: آیا می‌توانم با دوستانم به پرواز درآیم؟ پدر: نه. پسر: اما اگر نروم می‌گویند من مرغم! پدر: احتیاط بهترین بخش شجاعت است، و من ترجیح می‌دهم تو را مرغ صدا کنند تا اینکه جانت را به خطر بیندازند.


Don’t bite off more than you can chew.

بیش از توان خود مسئولیت نپذیرید.

Example: I bit off more than I can chew when I said ‘yes’ to my boss for another project.

مثال: وقتی برای پروژه دیگری به رئیسم «بله» گفتم، بیشتر از چیزی که بتوانم انجام بدهم، مسئولیت قبول کردم.


Don’t bite the hand that feeds you

نسبت به کسی که به شما کمک کرده یا از او مزایایی کسب کرده‌اید بد رفتار نکنید، زیرا ممکن است در آینده این مزایا را از دست بدهید.

Example: Don’t bite the hand that feeds you by talking ill of your mentor for such a small thing. If he distances himself from you or talk bad about you, it can hurt you bad.

مثال: دستی را گاز نگیرید که به شما غذا می‌دهد. اگر او از شما فاصله بگیرد یا در مورد شما بد صحبت کند، ممکن است به شما صدمه بزند.


Don’t blow your own trumpet

شما باید از صحبت با افتخار از دستاوردها و موفقیت‌های خود در مقابل دیگران اجتناب کنید.

Example: Don’t blow your own trumpet by talking of who your clients are and how much money you make every month.

مثال: در مورد اینکه مشتریان شما چه کسانی هستند و هر ماه چقدر پول در می‌آورید، نمی‌خواهد جار بزنید.

Don’t cast pearls before swine

چیزی با ارزش را به کسی که ارزشی برای آن قائل نیست پیشنهاد ندهید.

Example: To serve them French cuisine is like casting pearls before swine.

مثال: سرو کردن غذاهای فرانسوی مانند ریختن مروارید پیش خوک است.


Don’t count your chickens before they hatch

بر اساس رویدادهای آینده که ممکن است اصلاً اتفاق نیفتند، برنامه‌ریزی نکنید.

Example: X: I’ve to prepare for my campaign. Y: But you haven’t been nominated yet. Don’t count your chickens before they hatch.

مثال:  X: من باید برای کمپین خود آماده شوم. Y: اما شما هنوز نامزد نشده‌اید. جوجه‌های خود را قبل از بیرون آمدن، نشمارید.


Don’t cross a bridge until you come to it

با موقعیتی که اتفاق می‌افتد کنار بیایید و از قبل نگران آن نباشید.

Example: I know you’re worried about the mortgage payment in January, but don’t cross the bridge till you come to it.

مثال: می‌دانم که شما نگران پرداخت وام مسکن در ژانویه هستید، اما تا زمانی که به آن نرسیدید نگرانش نباشید.


Don’t judge a book by its cover

همانطور که نمی‌توانید فقط با نگاه کردن به جلد کتاب درباره آن نظری ایجاد کنید، نمی‌توانید از ظاهر بیرونی یک نفر (یا چیزی) در مورد او نظر دهید.

Example: He seems a bit jerk to me, but, hey, you never know. He may be good. You shouldn’t judge a book by its cover.

مثال: او به نظر من کمی احمق به نظر می‌رسد، اما، شما هرگز نمی‌فهمید. او ممکن است خوب باشد. شما نباید یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت کنید.


Don’t kill the goose that lays the golden eggs

اگر غازی را که تخم‌های طلایی می‌گذارد را بکشید، چیزی را از بین می‌برید که پول زیادی برای شما دارد.

Example: Tourists come to this city mainly to see this monument. By opening it to commercial use, the city council may kill the goose that lays golden e

مثال: گردشگران عمدتاً برای دیدن این بنای تاریخی به این شهر می‌آیند. با باز کردن آن برای استفاده تجاری، شورای شهر ممکن است غازی را که تخم طلایی می‌گذارد بکشند.


ضرب المثل انگلیسی

NOEnglishFarsi
۱When money speaks, the truth remains silent.وقتی پول حرف می‌زنه، حقیقت سکوت می‌کنه.
۲.When pigs flyوقت گل نی
۳.When hell freezes overوقت گل نی
۴.From A to Zاز سیر تا پیاز
۵.A snake in the grassمار خوش خط و خال
۶.The pen is mightier than the swordقلم بر شمشیر پیروز است
۷ .To be under the weatherحالم خوب نیست
۸ .Add fuel to the fireآتیش بیار معرکه
۹.The apple never falls far from the treeتره به بذرش می ره
۱۰.Barking up the wrong treeاین گوری که گریه می کنی سرش، مرده نداره
۱۱.Another day, another dollarروز از نو، روزی از نو
۱۲What is past, is past.گذشته‌ها گذشته
۱۳.When in doubt, do nothingروزه‌ی شک‌دار نگیر.
۱۴Dreams go by contraries.خواب ظن چپه.
۱۵Birds of a feather, flock together.کبوتر با کبوتر باز با باز.
۱۶There is no place like home.هیچ‌جا خونه‌ی آدم نمی‌شه.
۱۷Too many cooks, spoil the broth.آشپز که دو تا شد، آش یا شور می‌شه یا بی‌نمک.
۱۸Don’t bite off more than you can chew.لقمه‌ی گنده‌تر از دهنت برندار.
۱۹Don’t cry over spilled milk.آبی که ریخته دیگه جمع نمی‌شه.
۲۰Don’t put off for tomorrow what you can do today.کار امروز به فردا میافکن.
۲۱The first step is always the hardest.اولین همیشه سخت‌ترین قدمه.
۲۲Barking dogs, seldom bite.سنگ بزرگ علامت نزدنه.
۲۳Old habits die hard.ترک عادت موجب مرض است.
۲۴Beauty is in the eye of the beholder.علف باید به دهن بزی شیرین بیاد.
۲۵A friend in need, is a friend indeed.دوست آن است که گیرد دست دوست.
۲۶Haste makes waste.عجله کار شیطونه.
۲۷The grass is always greener on the other side of the fence.مرغ همسایه غازه.
۲۸Nothing hurts like the truth.حقیقت تلخه.
۲۹When the dust has settled.وقتی آبا از آسیاب افتاد.
۳۰A word before is worth two after.جنگ اول به از صلح آخر.
۳۱What goes around comes around.از هر دست بدی، از همون دست می‌گیری.
۳۲Whatever comes up is welcomed.هر چه پیش آید خوش آید.
۳۳Ask much to have a little.به مرگ بگیر تا به تب راضی بشه.
۳۴Always have two strings to your bow.کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کنه.
۳۵All abroad and nothing at home.جیب خالی، پز عالی.
۳۶Much coin, much care.هر که بامش بیش، برفش بیشتر.
۳۷A bird in hand is worth two in the bush.سیلی نقد به از حلوای نسیه‌ست.
۳۸The sky will not fall in.آب از آب تکان نخواهد خورد.
۳۹No pain, no gain.نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.
۴۰Where there is a will there is a wayخواستن توانستن است.
۴۱To beat a dead horse.آب تو هاون کوبیدن.
۴۲Money doesn’t grow on trees.پول علف خرس نیست.
۴۳After death, the doctor.نوش‌دارو بعد از مرگ سهراب.
۴۴When in Rome, do as the Romans do.خواهی نشوی رسوا، هم‌رنگ جماعت شو.
۴۵His days are numbered.پیمانه‌اش پر شده.
۴۶All roads lead to Rome.هر جا بری آسمون همین رنگه.
۴۷Fish in troubled waters.از آب گل‌آلود ماهی گرفتن
۴۸Everyone is in the same boat.تر و خشک با هم می‌سوزن.
۴۹Easy come, easy go.باد آورده رو باد می‌بره.
۵۰No news is good news.بی خبری خوش خبریه.
۵۱All is well that ends well.شاهنامه آخرش خوشه.
۵۲Actions speak louder than words.دو صدا گفته چون نیم کردار نیست.
۵۳All that glitters isn’t gold.هر گردی گردو نیست.
۵۴Better late than never.دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
۵۵The blind leading the blind.کوری عصاکش کور دگر شود.
۵۶Don’t count your chickens before they hatch.جوجه رو آخر پاییز میشمرن.
۵۷The pot calling the kettle black.دیگ به دیگ می‌گه روت سیاه.
۵۸Don’t look a gift horse in the mouth.دندون اسب پیشکشی را نمی‌شمردند.
۵۹It takes two to tango.یه دست صدا نداره.
۶۰Seeking water in the sea.آب در کوزه و ما تشنه‌لبان می‌گردیم.
۶۱To get up on the wrong side of bed.از دنده چپ بلند شده.
۶۲Light come, light go.باد آورده رو باد می‌بره.
۶۳Don’t judge a book by its cover.کسی رو از روی ظاهر قضاوت نکن.
۶۴To have a finger in every pie.نخود هر آشی شدن
۶۵There is no smoke without a fire.تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.
۶۶To fall from the frying pan into the fire.از چاله توی چاه افتادن
۶۷A burnt child, dreads the fire.مارگزیده از ریسمون سیاه و سفید می‌ترسه.
۶۸Harp on one string.پا توی یه کفش کردن.
۶۹You can’t have your cake and eat it, too.هم خر رو می‌خوای هم خرما رو!
۷۰You may end him but you’ll not mend him.توبه گرگ مرگه.
۷۱You pay your money and you take your chance.هر چقدر پول بدی، همون‌قدر آش می‌خوری.
۷۲You want something done right, do it yourself.کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.
۷۳You can’t keep a man down.خواستن توانستن است.
۷۴See no evil, hear no evil, speak no evil.شتر دیدی، ندیدی.
۷۵I am scrapping the bottom of the barrel.کفگیرم به ته دیگ خورده.
۷۶You must lie on the bed you have made.خود کرده را تدبیر نیست.
۷۷You are a backseat driver.کنار گود نشستی می‌گی لنگش کن.
۷۸You may know by a handful the whole sack.مشت نمونه‌ی خرواره.
۷۹You can’t dance at two weddings.نمی‌تونی با یه دست دو تا هندوانه برداری.
۸۰You can’t mend a broken egg.آبی که ریخته رو نمی‌تونی جمع کنی.
۸۱Your wish is my command.از تو به یک اشارت، از من به سر دویدن.
۸۲You must grin and bear it.باید بسوزی و بسازی.
۸۳Slow and steady wins the race.رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
۸۴One swallow doesn’t make summerبا یه گل بهار نمیشه!

ضرب المثل های انگلیسی کوتاه

1. A bird in the hand is worth two in the bush.

ترجمه: سیلی نقد به از حلوای نسیه.

معنی: بهتر است چیزی را که در حال حاضر دارید، رها نکنید به امید به دست آوردن چیز بهتر در آینده.

2. Actions speak louder than words.

ترجمه: دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

معنی: اعمال و رفتار انسان مهمتر از حرفها و گفتار او هستند.

3. All good things must come to an end.

ترجمه: هر (چیز) خوشی را پایانی است.

معنی: هیچ چیز دائمی نیست و هر چیز خوشی بالاخره به پایان می‌رسد.

4. All’s well that ends well.

ترجمه: چیزی خوش است که پایانش خوش باشد.

معنی: اگرچه ممکن است در طول مسیر مشکلاتی وجود داشته باشد، اما اگر نتیجه نهایی خوب باشد، همه چیز خوب است.

5. A fool and his money are soon parted.

ترجمه: فرد احمق پولش (همه چیزش) را زود از دست می دهد.

معنی: افراد احمق به راحتی پول خود را از دست می دهند.

6. A journey of a thousand miles begins with a single step.

ترجمه: سفر طولانی با یک قدم شروع می شود.

معنی: برای رسیدن به اهداف بزرگ، باید از قدم های کوچک شروع کرد.

7. A leopard can’t/doesn’t change its spots.

ترجمه: توبه گرگ مرگ است.

معنی: افراد به سختی می توانند ذات و شخصیت خود را تغییر دهند.

8. Look before you leap.

ترجمه: قبل از پریدن، نگاه کن.

معنی: قبل از انجام هر کاری، به عواقب آن فکر کنید.

9. No pain, no gain.

ترجمه: بدون درد، سودی نیست.

معنی: برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت، باید تلاش و سختی کشید.

10. Practice makes perfect.

ترجمه: تکرار، مکرر، کار را بی عیب و نقص کند.

معنی: با تمرین و ممارست می توان در هر کاری مهارت پیدا کرد.sharemore_vert

11. The early bird catches the worm.

ترجمه: سحرخیز باش تا کامروا شوی.

معنی: کسانی که زود از خواب بیدار می شوند، فرصت های بیشتری برای موفقیت دارند.

12. The grass is always greener on the other side.

ترجمه: مرغ همسایه غاز است.

معنی: انسان ها تمایل دارند به چیزهایی که دارند، قانع نباشند و همیشه به دنبال چیزهای بهتر باشند.

13. There is no smoke without fire.

ترجمه: تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها.

معنی: شایعات و حرف و حدیث ها معمولا بدون دلیل به وجود نمی آیند.

14. Too many cooks spoil the broth.

ترجمه: آشپز که زیاد شود، آش شور می شود.

معنی: دخالت بیش از حد افراد در انجام یک کار، می تواند باعث خراب شدن آن کار شود.

15. What goes around comes around.

ترجمه: دیر یا زود، هر چه که بکنی به خودت برمی گردد.

معنی: اعمال انسان ها در نهایت به خودشان باز می گردد.

16. You can’t judge a book by its cover.

ترجمه: از روی ظاهر قضاوت نکن.

معنی: ظاهر انسان ها همیشه نشان دهنده شخصیت و ذات آنها نیست.

17. You can’t make an omelet without breaking a few eggs.

ترجمه: برای رسیدن به موفقیت، باید گاهی اوقات فداکاری کرد.

معنی: برای رسیدن به اهداف بزرگ، ممکن است لازم باشد از برخی چیزها بگذریم.

18. You can’t teach an old dog new tricks.

ترجمه: آدم پیر را نمی توان عوض کرد.

معنی: تغییر عادات و رفتار افراد مسن دشوار است.

19. You never know what you’ve got until it’s gone.

ترجمه: قدر عافیت را کسی داند که به مصیبت گرفتار آید.

معنی: انسان ها تا زمانی که چیزی را از دست ندهند، قدر آن را نمی دانند.

20. You reap what you sow.

ترجمه: هر چه بکنی، همان را درو می‌کنی.

معنی: اعمال انسان ها در نهایت به خودشان باز می گردد.


ضرب المثل انگلیسی خنده دار

کنایه ها و ضرب المثل های انگلیسی

بفرمایید به انگلیسی
بفرمایید به انگلیسی

1. A bird in the hand is worth two in the bush.

ترجمه: سیلی نقد به از حلوای نسیه.

معنی: بهتر است چیزی را که در حال حاضر دارید، رها نکنید به امید به دست آوردن چیز بهتر در آینده.

2. Actions speak louder than words.

ترجمه: دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

معنی: اعمال و رفتار انسان مهمتر از حرفها و گفتار او هستند.

3. All good things must come to an end.

ترجمه: هر (چیز) خوشی را پایانی است.

معنی: هیچ چیز دائمی نیست و هر چیز خوشی بالاخره به پایان می‌رسد.

4. All’s well that ends well.

ترجمه: چیزی خوش است که پایانش خوش باشد.

معنی: اگرچه ممکن است در طول مسیر مشکلاتی وجود داشته باشد، اما اگر نتیجه نهایی خوب باشد، همه چیز خوب است.

5. A fool and his money are soon parted.

ترجمه: فرد احمق پولش (همه چیزش) را زود از دست می دهد.

معنی: افراد احمق به راحتی پول خود را از دست می دهند.

6. A journey of a thousand miles begins with a single step.

ترجمه: سفر طولانی با یک قدم شروع می شود.

معنی: برای رسیدن به اهداف بزرگ، باید از قدم های کوچک شروع کرد.

7. A leopard can’t/doesn’t change its spots.

ترجمه: توبه گرگ مرگ است.

معنی: افراد به سختی می توانند ذات و شخصیت خود را تغییر دهند.

8. Look before you leap.

ترجمه: قبل از پریدن، نگاه کن.

معنی: قبل از انجام هر کاری، به عواقب آن فکر کنید.

9. No pain, no gain.

ترجمه: بدون درد، سودی نیست.

معنی: برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت، باید تلاش و سختی کشید.

10. Practice makes perfect.

ترجمه: تکرار، مکرر، کار را بی عیب و نقص کند.

معنی: با تمرین و ممارست می توان در هر کاری مهارت پیدا کرد.

11. The early bird catches the worm.

ترجمه: سحرخیز باش تا کامروا شوی.

معنی: کسانی که زود از خواب بیدار می شوند، فرصت های بیشتری برای موفقیت دارند.

12. The grass is always greener on the other side.

ترجمه: مرغ همسایه غاز است.

معنی: انسان ها تمایل دارند به چیزهایی که دارند، قانع نباشند و همیشه به دنبال چیزهای بهتر باشند.

13. There is no smoke without fire.

ترجمه: تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها.

معنی: شایعات و حرف و حدیث ها معمولا بدون دلیل به وجود نمی آیند.

14. Too many cooks spoil the broth.

ترجمه: آشپز که زیاد شود، آش شور می شود.

معنی: دخالت بیش از حد افراد در انجام یک کار، می تواند باعث خراب شدن آن کار شود.

15. What goes around comes around.

ترجمه: دیر یا زود، هر چه که بکنی به خودت برمی گردد.

معنی: اعمال انسان ها در نهایت به خودشان باز می گردد.

16. You can’t judge a book by its cover.

ترجمه: از روی ظاهر قضاوت نکن.

معنی: ظاهر انسان ها همیشه نشان دهنده شخصیت و ذات آنها نیست.

17. You can’t make an omelet without breaking a few eggs.

ترجمه: برای رسیدن به موفقیت، باید گاهی اوقات فداکاری کرد.

معنی: برای رسیدن به اهداف بزرگ، ممکن است لازم باشد از برخی چیزها بگذریم.

18. You can’t teach an old dog new tricks.

ترجمه: آدم پیر را نمی توان عوض کرد.

معنی: تغییر عادات و رفتار افراد مسن دشوار است.

19. You never know what you’ve got until it’s gone.

ترجمه: قدر عافیت را کسی داند که به مصیبت گرفتار آید.

معنی: انسان ها تا زمانی که چیزی را از دست ندهند، قدر آن را نمی دانند.

Harp on one string .

پا توی یک کفش کردن


They will never go in double harness

آبشان تو یک جوی نمیرود


Neither extreme is good

میانه روی بهترین کارهاست


Cut your coat according to your cloth

پایت را به اندازه گلیمت دراز کن 


A great ship must have deep water

هرکه بامش بیش برفش بیشتر


Action speak louder than words

دو صد گفته چون نیم کردار نیست


Better a lock than doubt

در را قفل کن همسایه ات را دزد نکن


He that seeks finds

جوینده یابنده است

بلایای طبیعی در انگلیسی
بلایای طبیعی در انگلیسی

Speaks the truth and shame the devill

آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است


ضرب المثل های انگلیسی درباره زندگی

1. Life is a journey, not a destination.

ترجمه: زندگی سفر است، نه مقصد.

معنی: مهمتر از رسیدن به اهداف، لذت بردن از مسیر زندگی است.

2. Life is what happens when you’re busy making other plans.

ترجمه: زندگی آنچه است که وقتی در حال برنامه ریزی دیگری هستید، اتفاق می افتد.

معنی: همیشه همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود و باید برای اتفاقات غیرمنتظره آماده بود.

3. The best is yet to come.

ترجمه: بهترین ها هنوز در راهند.

معنی: همیشه امید به آینده وجود دارد و نباید از سختی ها ناامید شد.

4. Every cloud has a silver lining.

ترجمه: هر ابری نقطه نقره ای دارد.

معنی: در هر سختی و مشکلی، یه نفع و فرصتی هم وجود دارد.

5. When life gives you lemons, make lemonade.

ترجمه: از فرصت هایی که بدست می آوری خوب استفاده کن.

معنی: از مشکلات و سختی ها می توان به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت استفاده کرد.

6. Life is short, so live it to the fullest.

ترجمه: زندگی کوتاه است، پس آن را کامل زندگی کنید.

معنی: باید از هر لحظه زندگی لذت برد و فرصت ها را از دست نداد.

7. You can’t make an omelet without breaking a few eggs.

ترجمه: برای رسیدن به موفقیت، باید گاهی اوقات فداکاری کرد.

معنی: برای رسیدن به اهداف بزرگ، ممکن است لازم باشد از برخی چیزها بگذریم.

8. It’s not how much you have, but how much you enjoy that makes happiness.

ترجمه: خوشبختی به داشتن چیزهای زیاد نیست، بلکه به لذت بردن از چیزهایی است که داریم.

معنی: قناعت و شکرگزاری از داشته ها، رمز خوشبختی است.

9. The only thing that is constant is change.

ترجمه: تنها چیزی که دائمی است، تغییر است.

معنی: باید خودمان را برای تغییر آماده کنیم و از آن نترسیم.

10. The best way to predict the future is to create it.

ترجمه: بهترین راه برای پیش بینی آینده، ساختن آن است.

معنی: با تلاش و برنامه ریزی می توانیم آینده خودمان را رقم بزنیم.

11. Life is 10% what happens to us and 90% how we react to it.

ترجمه: زندگی 10% اتفاقاتی است که برای ما می افتد و 90% نحوه

معنی: ما می توانیم با انتخاب نحوه واکنش به اتفاقات، زندگی خودمان را کنترل کنیم

12. Live each day as if it were your last.

ترجمه: هر روز را طوری زندگی کن که انگار آخرین روز زندگی ات است.

معنی: باید از هر لحظه زندگی لذت برد و فرصت ها را از دست نداد.

13. Age is just a number.

ترجمه: سن فقط یک عدد است.

معنی: مهمتر از سن، احساس و روحیه جوانی است.

14. It’s never too late to start over.

ترجمه: هرگز برای شروع دوباره دیر نیست.

معنی: همیشه برای تغییر و پیشرفت فرصت وجود دارد.

15. The only person you are destined to become is the person you decide to be.

ترجمه: تنها کسی که شما注定 می شوید بشوید، کسی است که خودتان تصمیم می گیرید باشید.

معنی: سرنوشت ما در دستان خودمان است و می توانیم آینده خودمان را رقم بزنیم.

16. The best way to find yourself is to lose yourself in the service of others.

ترجمه: بهترین راه برای پیدا کردن خود، گم شدن در خدمت به دیگران است.

معنی: با کمک به دیگران می توانیم به خودشناسی برسیم و معنای زندگی را پیدا کنیم.

17. Happiness is not something ready made. It comes from your own actions.

ترجمه: خوشبختی چیز آماده ای نیست، بلکه از اعمال خودمان به وجود می آید.

معنی: با تلاش و کوشش می توانیم به خوشبختی برسیم.

18. The greatest glory in living lies not in never falling, but in rising every time we fall.

ترجمه: بزرگترین افتخار در زندگی، در نیافتادن نیست، بلکه در بلند شدن هر بار که می افتیم است.

معنی: مهمتر از شکست نخوردن، درس گرفتن از شکست ها و دوباره تلاش کردن است.

19. It’s not about waiting for the storm to pass, it’s about learning to dance in the rain.

ترجمه: مهم نیست که منتظر بمانیم تا طوفان بگذرد، مهم این است که یاد بگیریم در باران برقصیم.

معنی: باید با مشکلات و سختی ها روبرو شویم و از آنها به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت استفاده کنیم.

20. Life is what you make it.

ترجمه: زندگی همان چیزی است که خودت آن را می سازی.

معنی: ما مسئول زندگی خودمان هستیم و می توانیم آن را به پیش ببریم .

ضرب المثل های انگلیسی درباره زمان

1. Time is money.

ترجمه: وقت طلاست.

معنی: زمان با ارزش است و باید از آن به طور مفید استفاده کرد.

2. Time waits for no man.

ترجمه: زمان منتظر هیچ‌کس نمی‌ماند.

معنی: فرصت ها به سرعت از دست می روند و باید از آنها استفاده کرد.

3. A stitch in time saves nine.

فضا و سیاره ها به انگلیسی
فضا و سیاره ها به انگلیسی

ترجمه: پیشگیری بهتر از درمان است.

معنی: با حل مشکلات کوچک در زمان مناسب، می توان از مشکلات بزرگتر در آینده جلوگیری کرد.

4. Procrastination is the thief of time.

ترجمه: تنبلی دزد زمان است.

معنی: به تعویق انداختن کارها باعث از دست رفتن فرصت ها و پشیمانی در آینده می شود.

5. Never put off until tomorrow what you can do today.

ترجمه: کار امروز را به فردا نینداز.

معنی: باید از فرصت ها استفاده کرد و کارها را به تعویق نیانداخت.

6. Time heals all wounds.

ترجمه: زمان شفا دهنده بزرگی است.

معنی: با گذشت زمان، درد و غم و اندوه از بین می رود.

7. Time is a great teacher.

ترجمه: زمان بهترین آموزگار است.

معنی: با گذشت زمان و تجربه، می توان چیزهای زیادی آموخت.

8. There is a time for everything.

ترجمه: برای هر کاری زمانی هست.

معنی: باید برای انجام هر کاری زمان مناسب آن را انتخاب کرد.

9. You can’t turn back the clock.

ترجمه: نمی توان زمان را به عقب برگرداند.

معنی: باید از گذشته درس گرفت و به آینده نگاه کرد.

10. Make hay while the sun shines.

ترجمه: از فرصت ها استفاده کن.

معنی: باید از فرصت ها استفاده کرد و آنها را از دست نداد.

11. Time flies.

ترجمه: زمان به سرعت می گذرد.

معنی: باید از زمان به طور مفید استفاده کرد و فرصت ها را از دست نداد.

12. Time is of the essence.

ترجمه: زمان بسیار مهم است.

معنی: در برخی از موارد، انجام سریع کارها بسیار راحت تر است .

13. A watched pot never boils.

ترجمه: دیگِ تحت نظر هرگز به جوش نمی آید.

معنی: اگر منتظر چیزی باشیم، زمان به کندی می گذرد.

14. Early to bed and early to rise makes a man healthy, wealthy, and wise.

ترجمه: سحرخیزی، سلامتی، ثروت و خرد به ارمغان می آورد.

معنی: کسانی که زود از خواب بیدار می شوند، از مزایای زیادی در زندگی برخوردار می شوند.

15. A moment’s delay may lose a lifetime’s opportunity.

ترجمه: یک لحظه تأخیر ممکن است فرصتی یک عمر را از بین ببرد.

معنی: باید از فرصت ها استفاده کرد و آنها را از دست نداد.

16. Tomorrow is another day.

ترجمه: فردا روز دیگری است.

معنی: اگر امروز در انجام کاری موفق نشدیم، می توانیم فردا دوباره تلاش کنیم.

17. Time is the soul of business.

ترجمه: زمان در تجارت بسیار مهم است.

معنی: در دنیای تجارت، انجام سریع و دقیق کارها بسیار مهم است.

18. He who hesitates is lost.

ترجمه: کسی که تردید کند، فرصت را از دست می دهد.

معنی: در برخی از موارد، باید سریع تصمیم گرفت و عمل کرد.

19. Strike while the iron is hot.

ترجمه: وقتی که آهن داغ است، آن را بُکُش.

معنی: باید از فرصت ها استفاده کرد و آنها را از دست نداد.

20. The early bird catches the worm.

ترجمه: سحرخیز باش تا کامروا شوی.

معنی: کسانی که زود از خواب بیدار می شوند، فرصت های بیشتری برای موفقیت دارند.

سوالات متداول ضرب‌المثل‌های انگلیسی

ضرب المثل چیست؟

ضرب المثل جمله ای کوتاه، عاقلانه و سنتی است که در زبان عامیانه به کار می رود و معمولا معنای اخلاقی یا آموزشی دارد.

چرا از ضرب المثل استفاده می کنیم؟

ضرب المثل ها به ما کمک می کنند تا با استفاده از جملات کوتاه و به یاد ماندنی، مفاهیم عمیق و پیچیده را به طور واضح و آسان بیان کنیم.

معروف ترین ضرب المثل های انگلیسی کدامند؟

Time is money. (وقت طلاست)
A stitch in time saves nine. (پیشگیری بهتر از درمان است)
Look before you leap. (قبل از پریدن، نگاه کن)
The early bird catches the worm. (سحرخیز باش تا کامروا شوی)
Practice makes perfect. (تکرار، مکرر، کار را بی عیب و نقص کند)

چگونه می توانم از ضرب المثل ها در زبان انگلیسی استفاده کنم؟

معنی دقیق ضرب المثل را یاد بگیرید.
در موقعیت مناسب از ضرب المثل استفاده کنید.
تلفظ صحیح ضرب المثل را یاد بگیرید.

آیا استفاده از ضرب المثل ها در زبان انگلیسی ضروری است؟

استفاده از ضرب المثل ها در زبان انگلیسی ضروری نیست، اما می تواند به شما کمک کند تا زبان انگلیسی خود را قوی تر و جذاب تر کنید.

5/5 - (4 امتیاز)

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری مقاله در: