سال نو، فرصتی نو!  20% تخفیف ویژه کلاس‌های زبان رادتایم

آموزش کامل وسایل خانه به انگلیسی + مثال و ویدیو

آموزش کامل وسایل خانه به انگلیسی

وسایل خانه به انگلیسی

یادگیری نام وسایل خانه به زبان انگلیسی، یکی از پایه‌ای‌ترین و کاربردی‌ترین بخش‌های آموزش زبان است. از اتاق خواب و آشپزخانه گرفته تا حمام و اتاق نشیمن، هر کدام پر از اشیاء و ابزارهایی هستند که دانستن نام آن‌ها به انگلیسی، به ما کمک می‌کند در مکالمات روزمره، سفر، یا زندگی در محیط‌های انگلیسی‌زبان راحت‌تر ارتباط برقرار کنیم. در این مقاله، به صورت دسته‌بندی شده و همراه با ترجمه فارسی، پرکاربردترین وسایل خانه را به انگلیسی یاد می‌گیریم.

برای یادگیری بهتر، وسایل خانه به صورت موضوعی تقسیم‌بندی شدند:

  • 🛋️ وسایل اتاق نشیمن (Living Room Items): مانند Sofa، TV، Lamp
  • 🛏️ وسایل اتاق خواب (Bedroom Items): مانند Bed، Pillow، Wardrobe
  • 🍽️ وسایل آشپزخانه (Kitchen Items): مانند Fridge، Spoon، Oven
  • 🧹 وسایل نظافت خانه (Cleaning Supplies): مانند Mop، Broom، Detergent
  • 🛁 وسایل حمام (Bathroom Items): مانند Shampoo، Towel، Toothbrush
  • 👶 وسایل اتاق کودک (Baby Room Items): مانند Diaper، Crib، Teddy Bear
  • 🪑 مبلمان و اشیاء منزل (Furniture & Objects): مانند Table، Chair، Curtain
  • 🖼️ وسایل دکوری خانه (Decorative Items): مانند Vase، Picture Frame، Wall Clock
  • 🏠 بخش‌های مختلف خانه (Parts of the House): مانند Kitchen، Garden، Bathroom
آموزشگاه زبان رادتایم در تهران
آموزشگاه زبان رادتایم در تهران

لوازم آشپزخانه به زبان انگلیسی (Kitchen Appliances)

کلمات و اصطلاحات آشپزی به انگلیسی
کلمات و اصطلاحات آشپزی به انگلیسی

آشپزخانه یکی از پرکاربردترین بخش‌های هر خانه است که وسایل و ابزارهای متنوعی را در خود جای داده است. شناخت نام انگلیسی لوازم آشپزخانه، به‌خصوص برای یادگیری زبان، مهاجرت، یا خرید آنلاین بسیار مفید است. در جدول زیر پرکاربردترین وسایل آشپزخانه به همراه معادل انگلیسی آن‌ها آورده شده است:

فارسیانگلیسی
قهوه‌سازCoffee maker
چای‌سازTea maker
توسترToaster
مایکروویوMicrowave
یخچالRefrigerator
مخلوط‌کنBlender
همزنMixer
پلوپزRice cooker
زودپزPressure cooker
کتریKettle
کتری برقیElectric kettle / Hot pot
اجاق گازStove / Oven
هود آشپزخانهCooker hood / Range hood
پیشخوان آشپزخانهKitchen counter
ترازوی آشپزخانهKitchen scale
ماشین ظرفشوییDishwasher
سینک ظرفشوییSink
میز غذاخوریDinner table
کابینتCabinet
کشوDrawer
قفسه آشپزخانهCupboard
گریلGrill
سطل پدالیPedal bin
مایع ظرفشوییDish soap

لوازم الکترونیکی خانه به زبان انگلیسی (Home Appliances)

لوازم برقی یا مکانیکی مورد استفاده در خانه، در زبان انگلیسی Home Appliances نامیده می‌شوند. در ادامه لیستی از پرکاربردترین وسایل برقی خانگی را مشاهده می‌کنید:

فارسیانگلیسی
قهوه‌سازCoffee maker
مخلوط‌کنBlender
همزنMixer
توسترToaster
مایکروویوMicrowave
پلوپزRice cooker
زودپزPressure cooker
اجاق گازStove
فرOven
ماشین لباسشوییWashing machine
ماشین ظرفشوییDishwasher
خشک‌کن لباسClothes dryer
یخچالRefrigerator
جارو برقیVacuum cleaner
پنکه برقیElectric fan
کولر گازیAir conditioner
چراغLamp
لامپLight bulb
فانوسLantern
چراغ قوهTorch
اتوClothes iron
مته برقیElectric drill
گیتار الکتریکیElectric guitar
تلویزیونTelevision
بلندگوSpeaker

بیشتر بخوانید :

لیست کامل ابزارآلات به انگلیسی + مثال و ویدیو

آموزش اسامی حیوانات به انگلیسی برای کودکان

زمان حال ساده در زبان انگلیسی + گرامر، مثال با جمله

گرامر و کاربرد the در زبان انگلیسی و چه زمانی باید استفاده شود؟

سلام به انگلیسی انواع سلام و احوالپرسی به انگلیسی 

تفاوت get و take در زبان انگلیسی با مثال: کدام را باید استفاده کنیم؟

جملات انگلیسی برای شروع مکالمه | جملات کاربردی برای شروع مکالمه انگلیسی


مثال لوازم آشپزخانه به زبان انگلیسی

1. قهوه‌ساز (Coffee maker)

جمله: I use the coffee maker every morning to make coffee.
ترجمه: من هر صبح از قهوه‌ساز برای درست کردن قهوه استفاده می‌کنم.

2. چای‌ساز (Tea maker)

جمله: This tea maker makes the best tea.
ترجمه: این چای‌ساز بهترین چای را می‌سازد.

3. توستر (Toaster)

جمله: I like my bread crispy, so I always use the toaster.
ترجمه: من نانم را ترد دوست دارم، بنابراین همیشه از توستر استفاده می‌کنم.

4. مایکروویو (Microwave)

جمله: The microwave heats up food quickly.
ترجمه: مایکروویو غذا را سریع گرم می‌کند.

5. یخچال (Refrigerator)

جمله: I keep fruits and vegetables in the refrigerator.
ترجمه: من میوه‌ها و سبزیجات را در یخچال نگه می‌دارم.

6. مخلوط‌کن (Blender)

جمله: She uses the blender to make smoothies.
ترجمه: او از مخلوط‌کن برای درست کردن اسموتی استفاده می‌کند.

7. همزن (Mixer)

جمله: You can use the mixer to beat eggs for the cake.
ترجمه: شما می‌توانید از همزن برای هم زدن تخم‌مرغ‌ها برای کیک استفاده کنید.

8. پلوپز (Rice cooker)

جمله: The rice cooker makes cooking rice very easy.
ترجمه: پلوپز پخت برنج را خیلی راحت می‌کند.

9. زودپز (Pressure cooker)

جمله: I will cook the soup in the pressure cooker.
ترجمه: من سوپ را در زودپز می‌پزم.

10. کتری (Kettle)

جمله: I boil water in the kettle every morning.
ترجمه: من هر صبح آب را در کتری می‌جوشانم.

11. کتری برقی (Electric kettle / Hot pot)

جمله: The electric kettle heats water faster than the stove.
ترجمه: کتری برقی آب را سریع‌تر از اجاق گاز گرم می‌کند.

12. اجاق گاز (Stove / Oven)

جمله: I am cooking dinner on the stove right now.
ترجمه: من الان دارم شام را روی اجاق گاز می‌پزم.

13. هود آشپزخانه (Cooker hood / Range hood)

جمله: The cooker hood removes steam from the kitchen.
ترجمه: هود آشپزخانه بخار را از آشپزخانه خارج می‌کند.

14. پیشخوان آشپزخانه (Kitchen counter)

جمله: I usually prepare my meals on the kitchen counter.
ترجمه: من معمولاً غذاهایم را روی پیشخوان آشپزخانه آماده می‌کنم.

15. ترازوی آشپزخانه (Kitchen scale)

جمله: I use the kitchen scale to measure ingredients for baking.
ترجمه: من از ترازوی آشپزخانه برای اندازه‌گیری مواد اولیه برای پخت استفاده می‌کنم.

16. ماشین ظرفشویی (Dishwasher)

جمله: The dishwasher cleans the dishes in just a few minutes.
ترجمه: ماشین ظرفشویی ظرف‌ها را در چند دقیقه می‌شوید.

17. سینک ظرفشویی (Sink)

جمله: I washed the dishes in the sink.
ترجمه: من ظرف‌ها را در سینک شستم.

18. میز غذاخوری (Dinner table)

جمله: We have dinner together at the dinner table every night.
ترجمه: ما هر شب کنار میز غذاخوری شام می‌خوریم.

19. کابینت (Cabinet)

جمله: I store my plates and cups in the kitchen cabinet.
ترجمه: من بشقاب‌ها و فنجان‌هایم را در کابینت آشپزخانه نگه می‌دارم.

20. کشو (Drawer)

جمله: The utensils are in the drawer next to the sink.
ترجمه: لوازم آشپزخانه در کشو کنار سینک هستند.

21. قفسه آشپزخانه (Cupboard)

جمله: I keep my spices in the cupboard above the counter.
ترجمه: من ادویه‌هایم را در قفسه آشپزخانه بالای پیشخوان نگه می‌دارم.

22. گریل (Grill)

جمله: I love cooking vegetables on the grill during summer.
ترجمه: من دوست دارم در تابستان سبزیجات را روی گریل بپزم.

23. سطل پدالی (Pedal bin)

جمله: Please put the trash in the pedal bin.
ترجمه: لطفاً زباله‌ها را در سطل پدالی بیندازید.


لیست وسایل اتاق نشیمن به انگلیسی | Furniture and Appliances for Living Room

فارسیانگلیسی
مبل / کاناپۀ دونفرهLove seat
کوسنThrow pillow
سبدBasket
گیاه خانگیHouseplant
مرکز سرگرمی‌های بصری / صوتیEntertainment center
تی وی (=تلویزیون)TV (Television)
دستگاه دی وی دیDVD player
سیستم استریوStereo system
دیوارWall
قاب شومینهMantle
حفاظ شومینهFire screen
آتشگاه، شومینهFireplace
میز عسلیEnd table
آباژورFloor lamp
پردهDrapes
پنجرهWindow
صندلی راحتی / کاناپهSofa / couch
میز قهوه‌خوریCoffee table
شمعCandle
شمعدانCandle holder
صندلی راحتی / مبلهArmchair / easy chair
غشگیر / نگهدارنده مجلاتMagazine holder
میز تلویزیونTV stand
کاناپهSofa
کوسنCushion
تلفنTelephone
تلویزیونTelevision
بلندگوSpeaker
سرویس چای خوریTea set
شومینهFireplace
ریموتRemote
پنکهFan
چراغ پایه‌دارFloor lamp
فرشCarpet
میزTable
پردهBlinds
تصویرPicture
گلدانVase
ساعت دیواریGrandfather clock
اسباب خانهFurniture
شومینهFireplace
گلدانVase
چراغ پایه‌دارFloor lamp
میز تلویزیونTV stand
تلویزیونTelevision
کوسنCushion
تلفنTelephone
پردهCurtains
فرشCarpet
پنکهFan
کاناپهSofa
عسلیEnd table
مبل راحتیWing chair
اسپیکرSpeaker
شومینهFireplace
لامپ پایه‌دارFloor lamp
پرده کرکره‌ایBlinds
گلدان شیشه‌ایVase
میز پیشدستیEnd table
کنترل از راه دورRemote
ساعت شماطه‌دارGrandfather clock
سرویس چایTea set
میزTable
عکسPicture

مثال وسایل اتاق نشیمن به انگلیسی

The sofa is very comfortable to sit on.
مبل برای نشستن خیلی راحت است.

I placed a cushion on the armchair.
من یک کوسن روی صندلی راحتی گذاشتم.

There is a big TV on the TV stand in our living room.
در اتاق نشیمن ما یک تلویزیون بزرگ روی میز تلویزیون قرار دارد.

The floor lamp gives a soft light at night.
لامپ پایه‌دار در شب نور ملایمی می‌دهد.

We decorated the table with a vase of fresh flowers.
ما میز را با یک گلدان گل تازه تزیین کردیم.

The fireplace keeps the room warm in winter.
شومینه اتاق را در زمستان گرم نگه می‌دارد.

I turned on the fan because it was too hot.
چون خیلی گرم بود، پنکه را روشن کردم.

She used the remote to change the channel.
او با کنترل از راه دور کانال را عوض کرد.

We have a beautiful carpet under the coffee table.
زیر میز قهوه‌خوری یک فرش زیبا داریم.

The curtains match the color of the sofa.
رنگ پرده‌ها با رنگ مبل هماهنگ است.

He lit a candle to create a calm atmosphere.
او برای ایجاد فضایی آرام، یک شمع روشن کرد.

There are family pictures on the wall.
روی دیوار عکس‌های خانوادگی وجود دارد.

لوازم اتاق خواب به زبان انگلیسی Bedroom accessories

فارسیانگلیسی
تختBed
بالشتPillow
ملحفهSheet
پتوBlanket
تشکMattress
میز پاتختیBedside table / Nightstand
دراورChest of drawers (U.K) / Dresser (U.S)
میز آرایشDressing table
آینهMirror
پردهCurtains
چراغ مطالعهAnglepoise lamp / Balanced-arm lamp
لامپ رومیزیTable lamp
ساعتClock
ساعت دیواریWall clock
عکس / قاب عکسPicture
کتابخانهBookshelf
میز کارDesk (U.S) / Bureau (U.K)
تلفنTelephone
کمد لباسCloset
میز اتوIroning board
جالباسیClothes valet
کلاه‌آویزHat stand
تهویه هواAir-conditioner
تخت نوزادCot (U.K) / Crib (U.S)
پافر تخت (نیمکت انتهای تخت)Upholstered bench
تلویزیونTelevision

مثال لیست وسایل اتاق نشیمن به انگلیسی

The crib for the baby is in the corner of the room.
تخت نوزاد در گوشه اتاق قرار دارد.

I put my phone on the bedside table before going to sleep.
قبل از خواب گوشی‌ام را روی میز پاتختی می‌گذارم.

She has a beautiful mirror above her dressing table.
او یک آینه زیبا بالای میز آرایشش دارد.

The blanket on my bed is very warm during the winter.
پتو روی تخت من در طول زمستان خیلی گرم است.

I need to change the sheets on my bed today.
باید امروز ملحفه‌های تخت‌ام را عوض کنم.

The pillow on my couch is really comfortable.
بالش روی کاناپه‌ام خیلی راحت است.

My clock is on the wall next to the door.
ساعت من روی دیوار کنار در قرار دارد.

She has a small bookshelf next to her bed where she keeps her favorite books.
او یک قفسه کتاب کوچک کنار تختش دارد که کتاب‌های مورد علاقه‌اش را آنجا نگه می‌دارد.

I always sleep with a pillow under my head.
من همیشه با یک بالش زیر سرم می‌خوابم.

The dresser in the corner of the room is filled with clothes.
دراور گوشه اتاق پر از لباس است.

My air-conditioner is very useful during the hot summer nights.
دستگاه تهویه هوایم در شب‌های گرم تابستان خیلی مفید است.

There is a painting on the wall above the bed.
یک نقاشی روی دیوار بالای تخت قرار دارد.

The TV in the bedroom is great for watching movies before bed.
تلویزیون در اتاق خواب برای تماشای فیلم قبل از خواب عالی است.

I bought a new lamp for my desk to study better at night.
من یک لامپ جدید برای میز کارم خریدم تا شب‌ها بهتر درس بخوانم.

The curtains in my room block out the sunlight in the morning.
پرده‌های اتاقم نور خورشید را در صبح مسدود می‌کنند.


لیست لوازم خانه برای نظافت به زبان انگلیسی

فارسیانگلیسی
دستکش پلاستیکیRubber gloves
خاک‌اندازDustpan
اتوIron
صابون مایعLiquid soap
تیMop
سطل زبالهTrash can
سبد لباسشوییLaundry basket
جاروBroom
سفید کنندهBleach
حوله آشپزخانهDish towel
فرچهScrub brush
مایع شویندهLaundry soap / Laundry detergent
دستکش پلاستیکیRubber gloves
خاک‌اندازDustpan
شلنگHose
اتوIron
پارچهCloth
سفیدکنندهBleach
سطل زبالهTrash can
تیMop
سطلBucket
میز اتوIroning board
ابر اسفنجیSponge
صابون مایعLiquid soap
جاروBroom
تی اسفنجیSqueegee mop
سبد لباسشوییLaundry basket

مثال لوازم خانه برای نظافت به زبان انگلیسی

Rubber gloves

  • I always wear rubber gloves when cleaning the bathroom.
  • من همیشه هنگام تمیز کردن دستشویی دستکش پلاستیکی می‌زنم.

Dustpan

  • After sweeping the floor, I put the dust in the dustpan.
  • بعد از جارو کردن زمین، خاک رو تو خاک‌انداز می‌ریزم.

Iron

  • She uses an iron to press her clothes every morning.
  • او هر صبح برای اتو کردن لباس‌هاش از اتو استفاده می‌کند.

Liquid soap

  • Please use liquid soap to wash your hands.
  • لطفاً برای شستن دست‌ها از صابون مایع استفاده کنید.

Mop

  • I need to clean the kitchen floor with a mop.
  • من باید کف آشپزخانه رو با تی تمیز کنم.

Trash can

  • Don’t forget to take out the trash can after dinner.
  • فراموش نکنید که بعد از شام سطل زباله رو بیرون ببرید.

Laundry basket

  • Put your dirty clothes in the laundry basket.
  • لباس‌های کثیف‌تون رو تو سبد لباسشویی بذارید.

Broom

  • I used a broom to sweep the dust from the floor.
  • من از جارو برای جارو کردن خاک از روی زمین استفاده کردم.

Bleach

  • I add a little bit of bleach to the washing machine to whiten the clothes.
  • من کمی سفیدکننده به ماشین لباسشویی می‌زنم تا لباس‌ها سفیدتر بشن.

Dish towel

  • After washing the dishes, I dry them with a dish towel.
  • بعد از شستن ظرف‌ها، اون‌ها رو با حوله آشپزخانه خشک می‌کنم.

Scrub brush

  • Use the scrub brush to clean the stains from the sink.
  • از فرچه برای پاک کردن لکه‌ها از سینک استفاده کن.

Laundry detergent

  • I need some laundry detergent to wash these clothes.
  • من به مایع شوینده نیاز دارم تا این لباس‌ها رو بشورم.

Hose

  • I used a hose to water the plants in the garden.
  • من از شلنگ برای آبیاری گیاهان در باغچه استفاده کردم.

Cloth

  • Wipe the table with a clean cloth.
  • میز رو با یک پارچه تمیز پاک کن.

Bucket

  • Fill the bucket with water to mop the floor.
  • سطل رو با آب پر کن تا زمین رو تی بکشی.

Ironing board

  • The ironing board is in the laundry room.
  • میز اتو تو اتاق لباسشویی است.

Sponge

  • Use a sponge to scrub the dishes.
  • از ابر اسفنجی برای شستن ظرف‌ها استفاده کن.

Squeegee mop

من پنجره‌ها رو با تی اسفنجی تمیز می‌کنم.

I clean the windows with a squeegee mop.


بیشتر بخوانید :

بهترین آموزشگاه زبان غرب تهران

بهترین کلاس آیلتس در غرب تهران

بهترین آموزشگاه زبان کودکان در غرب تهران


لیست وسایل اتاق بچه به زبان انگلیسی

فارسیانگلیسی
لوسیون بچهBaby lotion
پیشبند بچهBib
پوشکDiaper
پازلPuzzle
صندوق اسباب‌بازیToy chest
خرس عروسکیTeddy bear
بطری شیرBaby bottle
عروسکDoll
پستونکPacifier (U.S) / Dummy (U.K)
خانه عروسکیDoll’s house
سنجاق قفلیSafety pin
مکعب اسباب‌بازیBlock
گهوارهBassinet
جغجغهRattle
آویز اسباب‌بازیMobile
گهواره (نوزاد)Cot (U.K) / Crib (U.S)
کالسکهStroller (U.S) / Pram (U.K)

وسایل دکوری به انگلیسی

فارسیانگلیسی
قاب عکسPhoto frame
شمعCandle
شمعدانCandle holder
ساعت دیواریWall clock
ساعت رومیزیTable clock
گلدانVase
مجسمه تزئینیFigurine / Decorative statue
تابلو نقاشیPainting
آینه دکوراتیوDecorative mirror
فانوسLantern
کوسن تزئینیDecorative cushion
رومیزیTablecloth / Runner
گیاه مصنوعیArtificial plant
آباژورLampshade
پرده دکوریDecorative curtains
دیوارکوب تزئینیWall hanging / Wall decor
شیشه رنگی تزیینیDecorative glass
ظرف شیشه‌ای دکوریDecorative jar / Glass bowl
تابلو نوشته‌دار (مثلاً با نقل‌قول)Quote sign / Decorative sign
چراغ دکوریDecorative light / Lamp

مثال وسایل دکوری به انگلیسی

The picture on the wall is beautiful.

  • تصویر روی دیوار زیباست.

I bought a new vase for the living room.

  • من یک گلدان جدید برای اتاق نشیمن خریدم.

She put a lovely rug in the middle of the room.

  • او یک قالیچه زیبا در وسط اتاق گذاشت.

There is a large mirror above the fireplace.

  • یک آینه بزرگ بالای شومینه وجود دارد.

I love the candles on the coffee table.

  • من شمع‌های روی میز قهوه خوری رو دوست دارم.

The lamp on the side table gives a cozy light.

  • چراغ روی میز کنار اتاق نور دلپذیری می‌دهد.

They decorated the house with colorful posters.

  • آنها خانه را با پوسترهای رنگارنگ تزئین کردند.

The garden is full of beautiful flowers and decorative statues.

  • باغچه پر از گل‌های زیبا و مجسمه‌های دکوری است.

She placed a decorative clock on the mantelpiece.

  • او یک ساعت دکوری روی قاب شومینه گذاشت.

The umbrella stand in the hallway looks elegant.

  • جای چتر در راهرو شیک به نظر می‌رسد.

اشیا و مبلمان خانه به زبان انگلیسی

فارسیانگلیسی
سرویس بهداشتیToilet
وانBath
آینهMirror
باغچهGarden
پوسترPoster
بالشPillow
درDoor
سقفRoof
عکسPicture
اجاق گازCooker / Stove
چوب‌لباسیHanger
قالیچهRug
جای چترUmbrella stand
جا رختی / کمد لباسWardrobe
حولهTowel
دودکشChimney
کابینتCupboard
پردهCurtains
چراغLamp
پلهSteps
یخچالFridge

مثال اشیا و مبلمان خانه به زبان انگلیسی

I placed a new sofa in the living room.

  • من یک مبل جدید در اتاق نشیمن قرار دادم.

The wardrobe in my bedroom is quite large.

  • کمد رختخواب من در اتاق خواب خیلی بزرگ است.

I hung a beautiful painting on the wall above the sofa.

  • من یک نقاشی زیبا روی دیوار بالای مبل آویزان کردم.

The coffee table in the middle of the living room is made of wood.

  • میز قهوه‌خوری در وسط اتاق نشیمن از چوب ساخته شده است.

She put a decorative rug on the floor in the hallway.

  • او یک قالیچه دکوری روی زمین در راهرو گذاشت.

The kitchen has a large cooker and a fridge.

  • آشپزخانه یک اجاق گاز بزرگ و یخچال دارد.

He is sitting in an armchair near the window.

  • او در یک صندلی دسته‌دار نزدیک پنجره نشسته است.

The umbrella stand is placed near the entrance door.

  • جای چتر نزدیک درب ورودی قرار دارد.

The bathroom has a mirror above the sink.

  • حمام یک آینه بالای روشویی دارد.

There is a beautiful lamp on the bedside table.

یک چراغ زیبا روی میز پاتختی وجود دارد.


بیشتر بخوانید :

بهترین آموزشگاه زبان در شمال تهران

بهترین کلاس آنلاین آیلتس


انواع صندلی و کاناپه

فارسیانگلیسی
مبل / کاناپهSofa
صندلی دسته‌دارArmchair
صندلی استخریDeck chair
صندلی کارمندیOperator chair
صندلی کارگردانDirector’s chair
صندلی تاشوFolding chair
چهارپایهStool
صندلی اتاق انتظارWaiting room seat
صندلی غذاخوریDining room chair
نیمکت پارکPark bench
صندلی کنفرانسیCantilever chair
صندلی میز کامپیوترDesk chair
تخت پادشاهیThrone
صندلی چوبی دسته‌دارWindsor chair
صندلی فضای باز چوبیWooden outdoor chair / Adirondack chair
صندلی چوبیWood chair
پاف تختUpholstered bench
صندلی آرایشگاهBarber chair / Salon chair
صندلی باغچهGarden chair
صندلیChair
ویلچرWheelchair
صندلی آموزشیStudent chair

انواع میز خانه

فارسیانگلیسی
میز تحریرWriting desk
میز کنفرانسConference table
میز کامپیوتر / میز کارDesk
میز آرایشDressing table
میز پیک‌نیکPicnic table
میز پاتختیBedside table
میز پیشدستیEnd table
میز حیاط‌خلوتPatio table
میز تنیسTennis table
میز بازی کارتCard table
میز کارWork table
میز ناهارخوریDining room table
میز اپنBar table

وسایل حمام به انگلیسی

حمام به انگلیسی
حمام به انگلیسی
فارسیانگلیسی
خمیردندانToothpaste
گیره لباسClothes peg (U.K) / Clothespin (U.S)
شامپوShampoo
دستمال توالتToilet paper
دوش حمامShower
سطلBucket
پودر شویندهWashing powder (U.K) / Detergent (U.S)
روشوییSink
سبد لباسشوییLaundry basket
خمیر ریش‌تراشیShaving cream
برس موHair brush
ترازوScale
شیر آبFaucet
مسواکToothbrush
چوب‌لباسیHanger
پولیشPolish
حولهTowel
وان حمامBathtub
تیMop
کیسه زبالهTrash bag
توالت، دستشوییToilet
تیغ خودتراشRazor
دهان‌شویهMouthwash
شانهComb
دستمال کاغذیTissue
آینهMirror
صابونSoap
سشوارHair dryer
برسBrush
بند رختClothesline
شوینده لباسLaundry detergent
آب‌صابونSoapy water
سطل زبالهTrash can
ماشین لباسشوییWashing machine
ریش‌تراش برقیElectric razor
گوش پاک‌کنQ-tip
ژل شست‌وشوCleanser
اسباب‌بازی حمامBath toys
پادری حمامBath mat

مثال وسایل حمام به انگلیسی

  1. I always use toothpaste to brush my teeth.
    • من همیشه از خمیردندان برای مسواک زدن استفاده می‌کنم.
  2. She hung the towel on the bathroom hook after taking a shower.
    • او حوله را بعد از دوش گرفتن روی آویز حمام آویزان کرد.
  3. I need to buy more toilet paper.
    • من نیاز دارم که کاغذ توالت بیشتری بخرم.
  4. The shower in the bathroom is very spacious.
    • دوش حمام بسیار وسیع است.
  5. I placed the clothes peg on the clothesline to dry my clothes.
    • من گیره لباس را روی بند رخت قرار دادم تا لباس‌هایم خشک شوند.
  6. He always uses shaving cream before shaving.
    • او همیشه قبل از ریش‌تراشی از کرم اصلاح استفاده می‌کند.
  7. The sink in the bathroom is very modern.
    • روشویی در حمام بسیار مدرن است.
  8. She put the toothbrush and toothpaste in the bathroom drawer.
    • او مسواک و خمیردندان را در کشوی حمام گذاشت.
  9. I need a trash bag to throw away the used tissues.
    • من به یک کیسه زباله نیاز دارم تا دستمال‌های کاغذی استفاده‌شده را دور بیندازم.
  10. The bath toys are in the bathtub.
    • اسباب‌بازی‌های حمام در وان حمام هستند.

قسمت های مختلف خانه به انگلیسی

فارسیانگلیسی
اتاق نشیمنLiving room
اتاق خوابBedroom
آشپزخانهKitchen
حمامBathroom
دستشوییToilet / Restroom
راهروHallway
بالکنBalcony
پذیراییReception room
انباریStorage room
زیرزمینBasement
پشت‌بامRooftop
حیاطYard / Courtyard
گاراژGarage
ورودی خانهEntrance
اتاق غذاخوریDining room
راه‌پلهStaircase / Stairs
ایوانPorch / Veranda
اتاق کارHome office / Study
اتاق کودکNursery / Kids’ room
رختشوی‌خانهLaundry room
کمد لباس / کمد دیواریCloset / Wardrobe

جمع‌بندی آموزش کامل وسایل خانه به انگلیسی

در این مقاله، یک راهنمای کامل و دسته‌بندی شده از وسایل مختلف خانه به زبان انگلیسی ارائه شد. هدف از این آموزش، افزایش دایره واژگان زبان‌آموزان، به‌ویژه کودکان و مبتدیان، برای استفاده در مکالمات روزمره و موقعیت‌های واقعی زندگی است.

بهترین موسسه های زبان انگلیسی تهران
بهترین موسسه های زبان انگلیسی تهران

سؤالات متداول آموزش کامل وسایل خانه به انگلیسی

لوازم خانگی به انگلیسی با تلفظ چیست؟

Home appliances

وسایل دکوری به انگلیسی چه نام دارند؟

وسایل دکوری مانند مجسمه، شمع، گلدان، تابلو و… به انگلیسی عباراتی مثل Decorative items یا Home decorations گفته می‌شود. لیست کامل آن‌ها را در بخش مربوطه آورده‌ایم.

فروشگاه لوازم خانگی به انگلیسی چه می‌شود؟

فروشگاه لوازم خانگی به انگلیسی می‌شود:
Home appliance store یا Household goods store.

وسایل خانه به انگلیسی شامل چه چیزهایی می‌شود؟

وسایل خانه شامل بخش‌های مختلفی مثل وسایل اتاق خواب، آشپزخانه، حمام، پذیرایی، اتاق کودک، وسایل نظافت، لوازم دکوری و مبلمان می‌شود. در این مقاله تمام این دسته‌ها را کامل آموزش داده‌ایم.

امتیاز شما به این مقاله
دسته بندی های مقالات

دوره ها و منابع سایت

آخرین مطالب سایت

پربازدیدترین مطالب سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری مقاله در: