معانی مختلف “رفیق” در انگلیسی:
معادلهای رایج:
- رفیق: buddy (خودمانی)، friend (رسمی)
- بهترین رفیق: best friend
- رفیق فاب: my fab friend
- رفیق همیشگی: forever friend
- رفیق سابق: ex-friend
- رفیق صمیمی و نزدیک: close friend
معانی دیگر:
- همراه: companion
- شریک: partner
- همکار: colleague
- همقطار: comrade
- یار: chum, pal
- دوست: mate, bro
نکات:
- Buddy: این کلمه در زبان انگلیسی برای اشاره به رفیقی به کار میرود که با او صمیمیت زیادی دارید و میتوانید در مواقع سختی روی او حساب کنید.
- Friend: این کلمه معنای عامتری دارد و برای اشاره به هر نوع رابطهای که در آن دو نفر صمیمیت و محبت دارند، به کار میرود.
- Best friend: این کلمه برای اشاره به رفیقی به کار میرود که از همه رفقای دیگر شما به شما نزدیکتر است و شما با او رازهایتان را در میان میگذارید.
- My fab friend: این کلمه یک اصطلاح غیررسمی است که برای اشاره به رفیقی به کار میرود که شما او را خیلی دوست دارید و از معاشرت با او لذت میبرید.
- Forever friend: این کلمه برای اشاره به رفیقی به کار میرود که شما معتقدید تا آخر عمر با او دوست خواهید بود.
- Ex-friend: این کلمه برای اشاره به رفیقی به کار میرود که دیگر با او دوست نیستید.
- Close friend: این کلمه برای اشاره به رفیقی به کار میرود که شما با او صمیمیت زیادی دارید و میتوانید در مواقع سختی روی او حساب کنید.
انتخاب کلمه مناسب:
انتخاب کلمه مناسب برای ترجمه “رفیق” به انگلیسی به لحن و نوع رابطهای که شما با آن شخص دارید، بستگی دارد.
- برای لحنهای خودمانی: buddy، best friend، my fab friend، close friend
- برای لحنهای رسمی: friend، colleague، comrade
مثال:
- من و سارا بهترین رفیقهای هم هستیم.
- Sara and I are best friends.
- او رفیق صمیمی من است.
- He is my close friend.
- آنها همکاران و رفقای هم هستند.
- They are colleagues and friends.
Buddy (فعل) Buddied, buddying
فعل لازم یا ناگُذرا (intransitive verb)
- to become friendly —usually used with up or with به معنی دوست شدن/رفیق شدن (معمولاً همراه با up یا with میآید)
buddy (صفت)
- featuring a friendship or partnership between the two main usually male characters نشان دهنده رابطه دوستی یا مشارکت بین دو شخصیت اصلی معمولاً مرد
مترادف و متضاد کلمه “رفیق”
مترادف (اسم):
- یار (alter ego)
- دوست (amigo)
- دوست صمیمی (chum)
- رفیق (compadre)
- همراه/ رفیق (comrade)
- دوست مورد اعتماد (confidant)
- محرم (confidante)
- دوست صمیمی/ همدم (crony)
- آشنا (familiar)
- دوست (friend)
- دوست صمیمی (intimate)
- رفیق (mate) [به صورت عمده در انگلیسی بریتانیایی رایج است]
- دوست خوب/ رفیق (musketeer)
- دوست صمیمی (pal)
متضاد (اسم):
- دشمن (enemy)
- خصم (foe)
نکات:
- انتخاب مترادف مناسب برای کلمه “رفیق” به لحن و نوع رابطهای که شما با آن شخص دارید، بستگی دارد.
- برای لحنهای خودمانی: رفیق، یار، دوست، همدم
- برای لحنهای رسمی: همکار، همراه
عبارات جایگزین و بهتر برای کلمه buddy:
انتخاب جایگزین مناسب برای “buddy” به لحن، رابطه و زمینه مورد استفاده شما بستگی دارد.
گزینههای دوستانه و غیررسمی:
- amigo: معادل اسپانیایی “دوست” با لحنی گرم و صمیمی
- mate: رایج در بریتانیا، استرالیا و نیوزیلند برای دوست همجنس
- chum: دوست صمیمی
- pal: رفیق و همدم
- bud: مخفف buddy برای خطاب دوستانه
- bro: عامیانه برای دوست مذکر، خصوصاً رنگینپوست
- buster: خطاب غیررسمی به دوست (معمولاً پسر)
- mac: خطاب غیررسمی به مردی که اسمش مشخص نیست
- jack: خطاب غیررسمی به مردی که اسمش John یا نام مستعار او Jack است
گزینههای رسمیتر:
- friend: عضو جامعه دوستی یا کوئیکر
- companion: همراه و همدم
- fellow: همسن، همکار یا محقق
- intimate: دوست خیلی نزدیک
- crony: همراه یا همکار
- comrade: همعقیده و هممسلک
- confidante: دوست مورد اعتماد مؤنث
گزینههای خنثی:
- bub: خطاب دوستانه به خصوص برای مرد یا پسر
- sidekick: دوست، شریک یا همراه نزدیک
بیشتر بخوانید:
نکات:
- جنسیت: برخی از عبارات مانند “bro” و “chum” بیشتر برای خطاب به مردان استفاده میشوند.
- منطقه: برخی از عبارات مانند “mate” در مناطق خاصی رایجتر هستند.
- لحن: لحن برخی از عبارات مانند “chum” و “pal” صمیمیتر از “friend” است.
بهترین رفیق به انگلیسی به لحن و نوع رابطه شما با آن شخص بستگی دارد.
گزینههای رایج:
- Best friend: رایجترین و عمومیترین عبارت برای بهترین رفیق
- BFF: مخفف “Best Friends Forever” برای نشان دادن دوستی ابدی
- My best mate: صمیمیتر از “best friend” و نشاندهنده صمیمیت و نزدیکی بیشتر
- My closest friend: نشاندهنده نزدیکی عاطفی و صمیمیت
- My partner in crime: نشاندهنده رفاقتی همراه با شوخی و تفریح
- My confidante/confidant: نشاندهنده رفاقتی همراه با اعتماد و رازدار
- My soul mate: نشاندهنده رفاقتی عمیق و معنوی
گزینههای خلاقانهتر:
- My other half: نشاندهنده وابستگی و تکمیل شدن توسط رفیق
- My ride or die: نشاندهنده وفاداری و رفاقتی پایدار در سختیها
- My lobster: اشاره به سریال Friends و نشاندهنده رفاقتی منحصر به فرد
- My person: نشاندهنده رفاقتی خاص و یگانه
- My everything: نشاندهنده رفاقتی مهم و حیاتی
نمونه جملاتی با buddy (خودمانی) و friend (رسمی):
Buddy:
- Hey buddy, how’s it going? (سلام رفیق، اوضاع چطوره؟)
- I’m going to the movies with my buddy tonight. (امشب با رفیقم به سینما می روم.)
- We’ve been buddies since we were kids. (ما از بچگی با هم رفیقیم.)
- He’s always there for me when I need him, he’s a great buddy. (او همیشه در مواقعی که به او نیاز دارم، کنارم است، او رفیق فوق العاده ای است.)
- I can always count on my buddy to help me out. (همیشه می توانم روی کمک رفیقم حساب کنم.)
Friend:
- I’m going to dinner with my friend tonight. (امشب با دوستم شام می خورم.)
- I met a new friend at the party last night. (دیشب در مهمانی با یک دوست جدید آشنا شدم.)
- My friend is a doctor, she’s really smart. (دوست من دکتر است، او خیلی باهوش است.)
- I’m so grateful for my friends, they make my life better. (خیلی از دوستانم سپاسگزارم، آنها زندگی من را بهتر می کنند.)
- True friends are hard to come by, but I’m lucky to have a few. (دوستان واقعی به سختی پیدا می شوند، اما من خوش شانس هستم که چند تا دارم.)
ترکیبی از buddy و friend:
- He’s both my buddy and my friend. (او هم رفیق من است و هم دوستم.)
- We’re more than just buddies, we’re friends. (ما فقط رفیق نیستیم، ما دوست هستیم.)
- I can always count on my buddy/friend to help me out. (همیشه می توانم روی کمک رفیق/دوستانم حساب کنم.)
مخفف بهترین رفیق به انگلیسی
مخفف رایج برای “بهترین رفیق” در انگلیسی BFF است که مخفف “Best Friends Forever” به معنی “بهترین دوستان برای همیشه” میباشد.
مخففهای دیگر:
- BF: مخفف “Best Friend” به معنی “بهترین دوست”
- Bestie: صمیمیتر از BFF و نشاندهنده رفاقتی عمیق
- Besties: جمع Bestie و نشاندهنده گروهی از بهترین رفقا
- F4L: مخفف “Friends For Life” به معنی “دوستان برای زندگی”
- 4E: مخفف “Forever and Ever” به معنی “برای همیشه و همیشه”
نکات:
- استفاده از این مخففها در زبان نوشتاری و گفتاری رایج است.
- مخففهای BFF و BF بیشتر از سایرین استفاده میشوند.
اصطلاحات رایج با buddy (خودمانی) و friend (رسمی):
1. اصطلاحات مربوط به صمیمیت:
- Best buddy/friend: بهترین رفیق
- Close buddy/friend: رفیق صمیمی
- Good buddy/friend: رفیق خوب
- Old buddy/friend: رفیق قدیمی
- Pal: رفیق، همدم
2. اصطلاحات مربوط به معاشرت:
- Hang out with: با هم وقت گذراندن
- Go out with: با هم بیرون رفتن
- Spend time with: با هم وقت گذراندن
- Catch up with: با هم صحبت کردن و از احوال هم باخبر شدن
3. اصطلاحات مربوط به کمک و یاری:
- Lend a hand: کمک کردن
- Give a hand: کمک کردن
- Do a favor: لطف کردن
- Be there for someone: در مواقع سختی کنار کسی بودن
4. اصطلاحات مربوط به شوخی و سرگرمی:
- Have a laugh: با هم خندیدن
- Joke around: شوخی کردن
- Have fun: خوش گذراندن
- Fool around: شوخی و مسخره بازی
5. اصطلاحات مربوط به خطاب:
- Hey buddy/friend: سلام رفیق
- What’s up, buddy/friend؟ چه خبر رفیق؟
- How’s it going, buddy/friend؟ اوضاع چطوره رفیق؟
نکات:
- Buddy اصطلاحی غیررسمی تر از friend است.
- Friend اصطلاحی رسمی تر و عمومی تر است.
- انتخاب اصطلاح مناسب به لحن و نوع رابطه شما با شخص مورد نظرتان بستگی دارد.
مثال:
- I’m going to hang out with my best buddy tonight. (امشب می خواهم با بهترین رفیقم وقت بگذرانم.)
- I’m going out with my friends this weekend. (این آخر هفته با دوستانم بیرون می روم.)
- My friend helped me move into my new apartment. (دوستانم به من کمک کردند تا به آپارتمان جدیدم نقل مکان کنم.)
- We had a lot of fun joking around at the party. (در مهمانی خیلی خوش گذراندیم و با هم شوخی کردیم )
بیشتر بخوانید:
لغات و اصطلاحات اشکال هندسی در زبان انگلیسی
ممنون به انگلیسی،تشکر کردن به انگلیسی
تعریف Friend به عنوان اسم:
1. الف: کسی که از طریق علاقه یا احترام به شخص دیگری وابسته است.
- مثال: She’s my best friend. (او بهترین دوست من است.)
- ب: آشنایی
2. الف: کسی که دشمن نیست.
- مثال: Is he a friend or an enemy? (او دوست است یا دشمن؟)
- ب: کسی که از یک طایفه، فرقه یا گروه است.
- مثال: showbiz friends (دوستانِ بخش سرگرمی)
3. کسی که کمکی می کند یا چیزی را ترویج می دهد (مثل کار خیر).
- مثال: this trend has alarmed friends of the liberal arts (این رویه مددکارانِ هنر های لیبرال را به وحشت انداخته است.)
- مثال: The friends of the library will host a fund-raiser. (خیرین کتابخانه؛ میزبان گلریزان خواهند بود.)
4. یک همراه دوست داشتنی
5. عضوی از یک فرقه مسیحی که بر نور درونی تاکید دارند، مقدسات و کشیش گماشته را رد می کند و با جنگ مخالف است. (کوئیکر)
نکات:
- Friend به عنوان اسم، حالت جمع Friends دارد.
- Friend می تواند به عنوان فعل نیز استفاده شود.
- مترادف های Friend عبارتند از: Alter ego، Amigo، Buddy، Chum، Compadre، Comrade، Confidant، Confidante، Crony، Familiar، Intimate، Mate، Musketeer، Pal
- متضادهای Friend عبارتند از: Enemy، Foe
مثال جمله با Friend (اسم):
- She got a job, made friends and managed to write a novel that hit the best-seller lists and stayed there… (او کار پیدا کرد، دوست پیدا کرد و موفق شد رمانی بنویسد که در فهرست پرفروش ترین ها قرار بگیرد و در آن جا هم ماند.)
- Over the last couple of years I have experienced moments of disbelief when I meet my friends in public. They look older than I think they should. (در طول چند سال گذشته، هنگام ملاقات با دوستانم در ملاء عام، لحظات ناباورانه ای را تجربه کردم. آن ها پیرتر از آنچه فکر می کنم؛ به نظر می رسند.)
- Never had a friend like that before or since . Never laughed so hard in my life as I did with Manny. (نه قبل و نه بعد از آن؛ هیچ وقت چنین دوستی نداشتم. هرگز در زندگی ام آن قدری که با مانی خندیدم، نخندیده ام.)
- I’d like you to meet my friend. (دوست دارم / مایلم که دوستم را ملاقات کنی.)
- He’s no friend of mine. (او دوست من نیست.)
- My friend is a wonderful person, albeit with a bad habit. (دوست من شخص فوق العاده ای است ، البته با یک عادتِ بد.)
سوالات متداول:
- تفاوت بین Friend و Acquaintance چیست؟
Friend به طور کلی برای اشاره به کسی که با او رابطه صمیمی و نزدیک دارید، استفاده می شود. در حالی که Acquaintance برای اشاره به کسی که آشنایی مختصری با او دارید، کاربرد دارد.
- Friend چه حالت های فعلی دارد؟
Friend حالت های فعلی مختلفی دارد، از جمله:
- Friended: گذشته ساده
- Friending: حال استمراری
- Friends: حال ساده سوم شخص
- Friend چه نوع فعلی است؟
Friend فعلی گذرا است، به این معنی که نیازی به مفعول ندارد.
سوالات متداول رفیق به انگلیسی:
سوالات مربوط به آشنایی:
- How did you meet? (چطور با هم آشنا شدید؟)
- How long have you been friends? (چقدر است که با هم دوست هستید؟)
- What do you like most about your friend? (بیشتر از چه چیزی در دوستتان خوشتان میآید؟)
- What is your favorite memory with your friend? (بهترین خاطرهتان با دوستتان چیست؟)
سوالات مربوط به علایق:
- What do you like to do together? (چه کارهایی را با هم دوست دارید انجام دهید؟)
- Do you have any shared interests? (علایق مشترکی دارید؟)
- What is your favorite thing to do with your friend? (کار مورد علاقهتان برای انجام با دوستتان چیست؟)
سوالات مربوط به رابطه:
- What is your friendship like? (دوستی شما چطور است؟)
- What do you value most about your friendship? (چه چیزی در دوستیتان برایتان ارزشمندتر است؟)
- What is the best thing about being friends with you? (بهترین چیز در مورد دوست بودن با شما چیست؟)
- How has your friendship changed over time? (دوستی شما با گذشت زمان چگونه تغییر کرده است؟)
سوالات مربوط به آینده:
- Where do you see your friendship in the future? (دوستیتان را در آینده چطور میبینید؟)
- What do you hope for your friendship? (برای دوستیتان چه آرزویی دارید؟)
- What is one thing you would never want to change about your friendship? (یک چیز که هرگز نمیخواهید در مورد دوستیتان تغییر دهید چیست؟)