خیانت به انگلیسی : Betrayal، Treason
خیانت (Infidelity) یک اصطلاح کلی است که می تواند شامل طیف وسیعی از رفتارها، از صمیمیت عاطفی تا مقاربت جنسی، باشد که در خارج از یک رابطه متعهدانه رخ می دهد. این می تواند یک تجربه عمیقاً آزاردهنده و آسیب زا برای همه افراد درگیر باشد و می تواند دانستن اینکه پس از آن چگونه باید پیش رفت دشوار باشد.
اگر توسط شریک زندگیتان مورد خیانت قرار گرفته اید، مهم است که به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. بسیاری از افراد در مقطعی از زندگی خود خیانت را تجربه می کنند و منابعی برای کمک به شما در مقابله و التیام وجود دارد.
جدول محتوا
انواع خیانت به انگلیسی به همراه ترجمه فارسی:
- Treason: خیانت – عملی که نشاندهندهٔ عهدشکنی، پیمان شکنی، بیوفایی و نمک بهحرامی است. معمولاً برای خیانت به کشور، مانند سرنگونی حکومت یا کشتن سیاستمداران به کار میرود. مثال: آنها به دلیل خیانت، اعدام شدند.
- Betrayal: خیانت – عملی که به معنای خیانت به کشور، گروه یا فرد است و میتوانید در هر موقعیتی از آن استفاده کنید. مثال: خیانت او به تیم، باعث شکست ما شد.
- Treachery: بیوفایی – عملی که به معنای بیوفایی و نارو است. مثال: استعفای او در این برهه از زمان، چیزی جز یک خیانت نبود.
- Perfidy: نیرنگ – عملی که نشان از نقض عهد، بیدینی، پیمانشکنی و خیانت دارد. مثال: نیامدن او به جلسه، مصداقی از خیانت اوست.
- Disloyalty: بیوفایی – عملی که نشان از بیوفایی و خیانت فرد به همسر، کشور، شرکت، گروه و غیره را دارد. مثال: دیگر برای بیوفایی (خیانت) به همسر خود بهانه نیاور.
- Double-cross: دورویی – عملی که به معنای خیانت و نیرنگ است. مثال: قرارداد فقط یک خیانت (فریب) بود که پول ما را میگیرد اما چیز ارزشمندی به ما نمیدهد.
- Infidelity: زنا – عملی که به معنای بی عفتی، زنا، بیوفایی و خیانت است، معمولاً در ارتباط با همسران استفاده میشود. مثال: خیانت او پس از ازدواج هم ادامه داشت.
- Adultery: زنا – عملی که به معنای رابطه جنسی خارج از ازدواج است. مثال: او با یک دختر خیلی جوانتر به همسرش خیانت میکرد.
- Traitorousness: بیوفایی – عملی که به خیانت، بیوفایی و بدعهدی اشاره دارد. مثال: خیانت، یک گناه بزرگ در زندگی هر کسی است.
مثال انواع خیانت به انگلیسی
Treason:
- Sentence: The spy was charged with treason for leaking classified information to the enemy.
- Translation: جاسوس به اتهام خیانت به انگلیسی برای فاش کردن اطلاعات محرمانه به دشمن محاکمه شد.
Betrayal:
- Sentence: His betrayal of his best friend shocked everyone in the community.
- Translation: خیانت او به بهترین دوستش همه را در جامعه شوکه کرد.
Treachery:
- Sentence: The politician’s treachery was uncovered by investigative journalists.
- Translation: خیانت سیاستمدار توسط روزنامهنگاران تحقیقی فاش شد.
Perfidy:
- Sentence: The perfidy of the trusted advisor shattered the king’s confidence in his court.
- Translation: بیوفایی مشاور قابل اعتماد اعتماد پادشاه به دادگاه او را لرزاند.
Disloyalty:
- Sentence: Her disloyalty to the company led to her termination from the job.
- Translation: بیوفایی او به شرکت منجر به اخراج او از شغل شد.
Double-cross:
- Sentence: The double-cross by the business partner left him bankrupt and alone.
- Translation: دورویی همکار تجاری باعث شد او ورشکسته و تنها بماند.
Infidelity:
- Sentence: Their marriage ended due to his infidelity with multiple women.
- Translation: ازدواج آنها به دلیل خیانت او با چندین زن پایان یافت.
Adultery:
- Sentence: Adultery is considered a serious offense in many cultures and religions.
- Translation: زنا در بسیاری از فرهنگها و دینها به عنوان یک جرم جدی محسوب میشود.
Traitorousness:
- Sentence: His traitorousness was revealed when he was caught selling military secrets to a rival nation.
- Translation: بیوفایی او آشکار شد زمانی که در حالی که اسرار نظامی را به یک کشور رقیب میفروخت، دستگیر شد.
خیانت کردن به انگلیسی
- Commit treachery / Commit treason: عملی که به معنای خیانت کردن است. مثال: “He committed treason and confessed it.” (او خیانت کرد و به آن اعتراف کرد.)
- To be disloyal to (sb/sth): به معنای خیانت کردن به فرد یا چیزی است. مثال: “She was disloyal to her husband.” (او به شوهرش خیانت کرد.)
- Betray: به معنای خیانت کردن است و در گذشته به شکل betrayed میآید. مثال: “He betrayed his own country.” (او به کشور خودش خیانت کرد.)
- Sell out: به معنای خیانت کردن و همچنین فروش چیزی یکباره و یکجا است. مثال: “Don’t sell out your country.” (به کشور خود خیانت نکن.)
بیشتر بدانید :
آزمون تافل TOEFL چیست | کلاس تافل
کلاس آیلتس | دوره آموزش فشرده، آنلاین و حضوری IELTS
انگلیسی تجاری BEC | مدرک زبان انگلیسی تجاری BEC
پکیج های آموزش زبان ویژه شرکت ها و سازمان ها | آموزش سازمانی زبان های خارجی
خیانتکار به انگلیسی
Traitor: یک واژهای است که به فرد خائن به وطن، دوست، شرکت، همکار و یا هر چیز دیگری اشاره دارد. مثال: Though I’ve done nothing wrong, they see me as a traitor. گرچه من هیچ اشتباهی مرتکب نشدم، اما به چشم یک خائن به من نگاه میکنند.
John was branded as a traitor after he was caught leaking sensitive company information to their competitors.
جان پس از اینکه به اتهام فاش کردن اطلاعات حساس شرکت به رقبایش دستگیر شد، به عنوان یک خائن شناخته شد.
She never expected her closest friend to turn into a traitor and betray her trust by revealing her secrets to others.
او هرگز انتظار نداشت که دوست نزدیکش به یک خائن تبدیل شود و با فاش کردن رازهایش به دیگران، به او خیانت کند.
Sellout: یک واژه است که به یک وطنفروش یا خائن به وطن اشاره دارد.
مثال: You treated like a sellout to the enemy. مثل وطن فروش به دشمن رفتار کردی. در مقابل دشمن مثل یک خائن به وطن رفتاری کردی.
He was accused of being a sellout after he was found colluding with the rival company to undercut his own team’s efforts. او پس از اینکه متهم به فروش خدمات به دشمن شد، به اتهام همکاری با شرکت رقیب برای ضربه زدن به تلاشهای تیم خود، مورد انتقاد قرار گرفت.
Quisling: یک واژه است که به فرد خائن به وطن اشاره دارد.
مثال: We have arrested the quislings. ما خائنین به وطن را دستگیر کردیم. (ما وطنفروشان را دستگیر کردیم.)
During wartime, those who collaborated with the enemy were considered as quislings and faced severe consequences.در زمان جنگ، کسانی که با دشمن همکاری میکردند به عنوان خائنین به وطن شناخته میشدند و با عواقب شدیدی مواجه میشدند.
Betrayer: یک واژه است که به فرد خائن اشاره دارد و میتوان آن را برای افراد خائن به وطن یا دیگر افراد خیانتکار استفاده کرد.
مثال: No need to invite her. She is a betrayer. نیازی نیست دعوتش کنیم. او یک خیانتکار (خائن) است.
The betrayer’s actions led to the downfall of the entire organization, causing irreparable damage to trust and relationships among its members.
اقدامات خائن باعث سقوط سازمان کلیه شد، که منجر به آسیب جبرانناپذیر به اعتماد و روابط میان اعضای آن شد.
خیانت زن به شوهر به انگلیسی
در اینجا چند نمونه عبارت رایج برای بیان این موضوع ارائه میشود:
- Infidelity: این کلمه به طور کلی برای اشاره به بیوفایی در یک رابطه عاطفی یا زناشویی، چه از جانب زن و چه از جانب مرد، به کار میرود.
مثال:
- He was devastated when he discovered his wife’s infidelity. (او وقتی فهمید که همسرش به او خیانت کرده، ویران شد.)
- Unfaithfulness: این کلمه نیز به معنای بیوفایی است و بار معنایی مشابه “Infidelity” دارد.
مثال:
- Her unfaithfulness led to the end of their marriage. (بیوفایی او به پایان ازدواجشان منجر شد.)
- Cheating: این کلمه به طور خاص برای اشاره به رابطه جنسی یک فرد متاهل با شخص دیگری به کار میرود.
مثال:
- She was caught cheating on her husband with another man. (او در حال خیانت به شوهرش با مرد دیگری دستگیر شد.)
- Adultery: این کلمه به طور خاص برای اشاره به رابطه جنسی یک فرد متاهل با شخص دیگری، که از نظر مذهبی یا قانونی ممنوع است، به کار میرود.
مثال:
- She was accused of adultery. (او به زنا متهم شد.)
- Betrayal: این کلمه به طور کلی برای اشاره به نقض اعتماد یا پیمان به کار میرود و میتواند شامل خیانت در یک رابطه عاطفی یا زناشویی نیز باشد.
مثال:
- He felt betrayed by his wife’s actions. (او از رفتارهای همسرش احساس خیانت کرد.)
علاوه بر عبارات بالا، اصطلاحات دیگری نیز وجود دارند که میتوان از آنها برای بیان موضوع خیانت زن به شوهر استفاده کرد، مانند:
- Two-timing: داشتن رابطه عاشقانه با دو نفر به طور همزمان
- Having an affair: داشتن رابطه عاشقانه با شخص دیگری به طور پنهانی
- Stepping out on: به طور پنهانی با شخص دیگری رابطه عاشقانه برقرار کردن
نکته:
- لحن متن و انتخاب کلمات مناسب، نقش مهمی در انتقال حس و منظور شما دارد.
در اینجا چند نمونه متن با موضوع خیانت زن به شوهر به زبان انگلیسی به همراه ترجمه فارسی آنها ارائه میشود:
- متن انگلیسی:
I never thought my wife would cheat on me. I thought we had a happy marriage.
- ترجمه فارسی:
هرگز فکر نمیکردم همسرم به من خیانت کند. فکر میکردم ازدواج خوشبختی داریم.
- متن انگلیسی:
He was heartbroken when he found out his wife was having an affair.
- ترجمه فارسی:
او وقتی فهمید که همسرش با شخص دیگری رابطه دارد، دلشکسته شد.
- متن انگلیسی:
She felt betrayed by her wife’s actions and decided to file for divorce.
- ترجمه فارسی:
او از رفتارهای همسرش احساس خیانت کرد و تصمیم به طلاق گرفت.
صفات مربوط به اعمال خائنانه و خیانتآمیز
همانطور که اشاره کردید، در زبان فارسی صفات متعددی برای بیان اعمال خائنانه و خیانتآمیز وجود دارد که هر کدام ظرافت معنایی خاص خود را دارند. در ادامه به بررسی چند نمونه دیگر از این صفات میپردازیم:
1. دغلباز (Deceitful): این صفت به کسی اشاره دارد که فریبنده و حیلهگر است و با نیت سوء، قصد فریب و گمراه کردن دیگران را دارد.
مثال:
- او با وعدههای دروغین و دغلبازانه خود، اعتماد مردم را جلب کرد.
2. مکار (Cunning): این صفت به کسی اشاره دارد که زیرک و حیلهگر است و از هوش و ذکاوت خود برای فریب و دستکاری دیگران استفاده میکند.
مثال:
- او با نقشههای مکارانه خود، رقیبانش را از میدان به در کرد.
3. خائن (Betrayer): این صفت به کسی اشاره دارد که به اعتماد کسی خیانت کرده و عهد و پیمان خود را شکسته است.
مثال:
- او با خیانت به دوستش، او را در موقعیتی دشوار قرار داد.
4. پیمانشکن (Covenant-breaker): این صفت به کسی اشاره دارد که عهد و پیمان خود را شکسته و به تعهداتش عمل نکرده است.
مثال:
- او با پیمانشکنی خود، باعث ناامیدی و رنجش دیگران شد.
5. منافق (Hypocrite): این صفت به کسی اشاره دارد که در ظاهر وانمود به ایمان و تقوا میکند، اما در باطن خلاف آن عمل میکند.
مثال:
- او با رفتارهای منافقانه خود، مردم را از خود دور کرد.
6. جاسوس (Spy): این صفت به کسی اشاره دارد که به طور مخفیانه برای کشوری دیگر اطلاعات جمعآوری میکند.
مثال:
- او به عنوان جاسوس، اطلاعات مهمی را به دشمنان کشورش فروخت.
7. خائش (Treasonous): این صفت به عملی اشاره دارد که به کشور یا حاکمیت آن خیانت میکند.
مثال:
- او به جرم اقدامات خائشانه به اعدام محکوم شد.
8. غدار (Treacherous): این صفت به کسی اشاره دارد که به اعتماد کسی خیانت کرده و او را به دام میاندازد.
مثال:
- او با رفتار غدارانه خود، دوست صمیمی خود را به قتل رساند.
9. ناجوانمرد (Unfair): این صفت به عملی اشاره دارد که خلاف عدالت و انصاف باشد.
مثال:
- او با رفتار ناجوانمردانه خود، رقیب خود را از پا درآورد.
10. بیرحم (Merciless): این صفت به کسی اشاره دارد که بدون هیچ گونه رحم و شفقتی، به دیگران ظلم میکند.
مثال:
- او با رفتار بیرحمانه خود، رنج و عذاب بسیاری را به مردم تحمیل کرد.
همانطور که مشاهده میکنید، هر یک از این صفات ظرافت معنایی خاص خود را دارند و در موقعیتهای مختلف میتوان از آنها استفاده کرد. انتخاب صفت مناسب، به معنای مورد نظر شما و همچنین لحنی که میخواهید به جمله خود بدهید بستگی دارد.
مرد خیانتکار به انگلیسی
در زبان انگلیسی، برای اشاره به “مرد خیانتکار” عبارات و اصطلاحات مختلفی وجود دارد که هر کدام بار معنایی و ظرافتهای خاص خود را دارند. انتخاب عبارت مناسب به لحن، زمینه و نوع خیانتی که مد نظر شماست بستگی دارد.
بیشتر بخوانید :
حروف صدا دار و بی صدا در زبان فرانسه
تمام سطح های زبان انگلیسی بهترتیب استاندارد CEFR
برخی از رایجترین عبارات برای اشاره به “مرد خیانتکار” در انگلیسی:
- Traitor: این کلمه به طور کلی برای اشاره به کسی که به اعتماد یا وفاداری خود خیانت میکند، به کار میرود. این کلمه بار معنایی منفی قوی دارد و برای خیانتهای بزرگ و جرایم سنگین مانند جاسوسی یا خیانت به کشور استفاده میشود.
مثال:
- He was executed for being a traitor to the king. (او به جرم خیانت به پادشاه اعدام شد.)
- Betrayer: این کلمه نیز به کسی اشاره دارد که به اعتماد شخص دیگری خیانت میکند. این کلمه بار معنایی منفی قوی دارد و برای خیانت در روابط عاطفی، دوستانه یا خانوادگی به کار میرود.
مثال:
- She was heartbroken after being betrayed by her husband. (او بعد از خیانت شوهرش، دلشکسته شد.)
- Cheater: این کلمه به طور خاص برای اشاره به کسی که در یک رابطه عاطفی یا زناشویی خیانت میکند، به کار میرود. این کلمه بار معنایی منفی دارد، اما به اندازه کلماتی مانند “Traitor” یا “Betrayer” قوی نیست.
مثال:
- He was caught cheating on his wife with another woman. (او در حال خیانت به همسرش با زن دیگری دستگیر شد.)
- Adulterer: این کلمه به طور خاص برای اشاره به مردی که در یک رابطه زناشویی متعهد، با شخص دیگری رابطه جنسی برقرار میکند، به کار میرود. این کلمه بار معنایی منفی قوی دارد و از نظر مذهبی نیز گناهی محسوب میشود.
مثال:
- He was accused of being an adulterer. (او به زنا متهم شد.)
- Backstabber: این کلمه به کسی اشاره دارد که به طور پنهانی و از پشت به شخص دیگری خیانت میکند. این کلمه بار معنایی منفی قوی دارد و برای اشاره به خیانتهایی که از نظر عاطفی و روحی به شخص آسیب میرسانند، به کار میرود.
مثال:
- He was betrayed by his best friend, who turned out to be a backstabber. (او توسط بهترین دوستش که یک خائن از آب درآمد، خیانت دید.)
علاوه بر عبارات بالا، اصطلاحات دیگری نیز وجود دارند که میتوان از آنها برای اشاره به “مرد خیانتکار” استفاده کرد، مانند:
- Judas: اشاره به یهودای اسخریوطی که به عیسی مسیح خیانت کرد.
- Benedict Arnold: اشاره به ژنرال آمریکایی که در طول جنگ انقلاب آمریکا به بریتانیاییها پیوست.
- Casanova: اشاره به شخصیتی در ادبیات ایتالیایی که به خاطر روابط عاشقانه متعدد و خیانتهایش به زنان معروف بود.
انتخاب عبارت مناسب به لحن، زمینه و نوع خیانتی که مد نظر شماست بستگی دارد. برای مثال، اگر میخواهید به خیانتی بزرگ و جرم سنگین اشاره کنید، میتوانید از کلمه “Traitor” استفاده کنید. اما اگر میخواهید به خیانتی در یک رابطه عاطفی اشاره کنید، کلمه “Cheater” مناسبتر خواهد بود.
نکته:
- در زبان انگلیسی، برای اشاره به “زن خیانتکار” نیز عبارات و اصطلاحات مشابهی وجود دارد. برخی از این عبارات عبارتند از: “Traitress,” “Betrayer,” “Cheater,” “Adulteress,” “Backstabber.”
متن خیانت به زبان انگلیسی
همانطور که در پاسخ قبلی اشاره شد، برای بیان موضوع خیانت در زبان انگلیسی، اصطلاحات و عبارات مختلفی با ظرافتهای معنایی گوناگون وجود دارد. انتخاب عبارت مناسب به لحن، زمینه و نوع خیانتی که مد نظر شماست بستگی دارد.
در اینجا چند نمونه متن با موضوع خیانت به زبان انگلیسی به همراه ترجمه فارسی آنها ارائه میشود:
1. خیانت در یک رابطه عاطفی:
I never thought you would cheat on me. I thought we had something special.
هرگز فکر نمیکردم به من خیانت کنی. فکر میکردم ما یه چیز خاص بینمون داریم.
2. خیانت در یک موقعیت شغلی:
He was fired for embezzling money from the company.
او به جرم اختلاس از شرکت اخراج شد.
3. خیانت به کشور:
The spy was caught leaking classified information to the enemy.
جاسوس در حال لو دادن اطلاعات طبقهبندی شده به دشمن دستگیر شد.
4. خیانت به اعتماد:
I thought I could trust him, but he betrayed me.
فکر میکردم میتوانم به او اعتماد کنم، اما او به من خیانت کرد.
5. رنج و عذاب ناشی از خیانت:
The pain of betrayal is unbearable. I don’t know how I’ll ever move on.
درد خیانت غیرقابل تحمل است. نمیدانم چگونه میتوانم از آن عبور کنم.
علاوه بر متون نمونه ارائه شده، میتوان از عبارات و اصطلاحات مختلف دیگری نیز برای بیان موضوع خیانت در زبان انگلیسی استفاده کرد.
برخی از این عبارات عبارتند از:
- Betrayal: خیانت
- Deceit: فریب
- Infidelity: بیوفایی
- Treachery: دغلبازی
- Perjury: سوگند دروغ
نکته:
- لحن متن و انتخاب کلمات مناسب، نقش مهمی در انتقال حس و منظور شما دارد.
جمع بندی خیانت به انگلیسی
در اینجا چند نکته برای مقابله با خیانت آورده شده است:
- اجازه دهید احساسات خود را احساس کنید. احساس طیف وسیعی از احساسات پس از خیانت، از جمله خشم، غم و اندوه، طبیعی است. به خود اجازه دهید این احساسات را احساس کنید و سعی نکنید آنها را سرکوب کنید.
- با کسی که به او اعتماد دارید صحبت کنید. صحبت کردن در مورد آنچه که شما تجربه می کنید می تواند در پردازش احساساتتان و درک آنچه اتفاق افتاده مفید باشد. با یک دوست، عضو خانواده، درمانگر یا هر کس دیگری که با او احساس راحتی می کنید صحبت کنید.
- از خود مراقبت کنید. خیانت می تواند یک تجربه استرس زا و آسیب زا باشد، بنابراین مهم است که از نظر جسمی و روحی از خود مراقبت کنید. مطمئن شوید که به اندازه کافی می خوابید، غذاهای سالم می خورید و به طور منظم ورزش می کنید.
- مشاوره زوجین را در نظر بگیرید. اگر می خواهید رابطه خود را نجات دهید، مشاوره زوجین می تواند مفید باشد. یک درمانگر می تواند به شما و همسرتان کمک کند تا به طور موثرتر ارتباط برقرار کنید و اعتماد را دوباره بسازید.